« گِل نبشتههای باروی تخت جمشید » منتشر شد
ایراننامه - شاهین سپنتا: کتاب « گِل نبشتههای باروی تخت جمشید» به کوشش دکتر عبدالمجید ارفعی از مجموعه پژوهش های ایران باستان از سوی مرکز دائرة المعارف اسلامی ( مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی ) منتشر شد و به تازگی در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. این کتاب، پژوهشی است بر روی 150 گل نبشته باروی تخت جمشید که موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو در سال 1327 خورشیدی به ایران بازپس فرستاد به همراه تعدادی از گل نبشته هایی که در بخش تاریخی موزه ملی ایران نگاهداری می شوند و همراه با گل نبشته منفرد دیگری از باروی تخت جمشید، که همگی برای نخستین بار بازخوانی و به همراه تصاویرشان منتشر شده اند.
ادامه مطلب ...
پاسخی دیگر از دوستداران شاهنامه فردوسی به هوچی گری های افراد متعصب !
پس از انتشار شاهنامه فردوسی نسخه ویراسته استاد فریدون جنیدی ، یکی دو نفر از افراد متعصب که هیچ نقد و نظر جدیدی را اگر مخالف باورهای کهنه آنان باشد برنمی تابند، کوشیدند تا با هوچیگری ارزش های کار فریدون جنیدی را در ویرایش شاهنامه زیر سوال ببرند و در این میان نیز بودند برخی افراد جویای نام که کوشیدند از این غافله جا نمانند و فرصت را برای عقده گشایی مناسب دیدند و به فریدون جنیدی تاختند. هرچند که نقد و نظر این افراد متعصب که به واسطه تعصب خود ناقدان خوبی به شمار نمی روند و معمولا هیچ نقدی را نیز به کار خود برنمی تابند، ارزش پاسخ گویی نداشت اما بسیاری از دوستداران شاهنامه فردوسی که خود را در برابر ملت ایران و شناسنامه ملی ایرانیان متعهد می دانند، برای آگاهی رسانی به مردمی که شاهنامه را ستون استوار هویت ملی خود می دانند، پاسخ هایی را به این افراد ناسزاگو منتشر نمودند. یکی از پاسخ هایی که به تازگی برای نشر در « ایران نامه » فرستاده شده، نوشتاری است زیر عنوان « کبکی سر به زیر برف فرو کرده » که پژوهشگر پرتلاش « شاهین پارسی » آن را نگاشته است. ایران نامه، از دریافت و انتشار همه دیدگاه ها در این مورد استقبال می کند و برای نشر دیدگاه افرادی که از آن ها در این نوشتار نام برده شده، اعلام آمادگی می کند. متن کامل پاسخ آقای شاهین پارسی چنین است:
ادامه مطلب ...
مرگ میراث فرهنگی به دست مسیحای هنر !
مریم بانو خزائلی، وبلاگ نویس و روزنامه نگار کوشای اصفهانی به تازگی گزارشی از به اصطلاح "پاتوق شهروندی" شهرداری اصفهان در پل خواجو تهیه کرده و گوشه ای از دست اندازی های ویران گر گروهی با نام بی ربط و بی معنای « مسیحای هنر ایران اسلامی » را که با مجوز و حمایت مالی شهرداری اصفهان، یکی از غرفه های زیرین پل خواجو را در اختیار گرفته و به تخریب میراث فرهنگی مشغول است، به تصویر کشیده است. متن گزارش خواندنی او با عنوان « تیشه به ریشه ام می زنند » به همراه تصویرهایی تاسف آور از تخریب هویت فرهنگی پل خواجو را می توانید در تارنگار « باران » بخوانید و ببینید.
ساخت و ساز خانه در تپه باستانی آکروپلِ شوش
در چند دهه گذشته در دامنه جنوب غربی تپه آکروپل اقدام به احداث منازل مسکونی شده است. مهدی امیدفر، عضو هیات مدیره انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش با اعلام این خبر به ایسنا اقزود: گسترش ساخت و سازها و تخریب تدریجی تپه آکروپل باعث وارد آمدن صدمات جبرانناپذیری به این تپه مهم باستانی شده است. او ادامه داد: این امر در حالی صورت می پذیرد که تپه آکروپل به شماره 4130 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و طبق ماده 558 قانون مجازات اسلامی محوطههای تاریخی ثبت شده تحت حفاظت میراث فرهنگی هستند و هر گونه دخل و تصرف و یا تعرض در آنها برخلاف قانون است. امیدفر خاطرنشان کرد: از آن جایی که با گذشت بیش از یک سال از راهاندازی پایگاه میراث فرهنگی شوش و انتصاب مدیر جدید آن میگذرد باید آزادسازی حریم درجه یک تپه آکروپل پس از حصارکشی در اولویت کاری این پایگاه قرار میگرفت اما متاسفانه تاکنون هیچ اقدام عملی و یا حتی برنامهای خاص از سوی مسؤولان که در این جا متولی اصلی آن پایگاه میراث فرهنگی شوش است ارایه نشده و تا به امروز شاهد ادامه آسیبهای وارده بر اثر گسترش ساخت و سازهای بیرویه بر دیوارههای جنوب غربی تپه آکروپل هستیم.
ادامه مطلب ...
ایرانیان، ایران مالِ شماست !
ملک شعرا بهار، بهاران آزادی را برای این میهن آرزو داشت و در این راستا در بسیاری از ترانه ها و تصنیف های جاودانه خود پیام گوی آزادی ایران و ایرانیان بود و از روزگار بهار ، هنوز همان سرودها و همان تصنیف های شور آفرین دستمایه مبارزات میهنی ایرانیان هستند. یکی از تصنیف هایی که به تازگی بر بنیان سروده های بهار ساخته شده است، تصنیف « ایرانیان » نام دارد. این تصنیف شورانگیز را هنرمند ارجمند استاد پیمان سلطانی، رهبر ارکستر ملل، ساخته و گروهی از هنرمندان به زیبایی اجرا کرده اند و در این روزگاران پر کشاکش به همه ایرانیان تقدیم کرده اند. شعرهای این تصنیف از سروده های گوناگون بهار برگرفته شده و بسیار هنرمندانه در هم آمیخته شده اند و پس از سال ها پیام آور آزادی خواهی ایرانیان شده اند. بیت نخست این تصنیف از مسمطی با نام « ایران مال شماست » برگرفته شده که بهار در سال 1290 خورشیدی سروده است. بیت دوم، تغییر یافته یکی از ابیات مسمط مستزادی با نام « ای مردم ایران » است که بهار در سال 1294 خورشیدی سروده است. بیت سوم تصنیف، نخستین بیت یکی از غزل های بهار است. بیت چهارم تصنیف، هفتمین بیت از غزلی است که بهار پس از مرگ « عارف » سروده است. بیت پنجم تصنیف، نهمین بیت از غزلی است که بهار در سال 1312 خورشیدی در زندان شهربانی سروده است و بیت ششم تصنیف نیز ششمین بیت از همان غزل است. بیت هفتم تصنیف، سومین بیت یکی از غزل های بهار است. بیت هشتم تصنیف، نخستین بیت از ترجیع بندی به نام « خون خیابانی » است که بهار در سال 1299 خورشیدی سروده است و بیت نهم تصنیف نیز نخستین بیت از سروده بهار با نام « تهران قبل از کودتا » است که بهار در سال 1298 خورشیدی سروده است. این تصنیف زیبا را از اینجا می توانید بردارید و بشنوید و متن آن را در ادامه بخوانید: