قطع درختان مادی نیاصرم روان مردم را آزرد
در چند روز گذشته و به دنبال قطع مکرر درختان در حاشیه مادی نیاصرم اصفهان، شاهد ابراز نگرانی اهالی محل نسبت به این موضوع بودیم. این نگرانی ها در حالی همچنان ادامه دارد که مسئولان تاکنون هیچ پاسخ قانع کنندهای درباره عملکرد خود در این مورد مطرح نکردهاند و طبیعی است که چنین وضعیتی بر خشم و نگرانی اهالی محل نسبت به تخریب محیط زیست شهرشان میافزاید. آنچه در گزارش اهالی محل به خوبی مشهود است نگرانی آنها از ادامه این روند، بدون توجیه منطقی میباشد. به نظر می رسد که طبق روال سالهای قبل و موارد مشابه، مسئولان پس از گذشت چند روز از اعتراض مردم و در پاسخ به رسانه، ضمن تکذیب خبر، دلایلی را در توجیه عملکرد خود بر میشمارند که معمولا با ناباوری و بیاعتمادی مردم مواجه میشود و احتمالا این باز نیز پس از سکوت چند روزه، سرانجام به دلایلی همچون پوسیدگی درختان و پیشگیری از سقوط آنها بر سر عابران و خودروها اشاره خواهند نمود.
این روند معیوب هربار ادامه مییابد و باز هم عوامل شهرداری به بهانه نجات دادن جان مردم در گوشه و کنار شهر درختانی را قطع خواهند نمود و باز مردم نگران تر از گذشته، افسوس خواهند خورد و اعتراض خواهند نمود. اما آیا برای پیشگیری از وارد آمدن چنین زخمهایی بر روان مردمان این شهر راهی وجود ندارد؟
ادامه مطلب ...واقعه هولناک دیگر به دست عوامل شهرداری اصفهان:
قطع درختان مادی نیاصرم در اصفهان
در هنگامهای که سازمان محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی بیش از پیش و به صورت سازمان یافته تضعیف شدهاند، شهرداریها یکه تاز میدان شدهاند و کمر بستهاند تا ریشه بر تیشه میراث فرهنگی و طبیعی شهرها بزنند. روزی نیست که در رسانههای مختلف خبر تخریب بافت تاریخی، فروریختن میراث فرهنگی و از بین بردن میراث طبیعی به خاطر سوء مدیریت مدیران دولتی و همدستی شهرداریها، شوراهای اسلامی شهرها و عوامل استانداریها در شهرهای مختلف کشور منتشر نشود ولی هیچ نهادی مسئولیت رسیدگی به این تخلفات را برعهده نمیگیرد. این در حالی است که با روی کار آمدن دولت فعلی، بیشتر سازمانهای مردمنهاد نیز به بهانههای مختلف به تعطیلی کشانده شدهاند و اکثر فعالان مدنی نیز با فشارهای آشکار و نهان مجبور به سکوت شدهاند. بیگمان باید علت به وجود آمدن این وضع یعنی تضعیف سازمان میراث فرهنگی و سازمان محیط زیست و به تعطیلی کشاندن سازمانهای غیردولتی را در نفع کلان کسانی دانست که منافعشان در گرو پروژههای چند میلیاردی به ظاهر عمرانی در شهرهای بزرگ است. شهر اصفهان نیز همچون بسیاری دیگر از شهرهای کشور درگیر همین شبکه مخوف است که برای به دست آوردن سود کلان حاضر به هرگونه تخریب منابع طبیعی و فرهنگی شهر است.
آنچه در اینجا خواهید خواهند، گزارشی از قطع درختان کهنسال شهر به دست عوامل شهرداری اصفهان است که در روز روشن و با وجود اعتراض شهروندان در کنار مادی نیاصرم و در یکی از محلات مرکزی شهر صورت گرفته است. این گزارش را اهالی محل پس از آن که صدایشان به جایی نرسید و گوش شنوایی برای اعتراضشان نیافتند تهیه کردند و در اختیار این رسانه قرار دادند تا شاید با پیگیری دوستداران محیط زیست از تکرار موارد مشابه جلوگیری شود.
مادی نیاصرم شامل مجموعه نهرهایی است که قرنهاست به منظور تقسیم بخشی از آب زایندهرود در شهر اصفهان ساخته شده است و افزون بر نقش مهم در آبرسانی، با ایجاد فضای سبز نقش مهمی در تلطیف هوای شهر دارد. مادی نیاصرم یکی از بلندترین مادیهای اصفهان به شمار میرود که به دلیل حریم گسترده و جایگاه ویژه، در سال 1389 در فهرست آثار ملی ثبت شد. طول مادی نیاصرم 17 کیلومتر است و طول انشعابات شاخه اصلی این مادی به 25 کیلومتر می رسد که از پل مارنان تا پل شهرستان ادامه دارد.
در ادامه، متن گزارش تهیه شده توسط یکی از شهروند – خبرنگاران و عکسهایی را که از این واقعه هولناک گرفته است، بدون کم و کاستی، منتشر میکنیم و امیدواریم که دوستداران محیطزیست صدای بغض فروخورده مردم را به گوش مسئولان برسانند:
سرنوشتی نامعلوم در انتظار بنای تاریخی ـ صنعتی ریسباف
کارخانه ریسباف، یکی از آخرین نمونههای معماری صنعتی اصفهان، برای نجات خود از قطعه قطعه شدن و تخریب، در انتظار اجرای طرح موزه منطقهای اصفهان است که از دو سال پیش تاکنون اجرای آن معطل مانده است. ریسباف بازماندهای از مجموعه کارخانههای نساجی اصفهان است که در دوران پهلوی اول، اصفهان را به یکی از قطبهای نساجی کشور تبدیل کرده بودند و تولیدات آنها بیرون از مرزهای ایران نیز طرفدارانی داشت. در آن دوران، 10 کارخانه مهم در دو سوی حاشیه زاینده رود شکل گرفت که عبارت بودند از کارخانههای پشمباف، نختاب و رحیم زاده در حاشیه شمالی، و کارخانه های نور ، وطن، زاینده رود، شهرضای جدید، صنایع پشم، بافناز و ریسباف در حاشیه جنوبی زاینده رود. این کارخانه ها دارای ساختار ویژه ای بودند که نمایانگر معماری صنعتی ایران در آن دوره است و از دیدگاه کارشناسان میراث فرهنگی حفظ بخش مهمی از این گنجینه با تغییر کاربری و استفاده بهینه، می توانست سرمایه مهمی برای نسلهای بعدی باشد. اما در چند دهه اخیر، بسیاری از آنها که در شمار بناهای شاخص صنعتی ـ تاریخی کشور بودند، به دست سوداگران تخریب شدند. البته بخشی از کارخانه پشمباف به صدا و سیمای جمهوری اسلامی مرکز اصفهان و بخش باقی مانده از کارخانه صنایع پشم (کوشک میانی و سردر ورودی) به دبیرخانه شورای اسلامی شهر، تغییر کاربری داد و تداوم فعالیت در کارخانه نختاب (دخانیات امروزی)، بخشهایی از این بنای صنعتی را از خطر تخریب نجات داد.
کلیمیان در اصفهان
مهدی فقیهی: درباره آغاز سکونت قوم یهود در اصفهان اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی از مجموع پژوهشهای به عمل آمده چنین درمییابیم که در هزارههای پیش از میلاد، اصفهان محل کوچ و سکونت یهودیان بوده است. در این رابطه، وجود مقبرههای پیامبران و بزرگان یهود نظیر «یوشع» و «شعیا» در اصفهان دلیلی بر این مدعاست. در تاریخ اصفهان آمده که این شهر در گذشته از دو بخش «یهودیه» و «شهرستان» تشکیل شده بود. در این رابطه برخی از تاریخنگاران بر این باورند: پس از آن که «بختالنصر» عدهای از یهودیان را به اسارت به بابِل برد، گروهی از آنان به ایران کوچیدند. برخی پژوهشگران نیز بر این باورند هنگامی که کوروش (۵۳۸ پیش از میلاد) بابل را آزاد کرد و به اسارت قوم یهود پایان داد، گروهی در بابل ماندند، گروهی به اورشلیم بازگشتند، و گروه دیگر به ایران آمدند و در شهرهای اصفهان، همدان، شوش، اهواز، پاسارگاد و پیرامون تخت جمشید، ساکن شدند. «هرتسفلد» ورود یهودیان به ایران و به ویژه همدان و اصفهان را همزمان با پادشاهی یزدگرد یکم ساسانی (399-421 م.) میداند.
فرسایش شتابناک سرستون ساسانی در اصفهان
نگاهی به وضعیت نابسامان مجموعه سنگ در باغ- موزه چهلستون
ایراننامه- معصومه شهباز: درحالی که شهر کهن اصفهان از داشتن یک موزه درخور برای نگهداری از اشیاء تاریخی خود محروم است، سنگسازههای تاریخی این شهر در ایوانهای شرقی باغ-موزه چهلستون به حال خود رها شدهاند. مهمترین سنگسازه در این مجموعه "سرستون ساسانی" است که در حال حاضر در یکی از ایوانهای جنوب شرقی باغ در معرض صدمات ناشی از عوامل متعدد طبیعی قرار گرفته است. سنگابها، سنگنگارهها، شیر سنگی و پایهستونهای سنگی با سر شیر به همراه تعدای گورسنگ از دیگر آثار تاریخی دوران صفوی و پس از آن است که در ایوانهای این باغ در شرایط نامطلوب نگهداری و در معرض دید عموم قرار گرفتهاند. گرچه بیشتر موزههای ایران و به طبع آن موزههای اصفهان، از داشتن بخشهای مرمت، نگهداری و بهرهبرداری محروم ماندهاند، نحوه شکلگیری اکثر این موزهها نیز علمی و روشمند نیست که نمونه بارز آن باغ- موزه چهلستون میباشد که علاوه بر این که شرایط کافی برای نگاهداشت سنگهای یاد شده را ندارد، سنگسازهها را به بدترین شکل ممکن و بدون معرفیهای لازم معمول در موزهها، در برار دید مردم قرار دادهاند. بازدیدکنندگانی که نه تنها گردشگران داخلی بلکه گردشگران خارجی هستند که جز تماشای تعدادی سنگ ِ منقوش، برداشتی از این به اصطلاح "موزهی سنگ" نخواهند داشت.
ادامه مطلب ...نبرد شاه اسماعیل یکم با شیبکخان ِ ازبک
بررسی یکی از دیوارنگارههای کاخ چهلستون در اصفهان
شاه اسماعیل یکم در میانهی دیوارنگاره
ایراننامه- شیرین کسرایی: قدمت کاخ چهلستون به دوران صفوی بازمیگردد؛ آن زمان که شاه عباس صفوی برای پذیرایی از میهمانان و سفرای خارجی و عقد قراردادهای مهم با دولتهای اروپایی، این کاخ را بنا نمود. هسته اصلی کاخ شامل تالار میانی و غرفههای چهار گوش است و بخشهای دیگر همچون ایوان ستوندار، ایوان آیینه، دو استخر در بخش شرقی و غربی آن دیده میشوند. در تالار مرکزی چهلستون، شش تابلو نقاشی به چشم میخورد که عبارتند از:
ادامه مطلب ...در قصر جمیلان
تاریخ زیر تلی از خاک فراموش خواهد شد
ایراننامه- شاهین سپنتا: سرای تاریخی چنبلان مشهور به «قصر جمیلان» از آثار دوره صفوی است که بنیان آن به دوران ساسانی بازمیگردد و اکنون به خاطر بیتوجهی سازمان اوقاف و سازمان میراث فرهنگی وضعیتی روی به ویرانی دارد. این بنا بازمانده از قصر چنبلان است که در محله تاریخی چنبلان یا سنبلان یا سنبلستان اصفهان قرار داشت. این محله پیش از اسلام از روستاهای منطقه «سپاهان» بود. در دوره پس از اسلام با بزرگتر شدن سپاهان، این روستا یکی از محلههای اصفهان به شمار رفت و به دنبال محصورشدن شهر، در داخل حصار شهر قرار گرفت. سرگذشت «قصر چنبلان» یا «جمیلان» به دوران ساسانیان بازمیگردد که خسرو پرویز (۵۹۰ -۶۲۸ م) پادشاه ساسانی، قصری باشکوه و زیبا برای همسرش «شکر اسپهانی» در این محل ساخت. نظامی گنجهای، داستان دلبستگی خسرو پرویز به شکر را در منظومه «خسرو و شیرین» زیر عنوان «شنیدن خسرو، اوصاف شکر اسپهانی را» چنین بازگو میکند که در آن زمان در سپاهان بانویی زیباروی، خندهروی، پاکدامن، شیرینزبان و زیرک به نام «شکر» بود که مهمانخانهای داشت:
ادامه مطلب ...شناسنامه سنگی!
ایراننامه- مهدی فقیهی: بزرگترین مساله زندگی انسان در طول تاریخ، نحوه گذر از مرحله زندگی دنیوی به دنیای ناشناخته پس از مرگ بوده است. در این میان بشر به دلیل آگاهی از عدم بقای عمر خویش و فناپذیری دنیای مادی کوشیده است تا حضور و ردپای خود را در خاک باقی گذارد و به همین منظور از گذشتههای دور تاکنون تفکر و نگرش او در جهت حفظ و نگهداشت پیوند خویش با دنیای خاکی بوده است. نمونه تجلی این آرزو را میتوان در ساخت بقعه و آرامگاه و نصب سنگ مزار بر مدفن مردگان مشاهده کرد، چنان که تا زمان محفوظ ماندن گور و سنگ قبر حضوری ملموس از متوفی در بین زندگان احساس میشود. البته همین سنگ مزارها نیز در دورههای مختلف چه از نظر شکل و چه از لحاظ مفهوم نقاریها و نقش و نگارها متفاوت ساخته میشدند. بر همین اساس مطالعه سنگ قبور در پژوهشهای تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و هست. مطالعه و بررسی کتیبههای سنگ قبور زمینه ساز آگاهی بر نام و اسامی رجال و بزرگانی است که در برهه خاصی از زمان حیات خویش منشا خیرات و کارهای سازنده و عاملی در جهت پیشبرد اجتماع خود بودهاند. آثار حجاری شده بر این سنگ قبور گویای فرهنگی پویا و با دوام است که تداوم آن بستگی به مراقبت سنگ، در موزه یا گورستانها دارد. در عین حال عناصر نقش بسته بر این سنگ قبور نیز علاوه بر صیانت از باورهای مردم در یک برهه از زمان، تقلیدی از نقشها و نگارهها در ادوار مختلف تاریخی به شمار میآیند. بدین ترتیب سنگ قبور همانند کتابی سنگی و اسنادی غیر قابل تردید تاریخ زنده مردم سرزمینی را بر دوش میکشند که بدون واسطه و پس از گذشت سالها بتوانند پژوهشگران و علاقهمندان را از زبان و خط و اندیشههای نیاکان خویش آگاه سازد.
ادامه مطلب ...
نگاهی به مدارس قدیمی اصفهان
ایراننامه- مهدی فقیهی: تعلیم و تربیت در ایران در پیش و پس از اسلام از اهمیت خاصی برخوردار بوده و هست به همین منظور و در اوایل قرون اسلامی درست پیش از شکل گیری مدارس، از فضای مساجد برای تعلیم و تربیت و تدریس علوم گوناگون بهره گیری میشد. به تدریج با رشد و گسترش جمعیت شهرهای ، به فضای آموزشی بیشتری نیاز شد که این مهم با احداث مراکز آموزشی متعددی نظیر دارالحکمه، خزانه الحکمه بر طرف گردید و مقدمه تأسیس مدارس بزرگ نظامیه را فراهم نمود. شهر اصفهان نیز تا پیش از عصر سلجوقی یعنی در زمان آل زیار و آل بویه کانون توجه و تجمع دانشمندانی چون "ابن سینا" و" صاحب بن عباد" بود، به همین جهت نخستین مدرسه در اصفهان دایر شد و محل درس "ابوعلی سینا" پزشک و فیلسوف نامدار قرن چهارم (ه.ق) گردید . او که چندی وزارت "عطاء الدوله کاکویه" را در اصفهان بر عهده داشت، ضمن تدریس به امور پزشکی نیز میپرداخت. از مَدرسی که "ابن سینا" در آن به تدریس مشغول بوده هنوز گنبدی درمحله "در دشت " پابرجاست. از آن زمان به بعد شهر اصفهان رشد و گسترش روز افزونی یافت و به یکی از شهرهای بزرگ آن روزگار تبدیل شد. درعصر سلجوقی با تشویقات و حمایتهای "خواجه نظامالملک طوسی" مدارس متعددی با نام "نظامیه" در شهرها و بلاد بزرگ اسلامی نظیر ری، بغداد، نیشابور و جورجان دایر گردید.
ادامه مطلب ...