گل زنبق، نماد جشن امردادگان
شاهین سپنتا
«اَمُرداد» در فارسی، در اوستا «اَمِرهتات» و در پهلوی « اَمُردات» به معنی «جاودانگی و بیمرگی» و در گاتها (سرودهای زرتشت) یکی از فروزههای اهورامزداست. امرداد در اوستای نو به صورت امشاسپندبانویی نمودار شده که نامش همواره با نام امشاسپندبانو «خُرداد» همراه است. در گاهشماری ایرانی پنجمین ماه از سال و هفتمین روز از هر ماه «امرداد» نام دارد. به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز هفتم امردادماه «جشن امردادگان» برگزار میشود. امرداد نماد سرزندگی، نوزیستی و جوانی همیشگی است؛ از این روی در بندهش آمده است: « امرداد بیمرگ سرور گیاهان بیشمار است؛ زیرا او را به گیتی گیاه خویش است... اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امرداد از او آسوده یا آزرده بود...». دستور «داراب پالن» در منظومه «فرضیاتنامه» از آیینهای شاد در بوستان و گلستان و باغ و دشت و رسیدگی به آنها به هنگام «امرداد روز» سخن میگوید و «مسعود سعد سلمان» نیز شادکامی در امردادماه را سپارش میکند. پس ویژگی برجسته جشن امردادگان که در امرداد روز از امردادماه برگزار میشود، بزرگداشت نماد سرسبزی زمین و یادآورنده خویشکاری انسانها در پاسداشت آن است. بر این پایه و از دیدگاه نگارنده، شایسته است که این روز به عنوان «روز ملی حفاظت از جنگلها» نامگذاری شود.
نبرد آریوبرزن
سرودهای از بانو هما ارژنگی
آریوبرزن، بزرگ سردار داریوش سوم هخامنشی است که در جنگ با اسکندر گجستک در مکانی به نام «دربند پارس» یا «تنگه تکاب» سپاهیان او را به سختی شکست داد. سپاهیان اسکندر به یاری چوپانی لیکیانی از راهی کوهستانی به قله رسیده و از پشت به ایرانیان حمله بردند. در این نبرد آریو برزن و خواهرش یوتاب با چهل سوار و پانسد سپاهی پیاده بیپروا به دشمن حمله بردند و در راه رسیدن به تخت جمشید در جلگه با گروه دیگری از دشمنان رویاروی به نبرد پرداختند. آریو برزن، یوتاب و یاران دلاورشان در راه آزادی و سربلندی ایرانزمین مرگی افتخار آفرین را برگزیدند و نام پاکشان بر سینه سرخ تاریخ این مرز و بوم جای گرفت.
ادامه مطلب ...
گل بنفشه، نماد جشن تیرگان
شاهین سپنتا
«تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزد-ستارهای سپید و درخشنده است که در زبان فارسی به نامهای دیگر همچون «شباهنگ»، «کاروانکش»، «وَراهنگ»، «شبکش»، «ستاره خُنُک»، «ستاره سحری» هم نامیده شده و به عربی «شِعرای یمانی» یا «شِعری العَبور» گویند که همان «سیریوس/sirius» لاتینی است. تیر یا تشتر که درخشانترین ستاره آسمان شبانه است در استورههای ایرانی، ایزد باران و ترسالی است که سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی (اَپوش) را در «تیر یشت» اوستا میخوانیم. در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده میشود. به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیر و جشن» برگزار میشود. همچنین به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آبپاشی از آیینهای شاد این جشن است که آن را به نام جشن «آبریزگان» یا «آبپاشان» نیز مشهور کرده است. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش کمانگیر» و از جانگذشتگی او برای تعیین مرز ایران و توران را در این روز میداند. به یادبود حماسه آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که بر این پایه میتوان این روز را روز ملی «یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست.
ادامه مطلب ...
آرش کماندار
---
سروه بانو هما ارژنگی؛ این سروده را با صدای شاعر در اینجا بشنوید
از دامن کوهسار البرز،
میریخت به صخره های تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند،
با آنهمه فّر و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید.
آن روز غریب محنت انگیز،
پیمانهی بخت شاد خواران،
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود....
گل سوسن نماد جشن خردادگان
شاهین سپنتا
«خرداد» در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُـردات» یا « هُردات » به معنی رسایی و کمال است که در گاتها (سرودهای زرتشت) یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خرداد، امشاسپندبانویی است که همراه با «اسپندارمذ» و «امرداد» گروه سهگانه امشاسپندبانوان را تشکیل میدهند. نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری «خرداد» است و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند؛ از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در گاهشماری ایرانی، ششمین روز هر ماه و سومین ماه هر سال نیز «خرداد» نام دارد. به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز ششم خردادماه «جشن خردادگان» برگزار میشود.
گل مرزنگوش، نماد اَردیبهشت و جشن اَردیبهشتگان
شاهین سپنتا
در گاتها (سرودهای زرتشت)، واژه «اردیبهشت» بیشتر به صورت « اَشَه» آمده است. «اشه» یا «اَشا» به معنی «راستی» و درستی، هنجار و سامان هستی، و یا نظم آفرینش میباشد. در اوستای نو، اردیبهشت به صورت «اَشَه وَهیشتَ» به معنی «بهترین اَشَه» یا «بهترین راستی» یکی از امشاسپندان ( فروزهای پاک و جاوید اهورامزدا) است که خاستگاهش خرد اهورایی است. در گاهشماری ایرانی، دومین ماه سال و سومین روز هر ماه به نام «اَردیبهشت» است؛ از این روی در اردیبهشت روز (سومین روز) از اردیبهشت ماه، به فرخنگی این همنامی، جشن اَردیبهشتگان از جشنهای آتش برگزار میشود. مسعود سعد سلمان ، سراینده نامدارِ ایرانی، در دوازده قطعه، از ۱۲ ماه ایرانی و در سی قطعه، از نام روزهای ماه ایرانی یاد کرده است. چند بیت از این سروده ها درباره اردیبشت ماه و اردیبهشت روز، چنین است:
بُستان افروز، گل ویژه فروردین و جشن فروردینگان
شاهین سپنتا
فروردین، جمع واژه «فَرورد» است. این واژه در زبان پارسی باستان «فَروَرتی» برابر واژه «فَرَوَشی» اوستایی و «فَرَوَهر» پهلوی است و جمع آن «فَروَرتین» بوده است. «فروشی» نام پنجمین نیروی مینُوی آفریدگان و به معنای «پشتیبانی کردن و پناه دادن» است. نخستین ماه سال و نوزدهمین روز ماه در سال خورشیدی نیز «فروردین» نام دارد، از این روی به فرخندگی این همنامی، جشن فروردینگان (فروردین روز در فروردینماه یا 19 فروردین ماه) یا جشن فروردگان برگزار میشود. در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها، «بُستان افروز» یا «بوستان افروز» یا «بویستان ابروز» گل ویژه فروردین معرفی شده و آمده است: «... این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:... بُستان افروز فروردین را ... خویش است...». اما پرسش اینجاست که بر اساس دانش گیاهشناسی امروز منظور از گل بُستان افروز نامبرده شده در متون کهن ایرانی کدام گل است؟
برخی از آیینهای سیزدهبهدر
دکتر الهه معروضی
سبزه به آب دادن سیزدهبهدر: سبزۀ نوروز در آب است نه خاک. وقتی سبزه در خاک بروید آخرش خوشه، دانه، نان و غذا میشود. وقتی در آب میروید نمیتواند ثمری داشته باشد و دوباره آن را در آب میاندازیم. سبزهای که در آب می روید اگر چه از نظر اقتصادی فایدهای ندارد امّا نشانۀ باغ عدن است که در آنجا تکثیر و جنسیّت و زاد و ولد نبوده است. در باغ عدن همه چیز سبز بود ولی تکثیر نمیشد. سبزه در آب انداختن نشانۀ بازگشتن به جهان مینوست. جهانی که در آن کثرت راه نداشت، فقط خلق اوّلیّه راه داشت. با رویاندن سبزه و به آب دادن آن میخواهیم خودمان را با آغاز هستی یکی کنیم و دوباره قلم بر صفحۀ آفرینش بنشانیم: عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی. سبزه در اصل باید هشت روزه باشد، مانند سبزۀ سمنو. تا این زمان هنوز برگهای سوزنی سبزه پر نشده است و شیرینی خود را حفظ کرده است.