ریچارد فرای
پلی دیگر از کرانههای شرقی تا منطقههای غربی تاریخ
حکمتالله ملاصالحی
(دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران و سردبیر مجله باستانشناسی)
ریچارد فرای فقید یک چهره علمی و شخصیت فرهنگی و ایرانشناس با شهرت جهانی بود. وسعت دانش و دانایی و حجم سنگین و فراوان آثار ایشان را در معرفی تاریخ و فرهنگ و هنر ایران میتوان در ترازوی نقد و تحلیل نهاد و دربارهاش داوری کرد، لیکن ناخوانده و با باد دماغ نخوت و کبریت تعصب نه میتوان آن همه میراثِ علمی و فکری و فرهنگی را در تنور جهل افکند و در آتش تعصب و تمسخر سوزاند و نه آنکه میتوان برای همیشه انکارش کرد. ممکن است دهان و سر قیفِ سیاست برای بلعیدن دانش و دیانت و اخلاق و معنویت گشاده باشد، لیکن برای فرو بردنشان گلویش تنگ است و دستگاه گوارش ذهن و اندیشهاش سخت ناتوان از هضم. اتفاقاً این همه فحش و فریاد برای این است که لقمههای سنگینی که بر گلویش فشار آورده و دستگاه گوارشش را مختل کرده فاش نشود!
انتظار میرفت مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز، به جای پرسهزدن کنار این مهمانسرا و مسافرخانه و هتل و متل و چرتکهزدن و شمارش مسافران نوروزی و اطلاق گردشگر به هر مسافر و ابنسبیلی، با احساس مسؤولیت بیشتری به میدان میآمد و با همت هرچه بیشتر شانه به شانه نهادهای دیگر تلاش میکرد تا ایرانشناس بنام و فقید روزگار ما در کرانه زایندهرود به خاک سپرده شوند. نظر قاطبه باستانشناسان ایران را نیز -که مراد ما هم «انجمن» و هم «جامعه» باستانشناسان میهن ماست- میستاییم که طی نامهای از ریاست محترم جمهوری درخواست نمودهاند به وصیتنامه ایرانشناس برجسته آقای ریچارد نلسون فرای جامه عمل پوشانده شود و ایشان در کرانه زایندهرود به خاک سپرده شوند. جای امیدواریست که نظر قاطبه صاحبان اندیشه و دانش و فرهنگ میهن ما نیز چنین است.
پیشنهاد ما به آن جماعت اندک که افقهای دور را نمیبینند و مصلحت و منزلت کشور را نمیفهمند و حفظ جاه و صلاح و رفاه شخصی و خاندانی خویش را بر مصالح و منافع یک ملّت مقدم میدارند این است که دست از عناد با هر آنچه صلاح و فلاح و رفاه و منزلت مُلک و ملّت ما در آن است بشویند و با ستونهای پنجم نقابدار فعالِ پشت صحنه که وحدت و انسجام و اعتبار و اقتدار ملّی ما را نشانه گرفتهاند همسو نشوند. از تکفیریان و سلفیان آدمخوارِ شعلهور در جهنمِ جنایت و قساوت و تعصب و جهل و جمود که نه دین دارند، نه اخلاق، نه اندکبهرهای از سیاست، نه اندکتوشهای از دانش و دانایی، نه جانشان آراسته به کرامت انسانیست، و نه وجدانشان بیدار به شرافت و شرافتمندانگی درس عبرت بیاموزیم و نگذاریم فکر باطل و ادبیات تهی از اخلاق و ادبشان در ذهن و فکر ما رخنه کند و بر زبان ما جاری شود. از حوادث روزگار درس عبرت بیاموزیم و از چشم اندیشه و خرد و حکمت واقعیتها را ببینیم و با ترازوی عدل و مراعاتِ انصاف دربارهشان داوری کنیم.
با سلام
لازم است درین باره اقدام عملی صورت بگیرد. شاید نشر خبر تأثیرگذار باشد اما نه به اندازه تقابل. این اشخاص باید ارگانی، سازمان یا انجمن یا شخصی را علنا در مقابل و مخالفت با خود ببینند. نمیشه از صدا و سیما درین باره کمک گرفت؟
درود
دوست عزیز. همه می دانند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی رسانه ای مستقل نیست و به اصل بی طرفی پایبند نیست و مدیران آن از عوامل حکومت هستند و تمایلی به بازتاب نظرات مخالفان ندارند.