اصفهان بر سر دو راهی !
شهر تاریخی اصفهان این روزها یکی از سرنوشت ساز ترین لحظات خود را می گذراند؛ لحظاتی پر بیم و امید که می تواند نوید بخش آینده ای روشن، یا چشم اندازی مبهم و تاریک باشد. در این روزها که میدان نقش جهان در بلاتکلیفی "بودن یا نبودن" در فهرست یونسکو به سر می برد، و برج جهان نما بر سر دو راهی " تعدیل" یا " تکمیل" سرگردان مانده است، و سرنوشت سی و سه پل و خیابان چهارباغ به مثبت یا منفی بودن یک نظریه کارشناسی گره خورده است هر روز شاهد سخنان ضد و نقیض مدیران شهری هستیم و گویا هیچ نهاد پاسخ گویی برای آگاهی رسانی شفاف به مردم وجود ندارد. یک روز رئیس شورای شهر با ادبیاتی پرسش برانگیز از به رسمیت نشناختن یونسکو و مخالفتش با تعدیل جهان نما با انگیزه مالی سخن به میان می آورد و همان روز رئیس سازمان میراث فرهنگی اصفهان نسبت به تعدیل قطعی جهان نما ابراز امیدواری می کند. از این دست دوگانگی ها را در دیدگاه های مدیران شهری نسبت به مسائل مطرح دیگر از گذر مترو در زیر چهارباغ تا معضل آلودگی هوا و حل مشکل ترافیک نیز می توان دید. گویا هنوز تکلیف اصفهان با خودش روشن نیست یا به سخن درست تر، مدیران شهری از تکالیف خود نسبت به شهری با پیشینه تاریخی و فرهنگی چند هزارساله همچون اصفهان با خبر نیستند.
هنوز روشن نیست که اصفهان به خاطر داشتن سرمایه های میراث طبیعی و فرهنگی کم مانندش باید به عنوان یک شهر بزرگ مقصد گردشگران در سطح جهان باقی بماند یا رفته رفته با احداث چند بزرگراه، پل و مرکز تجاری مثل خیلی دیگر از شهرک های تازه تاسیس خاورمیانه باید در جستجوی سرمایه گذار باشد تا گوشه ای از هزینه های شهر را به دوش بکشند و تغییری در چهره شهر ایجاد کنند.
بی گمان مدیران فعلی نمی توانند ادعا کنند که برنامه های در دست اجرای عمرانی اصفهان را باید گامی در راستای توسعه گردشگری و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی ارزیابی کرد چون در عمل احداث این پروژه ها به صورت جدی بقای این میراث را به خطر انداخته است و به گواهی کارشناسان مستقل، ناقوس مرگ این آثار را به صدا آورده است.
اکنون پرسش این است: آیا آن زمان فرا خواهد رسید که تدبیر و دور اندیشی مدیران متخصص و کارآمد جایگزین اظهارات سلیقه ای و مصلحت جویانه مدیران بی تدبیر شود؟ و آیا برای شهری که این روزها عنوان پرطمطراق " پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی" را یدک می کشد، برنامه چشم انداز توسعه به گونه ای ارائه خواهد شد که دست مدیران متخلف و شبکه های سوداگر را از دامان میراث معنوی و مادی اصفهان کوتاه کند، تا در یک دوره زمانی مشخص ضمن حفظ میراث فرهنگی و طبیعی به تدریج زخم های کهنه این شهر کهنسال درمان شود و با برنامه های عمرانی معقول و منطقی چشم انداز دستیابی به دروازه های توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی اصفهان در افق دید شهروندان اصفهانی پدیدار شود؟
* این یادداشت برای ستون مردمک روزنامه " زاینده رود" در تاریخ ۱5/11/88 نوشته شده بود.
تا آنجا که دوستان در میراث اصفهان برایم نوشته اند مشکل یونسکو با مسئولان اصفهان بر سر بلندی جهانما ست که معتقدند باید کوتاهتر شود تا مانع دید نقش جهان نباشد وگرنه برای ثبت در یونسکو با اشکال روبرو خواهد شد. این موضوع باید از طرف کارشناسان دلسوز دقیقا بررسی شود. بعید به نظر می رسد یونسکو این سازمانی که امریکا برایش یک شاهی پرداخت نمی کند و مخارج عمده اش را ایران تامین می کند با وجود کسانی مثل احسان نراقی در آنجا بامبولک در بیاورد. از گزارشات بسیار خوبتان سپاس.
خط آخر لطفا تصحیح می شود : با وجود کسانی دلسور مثل احسان نراقی در یونسکو، این سازمان بامبولک در بیاورد.