بر مزار زاینده رود
مرتضی مشتاقی
عکس اثر مهرداد سپهر
اصفهانی بود و یک زاینده رود / زنده رودش گشته اکنون مرده رود
بود امواجش خروشان سالها / هیچ کس را یادی از خشکی نبود
ساحلش سرسبز چون باغ بهشت / بلبلان سرمست آواز و سرود
گر صفاهان گشت نام اصفهان / از صفای روح بخش رود بود
بسترش اکنون کویری بیش نیست / شکوههای ما ندارد هیچ سود
ما ندانستیم قدر آن عزیز / ناسپاسیهای ما خشکش نمود
داغ آن بر دیده و دلها نشست / گریه باید کرد بهرش رود رود
از خدا خواهیم بارانی ز لطف / تا دوباره زنده گردد زنده رود