زنگ خطر برای سی و سه پل به صدا درآمده است!
ایراننامه: دقایقی پیش، برای سومین بار طی چند روز گذشته به دنبال ادامه فعالیت دستگاه حفار مترو، زمین در چند متری رمپ جنوبی سی و سه پل اصفهان فرونشست و مقادیری گل و لای از زیر زمین به سطح خیابان فواره زد. با همه نگرانیهایی که طی چند روز گذشته درمورد خطرات احتمالی این حفاریها برای جان عابران و سرنشینان خودروها و همچنین 33 پل ابراز شده است اما همچنان مسئولان قطار شهری، شورای شهر و شهرداری اصفهان بر ادامه روند حفاری پافشاری میکنند و به این حوادث بی توجه هستند و آن ها را اتفاقاتی بی اهمیت و پیش پا افتاده میدانند. این در حالی است که از نظر کارشناسان مستقل، این نشستهای پیاپی را به عنوان زنگ خطری برای حوادث احتمالی آینده باید جدی گرفت و هرچه زودتر حفاری در نزدیکی سی و سه پل را متوقف نمود و در مسیر تول شرقی خط شمالی – جنوبی تجدید نظر کرد. در این مورد، مجدالدین رحیمی، عضو شورای بینالمللی بناها و محوطهها (ایکوموس) با بیان اینکه این اتفاق ناگهانی موجب نگرانی مردم در حال تردد شده است به خبرنگار مهر گفته است: اکنون ورقههای فلزی در اطراف زمین نشست کرده کار گذاشته شده است تا تردد در فاصله کمی از این بخش زمین ادامه یابد. رحیمی احتمال داد که چنین اتفاق مشابهی در داخل تونل مترو و زیر بنای تاریخی سی و سه پل نیز رخ داده باشد.
نشست زمین برای دومین بار در چند قدمی سی و سه پل!
ایراننامه-شاهین سپنتا: دیشب،برای دومین بار طی دو هفته گذشته، در چند قدمی پل تاریخی سی و سه پل اصفهان، درست در جایی که دستگاه حفار مترو در زیر زمین به کار مشغول است، زمین نشست کرده است. این در حالی است که عبدالجواد زعفرانی مدیر عامل قطار شهری اصفهان در گفتگو با رسانهها دلیل نشست زمین را سست بودن زیرسازی کف خیابان و عبور خودروهای سنگین و آبیاری چمن در محل دانسته و هرگونه ارتباط این واقعه با حفاریهای مترو را تکذیب کرده است. اما چنانکه مشهود است این نشستها در 10 متری رمپ جنوبی سی و سه پل، همزمان با آغاز دوباره حفاریهای تونل شرقی خط شمالی-جنوبی، پس از نزدیک به 20 ماه توقف صورت گرفته است. با این حال مدیر قطار شهری، شهردار و رئیس شورای شهر، تنها به تکذیب ارتباط نشستها با شروع حفاریها و پرکردن گودال با سیمان و پوشاندن آن با ورقهای ضخیم فلزی بسنده کردهاند و کار را ادامه داده اند. اما افزون بر خطری که برای دومین بار از بیخ گوش سی و پل رد شده است، نگرانی دیگر، عبور تونل شرقی از زیر بافت مسکونی، هتل سوئیت و ساختمانهای اداری– تجاری حاشیه شرقی خیابان چهارباغ بالاست که در صورت ریزش یا نشست احتمالی، امکان بروز فاجعهای را فراهم خواهد آورد. با این حال هنوز هیچ نشانهای از توجه مدیران شهری به نگرانیهای مردم و دوستداران میراث فرهنگی اصفهان به چشم نمیخورد. البته اسفندیار حیدریپور مدیرکل میراث فرهنگی از شکایت این اداره کل از شرکت قطار شهری اصفهان به دادگستری خبر داده است، هرچند که با توجه به سوابق قبلی، احتمال به سرانجام رسیدن این پیگیریهای حقوقی ناممکن به نظر میرسد. گفتنی است: سال گذشته به هنگام انحراف دستگاه تونل مترو در نزدیکی سی و سه پل، کارشناسان احتمال نشست زمین و ریزش تونل مترو در نزدیکی سی و سه پل را به هنگام جاری شدن آب اعلام نمودند اما حمید بقایی رئیس سازمان میراث فرهنگی در واکنش به این نظرات آن ها را «شایعه» دانسته و هرگونه احتمال نشست زمین را «بعید» دانسته بود.
ردپای « بز» منظومه « در خت آسوریک» در کوههای لرستان
سامان فرجی بیرگانی
بقعه «شاهزاده احمد» که از بقاع مشهور و متبرک نزد مردم سراسر لرستان است، در شمال بخش «الوار گرمسیری» اندیمشک و در منطقه «بالا گریوه» واقع شده است. این مکان مذهبی مجموعه هویتی وسیعی، از باورها، داستانها و نامجاهایی را به خود اختصاص داده که هر یک می تواند محل تامل و پژوهشهای مردم شناسی بسیاری باشد. «بزِ یَه یَه احمد» یکی از داستانهای حول این بقعه و شاید مشهورترین آنها باشد. افسانه اینگونه آغاز میشود که «شاهزاده احمد» صاحب بُزی بود که به امر الهی بی آنکه با جنس نر آمیزش داشته باشد همواره دارای پستانهای پرشیر بود و شیر فراوان آن به مصرف مردم تهیدست میرسید. این «بز» در نزدیکی محل کنونی بقعه و در کنار جایی که امروز به چشمه «بزگه» موسوم است نگهداری می شد و سه حیوان پلنگ، گرگ و سگ آن را نگهبانی میدادند. روزی چند نفر به قصد ربودن به بز نزدیک میشوند. و بز تلاش می کند تا با سخن گفتن آنها را از عواقب این کار بر حذر دارد. سارقان، (که در داستان «کافر» خوانده می شوند) سخن گفتن «بز» را جادوی «شاهزاده احمد» میخوانند و بیاعتنا به سخنان «بز»، آن را ربوده و در جایی موسوم به «بَردِگُردالا» سر میبرند، خونی که از گلوی «بز مقدس» بر زمین میریزد سنگ را میشکافد و وقتی به قصد بریان کردن، قلوههای «بز» را بیرون آوردند، قلوهها به سنگ تبدیل میشود.
اسفندگان، فرخنده روز بانوی ایرانی
بانو هما ارژنگی
ای زن ایرانی تو را میستایم؛ تو را که با قامت افراشته اساتیری بر بلندای ستیغ شکوه و پایداری ایستادهای و دستهایت بر ابرهای نقرهگون میسایند. ای زن ایرانی، ای جاودانه سپند، ای نمای دلداری و دلاوری، تو چونان جویباری همیشه در همه جا و همه گاه پویا و پرتوان به پیش میروی. سیمای باشکوهت در کنار آن همه گُردانی که در بلندای دوران در شاهراه فر و شکوه تاختهاند و پیشانی بلندت که در زیر تیغ خورشید میدرخشد و نگاه فروزانت که چونان خنجری سینۀ بدخواه را میشکافد در آینه جانم جلوهگر است. ای زن ایرانی، ای رودابه رستم زا، ای گردآفرید سلحشور، آرتمیس ای دریا سالار نامدار، زربانو ای فرزند دلاور رستم رویینتن که پهلوانانی چونان زال و آذربرزین و تخوار را از چنگ دشمن رهانیدهای، یوتاب ای زن نامدار که در کنار برادرت آریوبرزن با اسکندر و سپاهیانش نبردکرده و سالیان دراز با مهر و دادبر خطۀ آتروپان فرمان راندهای و یا تو کاساندان همسر کورش بزرگمرد دوران که در کنارش بر بیست و هشت سرزمین بر آیین راستی و نیکی بوده ای، امروز به یادبودتان زنجیری پیوسته از دلاوری و مهر و فروتنی و پاکی فراهم می آورم و بر گردن یکایک شیر زنان و دوشیزگان این مرز و بوم می آویزم و ندای آزادگی را که از گلوگاهشان به سوی آسمانها رهمیگشاید به فروهر پاکتان پیشکش میکنم. روز زن بر زنان دلاور و آزادۀ ایران زمین خجسته باد.
دکتر تورج پارسی:
اسفندگان را نباید با والنتاین یکی گرفت
جشن اسفندگان مىباید در همان روز پنجم اسفند بر گزار بشود نه روز 29 بهمن و روز والنتاین را نمىتوان و نباید با سپندارمذگان یکى گرفت. دکتر تورج پارسی، ایران شناس، در یادداشتی که به مناسبت جشن اسفندگان در تارنمای "نجات پاسارگاد" منتشر شد، با تاکید بر این مطلب افزود: «در سالشمار ما، ماه سی روز بوده و هر روز هم نامى داشته براى نمونه روز پنجم هر ماه به سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام زنان جشن مىگرفتند. به همین دلیل هم جشن سپندارمذ مىباید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود نه روز 29 بهمن. امید دارد که جشنها که داراى اصول نجومى هستند دستخوش آشفتگى بیش از این نشده و در برگزاریشان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود». دکتر پارسی با اشاره به اصلاح گاهشماری ایرانی و افزودن روز سی و یکم به شش ماه نخست سال، زمان دقیق جشن اسفندگان را پنج اسفندماه سال خورشیدی دانست و افزود: «نیک آگاهیم که در جهت اصلاح سال شمار اوستایی شش ماه آغازین سال را سى و یک روز و ماه اسفند را بیست و نه روز، و پنج ماه دویمین سال یعنى از مهر تا اسفند را سى روز حساب کردند ... که ترجیح شایسته و خردمندانه و داراى پایه درست است پس سپندارمذگان نیز روز پنجم ماه اسپند است که شایسته است به عنوان روز ملی زن در تقویم رسمی کشور ثبت شود».
دکتر اردشیر خورشیدیان:
جشن اسفندگان با ولنتاین همسان نیست
روز سپندارمذ از ماه اسفند، روز گرامیداشت زنان است و نباید آن را با جشن باختری ولنتاین همسان دانست. به گزارش آناهیتا اهورایی خبریار امرداد نیوز، موبد دکتر اردشیر خورشیدیان، فرنشین انجمن موبدان تهران، در آیین بزرگداشت جشن اسفندگان روز زن ایرانی، با بیان این سخن افزود: «جشن سپندارمذگان روزی است که زنان بر تخت می نشستند و مردان به زنان پیشکشی می دادند. به همین شوند، این روز را «مزدگیران» نیز گویند. دادن مزد مینوی و ابراز مهر به زنان در این روز، شوند این نامگذاری است. اما روز عشق ایرانی، جشن مهرگان است. جشنی که مهرورزی و پیمان بستن را به یادها میآورد چون در فرهنگ ایرانی زرتشتی، مهرورزی بدون پیمان، سپندینه نیست». اردشیر خورشیدیان با اشاره به آیین نوزوتی موبدیاران زن، که برای نخستین بار انجام شد، گفت: «آیین زرتشتی بر نُه اصل استوار گشته و انجمن موبدان بنا بر اصل پنجم، برابری زن و مرد و اصل هفتم، فرشگرد و تازه گردانیدن جهان، آیین موبدیاری هشت تن از زنان شایسته زرتشتی را برگزار میکند چرا که ما بر این باوریم که زنان نیز یاریگر فرهنگ و کیش خود هستند».
جشن اسفنگان، روز جشن زمین، روز جشن زن ایرانی
سروده بانو هما ارژنگی
این سروده زیبا را با صدای شاعر در اینجا بشنوید
جشن اسفندیست و روزی خوش/ کهن آیین شاد ایرانی
خاک در جنبش و زمین در جوش/ جشن بانوی راد ایرانی
سال نو در کمین سال کهن/ گاه جشن و زمان بیداریست
سبز پوشان خاک در راهاند/ زندگی در تن زمین جاریست
میستاییم و پاس میداریم/ این کهن مام نرمخوی زمین
خاستگاه تمام آدمیان/ ایرتن گاهوار مهرآیین
به جز آیین پاسداری خاک/ سخن از روز زن بباید گفت
زان فروتن نماد زایش و مهر/ شمع هر انجمن بباید گفت
خاک پر بار و بانوی دانا / از سپندارمذ نشان دارد
مزدگیران فرا رسید و کنون/ بر زنان شادی ارمغان آرد
زن نیکو به هر سرای که هست/ شادی افزا و مجلس افروزست
آن وفا پیشه نکوکردار / همچو خورشید تیرگی سوزست
با همه لطف و نازکیهایش/ بار هستی به شانهها دارد
هر شرنگی به کام او ریزد/ بهر آن چاره و دوا دارد
خاک و زن در جهان کجرفتار/ تکیهگاه سپند انسانند
باد تا در پناه ایزد پاک/ شاد زیوند و شادمان مانند
تخریب غارهای ایران شتاب یافته است
ایراننامه: روند تخریب غارهای ایران از طریق توریستی کردن آنها، یادگاری نوشتن روی دیوار غار، رنگپاشی بر روی غارسنگها و شکستن آنها، زبالهها و پسماندهای به جامانده از بازدید کنندگان، معدنکاری و سدسازی در اطراف غارها، تخریب و باز کردن دهانه غارها برای سهولت ورود و خروج افراد، گنججویی و حفاریهای غیر مجاز در غارها شتابی روز افزون یافته است. به گزارش ایراننامه، مهرداد حاجیهاشمی عضو انجمن غارشناسان و غارنوردان ایران با بیان این مطلب افزود: «شوربختانه گروههای کوهنوردی و گردشگری با نفرات زیاد از حد و بدون پوشاک مناسب غارنوردی، کلاه کاسک، هدلامپ و بدون دانش و آگاهی، به صورت بیرویه از غارها بازدید نموده و علاوه بر این که غارها را تخریب میکنند به خودشان هم آسیب میزنند.
سردر تاریخی باغ خیمهگاه را نجات دهیم
ایراننامه – شاهین سپنتا: چند سال پیش سردر کاخ تاریخی هشت بهشت تخریب شد تا امروز جای آن را بنایی بیهویت و نامربوط با محور تاریخی چهارباغ بگیرد و چشمانداز کاخ هشتبهشت را از درون خیابان چهارباغ کور کند و امروز این نگرانی وجود دارد که در صورت بیتوجهی دوستداران اصفهان، فردا یکی دیگر از اثرات مخرب طرح «احیاء بدنه چهارباغ» به صورت تخریب بقایای سردر تاریخی باغ خیمهگاه خودنمایی کند. طرحی که با عنوان «احیاء بدنه چهارباغ» با مساحت بیش از ۱۱ هزار مترمربع با عرض ۲۱ متر و ۶۵ سانتی متر و طول ۵۳۰ متر در ۳ طبقه اجرا میشود، تاکنون نقشی جز تخریب هویت تاریخی چهارباغ نداشته است. این موضوع را نه تنها دوستداران اصفهان میگویند بلکه بالاترین مقام اجرایی استان اصفهان نیز به آن معترف است. علیرضا ذاکر اصفهانی، استاندار اصفهان، چندی پیش در سخنانی با اشاره به منافع پشت پرده برخی افراد در این پروژه تاکید کرد: «احداث یک ردیف از مغازههای جدید در چهارباغ با عنوان احیای بدنه چهارباغ عباسی چیزی جز مقاصد منفعتطلبانه برای کسب پول و درآمد نیست. دیواری که اخیرا در خیابان چهارباغ عباسی کشیده شده و میان خیابان و پارک فاصله ایجاد کرده، مورد اعتراض همه شهروندان است و در واقع در این عرصه شهرداری بد سلیقگی کرده است».