زندگی نامه شاهین سپنتا:
من در بیستم اردی بهشت ماه سال 1353 خورشیدی در اصفهان به دنیا آمدم. پدرم زنده یاد سرهنگ هوشنگ حیدری افسر نیروی زمینی ارتش ملی ایران و مادرم بانو شکوه عزیز سلطانی دبیر ادبیات فارسی دبیرستان های اصفهان و زادگاه هر دو شهر اراک است.
به واسطه شغل پدر و ماموریت های او در شهرهای اصفهان، تهران، کرمانشاه زندگی کرده ام و همه شهرهای ایران را شهر خود و همه جای ایران را سرای خود می دانم؛ اما بیشتر عمر و دوران تحصیل را در اصفهان بوده ام و دلبستگی خاص به این شهر دارم .
دوره ابتدایی را در دبستان جنت و راهنمایی فارابی و دوره متوسطه را در دبیرستان هراتی اصفهان به پایان بردم . سپس تحصیلاتم را در رشته دکترای حرفه ای دامپزشکی در شهرکرد ادامه داده و در سال 1380 به پایان رساندم.
فعالیت های روزنامه نگاری:
از دوران دانشجویی، پژوهش های ادبی ، فرهنگی و تاریخی را که همیشه به آن ها علاقه داشتم آغاز کردم و از آن زمان با نام نویسندگی شاهین سپنتا (به جای نام شناسنامه ای علی حیدری) نوشتارهایم را در زمینه های ادبی، تاریخی و فرهنگی در برخی از نشریات از جمله ایران مهر، حافظ ، فروهر، وهومن، صدا، چهره نمای زرتشتیان کالیفرنیا، و تارنگار ایران نامه منتشر کرده و از آن هنگام با این نام به عنوان بخشی جدا نشدنی از هویت خود شناخته شدم.
3 سال به عنوان دبیر سرویس "NGO" و سرویس "ایران نو" در هفته نامه صدا فعالیت کردم و در حال حاضر به عنوان عضو «انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان» فعالیت روزنامه نگاری خود را به عنوان همکار برخی از نشریات ادامه می دهم.
فعالیت وبلاگ نویسی:
در سال 1384 تارنگار "ایران نامه" را به عنوان پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران ایجاد کردم .
«ایران نامه» فعالیت خود را ابتدا بر روی سایت «پرشین بلاگ» آغاز نمود. اما پس از گرفتاریهایی که برای پرشین بلاگ ایجاد شد، ایراننامه از نشانی پیشین خود کوچ کرد و از 20 امردادماه 1386 بر روی سایت «بلاگ اسکای» فعالیت خود را ادامه داد.
ایراننامه، در آغاز یک وبلاگ شخصی بود که تنها به انتشار یادداشتها و پژوهشهای شاهین سپنتا میپرداخت، اما به تدریج کوشید تا با هدف آگاهیرسانی پیرامون میراث فرهنگی و طبیعی ایران، ضمن انتشار اخبار و گزارشهایی در این زمینهها، مطالب و دیدگاههای دیگر نویسندگان و پژوهشگران را نیز در موضوعات ایرانشناسی و بهویژه اصفهانشناسی در حد امکان بازتاب دهد.
وبلاگ ایران نامه در سال 1387 در مسابقه ای با عنوان "حقوق بشر در آیینه وبلاگها" که از سوی "مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" در راستای اهداف عالی خود در زمینه دفاع از حقوقبشر، آموزش، ظرفیت سازی و نهادینه کردن آن در فضای مجازی برگزار شد، در گروه وبلاگ های حامی میراث فرهنگی از بین چهار نامزد نهایی که به بخش دوم مسابقه راه یافتند، با رای هیات داوران به عنوان وبلاگ برتر انتخاب شد. ( منبع)
فعالیت های مدنی:
از شروع همکاری با سازمان های مردم نهاد اصفهان در دو زمینه میراث فرهنگی و محیط زیست فعالیت هایی داشته ام. از سال 1379 «انجمن حمایت از حیوانات اصفهان» را با حمایت استادم دکتر جاوید آل داوود و یاری چهار نفر از همکاران، پایه گذاری کردم که سال ها به عنوان یکی از سازمان های مردم نهاد زیست محیطی فعال در اصفهان فعالیت کرد و همکاری های خوبی با سازمان حفاظت محیط زیست اصفهان، شهرداری اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان داشت.
در سال های 1378 تا 1380 مدتی عضو شورای مرکزی «انجمن پویندگان جوان اصفهان» بودم که در زمینه فرهنگ عامه یا فولکلور و جشن های ایرانی فعالیت می کرد و مدتی نیز عضو «انجمن اصفهان شناسان» بودم که در زمینه میراث فرهنگی و بناهای تاریخی اصفهان فعالیت می کرد.
از سال 1382 انجمن مردم نهاد "کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ" را در اصفهان ایجاد کردم که زیر نظر سازمان ملی جوانان به فعالیت های فرهنگی و ایران شناسی می پرداخت.
یک دوره عضو شورای مرکزی «انجمن مثنوی پژوهان ایران» بودم و مسئولیت انتشار نشریه این انجمن به نام «بشنو از نی» را بر عهده داشتم.
از سال 1383 تا 1388 با «کمیته بین المللی نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد» همکاری نزدیک داشتم و ضمن عضویت در هیات امنای "بنیاد جهانی حفظ میراث فرهنگی پاسارگاد" با توجه به علاقه مندی و مطالعاتی که در زمینه جشن های ایرانی داشتم، به عنوان "مسئول بخش جشن های ملی" در این بنیاد فعالیت کردم.
در سال 1385 از سوی "کمیته بین المللی نجات پاسارگاد" به عنوان "بهترین کوشنده سال" در بخش میراث فرهنگی انتخاب شدم. همچنین در سال 1387 از سوی همین کمیته به عنوان "بهترین پژوهشگر جشن های ملی" انتخاب شدم. در سال 1388 نیز از سوی همان کمیته به عنوان «بهترین کوشنده مرد سال» برگزیده شدم و در همایشی که به همین مناسبت در تهران برگذار شد افتخار دریافت نشان این کمیته را از دست دکتر محمد علی دادخواه وکیل نامدار و مسئول بخش حقوقی کمیته نجات پاسارگاد به دست آوردم.(منبع) + (منبع) + (منبع)
در دولت اصلاحات که امکان فعالیت سازمان های مردم نهاد بیش از گذشته بود، عضویت در هیات مدیره شورای هماهنگی سازمان های مردم نهاد استان اصفهان را پذیرفتم و در سال 1383 به عنوان مشاور سازمان ملی جوانان استان اصفهان انتخاب شده و برنامه هایی برای توانمند سازی سازمان های مردم نهاد جوانان ارائه کردم.
در سال 1388 به عنوان یکی از اعضای هیات موسس "انجمن دوستداران اصفهان" به شکل گیری این انجمن کمک کردم و مسئولیت "کمیته ناموران" این انجمن را پذیرفتم. این انجمن از آن سال تاکنون همزمان با "یکم آذر روز اصفهان" موفق به برگزاری همایش هفته اصفهان شده است.
عضویت در جبهه ملی ایران :
از سال 1380 به عضویت «جبهه ملی ایران» در آمدم و در سال 1381 با حکم رئیس شورای مرکزی و رئیس هیات اجرایی جبهه ملی ایران افتخار شرکت در پلنوم جبهه ملی به نام زنده یاد "الهیار صالح" را یافتم.
در سال 1389 دکتر پرویز دبیری پزشک نامور و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران از اصفهان که به خاطر کهولت سن و بیماری امکان شرکت در جلسات شورا را نداشتند، طی نامه ای من را به جای خود برای شرکت در جلسات شورا معرفی کردند که در یکی از جلسات شورا با رای اکثریت تصویب شد که تا زمان برگزاری انتخابات به عنوان نماینده اصفهان و جایگزین موقت دکتر دبیری در جلسات حضور داشته باشم. (منبع)
فعالیت های دامپزشکی:
عنوان پایان نامه دوره دکترای حرفه ای دامپزشکی من "بررسی میزان آلودگی با کریپتوکوکوس نئوفرمنس در کبوترهای شهرستان اصفهان و تعیین بیماری زایی آن " بود.
در حرفه دامپزشکی، در بیشتر دوران خدمتم به عنوان مسئول فنی- بهداشتی در شهرستان اصفهان، مسئولیت نظارت بر کنترل کیفی فراورده های خام دامی را برعهده داشته ام. البته دو سال به عنوان کارشناس ارشد ممیزی بهداشتی دامپزشکی در پنج شهرستان استان اصفهان فعالیت کردم و دو سال هم به عنوان بازرس علمی در بخش داروهای دامپزشکی و همچنین کلینیسین در درمانگاه اختصاصی پرندگان فعالیت کردم. همچنین تاکنون دو دوره عضو هیات مدیره «انجمن صنفی مسئولان فنی- بهداشتی دامپزشکی استان اصفهان» بودم.
پیشنهاد نام گذاری روز اصفهان:
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پیشنهاد کردم که یک روز در سال به نام روز اصفهان نامگذاری شود. این پیشنهاد با استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان روبرو شد و تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان «هماندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان» روز «یکم آذرماه» هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوان «روز نکوداشت اصفهان» گزینش و تصویب شد.
دلیل انتخاب یکم آذر این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است. پس از انتخاب روز اصفهان، هیات داوران بر اساس پیشنهاد دکتر لطفالله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شده است، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند.
از آن سال تاکنون، هرساله سازمانهای مردم نهاد اصفهان و سازمانهای دانشجویی دانشگاههای اصفهان یکم آذرماه را به عنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی میدارند. انجمن دوستداران اصفهان نیز از سال 1388 تاکنون همه ساله به مناسبت این روز یک همایش بزرگ علمی و فرهنگی برگذار می کند. همچنین به پیشنهاد اینجانب، انجمن دوستداران اصفهان، شعار «اصفهان برای همیشه، برای همه» را به عنوان آرمان مشترک همه دوستداران اصفهان برگزیده است که بر پوسترهای روز اصفهان به چشم میخورد. (منبع)
پیشنهاد واژه پیامک به جای sms
در خردادماه سال 1386 در حمایت از اعضای هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران که با انتشار بیانیه ای از همه مردم و مسئولان خواستار به کارگیری خط فارسی در سامانه پیام کوتاه تلفن همراه بودند، طی مقاله ای زیر عنوان «جنبش ملی برای پاسداری از خطِ فارسی» که ابتدا در تارنگار ایران نامه و سپس در ماهنامه حافظ شماره 43 منتشر شد، واژه «پیامک» را به عنوان معادل فارسی sms که تا آن زمان «پیام کوتاه» گفته می شد، پیشنهاد و به کار بردم که در فاصله کوتاهی از سوی فرهنگستان و جامعه پذیرفته و به کارگرفته شد.
پیشنهاد تشکیل اتحادیه نوروز
در سال 1388 قطعنامه ای که با همکاری مشترک کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان آماده شده بود، مورد حمایت عمومی کشورهای عضو سازمان ملل قرار گرفت و به اتفاق آراء در مجمع عمومی به تصویب رسید و برای نخستینبار در تاریخ این سازمان، نوروز ایرانی را بهعنوان یک مناسبت بینالمللی رسمیت داد. در روز رای گیری این قطعنامه، سه کشور هند، آلبانی و مقدونیه نیز به کشورهای تهیه کننده این قطعنامه پیوستند. در این نشست تاکید شد که « نوروز » همچون زبان مشترک میلیون ها انسان در آسیا، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خاورمیانه، قفقاز، بالکان، حوزه دریای سیاه و بسیاری از نقاط دیگر جهان در آمده و امروز بیش از 300 میلیون نفر نوروز را در سراسر جهان گرامی میدارند.
پس از این رویداد مهم، پیش نویس پیشنهادی طرح تشکیل «اتحادیه نوروز» Nowruz Union در تاریخ پنجم اسفندماه 1388 از سوی شاهین سپنتا ارائه شد. بر بنیان این پیشنهاد، در صورت تشکیل این اتحادیه تحولات مهمی در گستره نفوذ فرهنگی نوروز بین ملت هایی با ریشه های تاریخی و فرهنگی مشترک ایجاد خواهد شد.
بر بنیان این پیشنهاد، گام نخست تشکیل اتحادیه نوروز بر بنیان اشتراکات فرهنگی است. به سخن دیگر، اتحادیه نوروز در گام اول یک اتحادیه فرهنگی خواهد بود و کشورهای عضو اتحادیه نوروز می توانند در برنامه های مشترک فرهنگی، حفظ محیط زیست و تنوع زیستی، حفظ میراث فرهنگی و مطالعات باستان شناسی، توسعه اجتماعی، توسعه فن آوری و موارد دیگر مشارکت و همکاری نزدیک داشته باشند. در این راستا، توانمندسازی نهادهای جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد از اولویت برخوردار خواهد بود.
اتحادیه نوروز، در گام های بعدی با توجه به پتاسیل های بالای کشورهای عضو می تواند به یک اتحادیه اقتصادی و حتی سیاسی و دفاعی - امنیتی نیز تبدیل شود.
اتحادیه نوروز، در گام دوم یا گام اقتصادی با ایجاد یک بازار واحد مشترک و اتخاذ سیاست های مشترک در امور کشاورزی، شیلات، گمرک، بازرگانی،گردشگری و تبادل منابع انرژی، زمینه را برای ایجاد بانک مرکزی اتحادیه و امکان استفاده از یک واحد پولی مشترک نیز میسر نماید.
اتحادیه نوروز، پایتخت رسمی نخواهد داشت و نهادها و ارگان های آن در شهرهای مختلف کشورهای عضو مستقر خواهند شد. اتحادیه نوروز باید بر بنیان اصول دموکراسی و حقوق بشر و پذیرش سکولاریسم و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی اعضا ضمن حفظ استقلال آن ها عمل کند.
اتحادیه نوروز این قدرت را نخواهد داشت که بدون توافق اعضا و از طریق پیمان های بین المللی، از کشورهای عضو سلب قدرت کند و به قدرت خود اضافه کند. اگرچه شیوه تصمیم گیری در مسائل مختلف به روش چند ملیت گرایی خواهد بود اما در بسیاری از حوزههای کلیدی مانند امور خارجی و دفاع، کشورهای عضو همچنان استقلال و اقتدار ملی خود را حفظ خواهند نمود اما به همکاریهای مشترک خود ادامه میدهند.
عضویت کشورهای دیگر، تغییر ساختار، ترمیم فرآیندها و اصلاح مداوم سیاست ها، انتخاب پرچم و نماد مشترک، تدوین قانون اساسی، فرهنگستان زبان و ادبیات کشورهای عضو، تشکیل دادگاه عالی اتحادیه، مسائل مربوط به تابعیت، مسافرت، کار و سرمایه گذاری شهروندان اتحادیه نوروز و اتفاق نظر در پیوست و اجرای معاهدات بین المللی و سیاست مشترک خارجی از برنامه های مهمی خواهد بود که نیاز به مشارکت همه اعضا دارد.
وضعیت عضویت برخی از کشورهایی که عضو یا داوطلب عضویت در اتحادیه های دیگر مثل اتحادیه اروپا هستند و همچنین از امضاء کنندگان قطع نامه نوروز هستند مثل ترکیه، مقدونیه و آلبانی، از مسائل مهمی خواهد بود که نیاز به بررسی بیشتر دارد.
اتحادیه نوروز می تواند از توان فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی خود برای برقراری صلح، دموکراسی و جلوگیری از تجزیه و در گیریهای قومی و فروکش کردن قومیت گرایی ضمن توجه بیشتر به هویت قومی و زبان مادری اقوام مختلف کشورهای عضو موثر باشد. همچنین می تواند به عاملی موثر در جلوگیری از مهاجرت بی رویه و فرار مغزها و توسعه پایدار کشورهای عضو تبدیل شود. (منبع) + (منبع)
پیشنهاد ثبت جشن شب یلدا در تقویم ملی و فهرست میراث جهانی
پس از پیشنهاد و پیگیری من به عنوان دبیر کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (از سازمان های غیردولتی اصفهان) درباره ثبت جشن یلدا در تقویم رسمی کشور، در تاریخ 28 / 9 / 86 پژوهش و پیشنهادی درباره ثبت جشن یلدا توسط این کانون جهت ارسال به دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی تدوین شد که به تائید 46 سازمان غیردولتی دوستدار میراث فرهنگی و طبیعی از سراسر کشور رسید و به امضای دیده بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران به آن دبیرخانه فرستاده شد. در بخشی از نامه ای که به همین منظور تهیه کردم، آمده بود: « جشن یلدا میراث فرهنگی و طبیعی مشترک همه ایرانیان است که در خانواده های ایرانی از هر قشر و با هر دین و مذهب برگزار می شود. یلدا جشنی است که در آن مردمان به انتظار سپیده دم و دریافت گرمای مهرتابان می نشینند و این گرمای زندگی بخش را که از طبیعت گرفته اند به همدیگر هدیه می دهند . شناسایی بهتر و ثبت این جشن کهنسال که پس از نوروز یکی از فراگیرترین جشن های همه ایرانیان است و برپایی همه ساله آن زمینه نزدیکی و همدلی همه اقوام و تیره های ایرانی را فراهم آورده است، امکان پاسداشت ارزش های فرهنگی این جشن و انتقال بهتر آن به نسل های آینده را فراهم خواهد ساخت. لذا امضا کنندگان این درخواست که همگی از سازمان های مردم نهاد فعال در زمینه حفظ میراث فرهنگی و طبیعی از سراسرکشور هستند، خواهشمندند تا شورای فرهنگ عمومی به نشانه حرمت نهادن به ارزش های فرهنگی و تاریخی مشترک بین همه ایرانیان با نظر مساعد نسبت به ثبت جشن شب یلدا در تقویم رسمی کشور اقدامات لازم را اعمال نماید.»
چند ماه پس از آن، در خردادماه سال 1387، منصور واعظی دبیر شورای فرهنگ عمومی در نشستی مطبوعاتی خبر تصویب این پیشنهاد را در شورای فرهنگ عمومی اعلام نمود اما اضافه کرد که این مصوبه برای افزودن به تقویم سال 1388 خورشیدی باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به تائید و تصویب نهایی برسد. در نهایت این پیشنهاد در نشست 628 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تاریخ ا / 5 / 1387 به تصویب نهایی رسید و اکنون در تقویم ایرانیان، زیر تاریخ 30 آذرماه عبارت" شب یلدا " البته بدون پیشوند "جشن" یا " جشن ملی"درج شده است. (منبع) + (منبع) +(منبع)
در همان زمان و در آذر ماه سال 1386 که من مسئول بخش جشن های ملی بنیاد میراث پاسارگاد بودم، بنیاد میراث پاسارگاد به همراه پرونده ای که برای جشن یلدا آماده کرد، در نامه ای به مدیرکل یونسکو به تاریخ 17 دسامبر 2007با امضای دکتر شاهین سپنتا ( مسئول بخش جشن های ملی و تاریخی) و دکتر تورج پارسی ( مسئول بخش تاریخ و ایران شناسی) خواستار ثبت «یلدا» در فهرست میراث معنوی جهانی Intangible Heritage شد. (منبع)
ثبت پولک و نبات اصفهان در فهرست ملی میراث ناملموس
در بهمن ماه 1391 کار تدوین و مستند نگاری پرونده ثبت پولک و نبات اصفهان را به پایان رسانده و به سازمان میراث فرهنگی اصفهان تحویل دادم. بر این پایه در هفتمین همایش سراسری ثبت، شورای سیاستگذاری ثبت آثار ملی، شیوه سنتی تهیه پولک و نبات اصفهان به ثبت ملی رسید. (منبع)
پیشنهاد روز ملی حمایت از حیوانات
در سال 1379 من به عنوان دامپزشک، موسس و دبیر انجمن حمایت از حیوانات اصفهان پیشنهاد کردم که روز جشن بهمنگان (روز بهمن از ماه بهمن) به عنوان روز حمایت از حیوانات انتخاب شود چون در بن مایه های فرهنگمان خویشکاری فروزه پاک و جاوید بهمن در جهان مادی، نگهداری و پرورش جانوران است در این جشن بیش از هر جشن و آیین دیگری به رعایت حقوق حیوانات و پرهیز از خوردن گوشت آن ها توجه می شود. در چنین روزی ایرانیان به حقوق همهی زیستمندان بهویژه جانوارن توجه ویژه میکردند. لباسهای سفید میپوشیدند. غذاهای گیاهی استفاده میکردند. آش بهمنگان میپختند. به کوه و در و دشت میرفتند و سعی میکردند از ریختن خون حیوانات بیگناه پرهیز کنند.
خوشبختانه این پیشنهاد از سوی دوستداران محیط زیست و تنوع زیستی و سازمانهای مردمنهاد مورد توجه قرار گرفت و طی سالهای گذشته این روز گرامی داشته شد. (منبع) + (منبع)
نخستین بار در بهمنگان سال ۱۳۸۵ خورشیدی این جایزه به یاد «شهید یحیی شاهکو محلی» و برای بزرگداشت او به خانواده این محیط بان شهید اهداء شد. درسال ۱۳۸۶ خورشیدی دومین نشان خروس سپید به «انجمن یوزپلنگ ایرانی» به پاس تلاشهای علمی و عملی برای حفظ گوشتخواران بزرگ ایران و به ویژه یوزپلنگ ایرانی طی سالهای متمادی تعلق گرفت. سومین جایزه سالانه حمایت از حیوانات در سال ۱۳۸۷ خورشیدی به پاس تلاش برای حفظ لاک پشت پوزه عقابی و سال ها تلاش برای حفظ محیط زیست و تنوع زیستی به «مهندس بیژن فرهنگ دره شوری» اهداء شد. چهارمین نشان خروس سپید در سال ۱۳۸۸ به پاس تلاش های بی وقفه «خانم ژاله فتوره چی» در زمینه حفاظت، فرهنگ سازی و رفتار مسئولانه شهروندی در زمینه حمایت از حیوانات به ایشان تعلق گرفت. پنجمین نشان خروس سپید در سال 1389 به پاس تلاش بی وقفه برای اطلاع رسانی صحیح در خصوص وضعیت حیوانات ایران به پایگاه خبری «دیده بان حقوق حیوانات ایران» اهدا شد و نشان ششم در سال 1391 به دکتر مازیار منشئی دامپزشک مدافع حقوق حیوانات در اصفهان رسید. هفتمین نشان خروس سپید در سال 1392به پاس تلاش های بی وقفه گروه هنری خورشید سیاه در حیطه محیط زیست به این گروه اهدا شد. (منبع)
پیشنهاد برگزاری جشن گل سرخ در شهر گل سرخ
در اردیبهشت ماه ۱۳۸٦ با در نظر گرفن جلوه های زیبای بهاری اصفهان و بازتاب آن در آثار برجسته ادب فارسی، و با استناد به گزارش های مردم شناختی کسانی چون « ژان دیو لافوا »، «هربرت»، «راجر استیونس»، «دکتر ویلز انگلیسی»، «تاورنیه»، « ژولین »، « مادفون روزن »، «پیر لوتی» و «پیترو دلا واله» که در سفرنامه های خود از اصفهان با عنوان هایی همچون «درخت پر گل بهشتی» ، «نمونه ای از بهشت»، «گل سرخ جهان » و « شهر درخت و گل» یاد کرده و با اشاره به جایگاه گل سرخ نزد مردم اصفهان از چگونگی برپایی جشنی به نام گل سرخ در اصفهان گزارش داده اند، پیشنهاد دادم که جشن گل سرخ همزمان با جشن اردیبهشتگان یا « گلستان جشن »، در روز سوم یا اَردی بهشت روز از اَردی بهشت ماه در اصفهان برگزار شود. (منبع)
پیشنهاد نامگذاری جشن امردادگان به عنوان روز ملی حفاظت از جنگل
در امردادماه سال 1390 با اشاره به بن مایه های فرهنگی و تاریخی جشن امردادگان و اهمیت امشاسپند امرداد به عنوان نماد سرزندگی، نوزیستی و جوانی همیشگی طبیعت و آیینهای شادی که در بوستان و گلستان و باغ و دشت و رسیدگی به آنها به هنگام «امرداد روز» برگزار می شده، پیشنهاد کردم که این روز برای بزرگداشت "جنگل" نماد سرسبزی زمین و یادآورنده خویشکاری انسانها در پاسداشت آن به عنوان «روز ملی حفاظت از جنگلها» نامگذاری شود.
آثار منتشر شده:
تالیف:
ایران نامه ، مجموعه ای از سروده های ملی و میهنی، ناشر: مولف، اصفهان، 1382 خورشیدی
ترجمه:
قارچ شناسی و بیماری های قارچی در دامپزشکی، پی جی کویین و همکاران، ترجمه: علی حیدری، فرید بهارلو، اردشیر سالمی، ناشر: سپهر- نیکخواه، تهران، 1378 خورشیدی.
کتاب های در دست انتشار:
- جشن های ایرانی و گل های ایرانی
- اصفهان برباد رفته
فهرست برخی از مقالات، یاداشت ها و گزارش ها:
1- چرا حمام خسرو آقا بازسازی نمی شود؟، شاهین سپنتا، فصلنامه فرهنگ اصفهان، تابستان 1379، شماره 16، صص 87-80
3- روز ملی زن، شاهین سپنتا، ماهنامه ایران مهر، بهمن و اسفند 1384، شماره 20 و 21.
4- اصفهان چه دارد و چه باید داشته باشد؟، شاهین سپنتا، روزنامه اعتماد ، شماره 1549، 5/9/1386 ، ص 8.
5- جشن یلدا در فرهنگ ایران، شاهین سپنتا، تورج پارسی، ماهنامه حافظ، آذر و دی ماه 1387، شماره 57، صص12-10.
6- نگاهی به پیشینه نیایش گردش سال، شاهین سپنتا، ماهنامه حافظ، فروردین و اردیبهشت 1388، شماره 59
7- طرح میدان عتیق، شاهین سپنتا، روزنامه زاینده رود، 29/11/1388، شماره 214، ص 6.
8- آیین های جشن اسفندگان جشن آزادی زنان، شاهین سپنتا، ماهنامه گزارش، اسفند 88- فروردین ماه 1389، شماره 217، صص 78-77 .
9- تاریخ در قصر جمیلان زیر تلی از خاک فراموش خواهد شد، شاهین سپنتا، روزنامه شرق، شماره 1522، 18/2/1391، ص 13.
10- بزرگداشت فردوسی در دیار سپاهان، شاهین سپنتا، فصلنامه نگاه نو، شماره 89، بهار 1390، ص 108.
11- بهیاد حسن کسایی، شاهین سپنتا، فصلنامه نگاه نو، شماره 94، تابستان 1391، ص 122.
12- سازمان های مردم نهاد باید بازوی فکری مدیران شهری باشند ( به مناسبت هفته نکوداشت اصفهان)، گفت و گو با دکتر شاهین سپنتا، نفیسه حاجاتی، روزنامه شرق، شماره 1236، 12/2/1390 ، ص 10.
13- دیداری از ابیانه، شاهین سپنتا، هفته نامه صدا، 17/7/1389، سال 11، شماره 506، ص 3.
14- دو پل تاریخی فراموش شده بر بستر زاینده رود: پل ورگان و پل کله، شاهین سپنتا، روزنامه زاینده رود، 23/2/1389، شماره 257، ص 6.
15- خانه خداوندگار نی فرو می ریزد، شاهین سپنتا، هفته نامه صدا، سال دوازدهم، 16/11/1389، شماره 520، ص 3.
16- جشن گل سرخ در شهر گل سرخ، شاهین سپنتا، روزنامه زاینده رود، 9/2/1389، شماره 252، ص 6.
17- ساخت هتل در حریم آتشگاه: تخریب ساختار به بهانه ایجاد زیرساخت، شاهین سپنتا، روزنامه زاینده رود، 27/5/1390، شماره 593، ص 6.
18- مسجد و کاروانسرای تاریخی برسیان زیر غبار فراموشی، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 22/8/1389، سال یازدهم، شماره 511، ص 3.
19- پل تاریخی چوم زیر بار سنگین خودروها، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 29/3/1389، سال یازدهم، شماره 493، ص 8.
20- چهل دختران در شهر مناره های تاریخی، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 12/5/1389، شماره 496، ص3.
21- آثاری از دوره ساسانی در تپه اشرف اصفهان کشف شد، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 16/5/1389، شماره 498، ص3.
22- همایش دست آوردهای باستانی تپه اشرف برگذار شد، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 9/11/1389، سال دوازدهم، شماره 519، ص 3.
23- بررسی چالش های پیش روی شهر تاریخی اصفهان، بخش نخست، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 6/9/1389، سال یازدهم، شماره 513، ص3.
24- بررسی چالش های پیش روی شهر تاریخی اصفهان: اصفهان چه دارد و چه باید داشته باشد؟، بخش دوم، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 29/ 8/ 1389، سال یازدهم، شماره 512، ص 3.
25- - بررسی چالش های پیش روی شهر تاریخی اصفهان، بخش سوم و پایانی، شاهین سپنتا و مهرناز شهباز، هفته نامه صدا، 4/10/1389، سال یازدهم، شماره 519، ص3.