فروزش منتشر شد
نخستین شماره فصلنامه "فروزش"به سردبیری "علیرضا افشاری" منتشرشد. در این فصلنامه نوشتارهایی در زمینهی تاریخ و فرهنگ ایران به چشم می خورد. فروزش همچنین بخشهایی درباره یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران، ایرانگردی، ادبیات و جهان ایرانی دارد. در این شماره نوشتارهای چون " رمز مداومت تاریخی ایران" از دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، "پرونده اروند رود و پیشینه اختلاف ها در مرزهای غربی ایران" از دکتر داوود هرمیداس باوند، "حقوق ایران در دریای مازندران" از دکتر هوشنگ طالع به چشم می خورد. سردبیر در سخن نخست این شماره از فصل نامه فروزش، آرمان فروزش را " پرداختن به موضوع ایران" بیان کرده و راه دستیابی به این آرمان را چنین مشخص نموده است:" فروزش میکوشد در شناساندن ایران به آنانی که آن را درست نمیشناسند، سهمی بر دوش گیرد و در این راه بهیاری دیدگاههای گونهگونی که هر کدام بهشکلی دوستدار این تاریخ و فرهنگ هستند، آن را از زاویههایی مختلف بکاود – کاوشهایی که گاه ممکن است برای آنانی هم که شناختی از این تاریخ و فرهنگ دارند، تازگی داشته و دارای آموزههایی باشد."
اگر چه به نظرمی رسد که روش فروزش، روشی سیاسی نیست اما نکته قابل توجه در سخن سردبیر که با سیاستی خاص بیان شده، بازگو نمودن جمله ای است که این روزها به یک کلیشه نخ نما در سخنان مدیران دولتی تبدیل شده است؛ یعنی همان کسانی که در مدیریت یک کشور هفتاد میلیونی ناتوانند اما سخن از مدیریت جهان،بر زبان می رانند. این جمله چنین است:" بسیاری از اندیشمندان و مردمان ستمدیده گیتی، نگاهی مثبت به وضع کنونی ایران دارند، ..."
گویا این سخن سردبیر برای خوش آمد آنانی نوشته شده است که اختیار رسانه های گروهی و مطبوعات را در دست دارند تا مبادا از سوی آنان گزندی به فروزش نوپا وارد آید، اما بازخوانی آن یاد آور تعریف و تمجیدهایی است که سردمداران رژیم های ونزوئلا و بولیوی و بورکینافاسو به امید برخوردار شدن از کیسه این ملت، از وضع کنونی ایران به عمل می آورند. به هر روی سردبیر در ادامه نوشته است: "ولی از آن سو تبلیغاتی مؤثر در رسانههای برتر جهان هم هست که با انگیزههایی متفاوت، تصویری باژگونه را بازمیتابانند..."
گویا سردبیر نمی داند یا وانمود می کند نمی داند که آنچه ایشان ارائه " تصویری باژگونه" یا " رویکرد دشمنانه" آنان طی این سال ها نامیده اند در حقیقت چیزی جز بارتاب سیاست های ستیزه جویانه دولت های غیر مسئول - از این سو - نبوده است.
پس ای کاش اکنون که سیاست سردبیر، سخن وی را به نگاه مثبت به اصطلاح"اندیشمندان و مردم ستم دیده گیتی از وضعیت کنونی ایران" کشانده است، برای این که یکسویه نگری نکرده باشد کمی هم از نگاه دگراندیشان و مردم ستم دیده این سرزمین سخن به میان می آمد.
درود برشما استاد فرهیخته جناب آقای دکتر سپنتای عزیز
آرزوی ما پیروزی و شادمانی شماست. سپاسگزارم
درود بر شاهین گرامی! از بازتاب خبر انتشار فروزش سپاسگزارم، هر چند به نظر میرسد روش جدیدی را در معرفی نشریه برگزیدی! نقد از همان ابتدا و بدون خواندن مجله. وارد بحث نمیشوم ولی دوست دارم تنها به یک پرسشم پاسخ دهی که به گمان من میتواند بازگوکنندهی چنین اختلافهای نظریای باشد - هر چند آرمانمان یکی است.
به نظر تو اگر «سیاستهای ستیزهجویانهی دولتهای غیرمسئول» در جمهوری اسلامی نبود این رویکرد دشمنانه و تصویر باژگونه رخ نمیداد و امثال فیلم 300 ساخته نمیشد؟
بر این باورم شاید اندکی از رویهی تضادها و دشمنیها کاسته میشد ولی همچنان با قدرت پیش میرفت مانند همهی این حدود 2500 سال. میتوانم گواههایی تاریخی بیاورم حتا از همین دورهی پهلوی که ما نه تنها سیاستهای ضدغربی نداشتیم بلکه سیاستهای دولتیمان همسو با آنان بود. اختلاف ما یک اختلاف عمیق اندیشهای است که میشود دربارهی خاستگاههایشان و شدت و ضعفشان و حتا نحوهی مقابله با آن - که من هم بهشدت منتقد سیاستهای نظام هستم - بحث کرد ولی این که به کل منکر آن شد به نظر کمی ناخردمندانه و در خدمت برخی سیاستهای انیرانی میآید.
پیروز و کامیاب باشی.