ریشههای مکتب ظل السطان را در اصفهان بخشکانیم
معصومه شهباز
میگویند ظلالسلطان حاکم مستبد اصفهان در عهد قاجار لوچ بوده است؛گویا کاخ آیینهخانه، سردر باغ زرشک، و بسیاری دیگر از بناهای تاریخی اصفهان را بیشتر از تلی خاک نمیدیده است. گویا آنها را بافت فرسوده میخوانده و یا شاید با خود میاندیشیده بهجای هزینهای که صرف احیاء این آثار میشود، چه بهتر که تیشه را محکمتر زده و خود را هرچه زودتر از شر این بناها خلاص کند، برود پی کارش. خوب، این بنده خدا که لوچ بوده و در تاریخ هم نادان و بی مقدارش میخوانند، آیا از یک حاکم این چنینی باید انتظار آبادانی اصفهان را داشت؟ خدا بیامرزد پدر ملکالتجار را که چهلستون را از دست تیشه این مرد کور ضمیر و لوچ چشم رهانید و گرنه باید تنها به شرح و توصیف این باغ و عمارت در سفرنامهها و کتابها دل خوش کنیم؛ همان بلایی که بر سر کاخ نمکدان و کاخ سرپوشیده و...آمد.
سردر جورجیر
بنای یادمان صلح و همزیستی ادیان در اصفهان
شاهین سپنتا- مهرناز شهباز
در یک کوچه باریک و نه چندان هموار در محله حکیم اصفهان، در ضلع شمال غربی مسجد حکیم، درست روبهروی یک سقاخانه، سردر آجری زیبایی تو را ناخواسته میخکوب تماشای جلال و جمالش می کند؛ گویی پردهای خیالانگیز در پیش دیدگانت به چشمنوازی برخاسته و در هر گوشهاش نقشی از خاطر کمالطلب آدمی را به تصویر کشیده است. در پیچ و تاب نقوش سردر که عاشقانه در آغوش هم نشستهاند، گلستانی شیدا میبینی که طول دیوارهای خاکی را پیموده، سر به آسمان نهاده و توسن خیال را با خود به بلندای آسمان آزاد میبرد. دستان هنرمند ایرانی در ساخت این سردر خیالانگیز، رنگ و لعاب کاشی به کار نبرده تا این ظاهر خاکی نشانهای از سادگی باطن افلاکیاش باشد. این سردر زیبا روزگاری مردمان را به درون بنایی باشکوه به نام مسجد جامع جورجیر (گور گیر) یا مسجد جامع صغیر (در مقابل مسجد عتیق یا جامع کبیر) در انتهای بازار رنگرزان هدایت میکرده است؛ مسجدی که کار ساخت آن در دوره وزارت «صاحب اسماعیل عباد» وزیر مویدالدوله و فخرالدوله دیلمی در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری به پایان رسید و در پی حمله خانمانسوز مغول به ایران، بجز همین سردر، بقیه بخشهای آن همچون مناره بینظیر یکصد متریاش ویران شد و بعدها در دوران صفوی، مسجد حکیم به همت «حکیم محمد داوود» پزشک شاه عباس دوم در جای آن ساخته شد. اما این سردر با شکوه به عنوان نمونهای عالی از هنر معماری دوران دیلمی، تنها بازمانده مسجد جورجیر است که برایمان به یادگار مانده است.
جشن گل سرخ در شهر گل سرخ
شاهین سپنتا
سخن از جلوههای زیبای بهار در شهریست که دل انگیزترین بهارها را در میان شهرهای ایران دارد؛ شهری با گنبدهای بزرگ فیروزهای غرق در گلهای پیچ در پیچ و گلدستههای تا اوج آسمان قدکشیده؛ باغشهری که هنوز در گوشهگوشهاش میتوان بازماندههای درختان کهنسال باغهای تاریخیاش را یافت؛ گلرخ شهری که این بخت را داشته تا زندهرود، زندگی را در آغوشش جاری کند و از جریان زندگانی سیرابش کند. سخن از بهاریترین بهاران و بهشتیترین اردیبهشت در میان همه شهرهای ایرانزمین است؛ بهارانی پر از گلهای سرخ در دستانِ مردمانِ عاشق پیشه شهرِ زندهرود. سخن از شهریست که از دیدِ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده «صفیر سیمرغ»، در دمدمههای اردیبهشت چون شاهزاده افسون شده افسانه است که طلسمش را شکسته اند و آرام آرام از خواب بیدار می شود و شکوفههای به و بادام رویاهای پرپر شده اویند و بید مجنون معشوقهای که زلفهای خود را بر او افشانده است. سخن از اصفهان است. شهری که شاعر ملی «ادیب برومند» در وصف اردیبهشتِ بهشتگونهاش سروده است:
تالاری نویافته در غار پریان اصفهان
گروه غارشناسی و غارنوردی اصفهان در تازهترین کاوش خود، به تالاری زیبا در ژرفای 120متری غار پریان دستیافت. اعضای این گروه غارپیمایی مریم حاج صباغ، مهرداد حاجی هاشمی، مهدی ابراهیمیان و مهدی عزتی (از استان همدان) موفق شدند که از تالار چهارم با فرود 25متر، پیمایش 80 متر و 3 متر تراورس لغزنده، برای نخستین بار به تالاری زیبا در ژرفای 120متری غار پریان دست یابند. در سال گذشته نیز تالار دیگری نزدیک به همین تالار توسط این گروه اکتشاف شد که با یافته اخیر، جمع تالارهای غار پریان به یازده تالار رسید. گفتنی است: غار زیبای پریان که درسال 1379 کشف شده، یکی از غارهای زیبای استان اصفهان به شمار میرود و تا به امروز غارشناسان کشفیات مهمی در آن داشتهاند. غار پریان در فاصله هشت کیلومتری ابیانه و هیجده کیلومتری روستای سُه واقع است و برای دسترسی به این غار میتوان از دو مسیر ماشینرو (ماشینهای دو دیفرانسیل و شاسیبلند) استفاده نمود. مسیر اول از وزوان 40 کیلومتر جاده خاکی و مسیر دوم از روستای سُه 18 کیلومتر گذر از جاده خاکی میباشد. دهانه غار زیبا و دیدنی پریان به ابعاد 120 در 160سانتیمتر در ارتفاع 2967 متری از سطح دریا با مختصات جغرافیایی N 33 31' 41.2" و E 51 32' 44.1" روی به جنوب شرقی در دره ای به نام پریهول و در منطقه کارستی واقع است. ابزارهای موردنیاز برای پیمایش این غار عبارتند از وسایل شخصی غارنوردی، دو حلقه طناب استاتیک، هارنس غارنوردی ، وسایل کامل SRT، کارابین پیچ جهت ایجاد سه کارگاه، به همراه بردن پیچ و صفحه رول شماره 8. تصویرهایی زیبا از تالار نویافته غار پریان را در ادامه ببینید:
پُلوَرگان و پُلکله
دو پل تاریخی فراموش شده بر بستر زایندهرود
زایندهرود مهمترین رودخانه در مرکز فلات ایران است که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و با گذر از بستری پر پیچ و خم به طول بیش از 360 کیلومتر، سرانجام در تالاب گاوخونی آرام میگیرد. در طول تاریخ پلهای بسیاری بر بستر زایندهرود ساخته شده است که برخی از آنها پس از گذشت سالها همچنان پایدار ماندهاند و برخی نیز بهخاطر طغیان یا تغییر مسیر رودخانه، بی توجهی و عدم مراقبت، عدم مرمت و استفاده غیر اصولی، روی به ویرانی هستند. پلورگان و پلکَله دو نمونه از این پلهای تاریخی زیبا و فراموششدهاند که هر دو در فاصلهای نهچندان دور از شهر اصفهان قرار دارند. پُلورگان، در شهر فلاورجان (پلورگان/فراورگان) مرکز شهرستان فلاورجان در 10 کیلومتری غرب اصفهان واقع است. دیرینگی پلورگان بر اساس سنگ نبشته مرمرین آن که در سال 1386 به سرقت رفت به سال 999 هجری قمری در دوران صفوی بازمی گردد.
ایستگاههای دوچرخه در اصفهان مردانه شد
چند روز پس از اعلام نگرانی نشریه «عبرتهای عاشورا» درمورد وضعیت ایستگاههای دوچرخه سواری در سطح شهر اصفهان و ابراز تاسف از دوچرخه سواری زنان و دختران، مدیران شهری اصفهان با اعمال ممنوعیت تحویل دوچرخه به بانوان، نسبت به این ابراز نگرانیها پاسخ مثبت دادند و با نصب اطلاعیهای در ایستگاههای دوچرخه سواری تاکید کردند: « به منظور حفظ و رعایت شئونات اسلامی از تحویل دوچرخه به بانوان محترم معذوریم ». گفتنی است که چند روز پیش نشریه عبرتهای عاشورا در مطلبی با عنوان «بی توجهی به نظر علماء، چرا؟! » نوشته بود:
اصفهان، نوروز و گردشگری در عبرتهای عاشورا
نشریه «عبرت های عاشورا» در تازهترین شماره ( 154) ویژه نامهاش با نام «اشاره» که «کمیل کاوه» صاحب امتیاز و مدیر مسئولی آن را بر عهده دارد و به طور رایگان در گستره استان اصفهان توزیع میشود با انتشار دو مطلب تامل برانگیز به وضعیت حضور گردشگران در میدان نقش جهان و همچنین نحوه استفاده گردشگران از ایستگاه های دوچرخه در همان میدان پرداخته و خواستار رسیدگی مسئولان به این موضوعات در آستانه نوروز شده است. در نخستین یادداشت با عنوان «فکری برای نوروز» آمده است:
منار ساربان یا برج پیزا ؟
بسیاری از آثار تاریخی کشورهای دیگر در بین ایرانیان شناخته شدهتر از آثار تاریخی ایران است. این سخنی گزاف نیست. برای نمونه بسیاری از ما نام برج کج پیزا را شنیده ایم و علاقهمندیم که اگر روزگاری سفری به ایتالیا داشتیم حتما از این اثر تاریخی دیدن کنیم. اما متاسفانه کمتر گردشگر ایرانی یا خارجی است که به شهر تاریخی اصفهان سفر کند و برای دیدن «منار ساربان» کوچهپسکوچه های بافت تاریخی اصفهان را جستجو کند؛ و حتا این اثر منحصر به فرد تاریخی در میان بسیاری از شهروندان اصفهانی نیز به درستی شناخته شده نیست.برج پیزا در شهری به همین نام یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیاست که روزانه هزاران نفر از سراسر دنیا به دیدن آن می روند. ارتفاع برج کج پیزا 55.86 متر از سطح زمین در پایین ترین قسمت و 56.70 متر در بالاترین سمت است. در حال حاضر زاویه انحراف برج پیزا در حدود 3.99 درجه از خط عمود است. کار ساخت این برج در سال 1173 میلادی آغاز و در سال 1372 میلادی به پایان رسید و به نظر می رسد که علت اصلی کج شدن برج پی ریزی روی بستری ماسه ای باشد. اما منار ساربان با 54 متر ارتفاع یعنی در حدود یک متر کمتر از برج پیزا اما با قدمتی بیشتر ( اواخر قرن پنجم هجری قمری)، یادگاری برجای مانده از دوران سلجوقیان ( ۴۲۹ هجری قمری تا ۵۷۷ هجری قمری ) است.
اصفهان بر سر دو راهی !
شهر تاریخی اصفهان این روزها یکی از سرنوشت ساز ترین لحظات خود را می گذراند؛ لحظاتی پر بیم و امید که می تواند نوید بخش آینده ای روشن، یا چشم اندازی مبهم و تاریک باشد. در این روزها که میدان نقش جهان در بلاتکلیفی "بودن یا نبودن" در فهرست یونسکو به سر می برد، و برج جهان نما بر سر دو راهی " تعدیل" یا " تکمیل" سرگردان مانده است، و سرنوشت سی و سه پل و خیابان چهارباغ به مثبت یا منفی بودن یک نظریه کارشناسی گره خورده است هر روز شاهد سخنان ضد و نقیض مدیران شهری هستیم و گویا هیچ نهاد پاسخ گویی برای آگاهی رسانی شفاف به مردم وجود ندارد. یک روز رئیس شورای شهر با ادبیاتی پرسش برانگیز از به رسمیت نشناختن یونسکو و مخالفتش با تعدیل جهان نما با انگیزه مالی سخن به میان می آورد و همان روز رئیس سازمان میراث فرهنگی اصفهان نسبت به تعدیل قطعی جهان نما ابراز امیدواری می کند. از این دست دوگانگی ها را در دیدگاه های مدیران شهری نسبت به مسائل مطرح دیگر از گذر مترو در زیر چهارباغ تا معضل آلودگی هوا و حل مشکل ترافیک نیز می توان دید. گویا هنوز تکلیف اصفهان با خودش روشن نیست یا به سخن درست تر، مدیران شهری از تکالیف خود نسبت به شهری با پیشینه تاریخی و فرهنگی چند هزارساله همچون اصفهان با خبر نیستند.