آیین کهن کومسای در اورامان تخت با تحریف گسترده برگزار شد
ایراننامه- شاهین سپنتا از کردستان: آیین کهن «کومسای» در روستای «اورامان تخت» استان کردستان با حضور هزاران نفر از دوستداران فرهنگ ایران با محدودیتهای فراوان و تحریف فلسفه آن برگزار شد. این آیین بهاری همه ساله در نیمه اردیبهشتماه در نیایشگاهی باستانی موسوم به «پیر شالیار» یا « پیر شهریار» در روستای اورامانتخت برگزار میشود. دفنوازی، رقص عرفانی، پختن و خوردن آش، پذیرایی با دُلمه، نیایش و شعرخوانی از برنامههایی است که مردم این روستا تا همین چند سال پیش دو مرتبه در سال در این مکان برگزار میکردهاند. اما امسال هم بیش از سالهای پیش، برخی افراد و نهادها کوشیدند تا با تحریف فلسفه برگزاری این مراسم، رنگ دیگری به آن بدهند. امسال در همین راستا، «ماموستا ملا علی مقدمی» امام جمعه و جماعت اهل تسنن روستای اورامان تخت در سخنانی که در حاشیه این مراسم داشت، به حاضران گفت: این مراسم کومسای هیچ ارتباطی به دین زرتشت ندارد و مردم اینجا از شنیدن این که گفته شود مردم این منطقه روزگاری زرتشتی بودهاند، ناراحت میشوند و هر چه در مورد این مراسم در سایتهای اینترنتی نوشته میشود که آن را مربوط به ایران باستان میکند، دروغی بیش نیست. وی تاکید کرد که مردم این منطقه از اول مسلمان بودهاند و هیچ گاه زرتشتی نبودهاند. وی این سخنان را در حالی بیان کرد که امسال اجازه برگزاری مراسم دف نوازی و رقص محلی نیز به مردم داده نشد. اما داستانهایی که هزاران سال است مردم اورامان سینه به سینه برای فرزندانشان بازگو کرده اند، از باورهای زیبایی میگوید که در سخنان ماموستا جایی نداشت.
روستای اورامان تخت با پیشینهای به درازنای تاریخ، به عنوان مرکز بخش اورامان در 65 کیلومتری جنوب غربی شهرستان سروآباد و در فاصله ۷۵ کیلومتری جنوب شهر مریوان و ۷۵ کیلومتری شمال پاوه و در دامنه کوهستانهای سرسبز منطقه اورامانات در استان کردستان واقع شده است.
نام واژه این روستا «اورامان» یا «هورامان» یا «ههورامان» مرکب از سه بخش «اور + آ+ مان» است. واژه «آور» در گویش اورامانی به معنای نور و روشنایی و یا آتش است و «مان» به معنى «خانه» است؛ پس منظور از این نام «خانه خورشید» یا «جایگاه خورشید» است.
دو مرتبه در هر سال، مراسمی در نیایگاه «پیر شالیار» روستای «اورامان تخت» برگزار میشود. این آیینها یک بار با نام «کومسای» در نیمه اردیبهشت ماه و بار دیگر با نام «عروسی پیر شالیار» در روزهای 10تا 15 بهمنماه همزمان با جشن سده با حضور مردم و گردشگران برگزار می شود.
به گواهی آثار بجا مانده در این منطقه همچون آتشگاه پاوه و یا کوه «دالانی »، مردم این منطقه پیش از ورود اسلام، یکتاپرست و پیرو آیین مزدیسنا بودهاند و به گواهی پژوهشهای مردمشناسی، پیش از آن، آیین مهر نفوذ گستردهای در میان مردم این منطقه داشته و در سدههای بعد حتی با گسترش آیین زرتشت و سپس دین اسلام، هنوز تاثیرات ژرف آیین مهر را در همه جنبههای زندگی این مردم می توان یافت.
از این روی، به نظر میرسد مکانی که با نام مقبره پیرشالیار از آن نام برده میشود، در اصل یکی از نیایشگاههای آیین مهر بوده و دورانهای بعد که آیین زرتشت در منطقه گسترده شده به صورت مزار یکی از بزرگان زرتشتی منطقه با عنوان مزار پیر شالیار یا شهریار نام گرفته است.
در سالهای اخیر، تلاش فراوان شده تا گفته شود که این محل مقبره فردی به نام «سید مصطفی» از سادات عرب مهاجر به این منطقه در حدود ۹۵۰ سال پیش بوده و قداستی در حد یک امامزاده در یک روستای اهل تسنن برای آن قائل شوند. اما برخی پژوهشگران بر این باورند که مردم منطقه برای این که نام و یاد یکی از نیکان و نیاکان خود به نام پیر شهریار (/شهیار/ شاریار/ شالیار) را بتوانند پس از اسلام زنده نگه دارند این عنوان را به فردی به نام «شیخ مصطفی» که در ترویج اسلام بین مردم کوشا بود، دادند و او را با همان عنوان مورد احترام میان خودشان، «پیر شالیار» نامیدند.
در افسانههای مردم اورامانات «پیر شالیار» دختر شاه بخارا «شاه بهار خاتون» را که کر و لال (خاموش) است، شفا میدهد و شاه بخارا، «شاه بهار خاتون» را به همسری «پیر شالیار» درمیآورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای «پیر شالیار» و «شاه بهار خاتون» برپا میکنند که مراسم امروزی در بهمن ماه، سالگشت همان روز است.
مردم محلی همچنین معتقدند که در روز 15 اردیبهشتماه یا «کومسای» اگر گوشهای از قطعه سنگ مقدسی که در این محل وجود دارد، شکسته شود، قسمت شکسته شده یا کنده شده تا سال آینده در چنین روزی، دوباره ترمیم شده و به اصلاح میروید یا سبز میشود.
در حقیقت پیوند پیر شالیار با «بهار خاتون» در بهمن ماه و در پایان چله بزرگ و در آستانه بهار روی میدهد. از دیدگاه این نگارنده، مراسم عروسی پیر شالیار جشن پیشباز نوروز یا بهار در کوهستانهای برف گیر و سرد اورامانات است.
همچنین می دانیم که در استورههای کهن ایرانی «ایزد مهر» از دل سنگ یا صخره سنگی زاده میشود. چون در اوستا واژه «اَسَن» یا «اَسمَن» به معنی سنگ است و چون سپهر یا «گنبد گردون» را سنگساخت می پنداشتند، آن را آسمان نامیدند. پس در باورهای کهن، سنگ یا صخره نماد آسمان است و مهر به شکل پرتوهای نور بر گنبد سنگی آسمان زاده میشود.
نکته قابل توجه دیگر این که، در فرهنگ ایرانی، یکی از شش جشن گاهنبار سال یا جشنهای آفرینش یعنی نخستین گاهنبار سال یا «میدیوزَرِیم» در روز « دی به مهر» یا 15 اردیبهشت ماه که چهل و پنج روز از اول سال گذشته، برگزار میشود که بنا بر یک باور کهن «آسمان» در این روز آفریده شد.
به این ترتیب به نظر میرسد که آیین «کومسای» و نوزایش سنگ در باور مردم اورامان، جشن نوزایی طبیعت و یادآور آفرینش آسمان و زایش مهر است که نوید بخش بهار طبیعت، گرم شدن زمین و نوزایی هستی است.
ناگفته نماند که عنوان «پیر» نیز یکی از هفت درجه (پیک، پوشیده، سرباز، شیر، پارسی، خورشید، پدر یا پیر) یا مرحله روحانی یا تکامل انسان در آیین مهر است و مقام «پیر پارسا» در عرفان ایرانی نیز برگرفته از مقام «پدر» یا «پیر» در آیین مهر است. به این ترتیب استمرار تاریخی عنوان «پیر شالیار» از روزگار مهریان تا امروز، قابل درک و مفهوم آن روشن خواهد بود.
نکته دیگر این که، در کنار این نیایشگاه باستانی نوسازیشده، اتاقی سنگی نیز بازسازی شده و گفته میشود که خانه پیر شالیار بوده و به نظر میرسد که بنیان آن به «چلهخانه» مهریان در روزگاران دور باز میگردد.
همچنین مراسم سنتی قربانی، دف نوازی، رقص عرفانی، پختن و خوردن آش جو و دلمه، پختن نانهایی به شکل قرصهای طلایی رنگ از آرد گندم و مغز بادام کوبیده، همه یادآور گستردن سفره «میَزد» در «بزم مهر» نزد مهریان است که با اندک تفاوتهایی تا روزگار ما ادامه یافته است.
نمایی از روستای زیبای اورامان تخت در دامان کوهستان
مردم دسته دسته از راههای دور و نزدیک میآیند
ماموستا برای مردم صحبت میکند
دیدار مردم از نیایشکاه باستانی یا مزار پیر شالیار!
چشم انداز کوهستان اورامان تخت: آسمان و کوه و آبشار و سبزهزاران
سنگی نمادین که مورد ستایش مردم است
دیدار مردم از چلهخانه پیر شالیار
گره زدن و گره گشودن در آغوش درختان سبز !
چشمهای نگران این پیرمرد اورامانی از چه سخن می گوید؟
منابعی برای مطالعه بیشتر:
1- - اوستا ( کهنترین سرودهای ایرانیان )، گزارش: دکتر جلیل دوستخواه، ناشر : مروارید ، تهران ، 1375 خورشیدی.
2- - آیین مهر، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران، 1381 خورشیدی.
3- - سیمای میراث فرهنگی کردستان، محمد ابراهیم زارعی، سازمان میراث فرهنگی، تهران، 1381 خورشیدی.
آقای سپنتای عزیز،
گزارش بسیار جالبی بود از مراسمی کهن همراه با عکسهای بسیار زیبا که شما ایندو را با استادی کنار هم قرار دادید. خواندن از مراسم ایرانی و دیدن عکسهایی از ایران و مراسمی که اینچنین برگزار میشوند، پیوسته مسرت آمیز است.
موفق و پیروز باشید.
درود و سپاس دوست عزیز
شاد باشید
با سلام
خواستار اجازه از محضر محترم جنابعالی جهت درج مطالب شما با ذکر عنوان در وبلاگ شخصی ام هستم. چرا که مطالب بسیار پر بار و دوست دارم سهمی در انتشار آن ما بین دوستان هنر دوست داشته باشم.
با تشکر بابک دهقانی (برادر زاده محمود دهقانی ساکن استرالیا)
درود و سپاس از شما بخاطر مهر فراوانتان
امیدوارم شما و آقای دکتر که همیشه به من و ایران نامه لطف دارند شاد و پیروز باشد