ناهماهنگی بین اوقاف، میراث فرهنگی و بخش خصوصی زمینه ساز شد:
تخریب روزافزون بقعه تاریخی شهشهان در اصفهان
ایراننامه- شاهین سپنتا: بقعه شهشهان از آثار دوره تیموری که در بافت تاریخی اصفهان واقع است، به دنبال ناهماهنگی بین سازمان اوقاف، سازمان میراث فرهنگی و بخش خصوصی به حال خود رها شده، متولی مشخصی ندارد و به خاطر عدم مراقبت و مرمت، روند تخریب آن شتاب یافته است. بقعه شهشهان که در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۲۷ با شمارهٔ ثبت ۳۶۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، در خیابان ابن سینا، کوچه مسجد صفا، میدان شهشهان و در چند قدمی آزمایشگاه حفاظت و مرمت سازمان میراث فرهنگی و پژوهشکده هنرهای سنتی و صنایع دستی واقع شده است. این بنا، آرامگاه «شاه علاء الدین محمد حسینی» معروف به « شهشهان» (/ بزرگِ بزرگان) از چهرههای پرنفوذ مردمی اصفهان در زمان نواده امیر تیمور است که در نتیجه اختلاف بین دو شاهزاده تیموری «سلطان محمد بایسنقر» و «شاهرخ تیموری» پس از تسلط شاهرخ به اصفهان به فرمان او به ساوه تبعید و در آنجا به سال 850 هجری کشته شد.
بقعه شهشهان زیر نظر اداره اوقاف است
برخی از اهالی محل حق تردد و حق انباری و حق ... از این بنای تاریخی دارند!!
اما مردم یک شهر هیچ حقی ندارند!!!
نمونههایی از تزئینات داخلی بقعه شهشهان
پس از مرگ شاهرخ، «سلطان محمد» بر اصفهان مسلط شد و به دستور او پیکر شهشهان به اصفهان بازگردانده شد و در حسینیه و خانقاهش، بقعهای برایش بنا شد و موقوفاتی نیز برای مزار او تعیین گردید. از آن زمان، برای سالها این بنای وقفی محلی برای درس و بحث، عبادت و درمان بیماران بود.
بقعه شهشهان، به خاطر ویژگیهای معماری همچون درچوبی زیبا، گنبد تاریخی تزئینات گچبری، کاشیکاری معرق نفیس ایوان غربی، کتیبه مزین به خط ثلث «محمود نقاش» خوشنویس مشهور قرن نهم هجری، کتیبه گچ بری شده با خط یکی از خوشنویسان و کتیبهنویسان زبردست دوره صفوی به نام «صحیفی فارسی» یا «صحیفی جوهری شیرازی» مشهور به جوهری و صحیفی ذوالقدر بر دیوار شمالی داخل بقعه، یکی از نمونههای ارزشمند میراث فرهنگی اصفهان به شمار میرود.
این بنا تا چند دهه قبل به عنوان مسجد و درمانگاه وقفی مورد استفاده قرار می گرفت و دو نفر از پزشکان قدیمی اصفهان دکتر خرازی و دکتر ابطحی در این محل به معاینه بیماران مشغول بودند و مدتی نیز حجرههای آن در اختیار کتابخانه انجمن خیریه حمایت از کودکان بی سرپرست قرار داشت. اما اکنون نه تنها از درس و بحث علوم دینی خالی شده و به عنوان مسجد و درمانگاه مورد استفاده قرار نمی گیرد بلکه به پناهگاه معتادان و انباری اهالی محل تبدیل شده است.
در حال حاضر امکان بازدید گردشگران و پژوهشگران و خبرنگاران از بقعه شهشهان بسیار دشوار است و سازمان اوقاف که متولی اصلی بناست و سازمان میراث فرهنگی در زمینه مرمت و نحوه اداره این بنا به تفاهم لازم دست نیافته اند. همین موضوع باعث شده که اهالی محل به بهانه این که از قدیم حق تردداز محوطه بقعه را داشته اند، به بخشهایی از بنا دست اندازی نموده و آسیبهایی به آن وارد ساخته اند. خانواده «هوایی» که بخشهایی از بقعه شهشهان را به عنوان انباری مورد استفاده شخصی قرار دادهاند، مدعی هستند که به واسطه مجاورت، حق تردد در این بنا را دارا هستند و تنها در صورتی مایل به واگذاری این حق هستند که سازمان اوقاف این حق را از آنان خریداری نماید.
طبق کتیبه موجود در بنا، بقعه شهشهان در زمان شاه عباس اول صفوی مورد مرمت قرار گرفت. سالها بعد و در اوائل دوره پهلوی نیز گنبد آن مرمت شده است. اما در حال حاضر هیچ برنامه مشخصی از سوی سازمان اوقاف و سازمان میراث فرهنگی برای مرمت و استفاده اصولی از این بنا وجود ندارد. این درحالی است که در سال 1389 پس از فروریختن بخشی از دالان ورودی این بنا، یکی از مسئولان اداره میراث فرهنگی اصفهان به رسانهها گفته بود که «در این خصوص با اداره اوقاف به توافق رسیده ایم و به زودی مرمت این بقعه آغاز خواهد شد.» اما از آن زمان تاکنون نه تنها کار مرمتی جدی در این بنا آغاز نشد بلکه به خاطر عدم رسیدگی، آسیبهای اساسی به بنا وارد شده و به دنبال بارندگیهای اخیر بخشهای از گنبد این بنا فروریخته، نم و رطوبت به جان بنا افتاده و به نظر می رسد که اگر برای محافظت از این بنا اقدامی صورت نگیرد به زودی بخشهای بیشتری از آن تخریب خواهد شد.
ترکهای فراوان بر گنبد شهشهان
فرو ریختن بخشهایی از گنبد شهشهان
بخشهای دیگر نیز در حال ترک خوردن و فروریختن است
نم کشیدگی عامل مهمی در تخریب تدریجی این بناست
اشتباه نکنید؛ اینها وسایل مرمت نیست. اینها وسایل شخصی یکی از همسایه هاست
که به شغل شریف نقاشی ساختمان اشتغال دارد!
ذرود بر شما دکتر سپنتا
ای کاش کتاب درسی ای برای گنجهای تاریخی اصفهان تهیه می شد تا بچه ها و شاید والدین آنها از این گنجها باخبر باشند و به آنها بیش از پیش اهمیت بدهند! احساس میکنم بسیاری از این بی توجهی ها ریشه در ناآگاهی همشهریان نیز دارند!
سپـــــــاس
درود
شما درست می فرمایید.
از آن زمان که دکتر لطف الله هنرفر کتاب ارزشمند گنجینه آثار تاریخی اصفهان را نوشت تاکنون دها جلد کتاب درباره اصفهان شناسی منتشر شده است اما بجز عده ای خاص کمتر کسی از شهروندان به این موضوعات علاقه نشان می دهد .
نظام آموزشی ما نیز که پوسیده است و حرفی برای گفتن ندارد.
البته در اینجا جای دارد که من از معلم ادبیات فارسی سال سوم و چهارم دبیرستان خودم یعنی دبیرستان هراتی یاد کنم که در آن زمان زنده یاد «حسن اخوت» کلاس درس ادبیات فارسی را در پای حوض مسی عالی قاپو و یا پای گنبد مسجد جامع عباسی در میدان نقش جهان برگزار می کرد و می کوشید دانش آموزان را با آثار تاریخی اصفهان آشنا کند.
یادش بخیر .
ولی مگر چند نفر مثل زنده یاد «حسن اخوت» در نظام آموزشی ما هست که عاشقانه و به هر بهانه از میراث فرهنگی در کلاس درس بگوید. آن هم برای دانش آموزان رشته علوم تجربی تا آنها را به میراث فرهنگی علاقه مند سازد؟!
یادش گرامی و روانش شاد.
درود بر شما جناب آقای دکتر سپنتا
سپاسگزارم از نشر این خبر
شاید این لحظه تا حدودی بتونم حسی غمگین تر از هر روز رو در دیدن این تصاویر تلخ در درونم احساس کنم
منی که امروز از دیدن خانه های خشتی قدیمی سی سخت بی نهایت غمگین شدم و فقط نگاه کردم و آه کشیدم
چه برسه به دیدن چنین بنای باشکوهی که هنر و تاریخش حرفها برای گفتن دارد
اما باز هم افسوس
درود بر شما سرکار خانم جعفریان
متاسفم از این که مجبور به انتشار این خبرهای تلخ هستم.
به نظرم این وقایع ریشه در ناآگاهی مردمان دارد و به نظرم بازگویی
آگاهی ها تنها داروی این درد مزمن است. هرچند تلخ است اما تنها راه درمان شاید باشد.
با درود! فرا رسیدن سال نوی خورشیدی را با کمی تاخیر به شما شادباش می گویم. امیدوارم بتوانیم امسال نیز همچون سالهای پیشین، همکاری و هم اندیشیِ نیک و سودمندی را با هم تجربه کنیم./ مهرافزون!
درود
من هم سال نو را به شما شاد باش می گویم.
من نیز به همین امیدم.