نقدی بر بازسازی و نگهداری آثار باستانی خوزستان
دکتر محمود دهقانی (از دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا)
پس از آن که با گروهی از دوستداران دانشنامه "ایرانیکا" توانستیم از دکتر "خاویر آلبارز-مون" استاد باستانشناس دانشگاه سیدنی، برای سخنرانی در سالن دانشگاه دعوت کنیم، در مورد تاریخ ایلام که رشته تخصصی اوست سخنرانی مبسوطی با نمایش اسلاید و فیلم برگزار نمود. ایشان چند بار به ایران سفر کرده و مدتی را در خوزستان، ایذه و ممسنی برای پژوهش به سر برده است. پس از سخنرانی بر سر میز شام به من که راهی ایران بودم توصیهاش این شد تا از آثار باستانی خوزستان بهویژه معماری منحصربهفرد زیگورات چغازنبیل که رشته تخصصی او در باستانشناسی است بازدید کنم. تاکید و سخنرانی ایشان من را بیشتر به وسوسه انداخت و در تیرماه گرم تابستان، در هوای تبدار و شرجی به اهواز رسیدم. مشکل عمدهای که من در هنگام سفر به ایران شاهد آن بودهام، گرما و سرما نیست بلکه، نبود نظم و تاخیرهای حوصله سوز در امور هوایی و زمینی است و بر این باورم که تا این مهم به سرانجام نرسد امور گردشگری در ایران پایش لنگ است و ره به جایی نخواهد برد.
گلنار پارسی در دستان شاهنشاه هخامنشی
شاهین سپنتا
در نگاره معروف به بارعام شاهنشاه هخامنشی در تختجمشید که به «نگاره خزانه» نیز معروف است، شاهنشاه هخامنشی در حال پذیرفتن نمایندگان همه سرزمینهای شاهنشاهی بزرگ ایران هخامنشی به حضور خویش است، در حالی که به نشانه صلح و دوستی، گلی درشت را در دست دارد. این نگاره که اکنون در ساختمان خزانه قرار دارد، نخست در مرکز نگاره بزرگ پلکان شرقی کاخ آپادانا در تختجمشید قرار داشته است و کاخ آپادانا از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید است که به فرمان داریوش بزرگ (522- 486 پیش از میلاد) بنا شده است و از آن برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور شاهنشاه استفاده میشده است. برخی از پژوهشگران به پیروی از اشمیت1، باستانشناس آلمانی، تصویر شاهنشاه هخامنشی در این نگاره را مربوط به داریوش بزرگ میدانند. چنان که «هایدماری کخ»2، ایرانشناس آلمانی، نقش کسی که بر تخت شاهی نشسته را مربوط به داریوش بزرگ دانسته و گُلی را که او در این نگاره در دست دارد، «گل نیلوفر» میپندارد. وی در شرح این نگاره چنین مینویسد: «... داریوش در حالی که ولیعهدش را در کنار خویش دارد بر تخت جلوس کرده، پاهایش را روی کرسی مخصوص نهاده، در دست راست دبوسی دارد که به سمت پایین نازک میشود و دستهای گرد در بالا دارد... در دست چپ شاه گل نیلوفری با دو غنچه است. ولیعهد نیز نظیر این گل را که فقط در تصویر این پدر و پسر آمده، در دست دارد. گل نیلوفر در نگارههای تخت جمشید فراوان است ولی نه همراه با دو غنچه...»
ادامه مطلب ...
شیرهای سنگی بخت برگشته در دیار بختیاری!
ایراننامه - معصومه شهباز: در گذر از چهار محال بختیاری تا خوزستان، آنجا که پیچ و خم جادهها مسافران را مهمان روستاها و مسکن مردم ایل بختیاری می کند، شیرهای سنگی کوچک و بزرگ با غرور و عظمت بیبدیلی که نشان از دلاوری و قهرمانی در میان این مردمان دارد، یکی یکی رخنمایی میکنند. شیر در فرهنگ ایران نمادی از آیین مهر و همچنین نشانه قدرت و شجاعت بوده و از دیرباز همواره به عنوان نماد ملی این کهن مرز و بوم جایگاه ویژهای داشته است. شیرسنگی که به گویش مردم بختیاری «بردشیر» خوانده میشود با توجه به این اندیشه کهن و به پاسداشت مقام نامآوران و پهلوانان بختیاری از سنگ کوههای زاگرس تراشیده و بر مزار درگذشتگان نصب میشد، شیری که بر پهلویش نقش شمشیر، اسب، تنفگ و بر گردهاش مشخصات متوفی را داشت. اما اکنون، نه تنها این رسم متداول نیست بلکه از شمار بردشیرهایی هم که از سالها پیش در گورستانهای بختیاری موطن داشتهاند، کم شده است. قلمرو شیرهای سنگی در استانهای چهارمحال بختیاری و خوزستان در اثر بیتوجهی مسئولان میراث فرهنگی و ناآگاهی بعضی افراد نسبت به اهمیت این میراث، در معرض تهدید جدی قرار گرفته و تاکنون هیچ اقدامی در راستای شناسایی، ساماندهی و شناسنامهدار کردن آنها صورت نگرفته است.
هارون ولات هنوز هم معجزه میکند!
ایراننامه – شاهین سپنتا: بنای تاریخی «هارون ولایت» یا «هارونیه» یا «مدرسه میرزا شاه حسین» در میدان عتیق اصفهان، کوچه هارونیه و در کنار منار 52 متری دوره سلجوقی واقع است. بنای هارون ولایت در زمان شاه اسماعیل صفوی به سال 918 قمری (891 خورشیدی) ساخته شد و بعدها توسط شاهان دیگر همین دودمان مرمت شد. این بنا که مردم محلی آن را «هارون ولات» میگویند، به دستور یکى از امراى مشهور شاه اسماعیل صفوی به نام «دورمشخان» و با نظارت وزیر او «میرزا شاهحسین اصفهانی» بنا شده است. بقعه هارون ولایت با گنبد فیروزهای دوپوش، از سمت غرب به وسیله درى به محوطه مدرسه کوچکى باز مىشود که در اطراف آن حجرههایى وجود دارد و جرزها و پشتبغلهاى اطراف آن با تزئینات معقلى (آجر و کاشى) مزین شده است. ایوان جنوبی آن هم دارای محرابی است که با کاشیکاری معرق نفیس تزیین شده است. این مدرسه به وسیله سردرِ دیگرى به صحن شمالى هارون ولایت باز مىشود. کتیبه همین سردر نفیس، به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نشان مىدهد که این بنا در زمان شاه اسماعیل اول ساخته شده است. سردر شرقی هارون ولایت با تزئینات کاشی معرق، روبروی مسجد علی واقع شده است. هارون ولایت، صرف نظر از جذابیتهای مذهبی برای افراد مذهبی، به خاطر کاشیکاریهای زیبا، شفاف و زندهاش همواره در شمار بناهای تاریخی نفیس اصفهان بوده است و شایسته توجه و مراقبت بیشتر است اما دخالتهای غیر اصولی و مرمتهای سلیقهای که در سالهای اخیر در این بنای تاریخی – مذهبی صورت گرفته است، سیمای تاریخی و فرهنگی آن را مخدوش کرده است.
گزارشی از دژ سپهر سپهران و گردشگری در استان لرستان
پیشکش به روان پاک ارتشی خویشاوند شادروان چنگیز طولابی که برای سفر به زادگاهش خرم آباد لرستان مشوق من بود و به تازگی در بندر بوشهر رخ در نقاب خاک کشیده است. دکتر محمود دهقانی
خرم آباد مرکز استان لرستان در جنوب غربی کشور در میان دره های زاگرس قرار گرفته و از این منظر از زیباترین مراکز استان های کشور است. لرستان با ساختمان های تاریخی و آثار باستانی با ارزش، یکی از مستندات برجسته فرهنگی ایران است. با وجود غار و اشکفت های فراوان و چشمه سارها و اشیاء بدست آمده در این ناحیه از کشور چنین پیداست که از هزاره ها پیش از میلاد مسیح محل سکونت انسان بوده است. با پیشرفت علم و تکنولوژی و همچنین پیدایش دانشکده ها و مراکز علمی در کشور به پژوهش های گسترده تر بدون آب و تاب نیاز است تا پرده بر نکات کشف نشده در این استان بردارد. از ریشه و دنباله آنچه مورخان و پژوهشگران ایرانی نگاشته اند و با اطلاعاتی که از پژوهش های اروپائیان از روزگار گذشته در مورد این ناحیه در دست است و با دعوت و برقراری رابطه های بین دانشگاه های ایران با کشورهای گوناگون نکات پوشیده باستانی بیشتر از پیش برملا می شوند. اما شوربختانه آنچه که می بایست به آن تجربیات تلخ تر از ذقنبوت نام نهاد این که در بازار شوم تاراج میراث های کشور دست به هر گونه کنکاش تا به امروز بجز پشیمانی و حسرت ملی چیزی به بار نیاورده است. گوئی سرنوشت چنین رقم خورده که ما باید اشیاء و لوحه ها و گل نبشته های تاریخی دودمان های گذشته این سرزمین را با ساز و کرنا از موزه های بیگانه به صورت موقت قرض کنیم.
یادگاری نویسی، این بار روی دیوار صائب تبریزی!
و پیشنهاد نصب تابلوی سفید در کنار میراث فرهنگی و طبیعی
شاهین سپنتا
گزارشهای نگران کنندهای که این روزها از وضعیت میراث فرهنگی ایران منتشر میشود، بازگو کننده بی توجهی مسئولان نسبت به تخریب آثار تاریخی همچون پلها، خانههای تاریخی ، معابد و مساجد، کاخها، باغها و ... است. برچیدن نمادهای ملی توسط نهادهای حکومتی و در کشاکش جنگ قدرت نیز مدتی است که به این سیاهه افزوده شده و در سرخط خبرها قرار دارد. اما آنچه که کمتر به آن پرداخته میشود، سهم مردم در این تخریبهاست. اگرچه مردم شبانه با بولدزر به جان آثار تاریخی نمی افتند و یا با حکم و بدون حکم تندیس نمادهای ملی را تکه تکه نمیکنند و یا به اسم پروژههای توسعه و عمران شهری، آثار تاریخی را تخریب نمیکنند اما سکوت و بیتفاوت گذشتن از کنار اینتخریبها و گاه همراهی با نهادهای مرتبط، بر سهم مردم در گسترش دامنه این تخریبها میافزاید. یکی از نشانههای بیتوجهی مردم به اهمیت میراث فرهنگی خویش تاثیرات مخربی است که به دور از چشم ناظران دولتی بر آثار تاریخی میگذارند. یک نمونه کوچک اما مهم از این تخریبها یادگارینویسی بر سر و روی میراث فرهنگی است.
پس از انتشار گزارشهایی از یادگارینویسی روی سنگنگارههای تخت جمشید، سی و سه پل، آرامگاه حافظ، پل خواجو، دیوارهای موزه سنندج، کاخ آپادانای شوش، پل دزفول، و میراث فرهنگی دیگر، این بار یکی از دوستداران میراث فرهنگی با اندوه فراوان تصاویری از یادگارینویسی بر دیوارهای آرامگاه صائب تبریزی بزرگترین غزلسرای دوره صفوی را در خیابان صائب اصفهان برای آگاهی دوستداران میراث فرهنگی به ایراننامه سپرده است.
ادامه مطلب ...
اعتراض به برچیدن تندیس آریوبرزن در یاسوج
اگر تا چند ماه پیش تصور می شد که گم شدن یا دزدیده شدن تندیس نامداران در پارک ها و خیابان های تهران کار افرادی ناشناس است اما امروز با علنی شدن تخریب تندیس های یادمان ایران باستان در ساری و یاسوج و پاک کردن دیوارنگاره های شاهنامه فردوسی در مشهد و دزدیدن کوبه مسجد شاه اصفهان که نقش شاه عباس بر آن بود، روشن است که این کارها به صورت سازمان یافته و در جهت پاکسازی شهرها از نمادهای ایرانی و در ضدیت دانسته یا ندانسته با فرهنگ ایرانی انجام می شود و جای بسی دریغ و افسوس است که افرادی از یک ملت به خود حق دهند که تیشه بردارند و بر ریشه نمادهای فرهنگی مشترک یک ملت بزنند و کسی هم جلودار آنها نباشد. در همین ارتباط مهندس کورش زعیم (عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران) در نامه ای به دادستان یاسوج نسبت به دستور برداشتن تندیس آریو برزن، سردار بزرگ ایران، اعتراض نموده است که متن کامل این نامه را در ادامه می توانید بخوانید:
استودانِ نیاکان در سنندج زبالهدانی شده است
ایراننامه- شاهینسپنتا از سنندج: هر گردشگری که به استان کردستان سفر میکند بازدیدی هم از موزه سنندج خواهد داشت. مکان موزه سنندج یکی از بناهای تاریخی استان کردستان است که در اصل بخش بیرونی خانه تاریخی «سالار سعید» است که توسط «ملا لطفالله شیخ الاسلام»، قاضیالقضات منطقه کردستان در اواخر دوره ناصرالدینشاه قاجار ساخته شده است. این موزه که آثار متنوعی از دورههای مختلف تاریخی و پیش از تاریخ را در خود جای داده نه تنها از حداقل امکانات نگهداری اشیاء تاریخی محروم است، بلکه به خاطر ضعف مدیریت، بسیاری از اشیاء تاریخی این موزه در شرایط بسیار نامطلوبی نگهداری میشوند. برای نمونه دو استودان (/ استخواندان) یا خمرههای تدفینی متعلق به 300 سال پیش از میلاد که دیر زمانی استخوان نیاکان درگذشته در آنها نگهداری میشده، اکنون تبدیل به زبالهدانی شده است و بازدیدکنندگان بیتوجه زبالههای خود را در درون آنها میریزند و هیچ اقدامی از سوی مدیریت موزه برای انتقال این دو استودان به محیط سرپوشیده و در امان ماندن از بارش باران، سرد و گرم شدن هوا، و زبالههای بازدیدکنندگان صورت نمیگیرد.
حمله به میراث فرهنگی تخت جمشید و پاسارگاد زیر پوشش مخالفت با جریان انحرافی
سایت خبری - تحلیلی "تابناک" بهتازگی به انتشار دو مطلب به نقل از سایت "برهان" در مورد میراث فرهنگی تخت جمشید و پاسارگاد پرداخته است. مطالبی که "برهان" منتشر نموده است با عنوانهای «تاریخسازی جریان انحرافی از موضوعی انحرافی، به نام تخت جمشید» و «پاسارگاد، ساخته یهودیان یا ایرانیان؟» در اصل بازگویی همان ادعاهای بیبنیان ناصرپورپیرار از زبان فردی به نام «فضلالله موحد» است که این بار زیر پوشش مخالف با آنچه «جریان انحرافی» در بدنه دولت خوانده میشود، انجام میگیرد تا شاید در این هیاهوی سیاسی، توجیهکننده ادعاها شود و نیت اصلی نویسنگان مطلب از طرح چنین ادعاهایی را که همانا تخریب چهره میراث فرهنگی ایرانیان است، بپوشاند. خوشبختانه در پاسخ به ادعاهای واهی یادشده در مورد تختجمشید، دوست فرهیخته مهندس یاغش کاظمی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد رامسر پاسخی مستدل با عنوان «سخنانِ نسنجیده و پاسخ هایِ سنجیده» را در تارنگار خود ارائه دادهاند. مطلب سایت برهان را در مورد تخت جمشید در این نشانی و در مورد پاسارگاد در این نشانی ببینید و پاسخ سنجیده مهندس کاظمی به نوشتههای مربوط به تخت جمشید و پاسارگاد را در این نشانی بخوانید.