نگاهی به هنر قفلسازی
شیرین کسرایی
هنر و صنعت از دیر باز درکنار یکدیگر بوده و هنرمند ایرانی با تغییر شکل دادن به مواد سخت و بیجانی چون سنگ، چوب و فلز به آن ها روح و هویتی تازه بخشید، چنان که از این پیوند، آثار بدیع و زیبایی خلق گردید. یکی ازهنرهای این هنرهای زیبا، هنر قفل سازی است که درآن با نقش زدن بر فلز، طرحهای زیبا و دلنشین از نقوش تزئینی پدید می آید و این نقوش با اسطوره در هم می آمیزد، تا با این عمل شناسایی اسطورهها و درک و دریافت فرهنگ و تمدن غنی و با شکوه ایران باستان میسر گردد. هرچند که با ظهورعصر ماشین و تکنولوژی، زیبایی و ظرافت این هنر زیبا کم رنگ تر شده ولی هنوز هم در گوشه و کنار کسانی هستند که بر حسب علاقه و ذوق به هنر ظریف قفل سازی روی میآورند و مانع از زوال این هنرمی شوند. انسان قرن 21، نمی تواند به طور کلی نقش اساطیر و نمادهای اعصار گذشته را نادیده انگارد. اسطوره ها و نماد هایی که تنها درحد کلام و ظاهر نمی گنجند و در پرتو تصویر و صدا و حرکات خویش مستترند. در این رابطه بهتر است برای شناخت بهتر از ملل و اجتماعات گذشته با فرهنگ وتمدن آن ها آشنا شویم هر چند که این آشنایی درعین زیبایی و تنوع، دشواریهای خاص خود را هم دارد.[1]
جشن مهرگان
سروده استاد ادیب برومند
مهربان شو که مهرگان آمد / مهرگان شاد و مهربان آمد
شادمان
باش و مهربانی کن / شادی و مهر توأمان آمد
مهرگان
جشنِ شادمانیهاست /
شاد از
آن باغ و بوستان آمد
بارِ
دیگر به شیوهای دلخواه /
باغ و
گلزار، دلستان آمد
جشنِ
فرخندهی نیاکان است /
زین
سبب راحتِ روان آمد
یادگاریست
از قویدستان / که خوش از عهدِ باستان آمد
گل که
پژمرد از حرارتِ تیر /از نسیمِ خزان جوان آمد
سوی
جالیز بین که میوه و گل /
در
طراوت چه همعِنان آمد
اعتدالِ
هوا به رقص آورد /
سرو را
کز طرب روان آمد
رخت
بستند جیرجیرکها /
در چمن
مرغِ نغمه خوان آمد
مهر،
بر ما فِشانَد آن نوری /
که از
او تیرگی نهان آمد
رفعِ
افسردگی شد از گرما /
تا
نسیمِ خزان وزان آمد
مهر ما
را دهد فراوان سود /
سودمندیش
بیکران آمد
تا بود
نور باقی اندر مهر /
بر
بقایِ زمین ضَمان آمد
مهر ما
را به مهربانی خواند /
کاین
پیامآور از جَنان آمد
دوستی
ارمغانِ پَردیس است /
که
بهینگونه ارمغان آمد
هرکه
از مهر بهره ای کم داشت /
بر تن
از بهرِ او زیان آمد
مهر،
سرچشمه ی محبّتهاست /
کآبش
از خیر، نوشِ جان آمد
ایران ِ عزیز ِ من !
سروده استاد «گلرخسار صَفی اِوا» سراینده تاجیک درباره ایران
از باختر و سُغدم ، از وُستام و از زندم، رُخّـان
بدخشانم ، وُلکان دماوندم
من
هجرم و من وصلم، من نسخه نی ام، اصلم
فرهنگ
شرر دارم، خون رگ و پیوندم
یک ذره ز خورشیدم، یک غنچه ز امیدم، یک نوده ز ده بیدم
یک
حلقه ز دربندم، از میهن گلنارم، از گلخن گلخارم
ایران
عزیز من! ای جان عزیز من!
ای
میهن سبز مهر، ای شهرگ نبض شعر
ای دور
به جان نزدیک، ای نور دل و دیده
ایران
عزیز من! ای جان عزیز من!
قانون
تو انشا کرد، قانون سعادت را، جمشید تو بینا کرد، کاخ فرّ ملت را
تیر
نظر آرش، در سینه نهان دارم، شهنامه عالم ساز، از فضل کیان دارم
ما را
به دل تنگت، ای یار به هم آور، صد بار تو را میرم، یکبار به هم آور
بر
گلشن گلخند ، بر فرق دماوندت، گلخار نمیزیبد، گلنار به هم آور
پیوند
نیاکانی، پیوند دل و جانی
ایران عزیز من، ای جان عزیز من!
نبات و پولکی ِ اصفهان
پژوهش و گزارش: شاهین سپنتا
نبات
نبات یکی از شیرینیهای سنتی و محبوب ایرانیهاست. از دیرباز بهترین و اصیلترین نوع نبات در ایران و به ویژه در اصفهان تولید شده است. نبات ایران از پیشینهای دیرینه برخوردار است که در آشنایی ایرانیان با «شکر» به عنوان ماده اصلی تشکیل دهنده آن، ریشه دارد.
به گواهی تاریخ، هندیها و ایرانیان نخستین ملتهایی بودند که شکر را از نیشکر به دست آوردند.1 مهارت تولید «نیانگبین» یا همان «شکر» نخستین بار در خوزستان ایران و همچنین در میان مردمان درّه گنگ هندوستان پاگرفت و فراگیر شد2 و در نیمه اول قرن هفتم میلادی تا چین نیز گسترش یافت3؛ بر این نکته بیرونی در آثارالباقیه نیز تاکید دارد و با اشاره به دیرینگی آشنایی ایرانیان با شکر یادآوری میکند که شکر برای نخستینبار توسط ایرانیان و در زمان جمشید از نیشکر به دست آمد.4
یادبود 12 شهریورماه، سالروز درگذشت
پرفسور پوپ، ایران شناس نامورآمریکایی
شاهین سپنتا
پوپ بر بام یکی از بناهای تاریخی اصفهان در حال عکاسی
تاریخ، فرهنگ، ادبیات، هنر و طبیعت منحصر به فرد ایرانزمین از آن چنان جاذبهای برخوردار است که بسیاری را شیفته و مجذوب خود ساخته تا آن جا که سالهای زیادی از عمر با ارزش خویش را صرف شناخت و پژوهش درباره ایران نمودند. این دلباختگان راستین ایران زمین، همواره در سخنان و نوشتههای خود گوهر تابناک فرهنگ و تمدن ایران را در برابر دیدگان جهانیان به نمایش گذاشتند و زمینه اصلی نزدیکی ودوستی بین ایران و دیگر کشورهای جهان را بر پایه شناخت متقابل به بهترین نحو فراهم آورند.
ایرانشناس نامورآمریکایی پرفسور «آرتور اُپهام پوپ» یکی از این دلبستگان ایران بزرگ و مردم آن بود. متاسفانه پوپ که سال های بسیاری از عمر پربار خود را صرف شناخت و ستایش ایران زمین نمود در بین ایرانیان آنگونه که شایسته است ، شناخته نشده و هنوز تلاش جدی برای معرفی همه آثار او و شناخت شخصیت علمی او به عمل نیامده است.
شاید کمتر گردشگری این بخت را داشته تا درهای همیشه بسته آرامگاه پوپ (Arthur Upham Pope) و همکار و همسرش دکتر فیلیس آکرمن (Phyllis Ackerman) در اصفهان که در کنار پل خواجو و در کرانه زیبای زایندهرود قراردارد، به هنگام دیدار به رویش باز باشد و بتواند دیداری از آرامگاه وی داشته باشد و شناخت مختصری از تلاشهای فراوان پوپ در راه شناساندن هنر و تمدن این سرزمین به دست آورد. به راستی چه اندوهبار است که ایرانشناسی نامور همچون «پوپ» در سرزمین ایران که عاشقانه به آن دلبسته بود، گمنام آرمیده است.
نگاهی به پرده نقاشی
پذیرایی شاه تهماسب یکم از همایون پادشاه هند
پژوهش: شیرین کسرایی (کارشناس امور فرهنگی و راهنمای کاخ-موزه چهلستون)
تابلوی نقاشی بزم پذیرایی شاه تهماسب یکم از همایون پادشاه هند، یکی از دیدنیترین آثار اصیل کاخ چهلستون است که با برخورداری از مضامین تاریخی و سیاسی ارزشمند، گوشهای از روابط دیرینه بین دو کشور ایران و هند را که بر احترام متقابل بین دو ملت استوار است، نشان میدهد.
روش کار و ریزهکاریهای این اثر ماندگار، نمایانگر این مطلب است که نگارگر این اثر ارزشمند، آن سعی وافر و دقت لازم را جهت آفرینش یکایک تصاویر از لحاظ آرایش لباس، کلاه، گیسو، صورت، زیور آلات ، و سازها به کار برده و سه نوع از آلات موسیقی آن زمان شامل سه تار، دف، ارغنون را در این تابلو ترسیم کرده است.
سبک نقاشی این اثر ارزشمند مینیاتور است که از زمان پایتختی شهر اصفهان رواج یافت و با ترکیب مکتب تبریز، هنرمندان ممتازی نظیر رضا عباسی و شاگردانش را به دنیای هنر معرفی کرد. ویژگیهای این پرده نقاشی را میتوان در چند بخش خلاصه کرد که به شرح آنها میپردازیم:
گزارش تصویری از گاوچاه ورزنه
و برخی از جاذبه های گردشگری این شهر تاریخی
ایراننامه- شاهین سپنتا: حاج ابراهیم حیدری، پیرمرد 60 ساله ورزنهای، یک حلقه گاو چاه را بازسازی و به یک فرصت طلایی برای جذب گردشگران تبدیل کرده است. او میگوید که در گذشته با این روش سنتی روزانه 3000 متر مربع زمین کشاورزی را در دو نوبت صبح و عصر آبیاری می کردند، بدون آنکه نیازی به مصرف برق و استفاده از موتور آبکش باشد. در این روش برای بالا کشیدن آب از یک یا دو راس گاو کوهاندار سیستانی استفاده میشود. گاویار به گاوها کمک میکند تا بر یک سطح شیب دار یا " گاو رو " حرکت کنند و دلو را که به چرخ چاه بسته شده، درحالی که پر از آب شده، از کف چاه بالا بکشند. دستیار او نیز آب را از دلو خالی کرده و در مزرعه هدایت میکند.
حاج ابراهیم میگوید: این گاوهای من عادت کردهاند که اگر برایشان آواز نخوانم از چاه آب نمیکشند. او این بیتهای عامیانه قدیمی را برای گاوهای دردانهاش میخواند تا با آواز او به حرکت درآیند:
به مناسبت انتشار کتاب « چهرهها » اثر سحر وحدتی حسینیان
یادی از چهرههای هنر آذربایجان
ایراننامه- شاهین سپنتا: کتاب « چهرهها» نوشته سحر وحدتی حسینیان از سوی انتشارات اختر تبریز در 224 صفحه مصور منتشر شد. نویسنده جوان و خوش ذوق آذری این کتاب کوشیده است تا نگاهی به زندگی برخی از هنرمندان ایرانی آذری در عرصه های نگارگری، خوشنویسی، تذهیب، طراحی قالی و ... داشته باشد و در انجام این کار به منابع دست اول مراجعه نموده و یا گفتگوهایی با خود هنرمندان یا فرزندان و هنرجویانشان داشته است.
فصل نخست کتاب «چهرهها» مروری بر زندگی برخی از هنرمندان آذری در دورههای مختلف تاریخی دارد و به شرح خدمات و تلاشهای آنها در عرصه هنر پرداخته است.
در این فصل از هنرمندان نامداری چون مبارکشاه تبریزی (خوشنویس)، شهاب الدین عبدالله صیرفی تبریزی (خوشنویس)، میرحیدر تبریزی (خوشنویس)، آقامیر گلستان تبریزی (نگارگر)، ابراهیم آقامیرزا (نگارگر)، آقامیرک تبریزی (نگارگر)، میرعلی تبریزی (خوشنویس)، میرعبدالله تبریزی (خوشنویس)، میرزاجعفر تبریزی (خوشنویس)، مولانااظهر تبریزی (خوشنویس)، عبدالرحمان خوارزمی (خوشنویس)، عبدالرحیم خوارزمی (خوشنویس)، عبدالکریم خوارزمی (خوشنویس)، محمدحسین تبریزی (خوشنویس)، علاءالدینمحمد حافظ تبریزی (خوشنویس)، محمدرضا تبریزی (خوشنویس)، علیرضا عباسی (خوشنویس) ، بدیعالزمان تبریزی (شاعر)، عبدالباقی دانشمند تبریزی (شاعر و خوشنویس)، میرحسین سهوی تبریزی (شاعر)، علی تبریزی (شاعر)، سلطان محمد (نگارگر و طراح فرش)، میرزینالعابدین تبریزی (تذهیب کار)، میرسیدعلی مصور تبریزی (نگارگر)، حسن بغدادی مذهب (تذهیبکار) شاهقلی نقاش (نگارگر)، صادقبیک افشار تبریزی (نگارگر، خوشنویس و شاعر) یاد شده است.
پیام تسلیت گروهی از سازمانهای مردم نهاد ایران به مردم آذربایجان شرقی
به نام او که سرچشمه مهر و نیکی است
بازهم دل این کره خاکی لرزید و لرزشش این بار تاج سبز شیر خفته آسیایی را فرو ریزاند. این بار بیمهری زمین، دامان سرزمین دلیرمردان و شیرزنان آذری را گرفت و سرتاسر ایران زمین را غرق در سوگ و اندوه کرد. این فاجعه بس دردناک و اندوهناک بود و زخمی عمیق بر جان و روان و پیکر ایرانیان گذاشت.
قرعه بیمهری طبیعت که این بار به نام آذرآبادگان رقم خورد، ایرانی را در اندوه و ماتم فرو برد و رخت عزا بر تن میلیون ها ایرانی در سرتاسر پهنه گیتی کرد.
انتشار خبر زمین لرزه در شمال غرب کشور و از دست دادن صدها تن از پاکترین فرزندان ایران همانگونه که چشمههای اشک را در این سرزمین جوشاند سبب غلیان چشمههای مهر و نوعدوستی و نیک سرشتی ملت ایران شد و به واقع همین امر تلخی حادثه را تاب تحمل داد.
امید است این حرکت مردمی که به این گستردگی بیسابقه بوده است تا رسیدن به بازسازی کامل مناطق آسیبدیده ادامه یابد و پس از آن نیز به صورت نهادی همیشگی باقی بماند تا شاید به بازسازی کامل مناطق دیگر آسیب دیده از زمینلرزه در ایران بیانجامد.
ما بخشی از سازمان های مردم نهاد ایران، ضمن ابراز همدردی با هممیهنان فاجعه دیده آذربایجان شرقی، از صمیم قلب این حادثه دردناک را که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران تن از ایرانیان گردید، به آنان تسلیت و دلآرامی گفته و از درگاه یگانه هستیآفرین، شادی روان از دسترفتگان و شکیبایی و تندرستی بازماندگان را خواهانیم.
ادامه مطلب ...