محورهای اصلی بیانیه پایانی همایش جشنهای ایرانی:
ثبت جشنهای ایرانی، رسمی شدن نشان شیر و خورشید سرخ
برپایی اتحادیه نوروز و حفاظت از دریاچه ارومیه
همایش جشنهای ایرانی که به مناسبت جشن مهرگان، بهکوشش انجمن فرهنگی ایرانزمین برگزار شد با انتشار بیانیهای به کار خود پایان داد. در این بیانیه، باشندگان خواستار ثبت جشنهای ملی در فهرست میراث معنوی کشور و فراهم آوردن زمینه برای برپایی گسترده آنها شدند و تاکید کردند: « ... گوشزد میکنیم که هر یک روز کوتاهی در برگزاری گسترده جشنها، در واقع گستراندن فرصت برای حضور هر چه وسیعتر جشنها و مناسبتهای ساختهشده به دست دیگرانی است که اگر دلایل سیاسی پشتِ آنها هم در نظر گرفته نشود دستکم با فرهنگ ما بیگانهاند و با درونمایههای سستی که دارند شایسته ملت بزرگ ایران، با چنین فرهنگی غنی و ریشهدار، نیستند؛ آن هم در حالی که تمامی جشنهای باستانی ایران در دل خود معنایی عمیق را نهفته دارند ...» شرکت کنندگان در این همایش، در بخش دیگری از این بیانیه همچنین خواستار ثبت و رسمی شدن دوباره نشان ملی «شیر و خورشید سرخ» شدند و به مسئولان یادآوری نمودند: « ... نشان ملی شیر و خورشید، نشانی کاملا فرهنگی و نه سیاسی و سلطنتی است و پاسداری از نشان شیر و خورشید سرخ برای نهاد امدادرسانی کشور، باید جزو افتخارات ما باشد؛ از اینرو، ضمن درخواست برای ثبت ملی این میراث معنوی از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، خواهشمندیم نسبت به بازگرداندن و رسمی شدن آن اقدام فرمایند...» حاضران در این همایش همچنین خواستار شدند که مسئولان برای برپایی اتحادیه فرهنگی حوزه نوروز برنامهریزی نمایند و به خواستِ دیرینه ایرانزمینیان جامه عمل بپوشانند و اتحادیه بزرگ اقوام ایرانی را شکل دهند...» در بخش پایانی این بیانیه، ضمن اشاره به وضعیت بحرانی محیط زیست ایران، دستاندرکاران جشنواره به نمایندگی شماری از سازمانهای مردمنهادِ دوستدارِ میراث فرهنگی خواستار رسیدگی مسؤولان کشوری به وضعیت دریاچه ارومیه شدند و از آنان خواستند که پیگیر نجات این دریاچه استورهای ایران باشند.
همایش جشنهای ایرانی – با تأکید بر جشن مهرگان – بهکوشش انجمن فرهنگی ایرانزمین (افراز) عصر چهارشنبه بیستوهفتم مهر ماه در تالار مرکز مشارکتهای مردمی ورشو برگزار شد.
همایش جشنهای ایرانی، که بدون کوچکترین کمکی از سوی نهادهای دولتی و تنها توسط سازمان مردمنهاد افراز برگزار شد، مورد استقبال بالای ایراندوستان قرار گرفت بهطوری که شماری از حاضران بر روی زمین نشسته و برنامه را دنبال میکردند.
سخنرانی دکتر هوشنگ طالع، پژوهشگر تاریخ ایران، آغازگر برنامه بود که دربارهی محتوا و زمان جشنهای ایرانی سخن گفت. وی بر پایه مستنداتی تاریخی و قراینی ستارهشناسانه بر این باور بود که زمان درست جشن مهرگان در آغاز پاییز و قرینهی نوروز است.
سپس استاد امیر صادقی، روایتگر شاهنامه، بر روی جایگاه رفت و ابیاتی از شاهنامه را سرود و جای را به دو شاگردش، بانوان طوسیوند و مفتون، داد تا به نقالی شاهنامه بپردازند.
نمایش «کاوه و ضحاک» کاری از گروه گیومرت آخرین بخش از نیمهی نخست برنامه بود.
پس از دقایقی استراحت و پذیرایی، بخش دوم برنامه با موسیقی سنتی گروه اسفندگان آغاز شد که آخرین ترانهشان بر پایهی شعری حماسی دربارهی مهرگان بود.
سخنرانی دکتر شروین وکیلی، جامعهشناس، دربارهی «رستم و مهر ایران» دیگر بخش از برنامهی جشنهای ایرانی بود که به بررسی نقش اسطورهی مهر در پیمان بستن، اهمیت مهرورزی، و جایگاه مهرِ میان پدر و پسر در شاهنامه اختصاص داشت که با وجود این مقدمه، سخنران با ذکر دلایلی نتیجه گرفت مهر به میهن در شاهنامه بالاترین مهر است.
خوانش شعر «مهرگان» توسط بانو هما ارژنگی، شاعر سرشناس ملی، و سپس معرفی انجمن و خوانش بیانیه آن توسط علیرضا افشاری، عضو قدیمی انجمن افراز، بخشهای بعدی برنامه بودند. سرانجام جشن با رقص مازندرانی، که کاری از گروه پارپیرار و تکمیلکنندهی برنامه بود، به پایان رسید.
گفتنی است با وجود طولانی شدن برنامه به مدت بیش از 4 ساعت اکثر حاضران مشتاقانه تا پایان همراه آن بودند و همهی بخشهای این همایش از استقبال و تشویق بالای حاضران برخوردار بود. همچنین استادان ادیب برومند، خسرو سیف، شمس خلخالی، دکتر محمدعلی دادخواه، مهندس رضا کرمانی، مرتضی ثاقبفر، ... از جمله باشندگان نشست بودند.
برنامه با تقدیری از استادان و اجراکنندگان بخشهای مختلف، و سپس همخوانی سرود «ای ایران» به پایان رسید. متن کامل بیانیه پایانی این همایش به شرح زیر است:
بیانیه دومین همایش جشنهای ایرانی
ای آفریدگار پاک، تو را ستایش میکنیم و از تو یاری میجوییم برای پایداری و سرافرازی میهن پرافتخار خود؛ برای پایندگی سرزمینی که نخستین جایگاه شناسایی تو و گهوارهی پرورش آزادگانِ توست؛ و برای کامیابی ملت بزرگوارمان و همهی آنانی که وفادار به تو، و راه راستی بودهاند.
1. «انجمن فرهنگی ایرانزمین» (افراز)، در پی 10 سال کوشش در راه گسترش فرهنگ ایرانزمین و آشنا ساختن نسل جوان، بهویژه هموندان خود، با تاریخ و تمدن ایران بزرگ، دومین همایش «جشنهای ایرانی» را عصر چهارشنبه بیستوهفتم مهرماه 1390 خورشیدی، به منظور پاسداشت آیین باستانی مهرگان و گسترش فرهنگ شادی و خِرَدافزایی، در تالار شهریاران جوان مرکز مشارکتهای مردمی شهرداری برگزار کرد.
2. همانگونه که در بیانیهی جشنوارهی جشنهای ایرانی (اسفندگان 89) گفتیم «پس از برگزاری جشنهای اسفندگان 1382، تیرگان 1383، خردادگان 1384، تیرگان و نوروز 1385 و صدور بیانیههای نوروز 1386، تیرگان و نوروز 1387، مهرگان و نوروز 1388، بار دیگر در اسفندگان 1389 از مسؤولان محترم میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خواستار ثبت ملی این شادروزها هستیم و گوشزد میکنیم که هر یک روز کوتاهی ما در گسترش فرهنگ برگزاری جشنها، در واقع، گستراندن فرصت برای حضور هر چه وسیعتر جشنها و مناسبتهای ساختهشده به دست دیگرانی است که اگر دلایل سیاسی پشتِ آنها هم در نظر گرفته نشود دستکم با فرهنگ ما بیگانهاند و با درونمایههای سستی که دارند شایستهی ملت بزرگ ایران، با چنین فرهنگی غنی و ریشهدار، نیستند؛ آن هم در حالی که تمامی جشنهای باستانی ایران در دل خود معنایی عمیق را نهفته دارند».
3. همانگونه که در بیانیهی تیرگان سال 1387 گفتیم «نگاهداشت نشانهای تاریخی این سرزمین به نوعی پاسداری از تمامیت فرهنگی آن است. همایش، بار دیگر این خواست دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران را اعلام میدارد که نشان ملی «شیر و خورشید»، نشانی کاملا فرهنگی و نه سیاسی و سلطنتی است که در برههای از تاریخ، نماد ایستادگی شیعیان در برابر تجاوزها و یورشهای عثمانیان – در زیر نشان هلال – بوده است و پاسداری از نشان «شیر و خورشید سرخ» برای نهاد امدادرسانی کشور، باید جزو افتخارات ما باشد؛ نشانی که با وجود تلاشهای کشورهایی چون آمریکا و اسرائیل مبنی بر حذف آن از گروههای امدادرسانی، خوشبختانه هنوز دارای اعتبار است. از اینرو، ضمن درخواست برای ثبت ملی این میراث معنوی از سوی «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»، از شخص رییسجمهور خواهشمندیم نسبت به بازگرداندن و رسمی شدن آن اقدام فرمایند.
4. همانگونه که در بیانیهی پایانی جشنوارهی نوروز 1389 گفتیم «به باور ما، چه شاهد حضور کشورهای همفرهنگِ تاجیکستان و افغانستان - که در سختترین دورههای تاریخیِ سرکوب و کشتار حکومتهای بلشویکی و طالبانی نگذاشتند آتشِ دیرینهسالِ نوروز در کشورشان خاموش شود - در این مناسبت [یعنی نوروز] نباشیم و چه کشوری همچون ترکیه - که تا کمتر از یک دهه پیش، حضور بیش از 25 میلیون کرد را در کشور خود انکار میکرد و به آنها ترکهای کوهستانی لقب داده بود و میراث ارزشمند کهن آنها با سایر ایرانیان، یعنی نوروز، را ممنوع و هرگونه بزرگداشت آن را به شدت سرکوب میکرد – در کنار وارثان فرهنگ و تمدن ایرانِ بزرگ قرار گرفته باشد، ثبتِ جهانی نوروز تحولی نوین در همگرایی منطقهای کشورهای همتبار، همفرهنگ و همتاریخِ آسیای مرکزی و آسیای جنوب غربی خواهد بود. بیتردید مردمانِ حوزهی جغرافیاییای که آن را به نام فلات ایران میشناسیم و در حقیقت بازماندگان ایرانِ بزرگ کهن هستند، از آنان که همچنان درونِ مرزهای کنونی هستند تا آنانی که چندین پاره شدهاند همچون کردها، تاتها، بلوچها، ترکمنها، و آنانی که به کل از دیگران جدا شدهاند همچون ارمنیها و گرجیها، تاجیکها، پشتونها، اوستیاییهای قفقاز ـ که خود را همچنان ایرانی مینامند ـ همه و همه از اشتراکات بسیارِ تاریخی، فرهنگی و سنت و آداب و رسوم برخوردار هستند و پراکندگی و جدایی بخشهایی از آنان تنها در 200 سال گذشته، بهگونهای ساختگی و مصنوعی و به دست استعمارگران روسیه و انگلستان و نه خواستِ مردم آن مناطق بوده است... دستاندرکاران جشنواره به نمایندگی شماری از سازمانهای مردمنهادِ دوستدارِ میراث فرهنگی از مسؤولان کشوری خواستارند: ... بکوشند به خواستِ دیرینهی ایرانزمینیان جامهی عمل بپوشانند و اتحادیهی بزرگ اقوام ایرانی را شکل دهند...».
5. و در پایان نمیتوان بیانیه را به پایان برد و از وضعیت اسفبار محیط زیست کشورمان یادی نکرد. این وضعیت هر سال از سال پیش از خود بدتر میشود، بهطوری که مدتی پیش تارنمای خبری «تابناک» طی گزارشی سال ۱۳۸۹ را سیاهترین سال محیط زیست ایران دانست: سالی که دریاچه پریشان با عنوان بزرگترین دریاچه آب شیرین داخلی کشور کاملاً خشک شد؛ و تالابهای بختگان، انزلی، گاوخونی، میقان، طشک، کمجان، هامون، مهارلو، میانکاله، گندمان، شادگان، هورالهویزه، هورالعظیم و... هم بدترین وضعیت خود را تجربه کردند. همچنین وضعیت بیشتر رودخانههای دایمی کشور هم در این سال، بسیار ناگوار بوده است که از آن جمله باید به کاهش شدید آب رودخانه کارون ـ که زمانی پرآبترین رود ایران بود ـ اشاره شود که سبب شد نزدیک یک میلیون نفر از نخلهای پایاب این رودخانه در خرمشهر و اروندکنار در اثر شوری و خیز معکوس آب از خلیج فارس تلف شوند. همینگونه است خشک شدن رودخانهی زایندهرود و روستاهایی در جنوب شرقی اصفهان که خالی از سکنه میشود. و بسیار به این فهرست میتوان افزود. اما در این میان وضعیت دریاچه ارومیه، به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه آبشور دنیا، میتواند به عنوان نمادی از جریان تخریب محیط زیست در نظر گرفته شود. نمکزار شدن بیش از 200 هزار هکتار از محدوده طبیعی دریاچه ارومیه پیامدِ سالها سدسازی بیرویه است که در بسیاری از موارد به اهداف از پیشتعیینشده دست پیدا نیافتند جز آن که رودها و دریاچهها و تالابها را دچار مرگی آرام کردند. این در حالی است که روند ساخت سدهای بزرگ در جهان سالهاست که متوقف شده و نهضت آگاهسازی درباره پیامدهای زیانبار سدسازیهای گسترده (بهویژه با وجود میانگین بارش کم باران و میانگین تبخیر بالا در ایران به نسبت میانگین جهانی)، پس از اعتراضها به بهرهبرداری سد سیوند، چند سالی است که در ایران نیز شکل گرفته است. این دریاچه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد و طی ۱۳ سال گذشته ۶ متر کاهش سطح داشته است. اختصاص ۹۰ درصد منابع آبی منطقه به بخش کشاورزی، تبخیر زیاد در پی گرم شدن هوا و خشکسالی، و برداشت غیرمجاز از آبهای زیرزمینی در پی حفر چاه از دلایل خشک شدن این دریاچه هستند. دولتهای ایران در دو دهه اخیر عملاً با احداث ۳۵ سد بر روی رودخانههای ۲۱ گانه که جریان آنها به دریاچه ارومیه منتهی میشد، حدود ۵ و نیم میلیون متر مکعب آب آن را در بالادست به مصارف کشاورزی اختصاص دادند. کارشناسان ابراز داشتهاند در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیست محیط منطقه را تغییر خواهد داد. احتمال «بارش ۱۰ میلیارد تن نمک» سخنی است که معاون سازمان محیط زیست کشور عنوان کرده است. انجمن افراز مصراً از مسؤولان گرامی خواهشمند است که پیگیر نجات این دریاچهی اسطورهای ایران باشند.
شورای عالی و شورای مرکزی انجمن افراز - بیستو هفتم مهرماه 1390 خورشیدی
رودکی درباره ی مهرگان چنین سرودهاست:
ملکا جشن مهرگان آمــــد جشن شاهان و خسروان آمــد
جز به جای ملهم و خرگاه بـــدل بــاغ و بـــوسـتـان آمـــد
مورد برجای سوسن آمـــد بــاز مــی بر جــای ارغــوان آمــــد
تو جوانـمرد و دولت تو جـوان مــی بر بخت تــو جـوان آمــد
درود
سپاس از مهر شما
این هم گزارش مثبت و خبر خوش که امیدوارم همیشه شاد باشید
به روز کردن و ادامه جشن های ملی بر روح و روان شهروند اثرات مفید دارد. پس درود بر جشن و برپاکنندگان شادی
درود
همیشه شاد باشید
سپـــــــــــاس از شما دکتر سپنتا عزیز
درود
من نیز از شما سپاسگزارم به خاطر توجهاتان
درود فراوان بر شما دوست سرفراز و بزرگوارم آقای دکتر شاهین سپنتای گرامی ، از مهر شما به میهن عزیز مان ایران سپاسگزار م ، بازهم مانند همه ی نوشتار پیشینتان ارزشمند بود امید واریم مدیران و مسولین را هم گوش شنوایی باشد ویا دست کم عکس عمل نکنند ، شاد ، تندرست و سربلند باشید
درود بر شما دوسن بزرگوارم