ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

سرودها و ترانه های ایران زمین: 26) ایران جوان

 

«ایران جوان» نخستین سرود ملی ایران نیست!

ایران‌نامه- شاهین سپنتا: کشور ایران در طول تاریخ معاصر خود، تنها یک سرود ملّی داشته‌ است و آن هم سرود «ای ایران» است که هرگز سرود رسمی هیچ یک از دولت‌های ایران نبوده است و می‌توان آن را مردمی‌ترین سرود میهنی در ایران دانست. سرود «ای ایران» را «روح‌اله‌ خالقی» بر روی شعری از حسین گل‌گلاب در سال ۱۳۲۳ خورشیدی ساخت. اما به‌تازگی در برخی از تارنماها و شبکه‌های تلویزیونی به اشتباه از سرود «ایران جوان» یا «وطنم، وطنم» به عنوان «نخستین سرود ملی ایران» نام می‌برند. «ایران‌جوان» در اصل یک مارش نظامی‌ یا «رزم آهنگ» بر بنیان قطعه کوتاه «سلام شاه» ساخته «موسیو لومر»، موسیقی‌دان و نظامی فرانسوی اعزامی به ایران در دوره قاجار است و نخستین بار هنگام ورود مظفرالدین‌‌شاه قاجار و در حضور وی در پاریس اجرا شد. چند سال پیش به پیشنهاد «پیمان سلطانی» رهبر ارکستر ملل، ترانه‌ای توسط «بیژن ترقی» برای آن سروده شد و با اصلاحاتی در هارمونی با افزودن بخش‌های تازه با صدای «سالار عقیلی» اجرا شد. گرچه برخی افراد از این سرود با عنوان «نخستین سرود ملّی ایران» یاد می‌کنند امّا «پیمان سلطانی» سازنده نسخه کنونی آن، با تاکید بر الهام گیری‌اش از ساخته کوتاه و بی‌کلام «مسیو لومر» فرانسوی و نیز اشاره به موضوعیّت نداشتن مقوله‌ای به عنوان «سرود ملّی» در دوران قاجار، این شایعه را رد کرده است. اجرای تازه‌تری نیز از سرود «ایران جوان» با تغییرات اندکی در شعر، با صدای «شقایق کمالی» هنرمند ایرانی مقیم آلمان در دسترس است. اجرای شقایق را در اینجا بشنوید. علاقه‌مندان همچنین می‌توانند اجرای اولیه این مارش را که از زمان قاجار برجای مانده در اینجا بشنوند.

نظرات 20 + ارسال نظر
بهرام روشن ضمیر 28 اردیبهشت 1390 ساعت 12:03 ب.ظ http://iranology.net

درود. همچنانکه فرمودید آهنگ وطنم وطنم اصلا ترانه نداشته است و نام و نشانی از آن را نمیشناختیم تا چندی پیش. نخستین سرود ملی ایران سرود شاهنشاهی است که در دوران رضا شاه ساخته شد. البته با تعریف سرود ملی که حتما میباید از به شکل رسمی توسط گروههای مارش نظامی کشوری و لشکری و به هنگام برنامه های رسمی دولتی اجرا شود.
شاد باشید.

درود
سپاس از شما دوست عزیز برای بیان دیدگاهتان.
البته دیدگاه‌ها متفاوت است. من سرود شاهنشاهی یا سرود جمهوری اسلامی را سرود ملی نمی دانم.
سرود در مدح دستگاه حاکم و شخص یا اشخاص از هر نوعش باشد را من سرود ملی نمی دانم. شما به متن سرود شاهنشاهی توجه کنید:

شاهنشه ما زنده بادا
پاید کشور به فَرَّش جاودان
کز پهلوی شد ملک ایران
صد ره بهتر ز عهد باستان‏
از دشمنان بودی پریشان
در سایه‌اش آسوده ایران
ایرانیان پیوسته شادان
هماره یزدان
بوَد او را نگهبان

در این سرود شاهنشاه محور همه چیز و ایران در سایه شاهنشاه پاینده است و این دیگاه مطلق گرایانه آن هم برای افرادی است که حتی لحظه مرگشان را نتوانستند در ایران بمانند و سپری کنند. جای پرسش دارد که چگونه ایران باید در سایه این افراد آسوده بماند.

سرود قبلی جمهوری اسلامی هم این گونه آغاز می شد:

شُد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما

یعنی باز نظام محور همه چیز است و در مدح نظام است نه ستایش ایران.
در سرود فعلی هم تنها یکبار از ایران نام برده شده آن هم در فالب نوع حکومت.

سرود ملی باید فارغ از استبداد فردی، نوع رژیم، اعتقادات فرقه ای و.. باشد و بیان گر اوج عشق و علاقه همه ملت به ایران و آرزوی سربلندی آن باشد.

این ها را فقط در سرود «ای ایران» می توانید بیابید نه در سرود شاهنشاهی و نه در سرود جمهوری اسلامی.

یکبار با هم متن سرود ملی ای ایران را می خوانیم:

ای ایران ای مرز پرگُهر / ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان / پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم / جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام /دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما / پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است /خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنم/ بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاست/ نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌ام / دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما/ پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت من / روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم / جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم / مهر اگر برون رود گِلی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام / دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما / پاینده باد خاک ایران ما

شهریار 28 اردیبهشت 1390 ساعت 09:06 ب.ظ

با توجه به اینکه قبل از دوره رضا شاه بزرگ عملا چیزی به عنوان سرود ملی به سبک کنونی وجود نداشته باید در نظر گرفت که این موزیک چون طی یک سفر رسمی شاه ایران به یک کشور خارجی برای اولین بار اجرا شده در هر صورت علی رغم میلی که اکثرا دارن و با ناصرالدین شاه بدند اولین سرود ملی ایران است حتی اگر سازنده این اثر آن را سرود ملی ندارد

درود
شهریار جان

در اینجا خوب یا بد بودن رضا شاه یا ناصرالدین شاه موضوع بحث نیست. توجه داشته باشید که باید بین سرود ملی و مارش نظامی تفاوت قائل شد.
قطعه ای که لومر ساخت یک مارش با نام « سلامتی شاه» بود که نه شعر داشت و نه به عنوان سرود ملی ساخته شد.

البته این تنها مارش نبود که در آن زمان ساخته شد. مارش های دیگری هم از آن زمان تا کنون در تاریخ موسیقی ایران ساخته شده اند.

در دوره ناصر الدین شاه در موارد زیر موزیک نظام نواخته می شد :

1- روزهای عید سرود سلام ایران که لومر فرانسوی ساخته بود
2- سفرهای ییلاقی شاه
3- در آئین های رسمی دربار ( شرفیابی سفرای کشورهای خارجه )
4- تعزیه های تکیه دولت
5- هر روز یک ساعت پیش از غروب

حال پرسش اینجاست که چگونه می توان یک مارش را سرود ملی دانست؟ ممکن است مارش با سرود ملی شباهت هایی داشته باشند اما دو مقوله جدا هستند که نباید آن دو را با هم اشتباه گرفت.

برای آشنایی بیشتر با مارش نظامی از شما دعوت می کنم به وبلاگ دوست و همشهری گرامی کارنگ در نشانی زیر نگاه کنید:

http://karangmusic.blogfa.com/post-71.aspx

شهریار 28 اردیبهشت 1390 ساعت 11:50 ب.ظ

خیر متاسفانه با نظر شما مخالفم
این قطعه که در اصل اول برای پیانو ساخته شده بود چون بوسیله یک موزیسین نظامی بوده عنوان مارش نظامی ندارد
در ضمن به هر حال چون در اولین سفر یک مقام رسمی ایران به خارج از کشور نواخته شده در هر صورت اولین سرود ملی ایست
به هر حال ایران چه قبل و چه بعد از آن ایران سرود ملی نداشته و به عنوان موسیقی که جهت یک مقام رسمی ایران با تایید خود او نواخته شده جزی از تازیخ ایران است

و گر نه شعر آن که توسط بیژن ترقی گفته شده که میشود گفت اصلا جدید است

در ضمن تصحیح مکنم در زمان مظفرالدین شاه بوده نه ناصرالین شاه
در ضمن جهت اطلاعات بیشتر میتوانید به سایت دوست و هم کره یمان < ویکی >با لینک زیر مراجعه کنید

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

درود
البته مطلب مورد نظر شما در ویکی پدیا را دیده بودم و اگر دقت کرده باشید در این یادداشت من هم قسمتی از آن را آورده ام. بخصوص این یک قسمت را دلم می خواهد خودتان با دقت بخوانید:

« از این قطعه در بسیاری از محافل با عنوان "نخستین سرود ملّی ایران" یاد شده امّا سلطانی (سازنده آن) با تاکید بر چگونگی الهام گیری‌اش از ساخته کوتاه و بی‌کلام مسیو لومر صرفاً جهت احیای آن و نیز اشاره به موضوعیّت نداشتن مقوله‌ای تحت عنوان "سرود ملّی" در آن دوران، این شایعه را رد »

نه تنها شعر این قطعه جدید است بلکه تنظیم آن به این شکل که شما می پسندید هم جدید است. رهبر ارکستر ملل این موضوع را در گفتگو با رادیو آلمان به خوبی توضیح داده اند. متن مصاحبه ایشان را با فیلتر شکن در آدرس زیر بخوانید:

www.dw-world.de/dw/article/0,,6484503,00.html‏

نکته دیگر این که آنچه شما در تعریف مفهوم سرود ملی نوشتید، به نظرم قابل بحث است:
« به هر حال ایران چه قبل و چه بعد از آن سرود ملی نداشته و به عنوان موسیقی که جهت یک مقام رسمی ایران با تایید خود او نواخته شده جزی از تازیخ ایران است»

همانطور که گفته شد، نخستین سرود ملی ما سرود ای ایران است.
در ضمن چرا باید سرود ملی «به عنوان موسیقی جهت یک مقام رسمی ایران با تایید خود او نواخته» شود؟

طبق این تعریف شما، این که سرود ملی نیست. سرود شخص است.

خود سازنده اولیه آن یعنی موسیو لومر اسم این قطعه را گذاشته «سلام شاه» و کسی هم که امروز آن را بازسازی کرده یعنی رهبر ارکستر ملل می گوید این یک مارش بود که ما بازسازی کردیم و سرود ملی نیست.
حال چگونه شما نظر خودتان را بر نظر سازندگان مقدم می دانید آن هم بر اساس یک تعریف اشتباه از سرود ملی که در ذهن خودتان دارید، جای تعجب است.

در ضمن در صورت تمایل، اجرای نخستین این مارش را مربوط به دوران قاجار در نشانی زیر در یوتوب می توانید بشنوید:

http://www.youtube.com/watch?annotation_id=annotation_430528&feature=iv&v=vXpYJCq96iY

شهریار 29 اردیبهشت 1390 ساعت 05:49 ب.ظ

Re درود

خیر بازم متاسفانه مخالفم

اول اینکه سازنده این اثر سلطانی نیست و لومیر هستش و اگه سلطانی نامی وجود خارجی داشته اون رو فقط باز سازی کرده
دوم اینکه آهنگ ای ایران هم هیچگاه سرود ملی به اون صورتی که شما میگید نبوده بلکه سرود میهنی بوده
سوم ایکه چون در یک سفر مقام ایرانی اجرا شده برای اولین بار در هر صورت اولین موزیک ملی است هر چند که در آن زمان بین مردم با توجه به امکانات که حتی رادیو هم نبوده پخش نشده
چهارم اینکه اگه بخواین واقعا اولین سرود ثبت شده ملی رو در نظر بگیرین سرود شاهنشاهی ایست در در دوره ممد رضا شاه درست شده

ششم اینکه سرود ای ایران با توجه به ایکه در دوره رضا شاه بزرگ درست شده و ملی هم نبوده بسیاری از مردم در مقابل ملی فرض شدن آن مشکل دارن و جبهه گیری میکنند
پس با توجه به سبقه تاریخی سرود ایران جوان و شور انگیز وحماسی بودن آنم تنها سرودی که میتواند سرود ملی ایران باشد همینه و اولین هم که بوده
پس برای آمرزیدگی سازندش دوست گرامیمون لومیر خان پاریسی و دوست گرامیشون بیژن خان ترقی فاتحه مع صلوات

درود
معلوم میشود نه لینک هایی که خودتان برای من فرستادید را درست خواندید و نه لینک هایی که من فرستادم به دقت مطالعه کردید.

شما چطور می گوید پیمان سلطانی وچود خارجی ندارد؟ یک شخصیت حقیقی شناخته شده در سطح بین المللی، شما وجودش را منکر می‌شوید؟

منظور شما از ملی نبوده میهنی بوده چیست؟

قبل و بعد از مارش «سلام شاه» مارش های دیگری هم بوده که در حضور یک مقام ایرانی نواخته شده، چرا آنها سرود ملی نشدند؟ مثلا چرا مارش «سلام ایران» ساخته شده در همان دوره قاجار سرود ملی نشده؟ چرا سرود « ای میهن من» ساخته منوچهر وارسته سرود ملی نشده؟ چرا سرود« ای وطن» ساخته وزیری سرود ملی نشده؟ چرا سرود « مهر ایران» ساخته دیگر وزیری سرود ملی نشده؟ چرا سرود «خاک ایران» ساخته دیگر وزیری سرود ملی نشده؟ چرا سرود «ملک ایران» ساخته خادم میثاق سرود ملی نشده؟ چرا سرود«میهن» ساخته خالقی سرود ملی نشده؟ چرا «مارش ایران» ساخته وزیری سرود ملی نشده؟
همه اینها با تعریف شما، قابلیت این را داشته اند که سرود ملی شوند.

سرود شاهنشاهی در همان زمان شاه هم اسمش سرود شاهنشاهی بود. حال شما اسم جدیدی روی آن می گذارید؟

البته همان واژه شاهنشاهی هم غلط بود چون در زمان پهلوی ایران شاهنشاهی نبود و پادشاهی بود (اگر نخواهیم بگوییم سلطنتی بود) و بین این دو تفاوت هست. البته با کمی تساهل شاهنشاهی را به جای پادشاهی به کار می بردند.

کدام «بسیاری از مردم» را می گویید که با سرود ای ایران مشکل دارند؟ تا آنجا که من می دانم بجز گروه های وابسته کمونیست و یا مذهبی‌های افراطی کسی مخالفتی با آن نداشته و ندارد. این ها هم در صد کمی از ملت هستند.

حال نمی دانم علت مخالفت شما چیست؟

از این که از شنیدن سرود ایران جوان لذت می برید و آن را حماسی و شورانگیز می دانید سازندگان آن باید خوشحال باشند که کارشان این قدر تاثیرگذار بوده و از راه این اثر فرد با افرادی عشق به میهن در وجودشان جرقه می زند یا شعله ور می شود.

در خاتمه ندانسته به سیر تکامل یک اثر هنری اشاره کرده اید. بسیاری از آثار مطرح هنری دنیا محصول مشترک فکری و هنری چند یا چندین نفر است و در گذر یک پروسه به اوج تکامل خود رسیده اند.
سرود ایران جوان،سرود یار دبستانی و حتی سرود ای ایران هم از همین دسته اند.
این اثر کار لومر یا ترقی یا سلطانی یا سالار عقیلی یا شقایق یا دریا دادور یا آن نوازندگان قاجاری نیست. کار مشترک همه آنهاست. به حقوق همه آن ها باید احترام بگذاریم.

دوست من دو نکته را در مورد سرود «ای ایران» برایتان می گویم شاید جالب باشد:

1- آیا می دانید نخستین اجرای سرود ای ایران، در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکدهٔ افسری در خیابان استانبول دو شب متوالی برگزار شد. سرود ای ایران آنقدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد. استقبال و تاثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحه‌ای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای اولیه این اثر ملی نایاب است. اجرای دیگر، مربوط به سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه گلها است که غلامحسین بنان این سرود را خواند.


2- آیا می دانید که سرود «ای ایران» در دهه 1960 در کنفرانس بین‌المللی بررسی سرودهای ملی، موثرترین و برانگیزاننده ترین و میهن‌گراترین سرود ملی در بین سرودهای ملی همه کشورهای جهان شناخته شده است.

مملی 30 اردیبهشت 1390 ساعت 10:54 ب.ظ

بچه کونی مگه تو معیار این هستی که چی سرود ملی هست و چی نیست ؟ قیافتو تو آیینه کمی نیگا کن ببین به این حرفها میخوری یا به گه زیادی خوردن

درود بر خوانندگان ایران نامه و با پوزش از همه شما دوستان ارجمند

آنچه در بالا خواندید نمونه ای از دشنام هایی هست که دشمنان سرود ملی ای ایران می دهند.
علت این همه دشمنی با این سرود به راستی بر ما روشن نیست اما همین دشنام ها نشان می دهد که ما دست روی جای حساسی گذاشته ایم که چنین افراد بی مایه و بی فرهنگی دردشان آمده است .

از متن مکاتبات بالا پیداست که ما کوشیدیم تا با زبان منطق بحث را پیش ببریم . خوشبختانه دوستانم بهرام و شهریار هم مشارکت خوب داشتند و با زبانی دوستانه بحث کردند.
اما برخی دیگر که با منطق قرن ها فاصله دارند و در بحث منطقی نتیجه ای عایدشان نمی شود به دشنام گویی روی آوردند.

از نظر ما بحث خاتمه یافته است مگر این که فرد یا افرادی بخواهند از زاویه علمی موضوع را پیگیری کنند که طبیعی است ما با آغوش باز پذیرای نظرات و دیدگاه ها و انتقادات دوستداران فرهنگ ایران هستیم.

شاهین سپنتا و همکاران.

منصوره شریفی 31 اردیبهشت 1390 ساعت 01:03 ق.ظ

آقای دکتر سپنتا
گفته اید که بحث را خاتمه یافته تلقی می کنید. امیدوارم این نظر من را نادیده نگرید.
ا من می خواستم از بابت این بی ادبی های که این فرد هرکس بوده به شما کرده عذر خواهی کنم. شما البته خیلی حوصله کردید و سعی کردید مدارا کنید وگرنه از اول معلوم است که این فرد یا افراد قصدشان گفتگوی دوستانه نیست و می خواهند حرف خودشان را به زور به کرسی بنشانند.
خدا را شکر که این افراد نظرشان فقط برای خودشان محترم است و در جامعه بهایی ندارد. البته معلوم است که چه کسانی پشت این حرف ها هستند.
نمی دانم چرا این روزها هرکس در دفاع از سلطنت به بحثی وارد می شود وقتی کم می آورد به فحش دادن می افتد. در این سی سال این ها همش در تلویزیون ها و رادیو هایشان هم کارشان همین فحاشی هاست. بیچاره سیستم پادشاهی ایران که چنین طرفداران لات و لوتی دارد. برای همین است که کشور را دو دستی دادند و سی سال است که راه به جایی نبرده اند.

اهورای ایران نگهدار شما باشد

درود بر شما دوست عزیز سرکار خانم شریفی

البته عرض کرده بودم که از بحث و انتقاد منطقی استقبال می کنم و گرنه انتشار دشنام های این گونه را نه در شان ایران نامه می دانم و نه مفید برای ادامه بحث. و همین یک نمونه کافی است تا ماهیت افراد را روشن کند.

از مهر فراوان شما نیز سپاسگزارم. به راستی نیازی به عذر خواهی شما نیست. طبیعی است که افراد انگشت شماری هم هستند که وقتی موضوعی را باب میل خود نمی دانند و نمی توانند نظر خود را از راه درست مطرح کنند به دشنام دادن روی می آورند. این گونه افراد هرچند اندک اند اما در بین همه گروه های سیاسی و اجتماعی یافت می شوند و تنها اختصاص به یک جریان خاص ندارد.

روشن است که آنچه من در این یادداشت و در بخش نظرات ارائه دادم نظر شخصی خودم با اتکا به نظر افرادی همچون آقای پیمان سلطانی رهبر ارکستر ملل بود.
خوانندگان ایران نامه در پذیرش نظرات من و همکارانم مختار هستند و نظر ما یک از هزاران است و پیوسته از انتقاد دوستانه استقبال می کنیم.

در اینجا ذکر یک نکته بسیار مهم را برای اطلاع شما ضروری می دانم. بهرام روشن ضمیر و شهریار هر دو از دوستان بسیار عزیز من هستند که اگرچه با آن ها در برخی موارد اختلاف نظر دارم اما این از مهر من به آن ها هرگز کم نمی کند و هر دو با نام حقیقی خودشان و با کمال متانت در این گفتگو شرکت کردند که از دو نفر تشکر می کنم.

پس روشن است که یادداشت توهین آمیز با امضای «مملی» هیج ارتباطی به این دو بزرگوار ندارد. البته نیازی به این نوضیح نبود اما با توجه به نظراتی که شما نوشتید، ترجیح دادم مطرح کنم مبادا سوء تفاهمی پیش آید.

ماهیت مملی بر ما روشن است. او امروز فرصت را مناسب دیده تا بحث را مخدوش کند و به زعم خودش افراد را به جان هم بیاندازد و از دور کمی انبساط خاطر داشته باشد.
بطور قطع به شما می گویم که او هیچ ارتباطی هم به جریان سیاسی مورد نظر شما ندارد. ولی فعلا وقت را برای گل آلودن کردن آب مناسب دانسته که البته اشتباه می کند.

شاهین سپنتا

مهتاب 15 مرداد 1390 ساعت 09:44 ب.ظ

آقای سپنتا بی طرفی در گزارش یک موضوع اولین شرط دارا بودن مسئولیت و شرافت خبرنگاری است. شما با چه تحقیقاتی به این نتیجه رسیدید که تنظیم کننده ترانه سرود وطنم وطنم آقای پیمان سلطانی است؟؟؟ آیا فقط تنها به این خاطر که ایشان این ادعا را کرده اند؟؟؟؟ پس داستان این ترانه را از زبان سیاوش بیضایی آهنگساز ایرانی که تنظیم کننده حقیقی این اثر میباشند که به درخواست آقای سلطانی این اثر را برای ارکستر ملل در اواسط دهه 80 همراه با آثار دیگری برای چند کنسرت رسمی این ترکستر در تهران، تنظیم کرده اند، نیز توجه کنید:
http://rahe-shab.blogsky.com/1389/08/03/post-487/

درود خانم مهتاب

برای بیان نظر خودتان نیازی به تندخویی و پرخاشگری و زدن اتهاماتی مثل بی مسئولیت و بی شرافت به من نبود.
درست است که وظیفه یک خبرنگار تحقیق در مورد موضوع خبر یا گزارش است اما چنان که خودتان هم بهتر می دانید دریای پژوهش کرانه ندارد و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که همه نکات و نظرات ریز و درشت را در موضوع مورد مطالعه یافته است.
من نیز در این مورد بررسی کردم اما مطلب مورد نظر شما را ندیده بودم.
در هر حال نکته خوبی را مطرح کردید و ممکن است کسان دیگری هم در مورد حقوق مادی و معنوی این اثر ادعا داشته باشند که قابل توجه است.

البته شما هم یکطرفه به قاضی رفته اید.
شما با چه تحقیقاتی به این نتیجه رسیدید که تنظیم کننده ترانه سرود وطنم وطنم آقای سیاوش بیضایی است؟؟؟ آیا فقط تنها به این خاطر که ایشان این ادعا را کرده اند؟؟؟؟

مهتاب 30 مرداد 1390 ساعت 12:55 ق.ظ

من پرخاشی به شما نکردم فقط از شما ایراد گرفتم. نه آقای سپنتا من شاهد اولین اجرای این ترانه با همکاری سالار عقیلی در تهران بودم و حضور آقای بیضایی که به عنوان تنظیم کننده این ترانه و قطعاتی دیگر برای این کنسرت معرفی شده بودند و در انتهای کنسرت نیز برای همین به روی صحنه دعوت شدند. گویا بعدا به دلیل معروف شدن این ترانه پیمان سلطانی ادعا کرده است که این ترانه تنظیم ایشان است و حتی آن را به میر حسین موسوی نیز در درگیری های انتخاباتی تقدیم کرده است. کافی است کمی به کارهای دیگر سلطانی توجه کنید و آنها را گوش کنید تا فرق فاحش کارهای ایشان که تخصصشان موسیقی سنتی است و تار مینوازند و تنظیم وطنم وطنم را بشنوید، شما حتی این کار راه هم نکرده اید.

دوست من
دعوا که با هم نداریم. همین حرف ها را به آرامی و خونسردی هم می توان زد.
من توضیحات شما را که بیشتر جنبه نظر و بر داشت شخصی دارد برای اطلاع خوانندگان ایران نامه و قضاوت و پویش خود افراد در اینجا می گذارم.
امیدوارم ارائه نظر شما و نظر من باعث شود که خوانندگان ایران نامه با جستجوی بیشتر به اصل مطلب و حقیقت موضوع دست یابند.

مهتاب 30 مرداد 1390 ساعت 01:22 ب.ظ

چرا فکر میکنید من با شما دعوا دارم و خونسرد نیستم؟؟ آیا انتقاد کردن در واژه نامۀ شما یعنی دعوا؟؟؟؟

مهتاب گرامی

برای بیان انتقادتان نیازی به تندخویی و زدن اتهاماتی مثل «بی مسئولیت» و «بی شرافت» به من نبود.

از این موضوع که بگذریم من یک پیشنهاد به شما دارم:

تا اینجای کار را من انجام دادم. برای روشن تر شدن موضوع، پیشنهاد می کنم شما به عنوان یک دوستدار موسیقی یا یک شهروند با مسئولیت یا هر عنوان دیگری، یک تماس تلفنی با آقای بیضایی داشته باشید و نظر ایشان را جویا شوید و یک تماس تلفنی هم با آقای سلطانی داشته باشید و نظر ایشان را هم در مورد سخنان آقای بیضایی جویا شوید و متن نظرات هر دو نفر را روی کاغذ بیاورید.
من هم برای روشن شدن مطلب قول خواهم داد که متن مصاحبه شما با این دو بزرگوار را در ایران نامه منتشر کنم.

انتقاد کردن به دیگران خیلی آسان تر از عمل کردن است.
این گوی و این میدان.
شما از روی مسئولیت و شرافت شهروندی خودتان این موضوع را پیگیری کنید و مطمئن باشید که ایران نامه با افتخار برای روشن شدن موضوع نظر هر دو نفر را منتشر خواهد نمود.
موفق باشید

مهتاب 3 شهریور 1390 ساعت 01:31 ب.ظ

آقای سپنتا من خبرنگار نیستم. اما شما که سایت اینترنتی دارید و به عنوان خبرنگار یا گزارش دهنده یا ...... مشغول به کار هستید از شما انتظار میره که وقتی گزارشی میدهید در بارۀ صحت یا مردود بودن آن تحقیق کرده و کاملا آگاهی پیدا کرده باشید. من به شما عرض کردم که اطلاعات اشتباه در مورد ترانه- سرود وطنم وطنم به خوانندگان خود داده اید و شما هنوز نه تنها گزارش خود را تصحیح و یا حتی حذف نکرده اید بلکه از من میخواهید که وظیفه شما رو به عهده بگیرم و به دنبال تهیه گزارش بروم.

درود

وظیفه من اطلاع رسانی بود بر اساس منابعی که در اختیار دارم و صحت آنها بر من اثبات شده است. من به منبعی که شما ارائه دادید در آن زمان دسترسی نداشتم و بعد هم که شما ارائه دادید طبق تجربه من منبع قابل اعتمادی نبود.
با این حال چون به همه نظرات احترام می گذارم حتی اگر بر خلاف نظر خودم باشد، نظر شما را منتشر کردم. قرار نیست اگر هر گزارشی باب طبع یا نظر یک خواننده نیست آن را حذف یا سانسور یا تغییر دهیم. ما نظر شما را هم منتشر کردیم و خوانندگان خودشان مثل شما از قوه تشخیص برخوردار خواهند بود.

شما الان می نویسید که خبرنگار نیستید اما در کامنت قبلی جوری مساله را مطرح کردید که گویا می خواهید اصول خبرنگاری و شرافت و مسئولیت شناسی را به دیگران آموزش دهید.

در هر حال شما به عنوان یک شهروند مسئولیبت شناس و با شرافت نظر خودتان را مطرح کردید و من هم طبق اصول حرفه ای دیدگاه شما را منتشر کردم و قضاوت با خوانندگان خواهد بود که صحبت های آقای سلطانی را قبول کنند یا صحبت های آقای بیضایی را.

شاهین سپنتا 17 شهریور 1390 ساعت 11:23 ب.ظ

خانم مهتاب
شبکه تلویزیون بی بی سی فیلم مستندی را در این مورد پخش کرد به نام : همه پرنده هایی که در خواب دیده ام
این فیلم ساخته حسن صلح جو است و در فیلم آقایان سلطانی و علی رهبری داستان سخت آهنگ را بیان می کنند . پیشنهاد می کنم این فیلم را ببینید

مهتاب 8 آبان 1390 ساعت 08:47 ب.ظ

آقای سپنتا من هم این فیلم را دیدم. شما به عنوان خبر نگار باید بهتر از من بدانید که به خبرهای خبرگزاری ها بایستی با نگاه منتقدانه برخورد کرد. خبرگزاری های بسیار بزرگ مانند بی بی سی هیچ گزارشی که هماهنگ با سیاست هایشان نباشد پخش نمیکنند. اما بحث ما اینجا بر سر خبرگزاری بی بی سن نیست بلکه بر سر پیمان سلطانی و دروغ بزرگی که گفته است. گویا برای به کرسی نشاندن آن نیز از باندبازی بسیار وسیعی نیز استفاده میکند. فیلم حسن صلح جو شاید از نظر فیلمبرداری کار موفقی باشد اما از نظر محتوا بسیار سطحی و گنگ است. در این فیلم سلطانی ادعا میکند که برای اجرا و ضبط ترانه ایران جوان تا وین رفته است. آخه شما به من بگویید کدام آهنگساز عاقل این همه راه میره و این همه خرج میکنهاما نت های مربوطه قطعه ای را که میخواد ضبط کنه، همراه خودش نمی بره؟؟؟ آیا همین موضوع به نظر شما مشکوک نیست؟؟؟ در این فیلم نه رهبری و نه مشایخی و نه خانم کلارینت نواز نمیگویند که این قطعه از سلطانی هست. علی رهبری و ارکستر او را هر آهنگسازی در قبال پرداخت پول میتواند استخدام کند و هر قطعه ای را به اجرا در آورده و ضبط کند. این موضوع را به عنوان تبلیغ در سایت آقای رهبری میتوانید بخوانید. در ابتدای فیلم صلح جو نیز این مسئله مطرح میشه که تصمیم تهیه این فیلم خیلی ناگهانی و در آخرین لحظه گرفته شده است، به چه دلیل خود آقای سلطانی میدانند؟؟ من همانطور که قبلا هم برایتان نوشتم در کنسرت این ترانه در تهران حضور داشتم و آقای بیضایی را که به عنوان آهنگساز و تنظیم کننده قطعه روی صحنه دعوت شدند دیدم در آدرس زیر نیز میتوانید ایشان را هم در عکس ابتدای ویدئو و هم آخر آن که با سالار عقیلی دست میدهد مشاهده کنید.
http://www.youtube.com/watch?v=Bkxjz2d1F5E
من هنوز بروشور این کنسرت را دارم که میتوانم کپی آن را برایتان بفرستم البته اگر ادرس میل از شما در صفجه تان بیابم.

درود
دوست گرامی
من به عنوان یک خبرنگار یا خودم باید به منابع دست اول خبری دست پیدا کنم و یا اگر برایم مقدور نبود باید به منابع خبری دیگر در زمینه خبر در دست تهیه مراجعه کنم.
یکی از منابع خبری هر خبرنگار، خبرگزاری های رسمی است مثل بی بی سی و رادیو دویچه وله و یا سایت های رسمی افراد و روزنامه ها و غیره.
آدرسی که شما فرستاده بودید
http://rahe-shab.blogsky.com/1389/08/03/post-487/
یک وبلاگ گمنام است به نام راه شب که نویسنده آن با امضای ساسان شناخته شده نیست. یعنی از نظر یک خبرنگار منبع مطمئنی برای تهیه خبر نیست. خصوصا این که اصلا توضیح نداده که خبر یا مطلبی که از قول آقای بیضایی نوشته را از کدام منبع نقل کرده و از کجا آورده است؟

اگر به شما بر نخورد من حتی نقل خود از خود شما را هم نمی توانم استفاده کنم چون شما از یک نام کوچک مثل مهتاب برای معرفی خودتان استفاده می کنید و تا هویت فرد احراز نشود نمی شود به مطلبی که مطرح می کند با اطمینان استناد کرد.

البته مطالب شما قابل بررسی است. آن ویدئویی هم که از یوتوب فرستاده اید قابل استناد است. بروشور را هم که فرستاده اید تا حدی قابل استناد خواهد بود. البته بعد از بررسی و تائید.
من امیدوارم بتوانم که درباره این موضوعی که شما اصرار بر صحت آن دارید تحقیق کنم و گزارش قبلی خودم را تکمیل کنم.
شما هر گونه مستنداتی دارید برایم بفرستید تا روی این موضوع تحقیق کنم
موفق باشید

مهتاب 8 آبان 1390 ساعت 08:56 ب.ظ

متاسفانه آدرس میل از شما در سایت تان نیافتم اگر مایلید برایم بنویسید تا بروشور را اسکن کرده و بفرستم.
mahtab42@gmx.de

درود
نشانی ایمیل من هست:
drshahinsepanta@yahoo.com

مهتاب 14 اسفند 1390 ساعت 04:09 ب.ظ

این ویدئو را که برای اصلاع رسانی تهیه شده است، ببینید

http://www.youtube.com/watch?v=PgvrgM-Npss&list=UU9Vd31k7O9pUMFo_3o2-0iw&index=1&feature=plcp

مهتاب گرامی

چند نکته را لازم می دانم یاد آوری کنم:

در توضیحاتی که در زیر ویدئو نوشته، آمده است از این قطعه «به عنوان یک مارش یا سرود ملی» نام برده شده است . در حالی که بین مارش و سرود ملی تفاوت زیادی وجود دارد.

نکته دیگر این که شعر این سرود که هویت«ملی» به آن بخشیده است به تازگی سروده شده است و به موزیک بدون کلام لومر الحاق شده است. با توجه به این موضوع اطلاق عنوان «نخستین سرود ملی ایران» به این سرود نادرست است.
برای توضیح بیشتر باید عرض کنم که تم اصلی قطعه موزیک لومر مارش نظامی سلام شاهی بوده و ممکن بود در آن زمان یا بعد از آن شعری با مضمون سلام به شاه قاجار بر روی آن بگذارند که البته می دانیم چنین نشد. حتی ممکن بود که به جای آقای ترقی کسی دیگری بیاید شعر دیگری بر آن بگذارد.
خوب الان آقای ترقی آمده و یک شعر با مضمون ملی بر روی آن گذاشته آیا این دلیل می شود که این را نخستین سرود ملی ایران بنامییم؟

بطور خلاصه باید بگویم هنگامی که نطفه اصلی این قطعه شکل گرفت در دوران قاجار اصلا سرود ملی نبوده است.

یک نکته را دوستانه به شما بگویم. این جنجالی که در این مورد راه انداخته اند و مدام ادعا می کنند این سرود ملی است یک بازی سیاسی بیشتر نیست. موضوع برمی گردد به انتخابات ریاست جمهوری گذشته که این سرود دو روز پیش از انتخابات ۲۲ خرداد رسما به میرحسین موسوی تقدیم شد.

از آن زمان سایت های مختلف برای با مقاصد سیاسی تیتر می زنند:
«نخستین سرود ملی ایران؛ از مظفرالدین شاه تا میرحسین موسوی»


این که بخواهند موسیقی خود را به یک چهره سیاسی تقدیم کنند خودشان مختارند و حتی اگر آن چهره سیاسی هم به دلایلی نزد گروهی از مردم محبوبیت داشته باشد این دلیل نمی شود که آن قطعه سرود که شعر آن به تازگی سروده شده و به یک مارش نظامی سلام شاهی چسبانده شده عنوان پر طمطراق « نخستین سرود ملی ایران» را پیدا کند.
بزرگترین ضربه را همین کار به این سرود زد.

یک اصل کلی را فراموش نکنید: سرودی که موزیک آن برای مظفر الدین شاه ساخته شود ( سلام شاهی) ،و یا نام خاندان پهلوی در آن بیاید ( سرود شاهنشاهی) و یا نام نظام سیاسی یا رهبر آن نظام در آن ذکر شود ( سرود جمهوری اسلامی) و یا به یک نامزد انتخابات تقدیم شود و جنبه سیاسی وابسته به یک جناح حکومتی پیدا کند ( وطنم وطنم) ، هرگز «سرود ملی کشور» نمی تواند باشد. هرچند که مضمون آن ملی باشد.


در مورد بند آخر که نوشته شده آقای سلطانی « تحت تعقیب قانونی قرار خواهد گرفت.» سوال اینجاست که اگر مستندات و دلایل کافی وجود دارد که چنین سوء استفاده ای انجام شده پس منتظر چه هستند چرا طرح دعوی نمی شود؟ ادعا کردن کافی نیست.

[ بدون نام ] 19 اسفند 1390 ساعت 03:56 ب.ظ

آقای سپنتا نظر شما محترم است اما واقعیت این است که مردم ایران به این سرود بسیار علاقه مند هستن و سلطانی هم به همین دلیل اصرار داره که آن را به اسم خودش جا بزنه. مطرح شدن این سرود به عنوان نخستین سرود ملی، اولین بار به وسیله خود پیمان سلطانی در بروشور های کنسرت برنامه ها که در ویدئو بالا میبیند بوده است و این سرود هم از طرف ایشان به میر حسین موسوی تقدیم شد و نه بیضایی. سلطانی در حقیقت شاه بخشی کرد برای منافع و مطرح شدن خودش. و بعد خودش در گزارش بی بی سی گفت که این سرود به اشتباه نخستین سرود ملی ایران خوانده میشود. معلومه که این سرود سرود ملی نیست، اما دلیل این نبودن این نیست که اسم شاه پهلوی یا شاه قاجار در آن آمده چون اصل آن اصلا شعر نداره، بلکه اصولا لومر برای مقصود دیگری 100 سال پیش آن را ساخت و در دهۀ 80 بیژن ترقی شعری روی آن گذاشت که معرف حضورتون هست، و حالا بین مردم ایران خیلی محبوبه و مردم از شنیدن آن احساس غرور میکنن، همین. و ما این احساس غرور را به سازندۀ آن آقای بیضایی وشعر بیژن ترقی مدیون هستیم، پس زحمات ایشان را قدر بدانیم و حمایت کنیم و از دروغ پراکنی پرهیز کنیم. وظیفه شما به عنوان ژورنالیست گزارش بدون سمتگیری است و افشای آدمهای فرصت طلب و مفت خور که بدون زحمت میخوان به نان و نام برسن. من فکر میکنم تهیه ویدئو اطلاع رسانی نیز قدم نخستی است برای افشا کردن ادعا های سلطانی و قدم های دیگر نیز به دنبال خواهد آمد، صبور باشید.

درود
بله خانم مهتاب. قبلا هم خدمتتون عرض کرده بودم که من به ناچار ببرای تهیه یک گزارش بید به منابه رسمی مراجعه کنم. اگر آقای بیضایی سایت رسمی دارند و یا اطلاعیه یا بیانیه ای یا اظهار نظر رسمی در این مورد کرده اند بفرمایید تا گزارشم را اصلاح یا تکمیل کنم.
در مورد این که اصلا سرود ملی نیست خوشبختانه نظرمون به هم نزدیک شده است
خود من هم با شنیدن این سرود احسلس غرور ملی داشته و دارم که مدیون شعر خوب ترقی و اجرای خوب عقیلی و تنظیم خوب سرود هستیم.

مهتاب 19 اسفند 1390 ساعت 03:57 ب.ظ

نام خود را در کامنت بالا یادم رفت درج کنم، مهتاب هستم.

بله خانم مهتاب شناختم. ولی از این که نام خودتون راهم نوشتید سپاسگزارم. به برادر هم سلام برسانید.

مهتاب 19 اسفند 1390 ساعت 04:06 ب.ظ

اجرای اصل سرود ساختۀ لومرhttp://www.youtube.com/watch?v=RwQePjRuKfs&list=UU9Vd31k7O9pUMFo_3o2-0iw&index=1&feature=plcp

سپاس

مهتاب 2 فروردین 1391 ساعت 04:55 ب.ظ

یافتن سایت آقای بیضایی در اینترنت مشکل نیست. با دادن نام ایشان در گوگل اولین چیزی که ظاهر میشود ، صفحۀ ایشان است.
من بر عکس شما اما از اجرای تمیز شقایق کمالی بیشتر لذت میبرم، به چند دلیل. اجرای ارکستری این ورژن بسیار تمیز است و سرعت آن نیز مناسب. صدای زن در کشور ما ممنوع است. خانم کمالی به عنوان خواننده به مراتب توانا تر از سالار عقیلی است و مهمتر از همه با صدای خودش می خواند و ادای این و آن راهم در نمی آورد.
و منظور شما را نفهمیدم: به کدام برادر سلام برسانم؟

درود
نمی دانم چرا فکر می کنید که من از اجرای خانم کمالی لذت نبردم یا دوست ندارم . اگر چنین بود که آن را در ایران نامه نمی گذاشتم.
اتفاقا من هم با این که سرود با مضمون ملی توسط خانم ها خوانده شود موافقم و بیشتر دوست دارم.
من تا حالا فکر می کردم که شما خانم مهتاب هدایی ( زهرا) هستید خواهر محمد
اما گویا اشتباه کرده ام. چون ایشان هم خیلی علاقه مند به موسیقی و شعر هستند.
در هر حال فرقی نمی کند. از آشنایی با شما هم خوشحالم و از این که این قدر با پشتکار موضوع را دنبال می کنید خوشحالم.
آن بروشور را که قرار بود برایم ایمیل کنید به دستم نرسید.
ایمیل من را که دارید؟
drshahinsepanta@yahoo.com
نوروزتان هم مبارک

مهتاب 3 فروردین 1391 ساعت 01:46 ب.ظ

نه آقای سپنتا من مهتاب هدایی نیستم و به مقاله شما هنگامی برخوردم که به دنبال اطلاعات در باره این سرود در اینترنت میگشتم. و چون بیان حقیقت برام خیلی مهم بود این موضوع را دنبال کردم.
در ضمن بروشور برنامه را از سال 1385 براتون الان فرستادم.

درود
امیدوارم با کمک شما بتوانم حقیقت را روشن کنم.

مسعود 17 فروردین 1391 ساعت 12:14 ق.ظ

موطنان گرامی‌ هر کجای دنیا که هستید لطفا وقتی‌ سرود ‌ای ایران نواخته میشه به احترام سرود ملی‌ ایران بایستید.
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=z1affVpXWfs

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد