ریشههای مکتب ظل السطان را در اصفهان بخشکانیم
معصومه شهباز
میگویند ظلالسلطان حاکم مستبد اصفهان در عهد قاجار لوچ بوده است؛گویا کاخ آیینهخانه، سردر باغ زرشک، و بسیاری دیگر از بناهای تاریخی اصفهان را بیشتر از تلی خاک نمیدیده است. گویا آنها را بافت فرسوده میخوانده و یا شاید با خود میاندیشیده بهجای هزینهای که صرف احیاء این آثار میشود، چه بهتر که تیشه را محکمتر زده و خود را هرچه زودتر از شر این بناها خلاص کند، برود پی کارش. خوب، این بنده خدا که لوچ بوده و در تاریخ هم نادان و بی مقدارش میخوانند، آیا از یک حاکم این چنینی باید انتظار آبادانی اصفهان را داشت؟ خدا بیامرزد پدر ملکالتجار را که چهلستون را از دست تیشه این مرد کور ضمیر و لوچ چشم رهانید و گرنه باید تنها به شرح و توصیف این باغ و عمارت در سفرنامهها و کتابها دل خوش کنیم؛ همان بلایی که بر سر کاخ نمکدان و کاخ سرپوشیده و...آمد.
این ملکالتجارها هم این روزها عجب نایاب شدهاند. اگر برای هر بنا و عمارتی که به تسخیر جهل و نادانی در آمده، یک ناجی چون ملکالتجار پیدا میشد، قطعا اصفهان همان نصف جهان میماند. اما این روزها تا بخواهی ظلالسلطانها فراوانند. تفاوت این ظلالسلطانهای شاگرد با ظلالسلطان اصلی در این است که اینها که این چنین ویران می کنند، ندای آبادانی نیز سر میدهند.
آن حاکم خودرای که مردم جان به لب آمده اصفهان، ظلالشیطان میخواندندش، یک عمر در حق اصفهان خیانت کرد و سرانجام نیز با سختی جان داد اما مکتبش میراثی شد برای ظلالسلطانهای بعدی، که دانسته یا نادانسته آثار تاریخی اصفهان را قربانی خودرایی خود میکنند.
گرچه دست ظل السلطان از اصفهان کوتاه است اما باید برای این که اصفهان، نصف جهان باقی بماند، چارهای اندیشید و دست ظل السطانهای امروز را که با تیشه ندانم کاری به جان ریشههای اصفهان افتاده اند، کوتاه کرد. برای حفظ نصف جهان باید اصفهان را از گزند نادانی ها در امان داشت و ریشه خودرایی را خشکاند. باید نقش ظلالسلطانی را از سیمای اصفهان پاک کرد و افراد خودرایی را از مسند تصمیم گیری پایین کشید و میدان را به استاد علی اکبرها و ملک التجارها سپرد.
با سلام. از این که مطلبی از خانم شهباز گذاشتید ممنونم. البته من قبلا در مجله زندگی سالم و روزنامه زاینده رود از قلم صریح ایشان لذت برده ام. اما امیدوارم در اینده باز هم از مطالب خوب ایشان و نویسندگان خوب دیگر که الحمدالله کم هم نیستند بیشتر استفاده کنید.
سپاس از شما خواننده گرامی
خانم شهباز از همکاران پرتلاش روزنامه نگار هستند که اخیرا همکاریهایی را نیز با ایران نامه آغاز کرده اند و امیدواریم در آینده بیشتر از مطالب ایشان استفاده کنیم. در گذشته نیز از مطالب نویسندگان جوان دیگر همچون شاهین پارسی و علیرضا حیدری و بهنام اوحدی و مهرداد حاج هاشمی استفاده شد و از آثار فریبرز علاقه بند و محمد سلطان الکتابی هم در ایران نامه بهره برده ایم و باز هم از انتشار آثار نویسندگان جوان بهره خواهیم برد.
از علی اقای حیدری چی؟ چیزی نمینویسین ؟ گناه داره ها !
دوست گرامی
فکر می کنم در آن قضیه بیشتر از هرکسی خودتان مقصر بودید.
در مورد این مطلبی هم که نوشته اید و خواسته اید تا از خودم بیشتر مطلب بنویسم ، این از لطف شماست.
تاکنون بیشتر مطالب را خودم می نوشتم و گاهی از مطالب دیگران استفاده می کردم ولی در آینده تصمیم دارم که از مطالب دوستان دیگر بیشتر استفاده کنم.
شما هم که قلم خوبی دارید اگر مطلبی مرتبط با روش ایران نامه بفرستید، منتشر خواهم نمود.
امیدوارم اونجا بهتون خوش بگذره!
سپاس