پیشینه آشنایی ایرانیان با ماهی قرمز
شاهین سپنتا
چند سال است که در آستانه نوروز برخی از افراد در ستیز با آیینهای شاد نوروزی، خواستار برپانشدن جشن چهارشنبه سوری، و برچیدن سفره هفتسین و حذف سبزه و ماهی قرمز سفره هفتسین و خرافه خواندن «سیزدهبهدر» هستند و برای دستیابی به این خواستهها از انتشار هرگونه خبر جعلی یا گزارش نادرست نیز فروگذار نمیکنند. اینان در ستیز با ماهی قرمز، یک سال احتمال بیماریزا بودن ماهی قرمز و سال دیگر جوان بودن این سنت و سال بعد وارداتی بودن آن از چین را مطرح کردند که همه این موارد از سوی پژوهشگران و صاحبنظران کاملا رد شده است. چنان که گفته شد یکی از این اظهارنظرهای اشتباه، عدم سابقه تاریخی آشنایی ایرانیان با ماهی قرمز و ورود این گونه جانوری در صد سال پیش از چین به ایران است. اما بررسیهای اخیر نشان میدهد که ایرانیان بیش از 2500 سال پیش با ماهی قرمز آشنایی داشتهاند. ماهی قرمز (/ زرماهی، طلاماهی، ماهی سرخ، ماهی طلایی، ماهی گلی، ماهی حوض) یا Gold fish با نام علمیCarassius auratus auratus گونهای ماهی از سردهٔ کپورچههاست. گرچه این کپورچههای زیبا را در زبان فارسی «ماهی قرمز» و در زبان انگلیسی «گلدفیش» یا «طلاماهی» مینامند، اما به رنگهای گوناگونی همچون طلایی، قرمز نارنجی، نقرهای، خاکستری، قهوهای و سفید و سیاه در فرمها و اندازههای متنوع پرورش داده شدهاند که بیشتر جنبه تزئینی دارند.
ماهی قرمز یا گلد فیش در رنگهای متنوع
در فلات تشنه ایران، هنرمندان آرزوی آب و تقدس آب را با نماد ماهی بر کوزهها نقش بستند، نقشی که یادآور برکت و روزی است. افزون بر این، نزد ایرانیان، آب، باد، خاک، و آتش چهار عنصر مقدس هستند و ماهی در نقش نماد آب با ایزد بانوی آبها «آناهیتا» همراه میشود و به عنوان مظهری از برکت و باروری نقشی مقدس مییابد و در جایی دیگر، دو ماهی کَر (kara) یا اَرَز (araz)نقش نگاهبان ریشههای درخت زندگی را که در درون آب ریشه دوانده است، بازی میکنند. به اینسان نقوش ماهی علاوه بر نقش تزیینی، سرور آفریدگان آبزی و نمادی از ژرف نگری و تیزبینی بوده و در جای جای ایران زمین و در دورههای مختلف بر اشیای گوناگون نقش میشوند.
آثار تاریخی به دست آمده در مرزهای پهناور ایران فرهنگی که امروز در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند، نشان میدهند که مردمان ساکن در فلات ایران هزاران سال است که با گونههای مختلف ماهی به ویژه ماهی قرمز آشنایی داشتهاند و بر خلاف تصور رایج، به احتمال زیاد این ماهیان از ایران به چین رفتهاند و در آنجا مورد بازپروری و بهگزینی قرار گرفتهاند. از میان صدها اثر تاریخی به دست آمده، در این یادداشت برخی از مهمترین نمونه های یافت شده معرفی میشوند.
تندیسک ماهی قرمز در دوره هخامنشی:
یکی از این نمونهها، تندیسک ماهی قرمز مربوط به دوران هخامنشی است. این تندیسک طلایی یکی از اشیاء «گنجینه آمودریا» است که از محوطه باستانی «تخت قباد» به دست آمده است. گنجینه آمودریا (Oxus Treasure) شامل بیش از 170 مورد از اشیاء ارزشمند متعلق به دوران هخامنشیان است که در حال حاضر در «موزه بریتانیا» و همچنین «موزه ویکتوریا و آلبرت» نگهداری میشود. اشیاء این گنجینه بیشتر طلا و نقره هستند و به سدههای پنجم تا چهارم پیش از میلاد مربوط میشوند. اشیا و سکههای طلا و نقره گنجینه آمودریا (/ رود جیحون) مهمترین دفینه آثار فلزی کشف شده از دوران هخامنشیان است که حدود سال های 1877 و 1880 میلادی نزدیک محل تخت کواد (قباد) به دست آمده است. «تخت کواد» با ویرانههایی در حدود یک کیلومتر مربع، در واقع یکی از دو قلعه نظامی مهم در ساحل شمالی آمودریا (رود بزرگی که از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و به دریای آرال میریزد) بوده که در آن زمان بخشی از شاهنشاهی پهناور هخامنشی به شمار میرفته است. به نظر میرسد که این دفینه در میانه سده چهارم پیش از میلاد دفن شده است.
گنجینه آمودریا، توسط سه تاجر اهل بخارا، از اهالی روستایی در محل خریداری شده و پس از رهایی از دست راهزنان، در «راولپندی» فروخته شد. ولی ژنرال «سر الکساندر کانینگهام» مدیر کل هیات احیاء آثار باستانی هندوستان، قسمتی از آنها را از دست سوداگران خارج نمود و به «سر اوگاستس ولاستون فرانکس» فروخت، او در سال 1897 میلادی و هنگام مرگ آنها را به موزه ملی بریتانیا اهدا کرد.
نمونه یاد شده، تندیسک ماهی قرمز یا (Gold fish) از جنس طلاست. این ماهی با 2/24 سانتیمتر طول و ۳۷۰ گرم وزن، از جنس طلا ساخته شده و فلسها و بالههای آن با ظرافت طراحی شده و به وضوح قابل مشاهده است. در دهان این ماهی یک روزنه است و درون آن به صورت یک مجرا یا لوله توخالی است که احتمالا به عنوان لوله عطر یا روغن کاربرد داشته است و احتمالا با یک چوبپنبه و یا دری متصل به یک حلقه بسته میشده است و به عنوان یک آویز زینتی مورد استفاده قرار میگرفته است. مجسمه زرین ماهی قرمز موزه بریتانیا در سال 2004 از سوی این موزه در نمایشگاهی با موضوع «نوروز و هفت سین» به نمایش گذاشته شد.
تندیسک ماهی قرمز به سبک ایلامی:
نمونه دیگر، تندیسک نقرهای به سبک ایلامی (/ عیلامی) متعلق به سالهای 600 تا 900 پیش از میلاد است که نشان میدهد ایلامیها نیز با «Gold fish» آشنایی داشتهاند. ماهی در هنر ایلامی نمادی از آب و خدای آب و گاه نشانی از نزدیکی به آب می باشد و در هر صورت ارتباطی با آب و دریا دارد. در مورد این مجسمه میتوان احتمال داد که با ائا (Ea) یکی از خدایان سومریان در بینالنهرین یا میانرودان که خدای دریاها و آبها می باشد رابطه دارد چون آب سمبل خدای ائا میباشد این سمبل متشکل از چند ردیف جریان آب موجدار است و اغلب در موجهای آب تعدادی ماهی دیده میشود. ارتباط بین ایلام و بین النهرین باعث تبلور اعتقادات بینالنهرین در هنر ایلام می باشد و بر این اساس خدای دریاها و آب ها در بین النهرین که یکی از سمبل های آن ماهی می باشد در نقش برجسته های ایلام یافت شده است.
ائا خدای میانرودان
عیلامیها یا ایلامیان یکی از اقوام ساکن در سرزمین ایران بودند که از ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران حکومت میکردند. تمدن ایلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، کردستان، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، استان کرمان، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشد.
این تندیسک نقرهای ماهی قرمز در «گالری برکات» نگهداری میشود. گالری برکات با مدیریت «فایض برکات» که شعبهای در محله «میفر» در مرکز شهر لندن و شعبه دیگری در «بورلی هیلز» در« لس آنجلس» دارد، به خانواده یهودی هنردوستی به نام «برکات» تعلق دارد که پنج نسل است به جمع آوری و داد و ستد عتیقه و آثار تاریخی اشتغال دارند و این گالری را 100 سال پیش در بیت المقدس تأسیس کردند.
چنان که گفته شد، اهمیت تندیسکهای زیبای این ماهیهای کوچک، زیر نفوذ باور به خدای بزرگ میانرودان، «ائا» میباشد که آن را خدای عقل و خرد، خدای دریاها و آبها و خدای خیر و شر دانسته اند. پگانیستها نیز ماهی را نماد الهه « مادر طبیعت» و نشانه باروری و زایش می دانستند. در دورههای بعد نیز که مسیحیت گسترش یافت، این باورهای کهن به مسیحیت منتقل شد و زمانی که هنوز صلیب به عنوان نشان مسیحی متداول نشده بود، در باور مسیحیان، ماهی نماد برکت، ایمانداری، رستگاری، و عروج عیسی بود و به عنوان نشان یک فرد مسیحی به کار می رفت و هنوز نیز متداول است.
نقش ماهی بر ظروف فلزی ساسانی:
نمونههای دیگری از نقش ماهی بر آثار تاریخی ایران را میتوان بر ظروف فلزی مربوط به دوره ساسانی دید که در آن ها ماهی یا دو ماهی به عنوان نماد زندگی در درون آب به کار نگهبانی از ریشههای درخت زندگی که در آب ریشه دوانده است، مشغول هستند. ارتباط نقش شیر و گاو نیز با فلسفه نوروز قابل توجه است.
بشقاب نقره قلمزنی با نقش دو ماهی در موزه آرمیتاژ در سن پترزبورگ
نقش ماهی بر سکههای مسی صفوی:
نمونههای دیگر، نقش ماهی روی سکههای فلوس دوران صفوی است. که به نظر این نگارنده به آیین نوروزی «طلب سلطانی» در دوره صفوی ارتباط دارد که دراویش عجم به هنگام نوروز مقابل کاخ شاه به طلب مینشستند و این کار را «طلب سلطانی» مینامیدند.
در دوران صفوی، سکه زر به نام اشرفی و سکه نقره بیستی، محمدی، شاهی و عباسی نامیده میشد و سکههای مسی، غازی نام داشت که معمولا به آنها فلوس میگفتند که همان پشیز، یا پول سیاه است. بر روی سکه های فلوس معمولاً تصاویر مختلفی از حیوانات و اشکال بروج دوازدهگانه را نقش میکردند که به نظر میرسد فلوسهایی که داری نقش ماهی یا نقش گاو بر روی ماهی هستند به احتمال زیاد برای نوروز ضرب میشدهاند و به آیین نوروزی «طلب سلطانی» نیز ارتباط داشته اند. همچنین به نظر میرسد که نقش ماهی بر روی فلوسهای ضرب شده به هنگام نوروز، به نشانه برج حوت یا برج ماهی ( آخرین برج سال) صورت میگرفته است و همچنین اشاره به این باور کهن است که جهان بر شاخ گاو است، و گاو بر پشت ماهی است و به هنگام نوروز در لحظه آغازین سال، گاو زمین را از یک شاخ به شاخ دیگر میاندازد. در زیر تصویر یکی از فلوسهای دوره صفوی را می بینید که در اردبیل ضرب شده است و نقش گاو را که بر روی ماهی ایستاده نشان میدهد:
نقش ماهی بر تبرزین دوره قاجار:
استمرار تاریخی باورهای کهنی که بر بنیان آنها ماهی نماد «آگاهی و معرفت» است را تا دوران قاجار و بر سنگ نگارههایی در خانه تاریخی حسینپناه در اصفهان متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار میتوان دید. در دو سنگ نگاره که در حیاط این خانه نقش شده است، تصویر دو درویش پرسهگرد دوده عجم را می توان دید که بر روی تبرزین هر دوی آنها نقش ماهی به عنوان نماد آگاهی و معرفت دیده میشود با این تفاوت که در سنگ نگاره سمت چپ، سر ماهی روی به بالا و در سنگ نگاره سمت راست، سر ماهی روی به پایین است. از آنجا که صوفیان، عارف کامل را به مناسبت این که در «بحر معرفت» مستغرق است، «ماهی» می نامند و غیر عارف کامل را به لفظ «جز ماهی» یاد میکنند، به نظر میرسد که نقش سمت چپ متعلق به درویشی است که در رتبه بالای خاکساری یا ماهی یا عارف کامل یا گل سپردگی قرار دارد و سنگ نگاره سمت راست مربوط به درویشی است که در مرحله پایین پیاله یا «جز ماهی» قرار دارد.
سابقه بی مهری با دیگر حیوانات:
البته بی مهری با گونههای مختلف جانوری به عنوان گنجینههای ارزشمند ژنتیکی در ایران با ماهی قرمز آغاز نشده و سابقه دارد. چنانکه امروز دیگر کمتر نامی از اسب ایرانی یا گربه ایرانی یا سگ ایرانی در میان است و مردم دیگر ملتها این جانوران ارزشمند را از خانه اصلیشان در ایران بیرون بردهاند و با پرورش، آن ها را به نام خود کرده اند.
اسب ایرانی (Persian Horse) که در منطقه کوه های زاگرس پرورش یافته بود از غرب ایران به میان رودان و سپس عربستان و دیگر کشورهای عربی برده شد و به خاطر بیتوجهی ایرانیان به نام اسب عرب معروف شد.
اسبچه ایرانی یا اسبچه کاسپیان ( (Caspian Horse که اسب کوچک کرانههای دریای مازنداران است و با پیشینهای نزدیک به سه هزار سال پیش از میلاد مسیح، نیای بسیاری از اسبان جهان است و در بسیاری از سنگ نگارههای تاریخی ایران نقش شده است، تنها نزدیک به چهار دهه است که مورد شناسایی قرار گرفته است و به خاطر بیتوجهی ایرانیان به نام قوم مهاجم خزر «اسبچه خزر» نام نهاده شده است.
گربه ایرانی یا (Persian Cat) که یکی از کهنترین و مشهورترین نژادهای مو بلند گربه است و در همه جای دنیا به نام خاستگاهاش ایران شناخته میشود در سال ۱۶۲۰ میلادی توسط «پیترو دلا واله» به ایتالیا و فرانسه و پس از آن به انگلستان برده شد و امروز در ایران مورد بی مهری قرار گرفته است و کمتر دیده میشود.
سگ ایرانی یا سگ سالوکی (SALUKI) که یکی از اصیل ترین نژادهای سگ ایرانی در جهان است به خاطر بیتوجهی ایرانیان به اهمیت سگ در دوره پس از اسلام، در دیگر کشورها پرورش داده میشود و در ایران مورد بیمهری قرار میگیرد.
و اما این بیمهری با گونههای ارزشمند جانوری که از دیرباز در ایران پروش یافته اند و از اینجا به همه جای جهان رفتهاند، همچنان ادامه دارد و امروز با ماهی قرمز که یکی از جذابیتهای آیینهای نوروزی به شمار میرود، در ستیز هستیم و چنین میکنیم.
سپاسگزاری:
از همه دوستانی که در انجام این پژوهش یاری رسان بودند به ویژه از آقایان دکتر ابوالقاسم دادور، دکتر مهران ملک، مهندس یاغش کاظمی و مهندس مهدی رازانی سپاسگزاری مینمایم.
خاستگاهان:
1- فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، دکتر محمد جعفر یاحقی، انتشارات سروش، تهران، 1369 خورشیدی.
2- فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی، خسرو قلی زاده، نشر کتاب پارسه، تهران، 1387 خورشیدی.
3-درآمدی بر اسطورهها و نمادهای ایران و هند در عهد باستان، دکتر ابوالقاسم دادور، الهام منصوری، ناشر: دانشگاه الزهرا، تهران، 1385 خورشیدی.
4- سکههای دوره صفویه، فرزانه قائینی، ناشر: پازینه، تهران، 1388 خورشیدی.
5- سمبلهای خدایان بینالنهرین از دوره اور سوم تا آشور نو و رابطه آن با سمبلهای عیلام، ابوالقاسم دادور، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، 1379خورشیدی.
6- تاریخچه تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران از آغاز سده سیزدهم هجری قمری تا امروز، یحیی. ذکاء. مجله هنر و مردم دوره 3-4، شماره 31 ، اردیبهشت ماه 1344 خورشیدی.
7- نوروز جشن نوزایی آفرینش، علی بلوکباشی، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، 1380 خورشیدی.
8- نقش ماهی بر سفالینههای پیش از تاریخ ایران، دکتر مهران ملک، فصلنامه تخصصی سفال و سرامیک، شماره 1.
10- تاریخ ایران باستان به روایت موزه بریتانیا، جان کورتیس، ترجمه آذر بصیر، ناشر: امیرکبیر، ۱۳۸۵ خورشیدی.
با درود و عرض ادب
به دکتر سپنتا
نوشتار بسیار ارزنده و درخوری بود که شبهات تاریخی موجود را تا حدودی برطرف نمود. اما مسئلهی دیگری که همچنان برخی از مردم را مردد میسازد، بیماریزا بودن "ماهی قرمز" است. از دیدگاه شما این امر تا چه حد میتواند درست باشد؟ ضمن اینکه به تازگی دکتر حسین جعفری، دامپزشک در این باره به اظهار نظر پرداخته و بر جدی نبودن خطرات احتمالی نگهداری از ماهی قرمز تأکید نموده است.
از اینجا ملاحظه نمایید:
http://www.hamshahrionline.ir/news-130340.aspx
با سپاس
درود
خبر را خواندم. حتی همین قدر هم که دکتر جعفری گفته اند خطر جدی ندارد. چون اگر میزان آلودگی قارچی به حدی باشد که به فرض با عوض کردن آب تنگ موجب آلوده شدن و بیمار شدن انسان بشود، مطمئن باشید قبل از آن ماهی از بیماری قارچی مرده است و اصلا نیازی به عوض کردن آب تنگ نیست.
از سوی دیگر، بسیاری از هشدارهایی که معمولا در آستانه نوروز در مورد خطر بیماریزا بودن ماهی های قرمز توسط رسانه های غیر مسئول و افراد غیرکارشناس منتشر می شود پایه و بنیاد کارشناسی و علمی ندارد. برای نمونه، گفته می شود که در اثر تماس با ماهی قرمز احتمال ابتلا به بیماری هایی همچون « پسوریازیس» و «سالمونلا» و « سل پوستی» وجود دارد. این در حالی است که بیماری «پسوریازیس » توسط ماهی به انسان سرایت پیدا نمی کند و یک بیماری «خود ایمنی» است که به صورت ژنتیکی انتقال می یابد و حتا از انسانی به انسان دیگر نیز به صورت افقی قابل انتقال نیست. همچنین تاکنون گزارشی از آلوده شدن به مایکوباکتریوم ها با منشاء ماهی قرمز سفره هفت سین و ابتلا به «سل پوستی» ثبت نشده است. در ضمن جامعه دامپزشکان ایران نیز بارها در بیانیه های خود تاکید کرده است که ماهیان قرمز ناقل باکتری سالمونلا نیستند. این متخصصان تاکید کرده اند : «اگر چه انتقال باکتری سالمونلا به عنوان یک بیماری مشترک میان انسان و حیوان از طریق منابع آبی آلوده تحت شرایط خاصی وجود دارد، اما احتمال انتقال آن از طریق ماهی غیر محتمل است».
با این همه به منظور رعایت بیشتر حقوق ماهیهای قرمز پیشنهاد می شود: افرادی که از آگاهی لازم و لوازم مناسب جهت نگهداری ماهی قرمز برخوردار نیستند از این کار صرف نظر کنند یا بر آگاهی خود درباره اصول اولیه نگهداری از این موجود زیبا بیافزایند.
از توضیحات روشنگرانهی شما سپاسگزارم. نوروز را هم پیشاپیش شادباش عرض میکنم و سال نو خوبی را برایتان آرزومندم.
درود و سپاس.
البته هر چند مخالفت با ماهی قرمز و سبزه سابقهای چند ساله و جدید دارد ولی ستیز با چهارشنبهسوری و سیزدهبهدر سابقهای چند دههای و قدیمی دارد!
درود
علیرضای عزیز
بله همینطور است که شما می فرمایید.
چند دهه پیش، از چهارشنبه سوری شروع کردند و گفتند این سنت احمق ها بوده است و اسمش را گذاشتند چارشنبه آخر سال و بعد گفتند که سیزده به در خرافه است چون سیزده نحس نیست و چون دیدند از پس مردم بر نمی آیند اسمش را گذاشتند انس با طبیعت و بعد گفتند سبزه انداختن اصراف در عدس و گندم است و بعد گفتند ماهی قرمز بیماری دارد و خطرناک است و همزمان گفتند تعطیلات نوروز را کم کنید چون در ایران تعطیلات زیاد داریم و بعد گفتند عید اصلی ما عید غدیر است نه عید نوروز و این داستان همچنان ادامه دارد...
ba dorood.
aya ma metavanim az mataleb shoma dar majely kourosh estefade namaim?
lotfan pasokh khod ra e mail namaid
pirooz bashid.
درود
تحقیق ها و مطالب شما همیشه با تیزبینی نوشته می شوند.از اینکه شبانه روز در راستای حفظ و گسترش فرهنگ ایران در تلاشید سپاس فراوان دارم.پاینده باشید
درو بر شما
خانم بختیاری از مهر شما سپاسگزارم
نوزوزتان شاد و فرخنده باد
نوروز را به دکتر سپنتا و اصفهانی های خونگرم شاد باش می گویم. دلیل ماندگاری نوروز در تبلیغات دشمنان شادی در تمامی دوره های تاریخی بوده است. نوروز با دشمنی دشمنان جان گرفته و با عشق عاشقان به راه خود ادامه داده است. کهن دیارا/ دیار یارا.......
درود
آقای دکتر دهقانی گرامی
من نیز نورورز را به شما و همه ایرانیان شاد باش می گویم
درود بر شما
استفاده کردیم
با درود و سپاس به شما استاد گرامی
وهمچنین شادباش برای سال نو
مطلب تحقیقی شما را در باره شناخت ایرانیان از ماهی (قرمز؟) خواندم . اما ارتباط آن را با ماهی قرمز بر سفره هفت سین نفهمیدم .
درود
خواننده گرامی
اگر دقت کرده باشید آن تندیسک های تاریخی که تصاویر آن را برایتان گذاشته ام، تندیسک یا مجسمه های کوچک ماهی قرمز یا به عبارت دیگر گلد فیش هستند. امیدوار موضوع برایتان روشن شده باشد.
درود دوستِ ارجمند
مقاله ی ارزشمند شما را خواندم. به نکات بدیعی اشاره کرده اید که البته می تواند پرداختِ بیشتری یافته و کامل تر شود. سپاسگزارم.
درود بر شما دوست گرامی
خواهشمندم اگر برای بهتر شدن مطلب نکاتی به ذهنتان می رسد حتما من را نیز برخوردار فرمایید تا در ویرایش های بعدی استفاده کنم.
شاد باشید
منم این مطلب رو خوندم که به نظر کاری عالی می رسه اما به نظر من این مطلب نشوندهنده اینه که ایرانی ها با ماهی آشنا هستند نه ماهی قرمز چون تقریباً تمام تصاویر ماهی ها هرجور ماهی می تونن باشن، به علاوه بازهم شناختن ماهی قرمز دلیلی برای سر سفره بودن اون نیست و بعید می دونم ایرانی ها که اینقدر به طبیعت احترام می ذاشتن حاضر بوده باشن ماهی ها رو توی یه محیط کوچیک حبس کنن تا سفرشونو قشنگ کنند.
درود
نه دوست عزیزم هر جور ماهی نیستند. هر ماهی یک سری خصوصیات ریخت شناسی دارد.
ویژگیهای ریخت شناسی این ماهی ها دقیقا با کپورچهها بخصوص ماهی قرمز همخوانی دارد. این موضوع را کارشناسان موزه بریتانیا نیز تائید کرده اند.
پیشنهاد می کنم سری به کتاب های جانورشناسی بخصوص ماهی شناسی بزنید.
به نظرم مقاله را با دقت نخواندید چون متاسفانه نتایج دلخواه خودتان را از آن برداشت کرده اید نه آنچه دقیقا در مطلب توضیح داده شده است.
به نظرم با یک ذهنیت قبلی و پیش داوری مطلب را خواندید و این موجب نتیجه گیری اشتباه شما شده است.
موفق باشید
از شما به خاطر این مقاله ارزنده سپاسگزارم. خوندنش خیلی به من کمک کرد. خود من باور کرده بودم که ماهی قرمز از دوره پس از سامورایی های ژاپن تو دنیا پخش شده.
امروز جایی خوندم که اوایل انقلاب «خ. » برای ویران کردن تخت جمشید عازم شده بوده که مردم جلوشو گرفتند. الان هم که پاسارگادو کردن زیر آب... خدایا! آدم چی میتونه بگه! وقتی به این چیزا فکر میکنم احساس خفگی بهم دست میده. قبلا ناراحت بودم که اروپایی ها آثار باستانی ما رو بردن. اما تازگی ها میگم اگر اونها نمیبردن تو موزه بذارن بعید نبود همه اش رو اینها نابود کنن
درود
دوست عزیز البته پاسارگاد زیر آب نرفت....
درود بر شما
سد سیوند...سال ۸۶ آبگیری شد...من تصاویرشو دیدم خیلی اعصابم به هم ریخت
درود. سد سیوند آبگیری شد . ولی پاسارگاد زیر آب نرفته . شاید منظورتون تنگه بلاغی باشه ...
درودی دوباره
تصویرهایی که نشان میده آرامگاه کوروش رو آب در بر گرفته تصاویر جعلی هستند؟
بله عزیزم، فتوشاپ است
بادرود و شادباش ویژه نو روزی،درباره ماهی قرمز و کلا گزاردن این نماد بر سر سفره دو نکته را بایسته دیدم و برای شما می نویسم،یکی اینکه نقش و جایگاه ماهی بجز اینکه در متون و تندیسهای تاریخی موجود می باشد در استان خوزستان هم میهنان بسیار خوبی بنام صابین مندایی داریم که هنوز که هنوز است از فرتور(تصویر)ماهی بر روی طلا و نقره کار میکنند که در کشور منداییها استادان این فن بشمار می آیند و خود من انگشتر نقره ای از ایشان خرید کرده ام و عکس دو ماهی در دو سوی آن جا گرفته، و اینکه چون نمی شود ماهی های بزرگ و رودخانه ای را در سفره هفت سین جای داد از ماهی قرمز خوشگل استفاده میشود،دیگر نکته اینست که اینکار بد که نیست بسیار خوب است خانواده ما پس از پایان جشن نوروزی و در روز طبیعت(سیزده به در)ماهی کوچولوها را به همراه خود برده و در دریاچه مصنوعی که شرکت فولاد خوزستان ساخته رها میکنیم تا به زندگی خود ادامه دهند و یا در رودخانه ها رهایشان میکنیم،این خود میتواند فرهنگ خوب و آموزشی نیز برای کوکان باشد که از این ماهی ها مراقبت ودر پایان آنها را به رود و دریاچه باز گردانند
درود و سپاس. شاد باشید
درباره ماهی قرمز نکته دیگر این است که ،خود ماهی قرمز بسیار حساس است و اگر آب آن دچار آلودگی و یا بیماری بشود سریعا روی پوست و دم آن نمایان میشود وبا چشم براحتی میتوان دید، دیگر اینکه با آلودگیهای کنونی که برایمان تحفه آورده اند،مانند بنزینهای بی کیفیت بسیار خطرناک،ریزگردها،آلودگیهای محیط زیست ومنابع آبی کشور،ریختن فاضلابها درون رودخانه ها ،بالا زدن اگو(فاضلاب)وسط خیابنها(چند سالیست که در خیابان خودمان همین مشکل را داریم ،فاضلاب بالا میزند در خیابان جاری میشود بوسیله رفت امد ماشینها ،رفته گران،عابر پیاده ها به هوا بر خواسته و در حلق مردم جای میگیرد با توجه به اینکه چندین دبستان و مدرسه در خیابان ما وجود دارد که روزانه چند سد دانش آموز رفت و آمد میکنند،پس از سدبار تماس و التماس می آیند فاضلاب را با ماشین فاضلاب میکشند اما پس از چند روز همان آش و همان کاسه)آیا اینها خطرناکتر از ماهی قرمز کوچولوی سر سفره هفت سین نیستند؟!