سیزده به در
جشن ِ فرخنده باران خواهی
و بزرگترین گردهمایی سبز ایرانیان
شاهین سپنتا
در فرهنگ ایران نه تنها هیچ روزی نحس نیست، بلکه همه روزهای سال نیکو و فرخنده هستند و به خاطر همین فرخندگی، آیینهای شاد و سرور انگیزی نیز در بسیاری این روزها برپا میشود. یکی از این روزهای فرخنده نیز روز سیزدهم از فروردینماه است. در فرهنگ ایرانی، سیزدهمین روز از فروردین ماه (همانند سیزدهمین روز از همه ماههای سال) به نام ستاره «تیر» یا «تِشتَر» یا همن ستاره « شِعرای یَمانی» که در باورهای کهن ایزد اهورایی باران و ترسالی بود، نامزد شده است. بر این پایه، مردم پس از برگزاری جشنهای نوروزی، در سیزدهم فروردینماه به پاس همه دادههای اهورایی به نیایش پروردگار یکتا پرداخته و در حالی که در کوه و در و دشت گرد میآمدند، در کنار مناظر زیبای طبیعی به شادی و پایکوبی میپرداختند و با یاد ایزد باران یا همان تیر (تشتر) از خداوند خواهشِ باران یا طلب برکت و خرمی مینمودند. در «تیر یشت» می توان نمونههای آغازین از این نیایشها را بازیافت:
«...تشتر، ستاره رایومندِ فره مند را می ستاییم ... از آن پس دگر باره تشتر رایومند فره مند از دریای فراخ کرت فراز آید ... پس آن گاه مِه پدید آورنده ابر به جنبش در آید. باد نیمروزی وزیدن آغازد و مِه را به پیش ... براند. پس باد چالاک مزدا آفریده ، باران و ابر و تگرگ را به کشتزارها و خانمان های هفت کشور برساند .... تشتر ستاره رایومند فره مند را می ستاییم که به هنگام به سر رسیدن سالِ مردم ، فرمانروایان خردمند، جانوران آزادِ کوهساران و درندگان بیابان نورد، همه برخاستن اش را چشم به راهند. آن که با سرزدن خویش، کشور را سالی خوش یا سالی بد آورد. آیا سرزمین های ایرانی از سالی خوش بر خوردار خواهند شد ؟ ... »
در حقیقت، «سیزده به در» یکی از جشن های طلب باران بود که همه ساله در آستانه تابستان بزرگ و در دل بهار طبیعت برگزار می شد.
افسانه نحوست سیزده :
درباره نحسی روز سیزده، در برخی از منابع مذهبی از جمله در «مستدرک الوسائل» نوری و «زادالمعاد» مجلسی، نکاتی ذکر شده است.
برای نمونه درباره نحسی روز 13 ماه صفر در «مستدرک الوسائل» نوشته حاج میرزا حسین نوری (انتشارات موسسه آل البیت ، جلد 8 ، قم ، 1408 قمری) با استناد به روایات بسیار تاکید شده است که سیزدهم همه ماه ها به ویژه ماه صفر، نحس است.
همچنین مرتضی مطهری در سخنرانی خود با نام «خرافه سیزده» در مورد «سیزده به در»، به تاریخ 13 فروردین ماه 1349خورشیدی، بر بنیان یک فرض نادرست یعنی «نحسی 13» و بدون هرگونه ریشهیابی و تحقیق درباره نادرستی و یا درستی آن فرض، نتیجه گیری نادرست نموده و چنین اظهار نظر نموده:
«... چرا شما بگویید آقا الحمدالله ما که معذب نیستیم پس ما دیگر در هیچ روز نحسی قرار نگرفتیم. اتفاقاً ما الآن باید بفهمیم تمام روزهای ما نحس است. روز اول فروردین ما هم نحس است. بین روز اول فروردین و روز دوم فروردین و سوم و چهارم و سیزده و چهارده و پانزده نیستیم. ما از این نحسی بخوایم خارج بشیم چه باید بکنیم؟! بریم بیرون، سبزهها را برید گره بزنید از این نحسی خارج بشید؟! با سمنو پختن از نحسی خارج میشیم، با سبزهها را در روز سیزده از خونه بیرون ریختن از نحسی خارج میشیم؟! بیچاره! چرا خونه ات رو ول میکنی میری ... از خودت بیرون بیا از این رفتار زشت خودت بیرون بیا از این عادات زشتت بیرون بیا، از این افکار زشت خودت خارج شو ! از این مرضات کثیف و پلیدی که به اون گرفتار هستی، از اون ها خارج شو! تا از نحوست بیای بیرون! سیزده چه گناهی دارد، خونهات چه گناهی دارد؟ زندگی ات چه گناهی دارد؟ از سمنو چه کاری ساختهست؟! از سبزهگره زدن چهکاری ساختهست؟! به خدا ننگ این مردم است که روز سیزده را به عنوان سیزده به در میروند! من نمیدانم اینهایی که اسم تنظیم افکار و پرورش افکار روی خودشون میذارند، چرا یک کلمه هم نمیگند. بلکه برعکس ترویج میکنند، تشویق میکنند. روز ولادت خاتمالانبیاء که باید روز تعطیل باشد و مردم بیاند از تعلیمات آن بزرگوار استفاده بکنند ما روز تعطیلی نداریم! روز ولادت شاه مردان علیبنابیطالب برای ما تعطیل رسمی نیست؛ روز ولادت حسینبن علی برای ما روز تعطیل نیست؛ ولی روزی که سمبل خرافه و حماقت ماست، روز تعطیلیست. اینا از اسلام نیست، اینا ضد اسلام است...»
اما درست برعکس نظر بالا، ابوریحان بیرونی در « آثارالباقیه » ضمن نکوداشت نیاکان و یادکرد باورهای مردم درایران پیش از اسلام به نیک و فرخنده (سعد) بودن روز سیزدهم از ماه فروردین اشاره می کند.
در تایید سخن بیرونی باید گفت که اگر نزد ایرانیان «روز سیزدهم» شوم و نحس بود و از این روی مردم به گلگشت سیزده می رفتند پس چرا این مراسم تنها در فروردین ماه (بهار) صورت می گیرد و کسی سیزدهمین روز از دیگر ماه ها را به خاطر« نحسی » به بیرون از شهر یا خانه نمی رود؟ ( برخی معتقدند که در سیزدهمن روز از نخستین ماه هر فصل ایرانیان جشن هایی مشابه داشتند، اما می دانیم که آن مراسم نیز ارتباطی با نحوست روز سیزده ندارد و به ایزد تشتر مربوط می شوند).
همین موضوع نشان می دهد که ریشه جشن فرخنده «سیزده به در» پیوستگی ژرفی با فروردینماه و بهار دارد و ایرانیان با جشن خواهش باران، به پیشباز سالی پر بار و برکت می روند.
در بالا گفتیم که در باور مردم از دیرباز تاکنون باید در روز سیزدهم فروردین ماه «از خانه و شهر بیرون رفت ». اگر این باور را در کنار اعتقاد به باور متاخر « نحوست سیزده » بگذاریم، یک پرسش پیش می آید: اگر بنا بود که در باور ایرانیان روز سیزدهم نحس باشد، چرا این نحسی تنها در دایره خانه و شهر گریبان افراد را می گیرد و چرا نحسی در جنگل و دشت و دره گریبان گیر آدمیان نمیشود ؟
با این حال میتوان پذیرفت که نیاکان هوشمند ما برای حفظ آیینهای کهن خود با زیرکی توانستند به متجاوزان که با جشن ها و آیینهای ایرانی مبارزه می کردند، این گونه تفهیم نمایند که مگر نه این که شما روزهای سیزدهم از هر ماه را نحس میدانید، پس در روز سیزدهم فروردینماه، همپای ما از خانه به در آیید تا نحوست آن گریبان شما را نگیرد.
در سدههای پسین می بینیم که همین فلسفه بدلی (که به نظر می رسد امروز به آن نیازی نباشد) در برگزاری « سیزده به در » عامل مهمی برای زنده ماندن این آیین کهن نیاکان شد.
خوشبختانه هنوز هم پس از هزاران سال شاهد هستیم که در روز تیر از فروردین ماه، گردهمایی بزرگ نیایشی و زیست محیطی ایرانیان و ایرانی تباران در طبیعت سبز ایران بزرگ بر پا میشود و همگان در نخستین ماه سال و در بهار زیبا، نعمتهای الهی را با زبان گفتار و کردار پاس مینهند و سالی سرشار از آبادانی و خرمی از درگاه اهورای ایران خواهش می کنند.
« سیزده به در » جشنی خانوادگی است :
چندی پیش، یک پژوهشگر که سنت دیرپا و زیبای گذاشتن « ماهی سرخ » بر سر سفره هفت سین را «شیوه رایج سوداگران تهرانی» خوانده و نوشته بود: « ... وظیفه پژوهشگران و رسانهها است که در شرح و گزارش آیینهای ملی، تنها به شیوه رایج در تهران، بسنده نکنند و آن را گونه اصیل و باستانی هر آیینی ندانند... » و یا در نوشتار دیگری درباره «حاجی فیروز» خواندن ترانه «ارباب من» را نیز مختص «تهران» دانسته بودند و نوشته بود: «...در جای دیگری به گونه اصیل شنیده نشده و پیداست که سنتی دیرپا نیست که نخواندن آن بیتوجهی به باورها دانسته شود ...» و در ادامه نتیجه گرفته بود: « ... شهرت زیاد حاجی فیروز با ویژگیهای خاص و معروف آن در تهران و شهرهای بزرگ نتیجه کاربرد زیاد آن در تلویزیون و رسانهها بوده و پژوهشهای مردمی، نمونههای سنتیِ فراگیر آن را تأیید نکرده است... ». این بار در یک رویکرد واژگون، به استناد سه منبع مکتوب متعلق به دوران قاجار که یکی از آن ها را همسر وزیر مختار دولت انگلیس نوشته و دیگری را پزشک اتریشی ناصرالدین شاه مرقوم فرموده و همچنین الصاق نامطمئن چند باور مردم شناختی، جای تردیدی برای او باقی نمانده و نوشته: « ... شواهد مردمنگاری و منابع مکتوب در یکی- دو سده پیشین، جای تردید در آن باقی نمیگذارد...» و با « قطعیت » که معمولا در هیچ کار علمی جایگاهی ندارد، چنین نتیجه گرفته که « سیزده بدر جشنی زنانه » است و این برداشت را به همه جایها و همه زمانها تعمیم داده است. البته در اینجا بد نیست که یادآوری کنیم که هر سه منبع یاد شده، در همان شهر «تهران» نوشته شده و به قول او قدمت آن ها از «یکی- دو سده» بیشتر نیست. در ضمن یادآوری می کنم که میزان شناخت و درستیِ برداشت نویسندگان یاد شده از فلسفه آیینهای ایرانی نیز محل تردید است.
با این همه، میدانیم که در همه آیینهای نوروزی ایرانی، از نشستن سر سفره هفت سین و آتش افروزی جشن چهارشنبه سوری، تا دید و بازدید نوروزی و خانه تکانی و سیزده به در و ... «خانواده » نقش محوری دارد و معمولا زن و مرد و پیر و جوان و کودک و سالخورد در کنار هم به پاسداشت این آیینها می پردازند و راز ماندگاری این آیین ها نیز در همین است.
از سوی دیگر تصور جشنی کهن که تنها زنان را به آن راه باشد و مردان را به زراعت بفرستند، آن هم با نگرش به فرهنگ کهن ایرانی که پیوسته زنان و مردان دوشادوش هم بوده اند، تصوری بسیار سست بوده و زنانه - مردانه کردن جشن ها به شیوه همان اقوام مهاجم است .
ترکیب « سیزده به در » :
ترکیب « سیزده به در » را که از اجزاء « سیزده +به + در » تشکیل شده است از چند دیدگاه میتوان بررسی کرد :
1 – در دیدگاه نخست: می توان « به + در » از ترکیب « سیزده به در » را ، مخفف مصدر مرکب و قدیمی «بدر رفتن» یا « بیرون رفتن » معنی نمود که با این نگاه، «سیزدهبهدر» به معنی «بیرون رفتن در روز سیزدهم» می باشد. شاهد این ترکیب هم بیتی از سعدی، که می فرماید :
سودای تو از سرم به در می نرود / نقشت ز برابر نظر می نرود
2 – از دیدگاهی دیگر ( سیزده + به + در ) : پس از «به» به عنوان حرف اضافه، جزء «در» از این ترکیب، به معنای «دره و دشت» میباشد. چنان که در ترکیباتی مانند «در و دشت» یا «کبک دری» به این «در» برمی خوریم. شاهد این ترکیب بیتی از فردوسی است:
ببینی در و دشت رنگین شده / نکوتر ز صورت گر چین شده
3 – از دیدگاه سوم: «به در» در ترکیب «سیزده به در» مخخف مصدر مرکب و قدیمی «بدر کردن»، به معنای « خارج کردن » و « بیرون کردن » یا « در کردن » می باشد. شاهد این ترکیب نیز بیتی است از حافظ که می فرماید:
مباش بی می و مطرب که زیر تاق سپهر / بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
این دیدگاه سوم، بیشتر به باورهای غلط برخی دامن می زند که میپندارند روز سیزده نحس است و باید نحسی آن را « در کرد ».
به هر روی، هر یک از سه دیدگاه بالا را که بپذیریم، بر بنیان آیین نگارش نوین فارسی، بهتر است که این ترکیب را به صورت « سیزده به در » بنگاریم.
شاید یکی از دلایل این که توصیه می شود «سیزده بدر» ننویسیم، آن باشد که «به در» با واژه «بَدْر» اشتباه نشود که یک واژه مستقل عربی است و در دانش نجوم به معنای «ماه، هنگامی که به صورت دایره کامل دیده می شود» به کار می رود.
با این همه اگر در روز « سیزده به در » پای سخن گروههای مختلف مردم بنشینیم، در می یابیم که در بین گروههای مردم در نواحی مختلف، هنوز یکی از سه دیدگاه بالا در تعریف مفهوم «سیزده به در» مورد قبول است و به کار می رود.
متاسفانه هنوز هم هستند کسانی که برخی رویداد های ناخوشایند در این روز مانند تصادفات رانندگی، سرقت از منزل، آسیبهای کودکان، اختلافات خانوادگی و شغلی، زلزله و ... را که عمدتا به خاطر سهل انگاری خود افراد روی می دهد به نحسی سیزده نسبت می دهند. البته جای بسی امیدواری است که با روشنگریهای رسانه های همگانی در زمانی نه چندان دور همگان «سیزده به در» را جشنی فرخنده بدانند و دیگر سخنی از اندیشه های غیر ایرانی درمیان نباشد.
اهمیت بیرون رفتن از خانه و پناه بردن به دامان طبیعت و سپاس گزاری به درگاه پروردگار در روز تیر از ماه فروردین به حدی بود که خانه نشینی و بی اعتنایی به جلوه های زیبای طبیعت در این روز کاری ناپسند شمرده می شد و به زبان دیگر، ناسپاسی به درگاه پروردگار به شمار می رفت. از این روی، همگان یکدیگر را به نیایش پروردگار، یادمان ایزد تیر و خواهش برکت و خرمی، و گشت و گذار و بیرون رفتن از خانه در این روز فرا می خواندند؛ چنان که امروز نیز چنین است.
در "سیزده به در" با طبیعت مهربان باشیم
سنت رها کردن سبزه به آب روان، پیشکش کردن سبزه نوروزی به ایزدبانوی آب های روان (آناهیتا) است. این کار نمادین است و می توان در هر شهر یک سبزه به صورت نمادین توسط مردم تهیه و طی مراسمی در آب جاری رها شود که هم زیباتر و هم باشکوه تر است. پس نیازی نیست هزاران سبزه در جوی ها و نهرها و رودخانه ها انداخته شود و باعث آلودگی محیط زیست شود.
گذاشتن سبزه ها روی خودرو و بردن آن به جاده ها نیز باعث افزایش تصادفات رانندگی می شود. با خودرو وارد مراتع و حریم جنگل ها و مناطق حفاظت شده طبیعی نشویم.
پای درختان آتش روشن نکنیم و آتش هایی را که در محیط طبیعی روشن می کنیم، پس از ترک طبیعت حتما خاموش کنیم. یک کپسول آتش نشانی کوچک مخصوص خودرو همراه داشته باشیم.
از ریختن بازمانده غذا و دیگر زباله ها به طبیعت خودداری کنیم و زباله ها را در کیسه زباله جمع آوری و با خود به شهر بیاوریم و به رفتگر شهرداری تحویل دهیم.
از بستن تاب به شاخه درختان جوان خودداری کنیم. درختان سپیدار (کبوده) کهنسال دچار پوسیدگی تنه یا درون قرمزی می شوند که باعث شکسته شدن از محل پوسیدگی با وزش باد یا ضربه می شوند. پس زیر این درختان ننشینیم و به ساقه های این درختان تاب نبندیم.
از شکار و صید گونه های مختلف جانوری پرهیز کنیم. از چیدن گل و گیاه خوددرای کنیم.
با طبیعت مهربان باشیم تا سیزده به دری سالم و شاد داشته باشیم.
جناب شاهین سپنتا با سلام
ضمن تبریک سال نو به جنابعالی و تشکر فراوان از مطالب جنابعالی نسبت به برگزاری جشن باستانی نوروز در برخی از نقاط جهان ؛ جشن نوروز یکی از بزرگترین جشن های جهان می باشد که به علت بالا بودند فرهنگ و دانش ایرانیان در قدیم دارای قدمت چند هزار ساله می باشد و از یاد نمی بریم در دویست سال پیش گالیله را در اروپا به علت ابزار نظریه معرفش محاکمه کردند ولی ایرانیان بیش از سه هزار سال پیش می دانستن که زمین به دور خورشید می چرخید .
امیدوارم موفق باشید
درود همواره بهاری سبز و بی خزان بمانید.