انوشیروان دادگر، ایران را نیرومند کرد
شاهین سپنتا
انوشهروان خسرو یکم، بیست و یکمین پادشاه ساسانی (نشست 531ـ درگذشت 579 میلادی) ، هنگامی امور کشور را در دست گرفت که ایران دچار شورشهای داخلی و یورش قومها و قبیلههای بیگانه همجوار بود. در دوران پادشاهی پدرش «قباد»، «مزدک» که در آن زمان ادعای تغییرات داشت، نظرات جدید خود را عرضه نمود و توانست توجه قباد و پسر دیگرش «کاووس» را به خود جلب کند و قباد نیز میپنداشت که با یاری مزدک میتواند بر مشکلات اقتصادی و سیاسی که کشور را فراگرفته بود، غلبه کند. مزدک از نفوذ خود بر شاه استفاده نمود و کاووس را به عنوان ولیعهد ایران درنظر گرفت. مزدک که مردی سخنور بود به گسترش اندیشههای استادش «زرتشت خورگان» پرداخت. در آن زمان کشور دچار خشکسالی شده بود و از سوی دیگر بحرانهای داخلی کشور نیز مشکلاتی را بر مردم تحمیل میکرد و مزدک توانست با بهرهگیری از شرایط، گروهی از مردم و همچنین قباد را به همراهی با خود فرا خواند. مزدک تصمیم داشت که به نوعی تغییرات اجتماعی دست بزند و نوعی آیین اشتراکی را ترویج نماید.
آرامگاه طرب و همای شیرازی برچیده شد
ایراننامه-مهدی فقیهی: سنگ آرامگاه طرب و همای شیرازی، دو تن از شاعران و سخنوران نامدار ایرانی در امامزاده احمد اصفهان برچیده شد و جای آن موزاییک شد. مقبره امامزاده احمد بن علی بن امام باقر از بناهای تاریخی و جالب توجه شهر اصفهان است که در خیابان نشاط بعد از دروازه حسن آباد و کنار بازارچه ساروتقی قرار دارد. این بنا متشکل از بقعه امامزاده در ضلع شرقی، شبستانی در شمال و ایوان و مقبره کوچک با اتاقهای کناری در ضلع غربی میباشد. اما علاوه بر وجود مقدس امامزاده احمد، بنای بقعه آن از دوره صفوی و قاجار، سنگ سومنات منسوب به دوره غزنوی و آرامگاه شخصیتهای تاریخی که در گوشه و کنار صحن مجاور بقعه مدفون گشتهاند، بر اهمیت این مکان میافزاید.
خانههای تاریخی اصفهان، بخش پنجم:
خانه تاریخی بهشتیان
زندهیاد عباس بهشتیان یکی از دلباختگان میراث فرهنگی و تاریخی ایران زمین بود و پیوسته آتش مهر میهن از درونش زبانه می کشید. زنده یاد بهشتیان از راه پیشه پدری اش یعنی کشاورزی و سرکه سازی، زندگی میگذراند اما مهر میهن او را به عرصه پژوهش کشاند و به او انگیزه داد تا آثار ارزنده ای درباره میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان به ویژه عصارخانهها، مادیها، کبوترخانهها و تکیهها از خود به یادگار گذارد. اگر امروز دو شیرسنگی را در کنار پلههای پل خواجو ایستاده میبینیم، باید تلاشهای زنده یاد بهشتیان را ارج نهیم که این دو شیر را که نشان از پهلوانان درگذشته داشت و در گورستان های متروک شهر در گوشهای رها شده بودند، به دو سوی پل خواجو آورد و نصب نمود. زندهیاد بهشتیان در انجمن آثار ملی عضو بود و در کمیسیون نامگذاری اماکن و معابر اصفهان حضوری موثر داشت؛ از این روی نامهای درخوری با توجه به سوابق تاریخی- فرهنگی و بدون توجه به مصلحتاندیشیهای سیاسی برای بسیاری از کوچهها و خیابانهای اصفهان برگزید که برای نمونه میتوان به خیابانهای کمالالدین اصفهانی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی، آذر بیگدلی، حکیم نظامی و ... اشاره نمود. عباس بهشتیان، مخالف جدی گذر خودروهای سنگین از روی پلهای تاریخی «سی و سه پل» و «خواجو» بود و یکبار به هنگام برگزاری یک رزمایش روبهروی یک تانک بر روی زمین خوابید و عبور دهها تانک و توپ از روی سیوسه پل را مانع شد و سرانجام پس از سالها پیگیری موفق شد از رفت و آمد خودروها از روی این دو پل تاریخی جلوگیری کند. عباس بهشتیان در سال 1305 خورشیدی در اصفهان دیده به گیتی گشود و در سال 1366 درگذشت و در تکیه میر فندرسکی به خاک سپرده شد. زندهیاد بهشتیان پیش از درگذشتش به سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد داده بود تا خانه تاریخیاش را که بخشی از آن متعلق به دوران قاجار و بخشی مربوط به دوران صفوی است، به ثبت برساند تا از تخریبش جلوگیری شود. اما اکنون خانه تاریخی بهشتیان روی به ویرانی میرود و اگر بیش از این در مرمت آن درنگ شود، به زودی اثری از خانه تاریخی این مرد دوستدار میراث فرهنگی در میان نخواهد بود. گزارشی از وضعیت خانه تاریخی بهشتیان را به قلم میراثپژوه گرامی «مهدی فقیهی» در ادامه بخوانید:
37 سازمان غیردولتی خواستار شدند:
اصلاح رویکرد کنونی در بخش مدیریت منابع آب کشور
چندی پیش،30 تن از اعضای هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با انتشار نامهای خطاب به مسئولان کشور خواستار اصلاح رویکرد سخت افزاری در بخش آب کشور شدند اما به نظر میرسد تا اجرایی شدن و توقف کامل ساخت سدهای بی بازده در کشور راه درازی در پیش باشد. پیرو آن نامه، اکنون 37 سازمان مردم نهاد از سراسر کشور با انتشار بیانیهای خواستار توقف ساخت و ساز سدهای بی بازده و بهبود ساختار فعلی مدیریت منابع آب در کشور شدند. متن این بیانیه را در ادامه بخوانید:
ادامه مطلب ...
چهل دختران
منارهای اسلامی در محلهای یهودی به نام یک مسیحی
منار تاریخی چهل دختران، در شمال محله قدیمی یهودی نشین جوباره اصفهان در خیابان کمال و در نزدیکی منار تاریخی ساربان واقع است. منار چهل دختران که در دوران سلطان محمد ملکشاه سلجوقی به سال 501 هجری قمری به خواست سپهسالار ابوالفتح نهوجی ساخته شده است با طول پایه 8 ضلعیاش، 29 متر ارتفاع دارد و دارای تزئینات آجرکاری زیبا و دو کتیبه به خط کوفی و یک کتیبه به خط نسخ است. کتیبه آجری اول، به خط کوفی و دربرگیرنده پنج آیه نخست سوره طه است. کتیبه آجری دوم در پنج سطر شامل جملات مذهبی و اسامی خلفای راشدین است که در دوره های بعد به واسطه تعصب، بجز نام «علی بن ابی طالب»، اسامی بقیه را محو کرده اند. کتیبه آجری سوم به خط کوفی در شش سطر تاریخ پایان ساخت بنا را 501 هجری قمری و واقف آن را «ابیالفتح بن محمد بن عبدالواحد نهوجی» معرفی می کند(نهوج از توابع شهرستان اردستان در استان اصفهان است).
ماه تابان بر فراز شاهکوه در اصفهان
در این عکس که دوست هنرمند محمد سلطانالکتابی برایمان فرستاده است، ماه بر فراز شاهکوه در جنوب اصفهان دیده میشود؛ گویی ماه بهراستی شاهکوه را فتح نموده و عکاس هنرمند، این لحظه باشکوه را جاودانه کرده است. محمد سلطانالکتابی در یادداشتی کوتاه درباره این عکس مینویسد: شاهکوه یکی از کوههای بلند اطراف شهر اصفهان است که 2418 متر ارتفاع دارد. از آنجا که صعود به قله شاهکوه برای افراد ناآشنا و آموزش ندیده دشوار است و هر کسی از پس آن بر نمیآید، اصفهانیها در گفتوگوهای روزانه خود هنگامی که کسی ادعا کند کار بزرگی کرده است در حالی که کار چندان مهمی هم انجام نداده است، به کنایه به او می گویند: "مِگه شاکو را فتح کردهی؟". عکس را در اندازه بزرگتر در ادامه ببینید:
خانههای تاریخی اصفهان، بخش چهارم:
خانه تاریخی ارسطویی
مهدی فقیهی(میراثپژوه)
در کوچهای به نام قصرمنشی واقع در ضلع شرقی خیابان نشاط و نزدیکی چهارراه هشتبهشت یادگاری از عهد صفوی برجای مانده که به نام خانه ارسطویی شهرت دارد. این خانه در دوران متأخر خصوصاً عصر قاجار دچار دخل و تصرف زیادی شده چنان که از ترکیب اولیه خود بسیار دور گشته است. دیوار جنوبی این بنا که هم جوار با کوچه قصرمنشی میباشد به شکل ساده با ملاط کاهگل(1) اندود(2) گشته و قسمت اعظم آن در زیر فروار(3) فوقانی معبر که با قوسهای(4) نگهدارنده پنج و هفت(5) و لنگه(6) تاقهای گهوارهای(7) کوچه را به شکل ساباط(8) زیبایی جلوهگر ساخته پنهان شده است. دیوار شرقی خانه که دری چوبی در سمت جنوبی خود دارد با چینش(9) آجری و پَروَزبندیهای(10) چندگانه، این قسمت از خانه را از گذر(11) مجاور جدا میسازد. از فضای خارجی که بگذریم برای دسترسی به ارکان داخلی خانه باید از سردر ورودی جدیدی که پس از مرمت در ضلع جنوب غربی ایجاد کرده اند وارد بنا شویم. سردر مذکور با تاقی آهنگ(12)، اسپرها(13) و دیوارهای آجرچینی به شیوه نیمانیم(14) و پلکان و کفپوشی از سنگ سیاه پارسی(15) از ساختار پیرامونش متمایز گشته است.
ثبت ملی و جهانی
نسخهای برای حفظ میراث معنوی نمیپیچد
معصومه شهباز
ایران با تمدن چند هزار ساله یکی از کشورهای غنی در حوزه میراث معنوی است؛میراثی گسترده از آیینها و سنتها تا دانشها و هنرها که هنوز شمار دقیقی از آنها در دست نیست اما توجه کافی در راستای حفظ ،حراست و یا احیاء آنها نشده است. ایران تاکنون 78 میراث معنوی را به ثبت ملی رسانیده که این خود یکی از نخستین گامها در راه جهانیشدن و در نتیجه تلاش برای حفاظت و احیاء این میراث است. از سال 2003 که برای شناسایی و حفظ میراث معنوی جهان زیر عنوان کنوانسیون میراث معنوی جهانی تصمیمات جدی گرفته شد 7 سال گذشته و ایران تاکنون توانسته دو اثر یکی نوروز (بهصورت مشترک با 7 کشور دیگر) و دیگری موسیقی ردیفی را در فهرست میراث معنوی جهان به ثبت برساند. تعزیه، ورزش زورخانهای، مهارتهای بافت فرش عشایر فارس، مهارت بافت فرش کاشان، موسیقی بخشهایی از خراسان نیز از آثار معنوی هستند که پروندههای آنها برای بررسی در راستای قرار گرفتن در فهرست میراث معنوی جهانی از سوی یونسکو تایید شدهاند و دو پرونده دیگر یعنی خیمهشببازی و پرده خوانی در دو سال آینده بررسی خواهند شد.
آرش کمانگیر به روایت حمیدرضا یزدانخواه
دوست فرهیخته مهندس یاغش کاظمی، در پیام مهرآمیز شادباش جشن تیرگان، از دوست هنرمند «حمیدرضا یزدانخواه» (با نام هنری کشواد) آفریننده نگارهای زیبا از آرش کمانگیر، یادکرده است و نمونهای از این اثر ماندگار و شناخته شده را فرستاده است. مهندس کاظمی در یادداشتی کوتاه، این اثر و آفریننده آن را چنین معرفی کرده است: "حمید یزدانخواه" در دانشگاه هنر اصفهان، دانشجوی رشته فرش بود، و اینک در دانشگاهی دیگر، به تحصیل رشته مورد علاقه خود "نقاشی" مشغول است. زمانی که طرح اولیه "آرش کمانگیر" را به من نشان داد، از ذوق و ابتکاری که به خرج داده بود به وجد آمدم. او آرش کمانگیر را در همان لحظه پرشکوه که عزم بر انجام حماسه بزرگ خویش می نهد به تصویر کشیده است، درحالی که فر ایزدی در کالبد "مرغ وارغن" او را تا بلندای البرز همراهی میکند (ایده اضافه کردن این پرنده، از من بود). آرش کمانگیر او، همان مرد یزدانشناس جنگلی است که لباس فاخر بر تن ندارد ولی قلبی وسیع و سرشار از عشق به ایران کافیست تا او را از فر کیان برخوردار سازد و ره یابد به درگاه اهورای دانا. من در این صفحه، روند شکل گیری طرح آرش کمانگیر را با تصویر آورده ام. طرح نهایی آرش کمانگیر را برای بسیاری از دوستان خود در اینترنت فرستادم؛ و اینک شادمانم که بسیاری از دوستداران ایران، از این طرح برای زیباسازی صفحان وب خود، بهره میبرند: ("سازمان فرهنگی اشیهن" این تصویر را در صفحه ویژه "جشن تیرگان" خود آورده است.)