دارا (DARA)
نامی جدید و ایرانی برای واحد پول ملی
دارا ، چه برتریهایی بر تومان، ریال، پارسی و دریک دارد؟
ایراننامه- شاهین سپنتا: بانک مرکزی ایران میخواهد واحد پول کشور را تغییر دهد و به عنوان مرحله اول در روند گزینش واحد پول جدید با ایجاد سایت اقدام به نظرسنجی از مردم نموده است. در این نظرسنجی چهار واژه ریال، تومان، پارسی و دریک به عنوان پیشفرض به داوری گذاشته شدهاند. در این میان چون ریال و تومان هنوز متداول است، افرادی که تمایل به انتخابی تازه دارند باید از میان پارسی و دریک یکی را انتخاب کنند یا در ستون بعدی واژه جدیدی را پیشنهاد کنند. این نگارنده به دلایل زیر هیچ کدام از این واژههای پیشفرض را برای نام جدید واحد پول ملی مناسب نمیداند:
1- ریال واژه بیگانه اسپانیایی/ پرتغالی (یادآور تجاوز پرتغالیها به ایران) و تکراری است.
2- تومان واژه بیگانه مغولی (یادآور تجاوز مغولها به ایران) و مستعمل است.
3- پارسی اگر انتخاب شود چون تصور عموم این خواهد بود که بر روی قوم پارس تاکید شده بقیه اقوام ایرانی همچون کُرد و تُرک و ترکمن و غیره، ناراضی و ناخرسند خواهند شد.
4- دریک نام سکه طلای معتبر دوره هخامنشی بوده و انتخاب آن به عنوان نام واحد فرعی پول (پول خُرد) فعلی در حقیقت پایین آوردن جایگاه تاریخی و کاستن از هویت و اعتبار آن است.
5- دریک پیشنهاد مناسبی نیست چون دارای آوای پایانیِ « ـَک » می باشد و آوای پایانیِ «ـَک/ ـَگ» در زبانهای کهن، به «ـَه» یا «ـی» در زبان فارسی امروز تبدیل شده و یا کاملا افتاده است؛ برای نمونه «پارسیک» تبدیل به «پارسی» شده یا «نامک» به «نامه» تبدیل شده است. به همین دلیل بیان واژه «دریک» نزد عموم مردم دشوار خواهد بود و با اصل روانسازی زبان فارسی نیز در تضاد است.
6- دینار پیشنهاد مناسبی نیست چون امروزه دینار نام واحد پول بسیاری از کشورهای عربی همچون اردن، بحرین، عراق، کویت، الجزایر، تونس، سودان، و لیبی است و جای دارد واحد پولی مستقل برای ایران انتخاب شود که در کشورهای منطقه مشابه نداشته باشد. در ضمن برخی پژوهشگران دینار یا دیناریوس را واژهای یونانی میدانند.
دارا، نسبت به دیگر پیشنهادها برتریهای زیر را دارد:
1- دارا یک واژه صد در صد فارسی و ایرانی است و ریشه بیگانه ندارد.
2- دارا یک واژه تکراری و مستعمل نیست.
3- دارا به هیچ قوم خاصی اشاره نمیکند و نماد برتریطلبی قومی نیست.
4- دارا نامی تاریخی است که به صورت دارای یا داراب هم در طول تاریخ ایران متداول بوده است.
5- دارا یک واژه ساده است که به هر زبانی به آسانی بیان میشود.
6- دارا واژهای کوتاه با چهار حرف است که با هر خطی راحت نوشته میشود و نیاز به اعرابگذاری ندارد.
7- دارا معنی خوب و قابل فهم برای همگان دارد. معنی آن دارنده و ثروتمند است و همچنین نزدیک به واژه «دارایی» به معنی مال و خواسته میباشد.
پیشنهاد نماد برای دارا به عنوان واحد پول ملی
واحد پول بسیاری از کشورها دارای نمادهایی ساده و گویاست. برای نمونه نماد دلار $ و نماد یورو € و نماد پوند £ و نماد ین ژاپن ¥ است. این نگارنده، نشانه زیر را به عنوان نماد « دارا » به عنوان واحد پول پیشنهاد میکند. این نماد از نظر گرافیکی تداعی کننده حروف ( دا ) دو حرف اول « دارا » به فارسی و همچنین حرفD لاتین، حرف اول واژه DARA است. این نماد ساده و گویا میباشد و نوشتن آن با دست روی کاغذ نیز آسان است.
سیاست پولی هخامنشیان*
دکتر شروین وکیلی
نوآوریهای پارسها برای استانده کردنِ یکاها احتمالاً از زمان خود کوروش آغاز شده و در دوران داریوش چند ده سال سابقه داشته است. با وجود این، داریوش بود که آن را با یک نظام پولیِ یکدست و فراگیر پیوند زد و حساب و کتاب مالیاتهای دریافتی را نیز بر مبنای آن محاسبه کرد[1]. اگر بخواهیم طبق قاعدهی تاریخ اقتصاد، پول را به صورت «فلزِ قیمتیِ استاندهی رایج به عنوان واسطهی تبادل کالا» تعریف کنیم، به این نتیجه میرسیم که پول دستاورد هخامنشیان بوده است. تا پیش از هخامنشیان پول عبارت بود از تکههای گِرد، چهارگوش، یا لولهمانندِ فلزی که بسته به وزنش ارزش پیدا میکرد. شکلِ رایج پول در این هنگام لولهای نقرهای یا مفرغی یا زرین بود که قطری کمابیش یکسان داشت و میشد تناظری را میان ارزشهای متفاوت پولی و طول آن برقرار کرد. حدس من آن است که نام سیم برای نقره در فارسی از همینجا آمده باشد و به زمانی مربوط باشد که تکههای سیمی از جنس نقره با طولهای متفاوت برای تبادل اقتصادی کاربرد داشته است. برای نخستین بار در ابتدای قرن هفتم پ.م. تلاشهایی دولتی انجام شد تا وزن این فلز گرانبها استانده شود. بر این مبنا ضرب سکه ابداع شد. یعنی در کاخ شاه قطعات فلز را وزن میکردند و با چکشی مهر شاه را بر آن میزدند و به این ترتیب نوعی استاندهی وزنی - ارزشی برای فلز قیمتی پدید میآمد.
ادامه مطلب ...
پیشنهاد مردم برای واحد پول ملی چیست؟
پیشنهاد واژه « دارا » برای واحد پول ملی
ایراننامه – شاهین سپنتا: بانک مرکزی ایران برای انتخاب واحد پول ملی کشور پس از حدف صفرها، یک سایت برای نظرسنجی راهاندازی کرده است. در این سایت نامهایی مانند ریال، تومان، پارسی، دریک به نظرسنجی گذاشته شدهاند و شهروندان میتوانند به آنها رای دهند. البته بجز این چهار نام، در همان صفحه افراد میتوانند نامهای پیشنهادی خود را نیز وارد نمایند. به گفته مدیران این بانک، نامهای پیشنهادی از سوی مردم تاکنون پارسه، پارس، نور و دریک بوده است. بانک مرکزی اعلام کرده است که از میان نامهای پیشنهادی، با نظر مجلس یک نام به عنوان واحد اصلی پول کشور و نام دیگر به عنوان واحد کسر پول که اکنون از اعتبار افتاده، انتخاب خواهد شد.
روستای رحمت آباد، در حسرت رحمت و آبادانی!
ایراننامه – شاهین سپنتا: روستاهای شرق اصفهان به خاطر بیتوجهی به نیازهای اساسی مردم، یکی پس از دیگری خالی از روستاییان میشوند. این روند مدتی است که آغاز شده و این روزها با فروش آب و خشکشدن زایندهرود شتاب یافته است. یکی از این روستاها که مدتهاست رحمت و آبادانی از آن رخت بربسته و غبار فراموشی روی در و دیوارش نشسته، روستای تاریخی رحمتآباد است. روستای رحمتآباد در بخش جرقویه شهرستان اصفهان در فاصله 59 کیلومتری جنوب شرقی این شهرستان و در کنار جاده ارتباطی اصفهان – جرقویه، 14 کیلومتر پس از روستای چند هزار ساله قارنه و پیش از روستای گنج آباد قرار دارد. این روزها دیگر کسی در رحمت آباد زندگی نمیکند و خانههای قدیمی آن جولانگاه حفاران غیر مجاز شده است که با رویای پیدا کردن گنج، خاک روستا را به توبره میکشند، زیر دیوارها را خالی میکنند، شبانه به آسیاب قدیمی روستا میروند و با تراکتور سنگ بزرگ آسیاب را از جا میکنند تا شاید زیر آن سکههای طلا بیابند، و درِ چوبی حمام قدیمی روستا را از چهارچوب جدا میکنند تا در بازار بفروشند.
ادامه مطلب ...
به یاد فرهاد ارژنگی
ستردن غبار پنجاه ساله، شمایل نابغهای جوانمرگ
نوشته: علیرضا میرعلی نقی
بهار1390، خاموشی فرهاد، پنجاه ساله میشود. شاید نوبت شکستن این سکوت رسیده باشد؛ و صدای او را از ورای ساختهها و نواختههایش بشنویم. او در عمر کوتاه بیست و دو سالهاش، در زندگانی هنریاش که بیشتر از پنج سال فعال نبود، همچنان خاتم فیروزهی بواسحاقی، به قول لسان الغیب، خوش درخشید، ولی دولت مستعجل بود. فرهاد ارژنگی، در مجموعۀ انتشارات موسیقی ایرانی، که در این ایام بسی حجیمتر از دهههای پیش هم شده، کوچکترین ردپایی؛ و یا سایهی دستی ندارد. نه کسی صدای تار او را از همان نوارهای تکه پارهی قدیمی شنیده، و نه حتی قطعهی کوتاهی از او، در این همه نوار و سی دی و کنسرت اجرا شده است. خاطرهی او به شکلی دردناک، پرغرور، معصوم و همیشه جوان، فقط در ذهن همسالانش زنده است، یادهایی پر از علاقه و احترام و حسرت، برای نبوغی که در آستانهی جوانی ناگاه به تیر بلا پرپر شد؛ و هیچکس به درستی ندانست که کمانکش، چه کسی بود و از چه رو، او را هدف گرفته بود.
ادامه مطلب ...
یادگاری نویسی، این بار روی دیوار صائب تبریزی!
و پیشنهاد نصب تابلوی سفید در کنار میراث فرهنگی و طبیعی
شاهین سپنتا
گزارشهای نگران کنندهای که این روزها از وضعیت میراث فرهنگی ایران منتشر میشود، بازگو کننده بی توجهی مسئولان نسبت به تخریب آثار تاریخی همچون پلها، خانههای تاریخی ، معابد و مساجد، کاخها، باغها و ... است. برچیدن نمادهای ملی توسط نهادهای حکومتی و در کشاکش جنگ قدرت نیز مدتی است که به این سیاهه افزوده شده و در سرخط خبرها قرار دارد. اما آنچه که کمتر به آن پرداخته میشود، سهم مردم در این تخریبهاست. اگرچه مردم شبانه با بولدزر به جان آثار تاریخی نمی افتند و یا با حکم و بدون حکم تندیس نمادهای ملی را تکه تکه نمیکنند و یا به اسم پروژههای توسعه و عمران شهری، آثار تاریخی را تخریب نمیکنند اما سکوت و بیتفاوت گذشتن از کنار اینتخریبها و گاه همراهی با نهادهای مرتبط، بر سهم مردم در گسترش دامنه این تخریبها میافزاید. یکی از نشانههای بیتوجهی مردم به اهمیت میراث فرهنگی خویش تاثیرات مخربی است که به دور از چشم ناظران دولتی بر آثار تاریخی میگذارند. یک نمونه کوچک اما مهم از این تخریبها یادگارینویسی بر سر و روی میراث فرهنگی است.
پس از انتشار گزارشهایی از یادگارینویسی روی سنگنگارههای تخت جمشید، سی و سه پل، آرامگاه حافظ، پل خواجو، دیوارهای موزه سنندج، کاخ آپادانای شوش، پل دزفول، و میراث فرهنگی دیگر، این بار یکی از دوستداران میراث فرهنگی با اندوه فراوان تصاویری از یادگارینویسی بر دیوارهای آرامگاه صائب تبریزی بزرگترین غزلسرای دوره صفوی را در خیابان صائب اصفهان برای آگاهی دوستداران میراث فرهنگی به ایراننامه سپرده است.
ادامه مطلب ...
گل بنفشه، نماد جشن تیرگان
شاهین سپنتا
«تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزد-ستارهای سپید و درخشنده است که در زبان فارسی به نامهای دیگر همچون «شباهنگ»، «کاروانکش»، «وَراهنگ»، «شبکش»، «ستاره خُنُک»، «ستاره سحری» هم نامیده شده و به عربی «شِعرای یمانی» یا «شِعری العَبور» گویند که همان «سیریوس/sirius» لاتینی است. تیر یا تشتر که درخشانترین ستاره آسمان شبانه است در استورههای ایرانی، ایزد باران و ترسالی است که سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی (اَپوش) را در «تیر یشت» اوستا میخوانیم. در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده میشود. به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیر و جشن» برگزار میشود. همچنین به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آبپاشی از آیینهای شاد این جشن است که آن را به نام جشن «آبریزگان» یا «آبپاشان» نیز مشهور کرده است. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش کمانگیر» و از جانگذشتگی او برای تعیین مرز ایران و توران را در این روز میداند. به یادبود حماسه آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که بر این پایه میتوان این روز را روز ملی «یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست.
ادامه مطلب ...
آرش کماندار
---
سروه بانو هما ارژنگی؛ این سروده را با صدای شاعر در اینجا بشنوید
از دامن کوهسار البرز،
میریخت به صخره های تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند،
با آنهمه فّر و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید.
آن روز غریب محنت انگیز،
پیمانهی بخت شاد خواران،
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود....
اعتراض به برچیدن تندیس آریوبرزن در یاسوج
اگر تا چند ماه پیش تصور می شد که گم شدن یا دزدیده شدن تندیس نامداران در پارک ها و خیابان های تهران کار افرادی ناشناس است اما امروز با علنی شدن تخریب تندیس های یادمان ایران باستان در ساری و یاسوج و پاک کردن دیوارنگاره های شاهنامه فردوسی در مشهد و دزدیدن کوبه مسجد شاه اصفهان که نقش شاه عباس بر آن بود، روشن است که این کارها به صورت سازمان یافته و در جهت پاکسازی شهرها از نمادهای ایرانی و در ضدیت دانسته یا ندانسته با فرهنگ ایرانی انجام می شود و جای بسی دریغ و افسوس است که افرادی از یک ملت به خود حق دهند که تیشه بردارند و بر ریشه نمادهای فرهنگی مشترک یک ملت بزنند و کسی هم جلودار آنها نباشد. در همین ارتباط مهندس کورش زعیم (عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران) در نامه ای به دادستان یاسوج نسبت به دستور برداشتن تندیس آریو برزن، سردار بزرگ ایران، اعتراض نموده است که متن کامل این نامه را در ادامه می توانید بخوانید:
ادامه مطلب ...