تندیس فردوسی به میدان فردوسی سلماس بازگشت
عکس از پایگاه خبری و تحلیلی وطن خواهان
ایران نامه- شاهین سپنتا: با اعتراض و پیگیری شهروندان، گروه ها و احزاب ملی و استادان ادب فارسی، تندیس فردوسی شبانه به میدان فردوسی شهر سلماس در استان آذربایجان غربی بازگردانده شد.
پس از اقدم شهرداری سلماس در برچیدن تندیس فردوسی از میدانی به همین نام و تغییر نام میدان، بیش از هزار تن از شهروندان سراسر کشور با انتشار بیانیه ای به این اقدام نسنجیده و تفرقه برانگیز اعتراض کردند و نوشتند: «... ضمن محکوم کردن این حرکت غیر متعارف که مغایر با فرهنگ ملی میهنی و اسلامی ما ایرانیان بوده به منظور جلوگیری از باب شدن این گونه اعمال و تصمیم گیری ها که شائبه گرایشات قوم گرایانه از آنها استنباط می گردد خواستار بازگرداندن اسم و تندیس شاعر بزرگ ملی و میهنی کشورمان فردوسی به میدان خود در شهر سلماس می باشیم...»
21 تن از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی نیز از سراسر کشور از این تصمیم شهرداری سلماس انتقاد کردند و نوشتند: «...خواستار بررسی و بازنگری خردمندانه و آیندهنگرانهی این رخداد با رویکردِ مصلحت کلان کشور و ملاحظات امنیت ملی هستیم و از مسؤولان می خواهیم ترتیبی اتخاذ فرمایند تا نام و تندیس فردوسی به میدانی که سالهاست آنگونه شناخته شده، با احترام بازگردانده شود...»
همچنین در بیان نامه ای که با امضای استاد ادیب برومند رئیس شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران منتشر شد در این اعتراض به این عمل آمده بود: «جبهه ملی ایران نهایت تنفر و انزجار خود را از این عمل قبیح و ضدملی که بر وفق مراد تجزیه طلبان صورت پذیرفته، اظهار می دارد و اقدام شهرداری سلماس را شدیدا محکوم می نماید.»
خوشبختانه موج گسترده اعتراض شهروندان، فرهیختگان، دانشگاهیان، احزاب و گروه های وطن خواه باعث شد که رحمانی فضلی وزیر کشور با ابلاغی به استانداری آذربایجان غربی خواستار توجه به خواست ملت و بازگرداندن تندیس فروسی به میدان فردوسی شود.
سرانجام شهرداری سلماس به خواست ملت احترام گذاشت و با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد: «... با توجه به اینکه این اقدام باعث تکدر خاطر برخی هموطنان ارجمند و نیز موجب سوءاستفاده اجانب و بدخواهان مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردیده ، با تدبیر و دستور استاندار محترم آذربایجان غربی ، تندیس این شاعر والامقام پس از اصلاح در اسرع وقت در محل قبلی خود نصب خواهد شد ...»
شهرداری سلماس علت این اقدام عجیب و نسنجیده خود را مصوبه ستاد گرامیداشت دهه فجر، به منظور تغییر نام این میدان از فردوسی به انقلاب اسلامی اعلام کرده بود.
با سلام وروز خوش. این برنامه نابخردانه را در متنی در وبلاگم اشاره کردم وخوشنودم به سود فرهنگ ایرانی تمام شد...
این یادداشت را برای صفحه اجتماعی روزنامه نوشتم که بنابر فراموشکاری دوستان مهنه شد وکار نشد.. ومن اینجا یاد اوری میکنم...
سنت دیرینه سر آوردن به جای کلاه آوردن
در خبرها می خوانم همزمان با ایام بزرگداشت پیروزی انقلاب در یکی از شهرستانهای کشور با هر نیت وانگیزه پیدا وپنهانی ؛ تندیس حکیم فردوسی را از یکی از میدانها برداشته ونام میدان را به " انقلاب" تغییر داده اند. این مساله شاید جدی وغیر منتظره نباشد و حتی نتوان از آن به عنوان یک دغدغه مردمی یاد کرد. زیرا سالهاست که مواردی مشابه آن را در درگوشه وکنار کشور دیده ایم وپرداختن به این قضیه دراین وانفسای صدها گره کور در زندگی آحاد مردم ، بیدردی و روشنفکر نمایی تلقی شود. اما نمی توان از یاد برد که حکیم فردوسی برگردن ما حق پاسبانی زبان وفرهنگ فارسی را دارد، حقی که اندیشمندانی از سایر ملل نیز آن را نادیده نگرفته اند. چنانکه گفته می شود : روزی از حسنین هیکل نویسنده و روزنامه نگار مشهور مصری پرسیدن " چرا مصریها با آن تاریخ با عظمت خود عرب زبان شدند؟ "وی پاسخ داد : چون ما فردوسی نداشتیم !!! به هرروی این روزها که هر ازگاهی یکی از کشورهای همسایه برای تصاحب نام آوران این خاک ، دندان تیز میکند وحتی برخی از این افراد رابه نام خود سند زده ودر بزرگداشت آنها جشن ملی می گیرند. چنانکه امروزه بسیاری ازجهانیان نسبت به ایرانی بودن مولوی ، حکیم نظامی، حکیم ناصر خسرو ،رودکی وابن سینا تردید دارند. حال آن که ما نیز درمواجهه با این مسایل فقط از این سرقت های فرهنگی متاسف شدیم و طرف مقابل را محکوم کردیم؛ اما درعمل چندان رویکرد موثری نداشتیم .به هرحال گذشتگان نیک گفته اند :که حرمت امامزاده را متولی آن نگه می دارد، پس یک بار برای همیشه از خود بپرسیم :آیا ما متولیان شایسته ای برای حفظ وپاس داری فرهنگ کشورمان بوده ایم؟
دهها سال است مردم فرهیخته سلماس و آذربایجان از به خطر افتان جان مردم به خاطر خشک شدن دریاچه اورمیه اعتراض می کنند کسی به فکر سلامتی این مردم نیست آنوقت به خاطر یک شاعر مرده ویاوه گو این همه دادو بیراه راه انداخته اند.
دوست عزیز
من به عنوان کسی که چند سال در تشکل های زیست محیطی اصفهان فعال بودم به خاطر دارم که سالها قبل از این که بحران دریاچه ارومیه مطرح باشد تشکل های زیست محیطی نسبت به خطراتی که به خاطر برخی طرح ها دریاچه ارومیه را تهدید می کرد هشدار داده بودیم و در آن سال ها شما یا خواب تشریف داشتید یا فکر می کردید آن طرح های به ظاهر عمرانی به نفع مردم آذربایجان است.
من فکر نمی کنم کسی که خود را از شمار "مردم فرهیخته سلماس و آذربایجان" می داند به خود اجازه دهد که درباره یک شاعر جهانی و اثرش از واژه یاوه و یاوه گو استفاده کند.
مگر این که از فرهیختگی بویی نبرده باشد.
فردوسی و نظامی و حافظ و مولوی و خیام ... چهره هایی جهانی هستند و تنها مال ایران و یا آذربایجان نیستند.
نمیدانم چرا این مجسمه فردوسی را اینقدر بد ساخته اند. خوب است حالا که با همت اهالی فرهنگ قرار شده همان میدان فردوسی باشد از نخبگان مجسمه سازی ایران دعوت شود که پیکره ای بدیع و نو از حکیم فردوسی بسازند تا در این میدان نصب شود.
موافقم که جایگزین شود
خیلی خیلی خوشحالم.درود