با اجرای وصیت فرای نشان دهیم
که صلابت فرهنگ هنوز بر هیاهوهای سیاسی غلبه دارد
ریچارد نلسون فرای، که بیش از ۷۰ سال از زندگیاش را صرف مطالعه و پژوهش دربارهی تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرد و نوشتههای بسیاری در ارتباط با تاریخ ایران داشت، هفتم فروردینماه درگذشت. تلاشهای او، که از آخرین بازماندگان نسل بزرگ ایرانشناسان و شرقشناسان سدهی جاری به شمار میآمد، منجر به ایجاد کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاههای معتبر کلمبیا و هاروارد شد، آنهم در هنگامهای که به خاطر بیتوجهی دولتهای ایران، و در مقابل با حمایت برخی دولتهای همسایه، بسیاری از کرسیهای ایرانشناسی در دانشگاههای دنیا تبدیل به مراکزی برای پژوهش بر روی دیگر حوزههای فرهنگی شدهاند.
فرای، که چون هر ایرانشناس خبره و صادقی عاشق ایران بود و همیشه در امضای خود لقب اهدایی شادروان دهخدا ــ ایراندوست ــ را میافزود، اعلام کرده بود که او را پس از مرگش در کنار زایندهرود اصفهان دفن کنند؛ وصیتی که شوربختانه تا اکنون جامهی عمل نپوشیده است. گروههایی که وابسته به طیف خاصی از کنشگران سیاسی در ایران هستند در عملی که با روحیهی مهمانپذیر و روح ارجگذار فرهنگ ایرانی در تضاد است مخالف اجرای وصیتِ ایراندوستی هستند که در سال ۱۳۸۴ از وی به عنوان میهمان افتخاری نوزدهمین جشنوارهی بینالمللی خوارزمی تقدیر شد و رییسجمهور وقت به تجلیل از وی پرداخت و خواستاش مبنی بر خاکسپاری در اصفهان را، همچون رییسجمهور پیش از خود، پذیرفت.
باید از این گروهها که در آن هنگام واکنشی از خود بروز ندادند پرسید که اگر این ایرانشناس برجسته ــ که همواره یکی از مدافعان نام خلیج فارس و کوشندگانِ راهِ شناساندن قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران و روحیهی مداراگرِ ایرانیان به کسانی که در محاصرهی تبلیغات ضد ایرانی رسانههای غربی هستند بود ــ در دورهی رییسجمهور پیشین درمیگذشت چنین میکردند؟!
انجمن فرهنگی ایرانزمین (افراز)، هر چند بر این باور است که کشور تاجیکستان هم جزیی از همان حوزهی تمدنی و فرهنگیای است که شادروان فرای به آن عشق میورزید و خاکسپاریاش را در آنجا امری در تضاد با خواست ایرانیان نمیبیند، خواهان آن است که دولتمردان با اجرای دقیق خواستِ آن شادروان و تدفینش در کنار زایندهرود، ضمن پایبندی به قولِ دادهشده، نشان دهند که صلابت فرهنگ در این سرزمین هنوز بر های و هویهای سیاسی و گذرا غلبه دارد.
بیست و پنجم فروردینماه 1393 خورشیدی
شورای عالی انجمن افراز
به کدام مکتب است این ؟ که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی ؟