بیانیه جبهه ملی ایران در سالگشت کودتای 28 امرداد
شصت سال پس از کودتا
اکنون که شصت سال از کودتای 28 امرداد1332 سپری شده و ما بر بلندای برج زمان ایستاده و به گذشته ای که زیرپای ماست نظر می افکنیم، خیلی بهتر از پیش و روشن تر از قبل می توانیم به عمق فاجعه کودتای28 امرداد و اثرات منفی و مخربی که آن کودتا بر میهنمان ایران و منطقه خاورمیانه و حتی برصلح و امنیت جهانی برجای گذاشته پی ببریم.
امروز که ده ها جلد کتاب خاطرات عوامل اجرائی کودتا و هزاران مقاله از طرف پژوهشگران تاریخ و سیاست مداران و جامعه شناسان منتشر گردیده و صدها برگ اسناد محرمانه سی ساله مربوط به کودتا از سوی سازمان های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا افشا گردیده و اسرار آن از پرده بیرون افتاده است، معلوم گردیده که چه توطئه خائنانه ای علیه منافع و حاکمیت ملی ایران و استقلال و آزادی این کشور صورت گرفته است.
بیانیه جبهه ملی ایران در آستانه تشکیل دولت جدید :
انتخاباتی که گذشت و آینده ای که پیش روست
ملت رشید ایران که در برهه هایی تاریخ ساز با همه اختناق و دل آزردگی و رنجدیدگی از حاکمان وقت باز با شیوه مسالمت آمیز بر مبنای خویشتن داری و خردورزی، راهی را برای برون رفت از تنگناها جستجو می کند، در انتخابات ریاست جمهوری هم برای ناکام گذاشتن انحصارطلبان و خودکامگان به دوگونه عمل کرد.
گروهی قابل توجه در انتخابات شرکت نکردند و گروهی دیگر که روش شرکت در انتخابات را به مصلحت دیدند با اکثریت قاطع نامزدی را برگزیدند که در آخرین روزها مورد حمایت و تایید بخش مهمی از سردمداران جنبش اصلاح طلبان درون حکومتی قرارگرفت.
تمام آمارها و شواهد حاکی از آن است که رئیس جمهور کنونی تا پیش از این حمایت ها، اقبال چنین بردی را نداشت. اما آنان که در انتخابات شرکت کردند در عین ناامیدی، سرشار از شوق و ذوق به پای صندوق های رای شتافتند تا شاید رئیس جمهور آینده تحت تاثیر این شور و هیجان خود را وجدانا موظف به برآوردن خواسته های ملت بداند و درین راه با هر مانع و محظوری پنجه درافکند. دراین گیر و دار دولت دهم در وضعی به پایان رسید که:
1- شکاف های طبقاتی، اقتصادی، عقیدتی و تربیتی به گونه ای بحرانی تهدیدگر سلامت روانی و آرامش جامعه است.
2- هرچند دولت دهم از ثروتمندترین دولت های تاریخ ایران به شمار می رود اما میراثی جز فقر و فساد روزافزون و کاهش توان اقتصادی و معیشتی مردم و افت چشمگیر ارزش ریال نداشته است.
3- اگرچه این دولت در شعاردادن گوی سبقت را در دوران معاصر از همه ربوده بود و برای توجیه خود و جلب نظر مردم از ارزش های عقیدتی وحاتم بخشی های ابلهانه استفاده می کرد، اما امروز ما را با افزایش شدید آسیب های اجتماعی و سقوط ارزش های اخلاقی مواجه ساخته است.
4- وضع اسفبار بهداشت و درمان در حیطه پزشکی و روان شناختی و بحران های رفاهی، خانوادگی در این دولت به اوج خود رسیده است.
5- اوضاع فرهنگی در این دروه فاجعه باربوده است. انبوه سازی غیرتخصصی از مدارک تحصیلی، گزینش های نابخردانه در محیط علمی، اعمال سانسورهای تنگ نظرانه و غیرکارشناسانه در قلمرو علمی، فرهنگی و هنری تا نا امنی شغلی برای فعالان نشر و مطبوعات و بازنشسته کردن وزنه های دانشگاهی همه و همه در این دوره شدت یافته است.
6-اعمال خشونت نسبت به دگراندیشان و زندانی کردن فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و وکلا و برقراری جو امنیتی و اختناق و عدم رعایت حقوق بشر در این دولت بیش از پیش مشاهده شده است.
7-بحران دیپلماسی در زمینه های مختلف هر روز وخیم تر گردیده و منافع ملی را مورد خطر قرارداده است. در این مدت ایران نه تنها در منطقه تاثیرگذار نبوده،که همواره به انزوا و حالت دفاعی و انفعالی بیشتر از قبل کشانده شده است.
حال در چنین شرایطی، دولت یازدهم می خواهد کار خود را آغاز کند در حالی که آحاد ملت چشم امیدواری به او دوخته اند ما در این جا به حکم وظیفه ملی و تاریخی واجب می دانیم مطالبی را به ریاست جمهوری دولت یازدهم یادآورشویم:
ادامه مطلب ...رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان:
اصفهان، استاندار و شهردار پاسخگو و فراجناحی می خواهد
ایراننامه- شاهین سپنتا: علی راعی رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان در جمع اعضاء انجمن در خانه کارگر اصفهان از رئیس جمهور جدید خواست تا استاندار فراجناحی برای اصفهان منصوب نماید تا بتواند همراه با مشی اعتدال گرایی دولت، پاسخگوی خواسته های مردم باشند.
علی راعی همچنین از اعضای جدید شورای شهر اصفهان خواست که با توجه به این که بودجه شهرداری از جیب تک تک افراد جامعه، از اقلیتهای دینی گرفته تا دیگر قشر های مردم تامین می گردد، کسی را به عنوان شهردار برای اصفهان انتخاب نمایند که خود را شهردار همه مردم بداند نه یک طیف و جناح خاص.
وی افزود: هم اکنون در شهرداری اصفهان بودجه کلانی صرف تبلیغات شهری می گردد در حالی که کلیه پروژههای اصلی شهر مانند مترو سالهاست که به زمین مانده است .
وی همچنین به هزینههای بسیار زیاد روزنامه «اصفهان زیبا» که توسط شهرداری پرداخت می شود، اشاره نمود و پیشنهاد کرد که انجمن صنفی روزنامهنگاران با بیش از 120 عضو فعال در زمینه های مختلف رسانه ای آمادگی دارد که بدون هیچ گونه دریافت هزینه ای از شهرداری این روزنامه را اداره نماید و آن را تبدیل به رسانه مردمی نماید.
در ادامه این مراسم، نامه انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان خطاب به دکتر روحانی مبنی بر درخواست انتصاب «مهندس محمد علی جوادی» شهردار اصفهان طی سالهای 81-1374 به عنوان استاندار اصفهان خوانده شد.
به مناسبت سالگرد خاموشی صدیقه دولت آبادی:
«زبان زنان»، نشریهای متفاوت در عرصه روزنامه نگاری زنان
نگارش و پژوهش: الهه باقری
ایراننامه: ششم امرداد ماه، سالگرد درگذشت صدیقه دولت آبادی یکی از نخستین زنان پیشگام ایرانی در گستره حقوق زنان در دوران مشروطه و سال های پس از آن است که با تأسیس انجمنها، مدارس زنان و انتشار مجلات زنان نقش بزرگی در راستای احقاق حقوق زنان ایرانی داشت. به همین مناسبت، پژوهشی از بانو «الهه باقری» را درباره نشریه «زبان زنان» که نخستین بار در زمینه حقوق زنان توسط صدیقه دولت آبادی روزنامه برجسته اصفهانی منتشر شد، برگرفته از «مدرسه فمنیستی» در ایراننامه بازنشر می دهیم:
| ||
| ||
امرداد: سوم امرداد برابر با سی و هشتمین سالگرد روانشاد عباس رسام ارژنگی پدر بانو هما ارژنگی چکامهسرای بهنام ایران، ما را برآن داشت تا از این هنرمند فرهیخته که آثارش در زمینههای گوناگون هنری از کاریکاتور گرفته تا رنگ و روغن و سیاه قلم و مینیاتور... بخشی از تاریخ هنری ایران را رنگ و جلایی بخشیده است، یاد کنیم و از زندگی روانشاد رسام و هنرش بگوییم. نوشتار زیر را داریوش اسدیکیارس یکی از نویسندگان هنری نشریهی تندیس از زندگی و هنر استاد برایمان نوشته است: در آستانهی دریتنگ و در میان لولای سنّت و تجدد (در سال هزاروسیصد هجری شمسی) هنگامیکه دیگر فکاهینویسان مشروطه زمینه را برای انتقاد اجتماعی فراهم کرده بودند، «میرزا ابراهیمخان ناهید» با همیاری نقاشان و طراحانی که به روحیهی جدید هنر اروپا آشنا شده بودند، نخستین روزنامهی کاریکاتور ایران را منتشر کرد. پیش از به کار گماشتن نقاشان به کاریکاتورسازی در این روزنامه، نقاشان تهران را میتوان گفت؛ دو دسته بیشتر نبودند. شماری یا مشغول تذهیب، یا مشغول حاشیهکشی یا مصوّرسازی دیوان خیام و باباطاهر؛ و دستهای دیگر پردازندهی چهرهی دولتمردان قاجاری بودند. مدیر آگاه این روزنامه به واسطهی باشندگی(:حضور) یکی از خاندان ارژنگیهای تبریز، که حال از مسکو به تهران آمده بود و شهرت او در کاریکاتورسازیهای مجلات تُرک(ملا نصرالین)، به رسانههای کاغذی پایتخت هم رسیده بود و عباس نام داشت، در تهران توانست دگرگونی شگرفی در صفحهبندی، گراورسازی و کاریکاتورهای کنایهساز، بهوجود آورد. هر چند همچون سرنوشت هر روزنامه یا مجلهی فکاهی که نمیخنداند بلکه دهان را تلخ میکند، به مزاق دولتیان تلخ آمد و به شوند کاریکاتورهای عباس و مطالبی نیشدار چندین مرتبه توقیف و سرانجام در سال 1309 از سوی عاملین دولت دفتر روزنامه به آتش کشیده و یکسره خاکستر شد.1 عباس رسّام ارژنگی در سال 1271 در خانوادهای که نسبت آن به میرک (نقاش بزرگ دوران صفوی) میرسید در تبریز به دنیا آمده بود. نیاکان او همه نقاش و رسام فرش و خانوادهای که او در آن زاده شده بود همه مصوّر بودند. |