فصل سوم کاوش در تپه اشرف اصفهان آغاز شد
ایراننامه-شاهینسپنتا: سومین فصل کاوش تپه تاریخی اشرف به سرپرستی دکتر علیرضا جعفریزند، باستانشناس، آغاز شد. کار کاوش در تپه تاریخی اشرف که در کرانه زایندهرود و در نزدیکی پل تاریخی شهرستان در محدوده شهر اصفهان واقع است، از 28/4/89 آغاز شده و طی دو فصل کاوش بخشهایی از قلعه دوران ساسانی و افزودههای دوره اسلامی و بقایای کاخ اشرف افغان، به همراه قطعات سفال مربوط به دوران پیش و پس از اسلام به دست آمده است. گفتنی است، در حالی فصل سوم کاوش در تپه اشرف آغاز شده که تاکنون گزارشی از فصلهای قبلی کاوش از سوی سازمان میراث فرهنگی با عنوان خودخوانده «تنها مرجع رسمی برای اطلاعرسانی در مورد کاوشها»، جهت اطلاع عموم منتشر نشده است. در این مورد، یکم آذرماه امسال، سازمان میراث فرهنگی در اطلاعیهای ضمن انحصاری خواندن انتشار هرگونه خبر و گزارش در خصوص کاوشهای باستانشناسی، تاکید کرده بود:
هم آوا با هما ارژنگی در آرزوی بازسازی بم
هفت سال از بامداد پنجم دی ماه 1382 خورشیدی، روزی که شهر تاریخی بم برخود لرزید و با خاک یکسان شد و بیش از 30 هزار نفر از هممیهنانمان جان باختند، میگذرد؛ اما به گزارش خبرگزاریها روند بازسازی این شهر آنچنان کند است که سالها مانده تا شهر جدید بم استوارتر و سرافرازتر از قبل خاطره تالمبار گذشتهها را از اذهان بزداید. حتی اکنون 7 سال از پس وقوع زلزله، هنوز قسمت اعظم ارگ بم مرمت نشده است و سرعت مرمت ارگ بم آنگونه که انتظار میرفت پیش نرفته است و در حال حاضر علاوه بر مرمت صحیح و مقاوم سازی و حفاظت و احیاء ارگ بم سایر آثار باستانی بم مثل قناتها و قلعه دختر و باغات محدوده بافت و منظر فرهنگی آن باید در فهرست میراث درخطر و میراث مورد پاسداری قرار بگیرد. بازسازی شهر بم و مرمت کامل ارگ بم در طی همه این سالها از خواستههای همه ایرانیان و دوستداران میراث فرهنگی از هرجای جهان بوده است. در این مورد چکامه سرای میهن دوست، بانو هما ارژنگی، هفت سال پیش در اندوه زمین لرزه بم، سرودهای را با عنوان «من تو را بار دگر میسازم » سرود که همزمان به زبان فرانسه نیز ترجمه شد و از سوی چند انجمن نیکوکاری و صلیب سرخ در دانشگاههای فرانسه به دو زبان فارسی و فرانسه اجرا شد و منافع حاصل از آن به سازمان صلیب سرخ سپرده شد تا به یاری مردم زلزله زده بم هزینه شود. اکنون پس از هفت سال بسیاری از ایرانیان هم آوا با بانو هما ارژنگی آرزوی بازسازی بم و سامان یافتن مردم آن سامان را در سر میپرورانند. سروه زیبا و آرزومندانه بانو ارژنگی را با صدای او در اینجا بشنوید و متن آن را در ادامه بخوانید:
مارو غازاریان، شهروند نمونه اصفهانی از میان ما رفت
در آستانه سال نوی میلادی، خبری بسیار بد همه دوستداران محیط زیست و فعالان میراث فرهنگی اصفهان را اندوهناک ساخت. خبر درگذشت «مارو غازاریان» از همشهریان ارمنی ما و یکی از فعالان سازمانهای مردم نهاد اصفهان را شنیدم اما باور نکردم و فوری با تلفن همراه او تماس گرفتم. تلفن او خاموش بود. به مادرش زنگ زدم، سراغ خانم غازاریان را گرفتم، مادرش بغض کرد و گفت: «مارو پیش خدا رفت». علت را پرسیدم. گفت: «شب خوابید و صبح بیدار نشد، گویا در خواب سکته کرده است». برای همه دوستانش که چند سال است او را میشناسند، این خبر بسیار باورنکردنی و ناراحتکننده است. او را از سال 1382 که به عضویت کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ درآمد، میشناختم. او یکی از اعضای جوان و فعال کانون بود که در همه جلسات هفتگی حضوری فعال داشت و هر هفته با یک فهرست بلندبالا از پیشنهاداتش برای بهبود وضعیت میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان ما را متوجه مسئولیت سنگینمان در برابر شهرمان میکرد و همه ما را به خاطر کمکاریهایمان شرمنده میساخت. او بسیار به فرهنگ ایران عشق میورزید و برای من بسیار ارزش داشت که یک همشهری ارمنیام آن قدر به شاهنامه فردوسی علاقه داشت که هرگز در جلسات شاهنامهخوانی غیبت نمیکرد و شاهنامه را با لهجه شیرین ارمنیاش میخواند و همیشه تاکید میکرد که باید این نشستها را با جدیت برگزار کنیم.
مهار بیابانزایی فیلتر شد
به گزارش سبزپرس، تارنگار مهار بیابانزایی مشهورترین وبلاگ طرفدار محیط زیست به زبان فارسی که هر روز با مطالبی تازه درباره آخرین اتفاقات زیست محیطی ایران توسط «محمد درویش» به روز میشد با حکم «کمیته مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای» در ایران فیلتر شد. محمد درویش در وبلاگ دیگرش با نام «دلنوشتهها» در این مورد اعلام کرده است که دیگر قصد وبلاگ نویسی ندارد؛ او با اشاره به خبر کشته شدن یک پلنگ بالای دکل برق فشار قوی که چندی پیش منتشر شده بود، به کنایه نوشته است: «مهار بیابانزایی هم بالای دکل برق رفت! نرفت؟» درویش در بخش دیگری از این مطلب نوشته است: «خدا را شاهد میگیرم که فیلتر شدن مهار بیابان زایی، هرگز نخواهد توانست اندکی از عشق و علاقه آتشینم به طبیعت سرزمینی که عاشقانه دوستش دارم، کم کند.» محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع است که از فروردین 1384 وبلاگ مهار بیابان زایی را ایجاد کرده و از آن زمان تا کنون به صورت مرتب، روزانه چند مطلب درباره محیط زیست ایران، اتفاقات خوشایند و ناخوشایند این حوزه، نظرات کارشناسان و فعالیتهای فعالان محیط زیست را در این وبلاگ قرار میدهد. مهار بیابانزایی ابتدا با پشتیبانی سایت «بلاگفا» آغاز به کار کرد ولی بعد از دو سال «هک» شد و درویش وبلاگ جدیدی بدون پشتیبانی سایت بلاگفا و به صورت مستقل ایجاد کرد. مهار بیابانزایی در چند مسابقه وبلاگنویسی داخلی جایزه اول را در بخش وبلاگهای طرفدار محیط زیست گرفته است اما در سال گذشته و در مسابقه جهانی وبلاگها که توسط سایت آلمانی «دویچه وله» برگزار شد در بین وبلاگهای طرفدار محیط زیست جهان مقام سوم را به دست آورد. مقامهای اول و دوم این مسابقه را به ترتیب یک وبلاگ اسپانیایی و یک وبلاگ بنگلادشی کسب کردند.
جشن یلدا
تازهترین سروده بانو هما ارژنگی
بانو هما ارژنگی که پیشتر نیز افتخار انتشار برخی سرودههای زیبای او را با صدای شورانگیزش در ایراننامه داشتهایم، اینبار تازهترین سرودهاش را به مناسبت جشن ملی یلدا به همه میهنخواهان و دوستداران ایران عزیز پیشکش نموده است. هما ارژنگی در این سروده به بنمایههای استورهای مانده برجای «جشن یلدا» نماد زایش مهر میپردازد و از گستردن سفره شب چله و نشاندن سرو سبز یلدا در کنار این خوان گسترده به نشانه بیگزندی از فتنه باد خزانی برایمان میگوید و سخن را با یادی از خرم روز در فردای یلدا به پایان میرساند که آغاز روز چیرگی بر تیرگیهاست. این سروه بسیار زیبای بانو هما ارژنگی را با نام « جشن یلدا» با صدای شاعر در اینجا بشنوید و متن آن را در ادامه بخوانید:
سرگذشت سروهزاران ساله یلدا
مادر بزرگ می گوید:
هزاران سال است
که در بلندترین شب سال
بر بالین سپیدجامگان خفته در آغوش مام میهن
سروی همیشه سبز میروید
و سر به آسمان می ساید
تا سیاهی شب یلدا را بشکافد
و روزنهای بگشاید بر تاق آسمان
تا درهنگامه زایش مهر
نوری بپاشاند بر سرزمین مهر
و روشن کند دلهای چله نشستگان را
که ایمان آورده اند به صداقت صبح صادق
تا اهریمن بدسگال را
از سرزمین مادری و خانه پدری برمانند
به امید فرخندگی خرم روز میهن
آتورپاتکان
سروده بانو هما ارژنگی
به مناسبت روز نجات آذربایجان
این سروده میهنی را با صدای شاعر در اینجا بشنوید
آتورپاتکان، الا ای سرزمین آذر رخشان!
سر پایندهی ایران
که آتش را نگهبان بودهای در پهنهی دوران
تو از نوری، تو از دوری، ز پشت پیر تاریخی
تو مهد پاک زرتشتی
همان یزدانشناس بخردیپرور
که نیکی را فروغ بی زوال ایزدی داند.
ادامه مطلب ...
کاروانسرای متقی شهرضا
عماد منصف
کاروانسرای متقی یکی از کاروانسراهای بازار شهرستان شهرضاست. این بازار که سابقهاش را به دوران سلجوقیان نسبت دادهاند ، زمانی پر رونقترین مرکز تجاری جنوب استان اصفهان بوده است. شهرستان شهرضا به دلیل موقیت جغرافیایی ممتازش، زمانی معروف به مرکز تجاری فارس و عراق بود. زمانی که ایل قشقایی در ییلاق اسکان می گزید، از صنایع دستی تا محصولات لبنی خود را به بازار شهرستان شهرضا می آوردند و به شیوه پایاپای محصولات خود را با کالاهای مورد نیاز خود عوض می کردند. برای این منظور چندروزی را در کاروانسراهای بازار اقامت می گزیدند و کالاهایی خود را به مسئول کاروانسرا می سپرداند تا با کالاهای مورد احتیاجشان به صورت پایاپای عوض کند و از این رهگذر اقتصاد فصلی بر شهر حاکم بود که آن را تُرک بازار میگفتند. در مهرماه هم لُرها با اشتران و اسبان و محصولات لبنی و دامی و صنایع دستیشان راهی شهرستان شهرضا می شدند و در کاروانسراهای بازار از جمله کاروانسرای متقی اقامت میکردند و آنها هم همچون ترکان قشقایی، کالاهای خود را به کاروانسرادار می دادند تا محصولاتشان را در بازار با اقلام مورد احتیاجشان تعویض کند. به این ترتیب کاروانسراهای بازار نقش بسیار مهمی در کسب و رونق اقتصادی بازار داشتند. کاروانسراها از نظر معماری معمولا بنایی دوطبقه بوده اند. در طبقه همکف، اصطبلهایی برای نگهداری حیوانات بوده است. در این طبقه یک حجره آهنگری برای نعلبندی اسب و الاغ و قاطر بود. طبقه بالا دارای حجرههایی بوده که هر حجره را چند نفر اجاره می کردند. در ورودی کاروانسرا، بزرگ ساخته میشد تا برای ورود هر نوع چارپا به همراه بار مناسب باشد.