پاسخ علیرضا حیدری به گردآفرید
یکی از نوشتارهایی که درباره شاهنامه فردوسی نسخه ویراسته استاد فریدون جنیدی برای انتشار در ایران نامه به دستم رسیده است، نوشتاری است از دوست و پژوهشگر گرامی « علیرضا حیدری » با عنوان « او خداوند بود و ما بنده » در پاسخ به یادداشتی از « گردآفرید » با عنوان « او نه استاد بود ما شاگرد » که چندی پیش در روزنامه همشهری منتشر شده بود. علیرضا حیدری این پاسخ را برای روزنامه حکومتی همشهری فرستاد اما این روزنامه که در حال حاضر یکی از عوامل جریان یک سویه خبر در کشور است تا این تاریخ از انتشار این پاسخ خودداری کرده است. از این روی، متن کامل پاسخ علیرضا حیدری به گردآفرید در ادامه برای آگاهی دوستداران شاهنامه منتشر می شود:
ادامه مطلب ...
تفنگت را زمین بگذار برادر !
در پی رویدادهای ناگوار میهن، استاد شجریان شوری در دستگاه شور آفریده و اثری ماندگار با نام « زبان آتش و آهن » را از خود به یادگار گذاشته است. او با دلی لبریز از مهر، یک جهان صلح و آرامش را برای مردمان این سرزمین ستم دیده آرزو کرده و هم آواز با فریدون مشیری از آنانی که آتشبار اهریمنی انسان کُش را در دست دارند خواسته است: اگر این بار شد وجدان خواب آلوده ات بیدار، تفنگت را زمین بگذار. این اثر برپایه سروده ای به همین نام از مجموعه شعر « از دریچه ماه » که شاعر ملی زنده یاد فریدون مشیری در سال 1384 منتشر کرد، با همکاری ارکستر سمفونیک اجرا شده است. کار تنظیم این اثر را مجید درخشانی بر عهده داشته است. این اثر ماندگار را می توانید از اینجا بردارید و بشنوید و متن سروده فریدون مشیری را هم در ادامه بخوانید:
ادامه مطلب ...
دو گفتار از شاهین پارسی درباره شاهنامه ویراسته استاد جنیدی
بخش نخست
انتشار شاهنامه فردوسی نسخه ویراسته استاد فریدون جنیدی همچنان یکی از محورهای گفت و گو میان دوستداران شاهنامه است و در چند ماه گذشته دیدگاه های گوناگونی در این مورد منتشر شده است. از هنگام انتشار این کتاب ارزشمند، در « ایران نامه » ضمن معرفی آن به بازتاب دادن دیدگاه های متفاوت در این مورد پرداختیم و خوشبختانه استاد فریدون جنیدی نیز همواره از این گفت و گو ها استقبال کرده اند. البته همه کسانی که پس از انتشار این کتاب دست به کار نقد آن شدند در پی روشن شدن حقیقت و در پرده نماندن درستی نبودند و برخی افراد انگشت شمار هم که منتظر تخریب دیگران بودند، فرصت را مناسب دانستند و زیر پوشش نقد کوشیدند تا با حمله به استاد جنیدی چنین وانمود کنند که دیدگاه های متفاوت استاد جنیدی موجب آسیب رساندن به کاخ بلند شاهنامه فردوسی خواهد شد اما گویا نمی دانستند که کاخ بلند شاهنامه فردوسی از چنان جایگاهی برخوردار است که با یک مطلب و یا سخنرانی یا یک ویرایش حتا به قول بعضی ها « ذوقی »، گزند نمی یابد چنان که پیش تر نیز بسیاری سخن ها گفته اند و نوشته اند ولی کاخ بلند شاهنامه استوار تر از پیش پابرجاست. اما نسخه ویراسته شاهنامه فردوسی اثر استاد فریدون جنیدی اثری یگانه است که اگر روشن بینانه به آن نگاه کنیم بر غنای متون شاهنامه شناسی در زبان فارسی افزوده است و این رویدادی فرخنده برای دوستداران شاهنامه است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. پس نگرانی اصلی دوستداران راستین شاهنامه فردوسی، انتشار نسخه ویراسته متفاوتی از شاهنامه نیست بلکه نگرانی اصلی و مهم، تخریب کسانی است که دست به شناخت و پژوهش در شاهنامه می برند (درست یا غلط از دیدگاه من یا شما مهم نیست ). خیلی ها شاهنامه را برای گذاشتن بر سر تاقچه عادت می خواهند تا از یاد من و شما برود. اما باید پذیرفت که همه نظرها و نگاه ها درباره شاهنامه منتشر شود و آن ها را صادقانه نقد کرد. ولی اگر به جای نقد دیدگاه ها به تخریب شخصیت بیان کننده دیدگاه بپردازیم، این خطری بس بزرگتر است که اگر هوشیار نباشیم عرصه پژوهش را می آلاید و در را به روی پژوهش های آیندگان می بندد.
دو گفتار از شاهین پارسی درباره شاهنامه ویراسته استاد جنیدی
بخش دوم
نوشتار دوم شاهین پارسی نیز با عنوان « سنگ بی قیمت اگر کاسه زرّین شکند... » در پاسخ به گفتار آقای محمد کرمی در شماره 77 مجله فردوسی در باره شاهنامه فردوسی نسخه ویراسته استاد جنیدی است که در ادامه از نظر خوانندگان گرامی خواهد گذشت؛ با این توضیح که برای بهتر خواندن نوشتار دوم پیشنهاد می کنم که قلم های پهلوی و اوستایی را از اینجا و اینجا بردارید و در رایانه خود در قسمت « کنترل پنل » در بخش « فونت » کپی کنید.
گزارشی از آخرین وضعیت پل خواجوی اصفهان:
احتمال تخریب های بیشتر در پل خواجو وجود دارد
« مگر کار به اصطلاح مرمت پل خواجو هنوز به پایان نرسیده است؟ » این پرسشی است که شهروندان اصفهانی که امروز از کنار این پل تاریخی می گذرند از یکدیگر می پرسند و علت آن هم این است که پس اعتراض های مردم و کارشناسان غیر دولتی به روند مرمت شتابزده پل خواجو و با برچیده شدن کارگاه غیر استانداردی که توسط سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری در بخش شمالی پل برپا شده بود، انتظار می رفت که دست کم تا تصویب یک طرح جامع علمی جهت مرمت اصولی پل، دیگر سازمان نوسازی و بهسازی اجازه نداشته باشد که با دخالت های غیرکارشناسانه خود آسیب های جبران ناپذیری به این اثر تاریخی و میراث فرهنگی وارد آورد. اما متاسفانه کارگاه دیگری به ظاهر با همان مشخصات غیرفنی در بخش جنوبی پل و درست روی ردیف پله ها در حال برپا شدن است و این نگرانی وجود دارد که عملیات « نوسازی و بهسازی » در بخش جنوبی پل نیز بر دامنه این آسیب ها بیافزاید.
ادامه مطلب ...بازار بزرگ اصفهان، نمایشگاهی دائمی برای یک هنرمند گمنام !
به راستی تصور آن که بتوان بازار قیصریه در میدان نقش جهان اصفهان را با چندین کیلومتر فضای مسقف به نمایشگاه دائمی نقاشی تبدیل کرد، بسیار عجیب به نظر میرسد. اما سالهای زیادی است که نقاشی ناشناخته آثارش را در سراسر مسیر بازار نقش جهان- از سر در قیصریه تا مسجد جامع عتیق - نصب کرده و این مکان را به نمایشگاه دائمی آثارش تبدیل نموده است. یافتن آثار این هنرمند ناشناس تنها برای کسانی امکان پذیر است که از خیر کسب و کار و خرید و فروش در مغازهها بگذرند و به کمی بالاتر از سردر مغازههای بازار توجه کند. تا برخی از آثار او را که هنوز بر دیوارها باقی ماندهاند،ببیند. تا چند سال قبل حوالی 50 تابلو از وی در بازار قیصریه وجود داشت اما امروزه بسیاری از آنها را کندهاند. آن تعدادی نیز که هنوز باقی ماندهاند. غالباً بسیار بالا نصب شده و در دسترس نیستند یا در زیر گرد و خاک پنهان و فراموش شدهاند. پس از پرس و جوهایی که در طول چند سال اخیر از برخی کسبه قدیمی بازار به عمل آمد، به نظر میرسد نقاشیهای بازار قیصریه متعلق به مردی است که در حوالی چهار راه نقاشی زندگی میکرده و نظافتچی یک مدرسه راهنمایی یا دبیرستان در همان حوالی بوده است. آن گونه که بازاریان به یاد میآورند: « ... وی در روزهای جمعه که بازار تعطیل و خلوت بود با دوچرخهاش که نردبانی بر روی آن گذاشته بود به بازار میآمده و نقاشیهایی را که در طول هفته پیش از آثار باستانی ترسیم کرده را بر دیوارها نصب میکرده است.» دوست و هم اندیش گرامی، جناب آقای مهندس مهدی رازانی در تارنگار خود « گلاک » گزارشی ارائه نموده از هنرنمایی این شهروند هنر دوست که با هنرش هرچند ساده اما گویا، ارزش های هنری نهفته در آثار تاریخی و میراث فرهنگی را به همشهری هایش یاد آور می شد. ادامه این گزارش خواندنی را در گلاک بخوانید.
مدیرعامل متروی اصفهان
سخن گفتن از تخریب سردر کاخ هزارجریب را کاری « سیاسی » خواند
پس از انتشار خبرهایی درباره انحراف مسیر حفاری مترو اصفهان در کنار سی و سه پل، مدیر عامل سازمان قطار شهری در یک نشست خبری ضمن تکذیب اخبار منتشر شده ، به توجیه عملکرد خود در مقام مدیریت این سازمان پرداخت. انتشار گزارشی در مورد انحرافات پیش آمده، موجب شد که عبدالجواد زعفرانی مدیر عامل متروی اصفهان که تاکنون از گفت وگو با خبرنگاران سر باز می زد برای سرپوش نهادن به این گزارش ها که از درون سازمان تحت مدیریت او به پیرون نشت کرده، روز گذشته به صورت کاملا شتاب زده یک نشست خبری برگزار کند و به تکذیب آسیب های وارده به سی و سه پل بپردازد. در گزارش مورد اشاره آمده بود که به هنگام حفر تونل شرقی خط « شمال- جنوب » مترو، دستگاه حفاری در حال گذر از زیر زاینده رود از مسیر خود منحرف شده و درکنار سی و سه پل طولی در حدود 40 متر را به اشتباه حفاری کرده که در نتیجه با مصالح غیرعادی روبرو شده و احتمال دارد این مصالح قسمتی از « سنگ پی » سی و سه پل باشد و در این صورت امکان نشست پل در زمان جاری شدن دوباره آب در زاینده رود وجود دارد.
ادامه مطلب ...
از همین امروز به جنبش جهانی پاسارگاد بپیوندید
هفتم شهریورماه، روزی فرخنده برای دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ایران و همه ایرانیان است چون پنج سال پیش در چنین روزی نخستین نهاد مردمی برای پاسداشت میراث فرهنگی و طبیعی این کهن بوم و بر پایه گذاری شد. اگر چه، کمیته نجات پاسارگاد در آغاز به عنوان نهادی « ملی » برای جلوگیری از آب گیری سد سیوند و حفظ ارزش های فرهنگی، تاریخی و طبیعی دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی با همکاری گروه های مختلف مردم شکل گرفت اما چون از همان روزهای نخست، پایه گذاران این نهاد مردمی « آگاهی رسانی » برای نجات و حفظ این آثار ارزشمند را به عنوان میراث مشترک بشری و سرمایه نسل های آینده بشر به عنوان آرمان خود برگزیدند، در کوتاه ترین زمان بسیاری از مردمان ایرانی و جز ایرانی در سراسر جهان به یاری این کمیته شتافتند و نام آن را به عنوان یک نهاد فراملی و جهانی پر آوازه ساختند.
ادامه مطلب ...
برج جهان نما، نماد بحران هویت در معماری دولتی اصفهان
نگارش: شاهین سپنتا و شهریار حیدری (مهندس عمران)
سال ها پیش در کنار دولتخانه صفوی و در محل دروازه دولت فعلی، کاخی سه طبقه برپا بود که چون از فراز بام و از داخل اتاق های طبقه دوم و سوم آن به بیرون می نگریستی تا چشم کار می کرد می شد چشم اندازی زیبا و جهانی ذوق و هنر را در باغ های چهارباغ و کاخ های پیرامون آن دید و از این روی آن کاخ را « جهان نما » نامیده بودند. طبقه زیرین جهان نما نیز که "چهارفصل" نام داشت خود نگارستانی بی مانند بود که بر دیوارهایش نگاره هایی از بانوان زیباروی پارسی از کیانی تا ساسانی با جامه های رنگارنگ خسروانی نقش بسته بود. کاخ جهان نما تا سال1270 خورشیدی همچنان برپا بود اما دست خودکامه ظل السلطانی که بقای خود را در تخریب آثار به جای مانده از دیگران می دید و بر روی ویرانه ها برای خود لانه می ساخت، امانش نداد و آن را به ویرانی کشید.
ادامه مطلب ...