ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

سنجد نماد چیست؟



سنجد در هفت سین نماد چیست؟

 

شاهین سپنتا

 

سنجد یکی از اجزای اصلی سفره هفت سین ایرانیان است. اما درباره تاریخچه و انگیزه نهادن آن بر سفره هفت سین آگاهی چندانی در دست نیست.

برخی از پژوهشگران که درباره نوروز و فلسفه هفت سین پژوهش کرده اند، فلسفه نهادن سنجد بر سفره هفت سین را چنین نوشته اند(5):

«... سنجد را بر این باور بر سفره می نهند تا هرکس با خویشتن عهد کند که آغاز سال، هرکاری را سنجیده انجام دهد. قرار دادن سنجد بر سفره هفت سین، نشانه گرایش به عقل است و احترام به تفکر و ترویج خردمندی...»

باورمندان به این  دیدگاه، جز اشاره به این نظر که واژه سنجد ریشه در مصدر «سنجیدن» دارد، دلیل دیگری ارائه نمی کنند. اما با بررسی بیشتر ریشه های کهن این واژه، دیدگاه بالا رنگ می بازد.

 

در زبان کردی به کهن ترین شکل واژه سنجد برمی خوریم. در کردی به آن «سرینچک» (Srinchak) می گویند. در متن کهن بندهش که به خط و زبان پهلوی نوشته شده، در بخش «درباره چگونگی گیاهان» از سنجد به صورت سرینجَد (Srinjad) زیر عنوان "میوه ای هسته دار که هسته اش خوردنی نیست"، نام برده شده و آمده است: « میوه های مایه ور سی گونه است... ده گونه اش را بیرون شاید خوردن، درون نشاید خوردن مانند خرما، و شفتالو و زردآلو و سنجد ...»

 

این واژه در گویش کردستان سرین چک (Srinchak)، در گویش مردم مازندران سینجه (Sinjeh) ، در گویش مردم همدان سینجد (Sinjed)، در گویش مردم افغانستان سینجید یا سنجید (Senjid)،  در گویش مردم کرمان و بختیاری سِنجت (Senjet)، در گویش  مردم گیلان سُنجد (Soonjed)، در گویش مردم مهاباد سُنجو (Soonjo) گفته می شود.

 

 به این ترتیب از دیدگاه این نگارنده، واژه سنجد در اصل سرینچک بوده و به مرور زمان بر اساس الگوی فرسایش واژگان و همچنین تفاوت تلفظ در گویش های گوناگون به گونه های مختلف زیر بیان شده است:

سرین چک - سرینچه- سرینجه- سرنجه- سینجه – سرینجد- سرنجد- - سینجید- سینجد – سنجید- سُنجد/ سُنجو- سِنجد/ سِنجت

 

بنابراین به نظر نمی رسد که واژه سنجد ریشه در مصدر «سنجیدن» داشته باشد ولی درباره معنای اصل واژه باید پژوهش های بیشتری درباره اجزای ترکیب (سرین + چک) انجام شود.

اما پرسش اصلی همچنان این است که سنجد در سفره هفت سین نماد و نشانه چیست؟

سِنجد با نام علمی Elaeagnus angustifolia گیاهی درختی از خانواده سنجدیان (Elaeagnaceae)  است که در آب و هوای معتدل می‌روید. برگ‌های باریک و مخملی شکل و میوه‌هایی قهوه‌ای رنگ و خوراکی و شکوفه هایی با عطر قوی به رنگ زرد دارد که از همه اجزای آن در تهیهٔ برخی داروها استفاده می‌شود.

در باور عامه مردم و طب سنتی ایرانی، سنجد طبیعتی سرد و خشک دارد و عطری که از گل های زرد سنجد به دست می آید، فقط در زنان و دختران مهیج قوه باه و محرک کشش، باروری و زایندگی است و در مردان اثر معکوس دارد.

یا در خراسان و هرات که درخت سنجد فراوان است، در گذشته مادران به فرزندانشان می گفتند زیر درخت سنجد مار دارد، به آن نزدیک نشوید. شاید آنان را می ترسانده اند که به درخت سنجد نزدیک نشوند مبادا بوی شکوفۀ سنجد حال آنان را دگرگون کند.

ولی برخلاف مادران، ملّاهای مکتب خانه ها در خراسان، دانش آموزان را برمی انگیختند که به سراغ درخت سنجد بروند و به آنان می گفتند هر گاه شکوفۀ سنجد با خود بیاورید، مکتبخانه تعطیل می شود. 

و به نظر می رسد که ملاهای مکتبی پسرهای نوجوان را به دنبال شکوفه سنجد می فرستادند تا از تاثیر بازدارندگی عطر آن در پسرهای نوجوان استفاده شود. 

در همین باره یکی از اهالی کردستان به ایران نامه گفت: هنوز هم برپایه یک باور قدیمی، نزدیک شدن دختران مجرد به گیاه سنجد را منع می کنند.

از دیدگاه نگارنده، این باورها نشان از این دارد، سنجد که اکنون بخشی از هفت سین ایرانی است، نشانه امشاسپندبانو سپندارمز یا اسفند، و نماد زایندگی و باروری است و ارتباطی به مصدر سنجیدن و سنجیده عمل کردن ندارد.

 

خاستگاهان:

 

1-      فرهنگ کردی – فارسی هه ژار، ویراستار محمد ماجد مردوخ روحانی، ناشر: سروش، چاپ اول، تهران، 1369.

2-      فرهنگ گیاهان ایران، احمد ماه وان، ناشر: ماه وان، مشهد، 1381.

3-      فرهنگ رستنی های ایران، دکتر هادی کریمی، ناشر: پرچم، تهران، 1381.

4-      بندهش، فرنبغ دادگی، ترجمه: مهرداد بهار،  ناشر: توس، تهران، 1387.

5-      نوروز و فلسفه هفت سین، محمد علی دادخواه، ناشر: فصل نو، چاپ دهم، تهران، 1389.

6-      اسرار گیاهان دارویی، احمد حاجی شریفی، چاپ چهارم، ناشر: حافظ نوین، تهران، 1386.

 

 با سپاس ویژه از دوستان عزیزم آقای علیرضا هادیان و خانم سوگل قائمی و خانم دکتر الهه معروضی که از راهنمایی های آنها بهره فراوان بردم

نظرات 1 + ارسال نظر
رهگذر 4 اردیبهشت 1403 ساعت 01:19 ب.ظ

سپاس بسیار از شما که مانند دیگران یک نوشته رو کپی نکردین و این پژوهش رو انجام دادین. راستی چرا تا این اندازه از فرهنگ خودمون کم می‌دونیم؟ انگار هزاران سال مردم گنگ بودن و بی گفت و گو...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد