مسجد جامع عتیق اصفهان در فهرست میراث جهانی ثبت شد
مسجد جامع اصفهان در سی و ششمین اجلاس جهانی یونسکو که در شهر سن پترزبورگ روسیه برگزار شد، در فهرست میراث جهانی ثبت شد. مسجد جامع عتیق اصفهان که یکی از مهمترین آثار معماری ایرانی به شمار میرود گنجینهای از هنرهای معماری ایرانی دورههای مختلف تاریخی از دیلمیان، سلجوقیان، آق قویونلوها، و ایلخانی تا صفوی، و قاجاری را دربرمی گیرد. به سخن دیگر مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی بهویژه خلق طرح مسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ میتوان بسیاری از سبکهای تاریخ معماری ایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود. این مسجد همچنین دارای ارزشهای سازهای و ساختاری، تزئینی و اسنادی بسیار است که از دید کارشناسان یونسکو دور نماند و کمک کرد تا مسجد جامع به جایگاهی که شایسته آن بود دست یابد. ثبت این مسجد یگانه در فهرست میراث جهانی فرصتی درخشان در اختیار ایران و اصفهان قرار میدهد تا همراه با مردم ایران و به ویژه شهر اصفهان، همه دوستداران میراث فرهنگی از سراسر حهان نسبت به حفظ، مرمت و مراقبت این اثر و معرفی ارزشهای آن به گردشگران همگام شوند. اکنون، ضمن تبریک این خبر خوش به همه دوستداران میراث فرهنگی، شایسته است یادی داشته باشیم از همه اعضای پایگاه ثبت جهانی مسجد جامع، که امروز نتیچه تلاشهای شبانه روزی آنها به ثمر نسشت اما به خاطر کجسلیقگی و بی مهری مدیریت فعلی میراث فرهنگی اصفهان، جای آنها امروز در این پایگاه خالی است. برای آشنایی بیشتر با مسجد جامع عتیق و ارزشهای معماری آن و روند شکلگیری پرونده ثبت آن، نوشتاری از دو کارشناس برجسته شهرمان که سهم مهمی در مطالعات و تشکیل پرونده، و ساماندهی مسجد برای ثبت داشتند، در ادامه تقدیم میشود:
معرفی مسجد جامع اصفهان و ارزشهای برجسته جهانی آن
در راستای آماده سازی پرونده نامزدی آن در فهرست آثار جهانی
دکتر عبدالله جبل عاملی* و مهندس لیلا پهلوان زاده**
« مسجد جامع اصفهان، با عظمت خاموش، جدی و اسرارآمیزش
یکی از زیباترین آثار معماری جهان است.»
( پروفسور آرتور اپهام پوپ)
مقدمه :
از زمره اقدامات مهم صورت پذیرفته توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان در دو سال گذشته می توان از انجام پروژه هایی بسیار مهم همچون ثبت جهانی باغ چهلستون و باغ فین کاشان ، کاوش های گسترده در تپه اشرف، ارسال پرونده نامزدی مسجد جامع جهت ثبت در فهرست میراث جهانی و ... اشاره نمود که در این نوشتار برآنیم به شرح چگونگی انجام یکی از آن ها یعنی مسجد جامع اصفهان بپردازیم.
البته لازم به ذکر است به دلیل آشنایی هرچه بیشتر خوانندگان با اهمیت و عظمت این بنای تاریخی ، پیش از ورود به مبحث ثبت جهانی به طور خلاصه به توضیحاتی در خصوص این بنا خواهیم پرداخت:
چگونگی شکل گیری شهر و مسجد جامع اصفهان :
مقدمه :
از آنجایی که تولد مسجد جامع اصفهان از قرن دوم هجری و رشد و تغییرات متوالی آن همواره با شکلگیری هستۀ اوّلیه شهر اسلامی اصفهان و توسعۀ فیزیکی آن در رابطه با تحولات اجتماعی بوده است، لازم به نظر میرسد در ابتدا مقدمهای در معرفی شهر اصفهان که بزرگترین مسجد جامع ایران در آن قرار گرفته بیان شود. اصفهان امروزه به شهری اطلاق میشود که در تاریخ معماری و شهرسازی از زمره مهمترین شهرهای اسلامی محسوب میگردد. در دوران قبل از اسلام شهر وسیعی به نام اصفهان در منطقه وجود نداشته است. بنابر شواهد و اسناد تاریخی «سپاهان» مجموعهای از روستاهای کوچک و بزرگ بوده که به دلیل آب پربرکت زایندهرود و زمینهای حاصلخیز اطراف رودخانه، انگیزۀ ایجاد مراکز اقامتی و زیستگاهی وجود داشته است. یکی از این مراکز به نام «یاوان» روستایی در مرکز آن مجموعه بوده که مسجد جامع اولیه در کنار آن ساخته شده است. از دیر زمان جهت بهرهبرداری از آب زایندهرود با ایجاد مادیهایی از بالادست رودخانه آب را در سطح وسیعی قابل بهرهبرداری مینمودهاند و جالب آنکه یکی از این جریانهای آب از محلی میگذشته که مسجد جامع اوّلیه بر روی آن قسمت ساخته شده و تا مدتها در داخل حیاط مسجد این نهر آب قابل استفاده بوده است. هماکنون نیز بخشی از کفسازی حیاط مسجد بر روی این نهر اجرا شده است. شاخص تولد شهر اصفهان اسلامی با ظهور دین اسلام در ایران همراه بوده است، فرهنگ اسلامی و تأثیرات سنتهای دیرین الهامبخش معماری ایران گردیده و مردم اصفهان نیز به تأسی از آن، خالق آثار معماری گرانبهایی شدهاند. در اواسط قرن دوّم هجری (قرن هشتم میلادی) مسجدی در اصفهان احداث میگردد که مورخین از آن یاد نمودهاند. این بنای اوّلیه مسجد کمتر از یک قرن بعد از ساختن آن تخریب شده و در جای آن مسجد دیگری با ابعاد وسیعتر ساخته میشود، ولی آثار مسجد اوّلیه در زیر سطح مسجد فعلی مدفون شده و در کاوشهای باستانشناسی که در محل مسجد انجام گرفته قسمتهایی از دیوار قبله و تزیینات گچبری محراب آن بهدست آمده است. در نیمه اوّل قرن سوم (قرن نهم میلادی) اتفاق دیگری در شهر اصفهان بهوقوع میپیوندد و آن این بوده است که با توسعۀ شهر و ازدیاد جمعیت، مسجد قبلی گنجایش کافی نداشته است و به همین جهت با اهدای کمکهای مالی و جمعآوری اعانات، خانههای اطراف را خریداری نموده و مسجد بزرگتر و وسیعتری را به سبک شبستانی احداث مینمایند. شهر اصفهان در قرن چهارم هجری (قرن دهم میلادی) مرکز حکومت آلبویه از حکمرانان ملی قرار گرفت. آنان به احیای بعضی از آداب و سنن گذشتگان پرداختند و به عمران و آبادی شهر توجه خاصی داشتند . هنرمندان و معماران خوشذوق و دانشمندان نامی در این شهر تربیت شدند. برگرداگرد شهر حصار دفاعی ایجاد نمودند و در داخل شهر بناها و عمارات زیبا بهوجود آوردند. از جمله الحاقات جدید، در مسجد جامع باقیمانده از قرن سوم و ایجاد مسجد جامع جدید بهنام مسجد جورجیر بود که فقط سردرِ آن مسجد باقیمانده است. از اواسط قرن پنجم هجری (قرن یازده میلادی) ترکان سلجوقی ایران را تسخیر نموده و مرکز حکومت خود را در اصفهان مستقر ساختند. نظامالملک وزیر سیاستمدار و دانشمند ملکشاه سلجوقی آثار عظیم و جاودانهای در اصفهان بهوجود آورد، از جمله تغییرات بنیادی در فضاهای مسجد جامع قبلی با ایجاد گنبدهای وسیع و ایوانهای رفیع و مزین بود، آنچنان که هنوز هم بعد از حدود هزار سال از آن دوره هیأت اصلی مسجد جامع بازتابی است از تغییرات دوره سلجوقی.
قرن هفتم و هشتم (سیزدهم و چهاردهم میلادی) دورة استیلای ایلخانان مغول در ایران است و از آن دوره آثار هنری قابل ملاحظهای در سراسر ایران ایجاد شده بود و در شهر اصفهان نمونههایی مانند محراب معروف به اولجایتو (مورخ 710 هجری) در مسجد جامع اصفهان و منارههای زیبا و بناهای موزون باقیمانده است.
قرن هشتم و نیمۀ اول قرن نهم (پانزدهم میلادی) دورۀ حکومت تیمور و جانشینان او در ایران بوده است. آغاز دورۀ تیمور در اصفهان با قتل و غارت همراه بود، ولی پس از نیم قرن جانشینان تیمور به امور آبادانی و عمران کشور پرداختند، آنچنان که در اصفهان مبادرت به ساختن قصرهای متعدد نموده و در مسجد جامع نیز الحاقات جدید اعمال نمودهاند. قرن دهم هجری (شانزدهم میلادی) تا قرن دوازدهم دورۀ حکومت صفویان است در آغاز قرن یازدهم هجری (هفدهم میلادی) شاه عباس اصفهان را به پایتختی برگزید و در مدت زمانی نه چندان طولانی شهر را به اعتبار و شهرت جهانی رسانید. در این مدت علاوه بر گسترش شهر و ایجاد محلات جدید و احداث خیابانها، میدانها و ساختمانها و کاخها و گردشگاهها ـ که همۀ جهانگردان خارجی که در آن زمان از اصفهان بازدید نمودهاند در ذکر زیباییهای بینظیر آن کتابها نوشتهاند ـ در مسجد جامع اصفهان نیز اقدامات و تغییرات قابل ملاحظهای بهوجود آوردهاند. از نیمۀ قرن دوازدهم هجری (هجدهم میلادی) پس از فروپاشی حکومت صفویان و روی کار آمدن سلسلۀ قاجار تا ظهور تحولات صنعتی از اهمیت شهر اصفهان به تدریج کاسته شد و بیشتر آثار و بناهای دورۀ صفوی بهعلت انتقال پایتخت به تهران متروکه و به تدریج تخریب گردید. ولی مسجد جامع اصفهان بهعنوان مرکز عمدۀ برگزاری مراسم مذهبی و تجمع روزمرۀ اقشار مختلف مردم، همواره توسط مردم مورد مراقبت و مواظبت قرار داشته و هر نسل سعی نموده تا این مجموعۀ گرانبهای مذهبی ـ فرهنگی را حفظ نموده و به آیندگان تحویل دهد.
دورههای مختلف توسعه مسجد:
1ـ دورۀ اول ( بنای اولیه یا احداث مسجد ( قرن دوم هجری – قرن هشتم میلادی)) :
مسجد جامع اصفهان در محل فعلی آن در سال 156 هجری (772 میلادی) با وسعتی متناسب با جمعیت شهر و نیاز آن منتهیالیه شمال غربی میدان مرکزی شهر بنا گردید. این مرحله از مسجد بعداً تخریب میگردد و که نشانههایآن در حفاریهای باستانشناسی بهدست آمده است.
2ـ دورۀ دوم( نوسازی و توسعه مسجد جدید ( قرن سوم هجری – قرن نهم میلادی)):
گسترش شهر اصفهان در قرن سوّم هجری (نهم میلادی) مسجد وسیعتری را میطلبید. بدین ترتیب در سال 226 هـ (840 میلادی) در زمان خلافتالمعتصم عباسی، مسجد جامع شهر به دومین مرحلۀ تحول اساسی خود پا میگذارد. مسجد اولیه که دارای ابعاد محدودی بوده تخریب شده و بر روی آن مسجدی عظیم با وسعت چندین برابر مسجد اولیه (حدود یک هکتار) پس از اصلاح جهت قبله بر پا میشود. معماری مسجد به شیوۀ معماری متداول و همزمان در سایر شهرهای اسلامی خصوصاً مسجدالمتوکل در سامره بوده است. به این ترتیب که صحن مرکزی وسیع با شبستانهای ستوندار در اطراف آن با پوشش چوبی احداث میگردد. فضاهای سرپوشیدۀ اطراف حیاط که به آن سبک شبستانی اطلاق میگردد، در جبهۀ جنوبی به طرف قبله دارای شش دهانه و در شمال چهار دهانه و در شرق و غرب دو دهانه بوده است. دیوار خشتی قطور و مرتفعی مسجد را احاطه میکرده و نمای خارجی آن بهصورت جرز و دهانه با اندود کاهگل متمایل به رنگ قرمز تزیین شده بوده است. بخشهایی از این دیوار در چند نقطه از مسجد فعلی باقیمانده و قابل شناسایی است.
3ـ دورۀ سوم ( الحاقات دوره آل بویه ( قرن چهارم هجری – قرن دهم میلادی)):
توسعۀ مسجد در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) با روی کار آمدن آلبویه یا دیلمیان سلسههای ایرانی منطقۀ شمال کشور همراه بوده است. این حکومت اصفهان را بهعنوان یکی از مراکز عمدۀ فرمانروایی خود انتخاب میکند و عملاً مسجد جامع دور از این تحولات باقی نمیماند. در این مرحله، علاوه بر ایجاد یک مسجد جدید بهنام جورجیر که فقط سردرِ زیبای آن (در شمال مسجد حکیم) باقیمانده، در وضعیت موجود مسجد جامع نیز دخالتهایی انجام میگیرد. با اجرای یک دهانه در اطراف حیاط موجود بر سطح فضای سرپوشیده قبلی افزوده میشود و در اجرای آن ضمن محترم شمردن هماهنگی و ارتفاع دهانههای موجود، ساختمان الحاقی را با ستونهای ترکیبی با نوعی آجر پخته و نقوش هندسی احداث میکنند، بهطوری که نمای زیبایی در داخل مسجد بهوجود میآید. گرچه این اقدام در مراحل بعدی با جرزهای جدید پوشیده میشود، ولی آنچه در پیگردیها و مطالعات فیزیکی مسجد بهدست آمده حاکی از آن است که ستونهای آلبویه در مسجد جامع سیمایی بسیار زیبا و موزون داشته است.
4ـ دورۀ چهارم( اقدامات دوره سلجوقی (دوره اول) ( قرن پنجم و ششم هجری – قرن یازدهم و دوازدهم میلادی)):
مسجد جامع اصفهان بزرگترین تغییر را از نظر تظاهر کالبد داخلی و خارجی در قرن پنجم و ششم هجری (11 و 12 میلادی) در زمان سلجوقیان به خود دیده است. مهمترین تحول در معماری دورة اسلامی ایران در این مرحلۀ تاریخی بهوجود آمده است. تغییر طرح فضاهای ستوندار شبستانی به مساجد چهار ایوانی (که در ابتدا ویژۀ بناهای ایرانزمین بوده) در دورۀ سلجوقیان از مسجد جامع اصفهان آغاز شده است. با ساختن گنبد نظامالملک در جنوب و گنبد تاجالملک در شمال مسجد و ایجاد چهار ایوان بر روی محورهای اصلی صحن مسجد، معماری قبلی آن از حالت مسجد شبستانی ساده خارج شده و به سبک چهار ایوانی تبدیل میگردد. از این پس مساجد چهار ایوانی یکی از خصوصیات بارز معماری مسجدسازی در ایران میگردد. اصفهان در فاصله قرن هفتم هجری تا اوایل قرن دوازدهم هجری یعنی تا افول سلسله صفوی دچار نوسانات شدید اجتماعیـ فرهنگی سیاسی میگردد و عملاً تغییراتی در مسجد جامع اصفهان بهوجود میآید که عمدتاً در تغییر جنس و رنگ سطوح داخلی و نماهای اطراف مسجد جامع تظاهر مینماید، ولی خصلت چهار ایوانی و شکوه عناصر بر افراشته دورۀ سلجوقی همواره تعلق آن را به آن زمان تثبیت نموده است.
5ـ دورۀ پنجم( اقدامات دوره سلجوقی (دوره دوم) ( قرن پنجم و ششم هجری – قرن یازدهم و دوازدهم میلادی)):
1ـ احداث گنبد خانه ی نظامالملک واقع در جبهۀ جنوبی مسجد بهصورت منفرد و آزاد در سه جبهۀ شمالی و شرقی و غربی در حدود سال 473 هجری قمری/ 1080 م) .
بهصورتی که فضاهای سرپوشیده طرفین از ساختمان مسجد جدا بوده و فضای خارجی گنبد در سه جبهۀ شمالی و شرقی و غربی کاملاً آزاد بوده است.
2ـ احداث گنبد تاجالملک در جبهۀ شمالی مسجد و دقیقاً بر روی محور گنبد جنوبی با فاصلهای از دیوار شمالی و در آن زمان خارج از محوطۀ مسجد . گنبد تاجالملک مسلماً بهصورت یک ساختمان جدا و مستقل احداث نشده، بلکه عضوی از مجموعه بناهای گستردۀ حکومتی بوده که در جهات جنوب و غرب به آن متصل بودهاند، ولی نماهای جنوبی و شرقی آن از ابتدا آزاده بوده است.
3ـ احداث ایوان شمالی یا صفۀ درویش، بر روی محور طولی مسجد .
4ـ احداث ایوان جنوبی یا صفۀ صاحب برای ایجاد ارتباط حیاط مسجد با گنبد نظامالملک و به عنوان یک سردر با عظمت در جلوی گنبد جهت ورود به فضای گنبدخانه .
5ـاحداث ایوان شرقی یا ایوان شاگرد در وسط ضلع شرقی حیاط مسجد .
6ـ احداث ایوان غربی یا ایوان استاد در ضلع غربی حیاط مسجد بر روی محور عرضی .
7ـ احداث کتابخانۀ دورۀ سلجوقی، در گوشه جنوب شرقی مسجد بهصورت شبستانی ستوندار .
6ـ دورۀ ششم( اقدامات دوره ایلخانی ( قرن هشتم هجری – قرن چهاردهم میلادی)):
محراب معروف اولجایتو داخل فضایی در جبهۀ غربی حیاط مسجد، بر روی دیوار شمالی ایوان غربی ساخته شده است. فضای مقابل این محراب در ابتدا بهصورت شبستانی با ستونهای مسجد قرن سوم و ردیف لبۀ حیاط با ستونهای دورۀ دیلمی بوده است ولی در فاصلۀ کمتر از نیم قرن فضای ستوندار جلوی محراب تخریب شده و اقدام به ایجاد یک فضای وسیع یکدست بدون مزاحمت ستونها میکنند . پوشش این فضای مطلوب در جلوی محراب زیبای اولجایتو به روش طاق و تویزه اجرا شده است. اجرای این اقدام متهورانه یعنی ایجاد فضایی با دهانۀ دو برابر طاق و چشمههای قبلی باعث میشود که معماری لبۀ حیاط در کنار این فضا تغییر یابد و برای ایجاد سازههای باربر و مطمئن در مقابل نیروی رانش تویزههای جدید جرزهای لبۀ حیاط ضخیمتر شده و با دو طبقه طاق بر روی هم مقاومت لازم بهوجود آید. در نتیجه نمای داخل حیاط دچار تغییرات مهمی میگردد و ردیف طاقنماهای قبلی به دو طبقه طاقنما تبدیل میشود که وضعیت امروزی ناشی از آن تغییرات است. متعاقب این تغییر در حدود یک چهارم نمای کلی داخل حیاط معماران را برمیانگیزد که کلیۀ طاقنماهای دیگر را به تأسی از این قسمت با الحاق طاقنماهای دو طبقۀ جدید بر روی تمامی نماهای قبلی یک هماهنگی موزون ایجاد کنند.
7ـ دورۀ هفتم( اقدامات دوره مظفری ( قرن هشتم هجری – قرن چهاردهم میلادی)):
در پایان دورۀ ایلخانی و در زمان محمود شاه مظفری حاکم اصفهان ، اقدامات وسیعی در مسجد خصوصاً در خارج از حصار مسجد قرن سوم و در کنار خارجی بناهای سلجوقی انجام گرفت از جمله:
1ـ در جبهۀ شرقی مسجد خارج از دیوار خشتی قدیمی قرن سوم یک مدرسۀ دینی با عنوان مدرسه ی مظفری ساخته شد. این مدرسه که دارای حیاط مرکزی با حجرههایی در دو طرف شرقی و غربی در دو طبقه است و در جبهۀ جنوبی بهطرف قبله ایوان و گنبدخانهای با محراب احداث شده که دارای نقش دارای نقش دوگانۀ محل تدریس (مَدرس) و عبادت بوده است. در سمت مقابل آن در جبهۀ شمالی حیاط مدرسه ایوان دیگری بوده که همچون ایوان شمالی در جلو گنبدخانۀ مدرسه، رفیع و دارای تزیینات بوده است. از قسمتهای باقیماندۀ جبهه شمالی و سطوح داخلی ایوان جنوبی کاربرد کاشیکاری معرق بهخوبی مشخص است. فضای مزبور از زمان حکومت صفوی کاربری خود را از دست داده و حجرههای شرقی آن بهعلت متروکه بودن تخریب شده است.
2ـ یکی دیگر از اقدامات دورۀ مظفری ایجاد یک فضای سرباز به نام مصلی جهت برگزاری نماز در محوطۀ آزاد و در پشت دیوار غربی مسجد قرن سوم بوده است . امروزه این مصلی از وضعیت اولیه خارج شده و بهصورت شبستان زمستانی با طاقهای مخصوص پوشیده شده، ولی در سیمای اوّلیۀ حیاط، این مصلی با دیوارهای آجری و طاقنماهای بلند محصور بوده و بر روی دیوار جنوبی آن محرابی ساخته شده است.
8ـ دورۀ هشتم( اقدامات دوره تیموریان ( قرن نهم هجری – قرن پانزدهم میلادی)):
در دوران حکومت تیموریان در اصفهان ، مسجد جامع همچنان اهمیت تاریخی و اجتماعی خود را حفظ نموده است. حاکمان این دورۀ سیاسی در چند قسمت از مسجد اقدام به عملیات توسعۀ فضاهای عبادی و تزیین نماهای مسجد نمودهاند. در جبهۀ جنوب غربی شبستانی ایجاد میشود که عمدتاً ادامۀ شبستان موازی دیوار قبله به سمت غرب و در خارج از دیوار خشتی غربی مربوط به قرن سوم بوده ، از این جهت برای ایجاد ارتباط آن با شبستانهای موجود دیوار خشتی را در قسمت مورد نظر کاملاً بر چیدهاند و بهجای آن ستونها و طاقنماهایی به ضخامت دیوار ساختهاند. تا ارتباط شبستان جدید با شبستان قبلی به راحتی انجام پذیرد و ردیف ستونهای جدید را نیز با محور ستونهای قبلی منطبق نمودهاند تا فضای یکدست مورد نظر ایجاد گردد و صفوف نمازگزاران دچار آشفتگی نشود. شبستان دورۀ تیموری دارای سطوح ساده و بدون تزیینات است. حتی محراب موجود آن نیز از سادگی ستونها و پوششهای طاق و چشمهها پیروی میکند. نمای اطراف حیاط مسجد اولیۀ دورۀ عباسی که بسیار ساده اجرا شده بود، در دورۀ آلبویه با الحاق یک ردیف طاق و چشمه در داخل حیاط نمای جدیدتری بهدست میآورد که در یک طبقه طاقنما و با تزیین آجرکاری بوده است. در دورۀ ایلخانی غرفههای داخلی صحن با یک نظم معماری در حدود اوسط قرن چهاردهم میلادی به دو طبقه تبدیل میگردد و از لبۀ پشتبام حدود 5/1 متر بالاتر میرود. این تغییرات معماری در داخل نمای مسجد در دورۀ جانشینان تیمور مرمت و با سطح کاشی و آجر (معقلی) پوشیده میشود و این اقدام تزیینی همچنان تاکنون بر جای مانده و اصالت خود را حفظ نموده است.
9ـ دورۀ نهم( اقدامات دوره صفوی ( قرن دهم ، یازدهم و دوازدهم هجری – قرن شانزدهم ، هفدهم و هیجدهم میلادی)):
1ـ دخالت در قسمتی از شبستان تیموری: این قسمت در جنوب غربی مسجد واقع است و دیوار غربی آن همان دیوار غربی شبستان تیموری است. منظور از این عملیات ایجاد یک فضای عبادی سرپوشیده با دهانۀ وسیع و بدون حضور ستونها در داخل آن بوده است. برای این منظور چند دهانه از شبستان تیموری در قسمت غربی کاملاً برچیده میشود و ستونهای آن حذف میگردد و یک نمازخانۀ وسیع بهجای آن ساخته میشود. پوشش آن بهصورت طاق و تویزه بوده و ورودی آن از راهروی واقع در شمال آن انجام میگیرد.
2ـ تعمیرات فضاهای داخلی: در دورۀ صفوی نسبت به تعمیرات مسجد جامع عتیق با دقت و علاقهمندی برخورد شده است. خصوصاً در مورد سطوح تزیینی داخلی ایوانهای جنوبی و غربی و شرقی. در این اقدامات کاشیکاریهای بسیار نفیس از نوع معرق به دیوارهای هر سه ایوان الحاق میگردد. کتیبهها و لوحههای متعددی با خط ثلث و نستعلیق و خط هندسی (موسوم به خط بنایی) تزیینکنندۀ فضاهای داخلی مسجد میشود. در ایوان شرقی مقرنسسازی دورۀ صفوی بهجای پوشش داخلی دورۀ سلجوقی آراسته میشود.
3ـاحداث شبستان زمستانی: در اوایل دوران حکومت صفوی در جبهۀ غربی مسجد در محل مصلای دورۀ مظفری یک شبستان زمستانه ایجاد شده است. ورودی این شبستان از راهرو کنار جبهۀ جنوبی ایوان غربی است، ولی در دورهای بعدی ورودی دیگری از نمازخانه اولجایتو احتمالاً جهت ورود بانوان ایجاد کردهاند.
10ـ دورۀ دهم ( اقدامات دوره قاجار ( قرن سیزدهم هجری – قرن هیجدهم میلادی)):
در دوران حکومت قاجار به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی ـ سیاسی در ایران بناهای عمومی قابل توجهی در مقایسه با دورانهای قبلی ایجاد نگردید و در مسجد جامع اصفهان نیز فقط چند اقدام مرمتی در داخل مسجد و حواشی آن انجام گرفته است. در یکی از ورودیهای شرقی مسجد که فعلاً ورودی اصلی محسوب میگردد، مرمتهای مربوط به زمان فتحعلیشاه قاجار اعمال شده است و دارای کتیبهای با تاریخ 1218 هجری 1803 میلادی است. از اقدامات دیگر دورۀ قاجار ایجاد سکوی آجری به ارتفاع حدود نیم متر از کف سنگفرش موجود برای برگزاری نمازهای مغرب و عشاء در فصل تابستان در مرکز حیاط است. همچنین مرمت و توسعۀ مقبرۀ مرحوم علامه مجلسی واقع در گوشۀ شمال غربی مسجد از اقدامات این دوره است. این مکان به علت ارزشهای والای علمی و روحانی آن علامۀ بزرگوار از زمان صفوی تاکنون مورد احترام و زیارتگاه مردم اصفهان است. ساختمان این آرامگاه در دورۀ صفوی ایجاد شده و در دورۀ قاجار با ایجاد حیاط و غرفههای زایران گسترش یافته و با کاشیکاری نماهای خارجی تزیین شده همچنین نقاشیهای داخلی زیارتگاه در دورۀ قاجار تجدید شده است.
ارزشهای معماری مسجد جامع :
مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی بهویژه خلق طرح مسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ میتوان بسیاری از سبکهای تاریخ معماری ایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود. ایجاد انواع جرزهای آجری تزیین شده با نقوش هندسی، ستونهای آجری با مقاطع مختلف از جمله فرمهای دوبخشی و سهبخشی و چهاربخشی که از ترکیب دایرهها بهدست میآید، طاق و چشمههای پوششی در انواع روشهای اجرایی، ایوانهای چهارگانه با تزیینات متفاوت در هر کدام، گنبدهای عظیم با روشهای ابداعی بهصورت دو پوستۀ پیوسته، نماهای موزون و تزیین شده در اطراف حیاط، سردرهای دهگانه که هر کدام به معبری در اطراف مسجد گشوده میشود؛ همۀ این آثار در ترکیب نهایی مجموعۀ بینظیری را تشکیل میدهد که میتوان به آن تاریخ پیوسته و دایرةالمعارف معماری ایران و برخی دیگر نقاط بهویژه آسیای میانه اطلاق نمود. از آن گذشته با تحولاتی که در قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) در آن بهوجود آمد مسجد شبستانی قبلی به مسجد چهار ایوانی تبدیل گردید و این شیوۀ جدید نام طرح مسجد ایرانی را در مقایسه با طرح شبستانی (معطوف به فرهنگ عربی) اتخاذ نمود و از آن دوره بیشتر مساجد جامع شهرهای بزرگ ایران با همین سبک چهار ایوانی ساخته شدند و حتی در بعضی از مساجد موجود از قبل نیز تغییراتی ایجاد نمودند تا به مسجد چهار ایوانه تبدیل گردد. این الگو به سرزمینهای مسلماننشین خارج از ایران نیز تسری پیدا نمود. بنابراین عمدهترین ارزش معماری مسجد جامع اصفهان آن است که نقش الگوی پیشآهنگ را در تاریخ معماری مشرقزمین ایفا نموده است. این طرح بهعنوان طرح مسجد ایرانی خلق منحصر بهفردی در میان مساجد جامع جهانی است که بعداً الگوی ایجاد مساجد دیگر در ایران و آسیای میانه میگردد.
ارزشهای سازهای و ساختاری مسجدجامع :
مهمترین اصل شناخته شده در معماری خلق فضاهای داخلی است و مهمترین فضای داخلی مسجد محوطۀ روبهروی محراب (مقصوره) است. طراحی فضا در مسجد دارای اهمیت خاصی است، ولی همطراز با این اصل اهمیت ساختارهای سازهای و فنی اجرایی است. گنبدخانه در مسجد جامع باشکوهترین قسمت مسجد است که در تحولات قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) فضاهای شبستانی با ستونهای متعدد آن در مقابل محراب، به فضای یکدست و گشادهای تبدیل گردیده است. البته ساخت گنبد از دوران ماقبل اسلام در ایران تجربه شده بود، ولی فنون بهکار رفته در گنبدهای عظیم مسجد جامع اصفهان، دارای مشخصات معماری دورۀ اسلامی ایران است. ایجاد اسکلت باربر در این گنبدها که ما آن را گنبدهای ترکینه (چند تَرک) مینامیم (Rlbs) از فنونی است که مهندسان و معماران ایرانی اجرای آن را با آجر ابداع نموده و امکان ساختن صدها نوع گنبد را بهوجود آوردهاند. خلق این نوع سازۀ خاص گنبدی برای نخستینبار در مسجد جامع اصفهان صورت میگیرد.
نمای بام مسجد جامع عتیق
تبدیل مقطع چهارگوش و مربع شکل به فرم دایره از طریق مراحل متوالی گوشهسازی یعنی تبدیل چهارضلعی به هشت ضلعی و سپس به شانزده و سیودو ضلعی و نهایتاً دایره، محلی که استوانۀ گلوی گنبد بر آن قرار میگیرد؛ از ویژگیهای فنی بینظیری است که ایجاد آن به مسجد جامع اصفهان برمیگردد. تَرکینهها با فرمهای زیبای خاگی (تخممرغی) ابتدا بر روی استوانۀ گنبد ساخته شده و سپس با دو پوستۀ پوششی، یکی در خارج که تَرکبندی را میپوشاند و دیگری پوستۀ داخلی که در گنبد نمازخانه در فاصله بین ترکها قرار میگیرد، تا آن اسکلت باربر را در زیر گنبد نشان دهد اجرا میگردد و یا به سبک پوششی ترکبندی در گنبد شمالی تاجالملک که اسکلت باربر دیده نمیشود و پوستۀ پوششی داخلی با تزیینات نقوش هندسی احداث گردیده است؛ به این سبک گنبدسازی دو پوستۀ پیوسته اطلاق میگردد. ایجاد عناصر باربر عمودی متناسب با محل ساخت و میزان فشار حاصله از وزن انواع پوششها طراحی شده است. در گنبد نظامالملک ـ نمازخانۀ اصلی ـ از ستونهای چهاربخشی که از ترکیب چهار دایره تشکیل شده استفاده شده است. در گنبد شمالی ـ تاجالملک ـ از جرزهای مکعبی شکل با نرمسازی گوشهها و ایجاد تنوع در مقاطع آنها عناصر باربر ساخته شده در اکثر فضاهای شبستانی از ستونهای استوانهای شکل با سرستونهای مکعبی استفاده شده است. پوششهای طاق و چشمه دارای تنوع بینظیری است. در مسجد جامع اصفهان حدود 470 دهانۀ پوششی با بیش از پنجاه روش ساخت اجرا شده است. این تنوع پوششهای طاق و چشمه در مساجد جامع جهان استثنایی است.
ارزشهای تزئینی مسجد جامع:
در مسجد جامع اصفهان لایهها و سطوح تزیینی همواره از ارکان مهم معماری محسوب میگردد. کشیدن نقاشی از تصاویر افراد یا شخصیتها در مساجد اسلامی از ابتدا مجاز نبوده اما بهکارگیری روشهای دیگر مانند نقوش هندسی و یا طبیعت انتزاعی بهصورت تزیینی مورد توجه بوده است. در مسجد جامع اصفهان بسیاری از سطوح و فضاهای مسجد با روشهای مختلف تزیینی آراسته شده است که متعلق به ادوار مختلف تاریخی است که به اختصار به شرح آن میپردازیم.
در قرن سوم (نهم میلادی) دیوارهای خشتی با ملات سیمگِل (کاهگل بسیار نرم) پوشیده بوده و ستونهای مدور آن که از آجرهای پیشبُر (با قالب ذوزنقهای) ساخته شده بود، دارای نمای آجری با بندکشی گچی بوده است. در قرن چهارم (دهم میلادی) الحاقات دورۀ آلبویه بهصورت ستونهای دو بخشی و سهبخشی دارای نمای آجری با نقوش آجرهای ظریف بهصورت گلاندازی (basrelief) یا گود و برجسته تزیین شده بوده در قرن پنجم (یازدهم میلادی) دورۀ سلجوقی سطوح تزیینی از ترکیب نقوش هندسی و خط بنایی با حروف عمود برهم اجرا شده در قرن هفتم و هشتم (14 میلادی دورۀ ایلخانان مغول) روش تزیینی عمدتاً ایجاد سطوح گچبری همراه با استفاده از انواع سبکهای خوشنویسی بوده است. مخصوصاً در احداث محرابها و تزیین آنها با روش گچبری خطوط همراه با نقوش طبیعت انتزاعی بوده است. در قرن نهم (15 میلادی دورۀ تیموریان) استفاده از پوششها به روش رسمیبندی و تزیین سطوح با کاشیهای الوان خصوصاً در نماهای اطراف حیاط اجرا شده. در قرن دهم تا دوازدهم (16 تا 18 میلادی ـ دورۀ صفوی) ادامۀ روشهای سبک دورۀ تیموری در تزیینات همراه با نقوش مقرنسسازی در ایوان شرقی و بهکارگیری ترکیب آجر و کاشی با مهارت و ظرافت در چهار ایوان اطراف حیاط اجرا شده است.
بهطور کلی تزیینات اجرا شده در مسجد جامع اصفهان مجموعهای از هنرهای تزیینی را در طول تاریخ شهر و تحولات معماری مسجد معرفی مینماید. برخی از این تزیینات بعداً در مساجد دیگر اجرا شده است و برخی دیگر مانند کاشیهای الوان دورۀ تیموری به لحاظ طرح منحصر بهفرد است، ولی آنچه اهمیت دارد، بهکارگیری مجموعهای از هنرهای تزیینی بهویژه ترکیب آجر و کاشی برای نخستینبار است که وحدت و یکپارچگی جذاب و بینظیری را در طول تاریخ برای مسجد جامع اصفهان به ارمغان آورده است.
محرب اولجایتو
ارزشهای اسنادی مسجد جامع :
در مسجد جامع اصفهان، کتیبههای بسیاری از دورههای مختلف وجود دارد که به معرفی تعدادی از آنها میپردازیم.ـ در داخل گنبد جنوبی معروف به گنبد نظامالملک، در اطراف داخلی گلوی گنبد کتیبهای وجود دارد مربوط به دورۀ ملکشاه سلجوقی که از آن پادشاه و وزیر او خواجه نظامالملک نام برده شده و به سبک کوفی نوشته شده است و بنابراین مربوط به حدود 473 هجری (1080 م) است. در داخل ایوان جنوبی متصل به گنبد نظامالملک کتیبههایی با تاریخهای 880 و 918 و 938 و1070 هجری (حدود سالهای 1475 و 1512 و 1531 و 1659 میلادی). در مدخل ایوان جنوبی به گنبد نظامالملک دو فرمان به خط ثلث یکی از شاه اسماعیل صفوی مورخ 911 هجری (1505 میلادی) و دیگری از شاه طهماسب صفوی وجود دارد. در طرفین همین مدخل دو محراب در دیوار انتهایی ایوان به خط تاجالدین معلم اصفهانی وجود دارد که هر دو دارای تاریخ 918 هجری (1512 میلادی) است. در داخل ایوان غربی مسجد معروف به صفۀ استاد کتیبههای متعددی مربوط به سال 1112 هجری (1700 میلادی) وجود دارد. در ایوان شمالی مسجد معروف به ایوان درویش کتیبههایی به خط محمدمحسن امامی با تاریخهای 1093 و 1098 (1682 و 1686 میلادی) وجود دارد. ـ در ایوان شرقی مسجد معروف به صفۀ شاگرد کتیبۀ محراب به خط نظام اصفهانی با تاریخ 992 هجری (1584 میلادی) و کتیبهای به خط محمدمحسن امامی با تاریخ 1093 هجری (1682 میلادی) وجود دارد. در داخل گنبد تاجالملک ـ گنبد شمالی ـ دارای کتیبهای به خط کوفی به تاریخ 481 هجری (1088 میلادی) است. در داخل نمازخانۀ اولجایتو در ضلع غربی مسجد، محراب معروف و بسیار زیبای اولجایتو مزین به گچبریهای بسیار متنوع و کتیبههای متعدد کار استاد حیدر است به تاریخ 710 هجری (1310 میلادی) ـ سردرِ ورودی نمازخانۀ اولجایتو در داخل حیاط بر روی نمای غربی مسجد، کتیبهای به خط سید محمود نقاش با تاریخ 851 هجری (1447 میلادی) دارد.
نمونهای از کتیبههای مسجد جامع عتیق
آماده سازی پرونده نامزدی مسجد جامع اصفهان در راستای ثبت آن در فهرست آثار جهانی:
لازم به ذکر است سازمان جهانی تربیتی علمی و فرهنگی که به اختصار یونسکو نامیده می شود وابسته به سازمان ملل متحد بوده و در سال 1954 با همکاری تعداد زیادی از کشورای دنیا تشکیل شده است و عضویت کشور ایران از سال 1325 شمسی با قبول اساسنامه این سازمان پذیرفته شد. یکی از اهداف مهم این سازمان ، توجه به توسعه امور علمی ، تربیتی و فرهنگی کشورهای عضو می باشد.
سازمان یونسکو از اوائل زمان تشکیل آن توجه خاصی به حفاظت از بناهای تاریخی ، توسعه و تشکیل موزه ها و تربیت متخصصین مرمت بناها و آثار تاریخی در کشورهای دنیا با سوابق تاریخی داشته است. در این راستا فهرستی از آثار ارزشمند تاریخی به نام « فهرست آثار جهانی » ایجاد شده است که در این فهرست هر کدام از کشورهای عضو با معرفی آثار تاریخی خود درخواست ثبت آن را در این فهرست به مجمع عمومی متشکل از نمایندگان و کارشناسان واجد شرائط ارائه می نمایند. کمسیون های مربوطه پس از بررسی های لازم و اعزام کارشناس متخصص جهت بررسی این درخواست نهایتا رای به ثبت آن اثر یا آثار را در فهرست آثار جهانی صادر می نمایند.
بدیهی است پس از اعلام ثبت یک اثر در فهرست جهانی دولت کشور درخواست کننده نسبت به حفظ و مرمت و مراقبت آن آثار متعهد می شود. ثبت یک اثر تاریخی در فهرست جهانی و اعلام آن در وسائل ارتباط جمعی جهانی دارای ارزش و اعتبار مهم فرهنگی بوده و علاوه بر اثبات تعهد ملت ها و دولت ها در حفظ آثار تاریخی خود ، معرفی آن آثار به جهانگردان علاقه مند به شناسائی گذشته های تاریخی و توصیه بازدید از آن آثار از عوامل تقویت صنعت توریسم به شمار می آید. کشور ایران با توجه به گذشته های تاریخی بسیار غنی و آثار ارزشمند باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی آثار متعددی را در فهرست آثار جهانی به سازمان یونسکو معرفی نموده و همچنین تعدادی از متخصصین آثار تاریخی به عضویت کمیته کارشناسان یونسکو پذیرفته شده اند .
آثار تاریخی ایران که به ثبت جهانی رسیده اند عبارتند از :
مجموعه بناهای تخت جمشید
مجموعه بناهای میدان نقش جهان
بناهای چغارزنبیل
مجموعه بناهای پاسارگاد
مجموعه بناهای تخت سلیمان
باغ و عمارت چهلستون
خانقاه و بقعه شیخ صفی الدین در اردبیل
بازار تاریخی تبریز
ارگ بم در استان کرمان
گنبد سلطانیه در استان زنجان
سنگ نوشته بیستون در کرمانشاه
مجموعه کلیساهای آذربایجان ایران
سازه های آبی شوشتر در خوزستان
و باغ های ایرانی در استان های فارس ، مازندران ، اصفهان ، کرمان ، یزد ، خراسان و کاشان.
در راستای این امر خطیر یعنی معرفی هر چه بهتر این بناهای تاریخی واجد ارزش به ایرانیان و جهانیان ، در سال 1389 موضوع ارسال پرونده ی مسجد جامع اصفهان جهت ثبت جهانی در دستور کار مدیران میراث فرهنگی اصفهان قرار گرفت . البته لازم به ذکر است تقریبا در سه دهه ی گذشته ، هر چند سال یک بار اقداماتی ناچیز در این خصوص صورت می پذیرفت لیکن به دلیل حجم گسترده ی فعالیت های لازم جهت فراهم نمودن زمینه های ثبت بنا و عدم توانایی و همت مورد نیاز ، هر بار موضوع متوقف می گردید . با این پیشینه و علی رغم آگاهی و احاطه ی کامل مسئولان میراث فرهنگی وقت اصفهان به دشواری ها و مانع های موجود در این راه که کوچک ترین آن می توانست به جریان ثبت این بنا لطماتی فراوان وارد سازد ، با همتی والا در این راه گام نهاده شد.
بدین منظور با تشکیل کمیته ای در سال1389 پرونده ای کامل و جامع و منطبق بر اصول مورد نظر یونسکو تهیه و در دی ماه همان سال ارسال گردید . در پی این اقدام ، مجددا آماده نمودن زمینه های ثبت بنا مد نظر گرفت و در راستای تداوم ساماندهی و حفاظت مسجد ، با تنظیم برنامه ای مدون، اقدامات بینظیری صورت پذیرفت.
راه اندازی پایگاه مسجد ، ایجاد فضای معرفی جهت آشنایی هر چه بیشتر بازدیدکنندگان با این بنا ، مجهز به تابلوهایی با دو زبان ، ماکت کلی مجموعه ، بخش نمایش فیلم و دستگاههای الکترونیکی نمایشگر که شاید اندک معدودی از بناهای تاریخی ایران واجد آن باشند ، سامان دهی و ایجاد پایگاه باستان شناسی اشیاء مکشوفه با موزه ی ضمیمه ی آن ، ایجاد فضای مرمت اشیاء ، بخش آرشیو اسناد مسجد و ... نیز از زمره اقدامات صورت پذیرفته در این راستا است .
خوشبختانه پس از اتمام مراحل بازدید کارشناسان اعزامی یونسکو در شهریور ماه 1390 ، علاوه بر سامان دهی اولیه سامان دهی اصولی این بنای تاریخی نیز از اذهان مسئولان دور نماند و با انتخاب متخصصانی متبحر در زمینه های مختلف اعم از تاسیسات الکتریکی و مکانیکی ، مرمت و ... تحت نظارت کمیتهای متشکل از متخصصین واجد صلاحیت ، زمینههای دست یابی قریبالوقوع این مسجد با ارزش را، به آنچه که شایسته و درخور مقام و منزلت آن است فراهم نمود.
به امید آن که با همکاری و تعامل هر چه بیشتر مسئولان شهری علی الخصوص اوقاف با اداره ی کل میراث فرهنگی اصفهان ، که آغازگر و تنها متولی این اقدام خطیر و ملی می باشد بتوان با فراهم نمودن شرایط مطلوب تر ، نگین معماری اسلامی ایران را به نگین معماری جهان مبدل نمود.
نمای کلی از مسجد جامع عتیق
* دکترای معماری
** کارشناس ارشد معماری
به ایران و ایرانیان، بانیان و آفرینندگان این یادمان ،ا صفها ن و اصفهانیان،دست اندرکاران ، دکتر جبل عاملی و مهندس پهلوان عزیز و همه شما ثبت هر یادمان در فهرست ملی افتخار آمیز است
درود و سپاس
دست مریزاد!
درود و سپاس
جناب آقای حمید آقاشریفیان
دیدگاه شما را به طور کامل به اطلاع نویسنده مورد نظر رساندم. ایشان فرمودند با شما تماس خواهند گرفت.
با توجه به این که درستی یا نادرستی اتهام وارده از نظر من محرز نشده است از انتشار نظر شما معذورم.
در ضمن از بیان دیدگاهتان و توجه به این تارنگار سپاسگزارم.