جزایر سهگانه ایرانی، نامهای پارسی دارند:
بوموسو، تنب بزرگ و تنب کوچک
جزایر سه گانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در طول تاریخ همیشه هویتی ایرانی داشته و خواهند داشت. یکی از راه های حفظ هویت ایرانی این جزایر پاسداشت نام های اصیل و ریشه دار ایرانی آنهاست که نشان از حاکمیت همیشه ایرانی بر این جزایر و نفوذ زبان فارسی در این منطقه دارد. به ویژه درباره جزیره ابوموسی بدون این که نیازی به تغییر نام باشد بایسته است که در نوشتههای پارسی و مکاتبات، نام این جزیره را درست و باتوجه به ریشه ایرانی آن، «بوموسو» بنویسم و بخوانیم.
بوموسو، نام اصلی جزیره ایرانی موسوم به ابوموسی است
نام اصلی و ایرانی جزیره ابوموسی، «بوموسو» است که با دخالت بیگانگان استعمارگر و به تقلید از نوشتههای عربی «بوموسی» و «ابوموسی» گفته و نوشته شده است. واژه فارسی «بوموسو» از دو بخش اصلی تشکیل شده است. بخش نخست این واژه «بوم» است که معنی آن «سرزمین» است. بخش دوم آن «سُو» است که همان « سُوز» یا «سبز» است. به این ترتیب ترکیب «بوم + و + سُو» نام اصلی و ایرانی این جزیره است که معنی آن «بوم سبز» یا «سرزمین سبز» میباشد.
در تائید این نکته، به نامهای فارسی دیگر این جزیره نیز میتوان اشاره نمود که دربرگیرنده هر دو جزء «بوم» و «سبز» هستند. این جزیره که از خوش آب و هواترین مناطق خلیجفارس است و انواع گیاهان و جانوران دریایی در ساحل آن به چشم میخورد و از دیرباز دارای آب شیرین، کشتزار و مراتع خوب بوده، نزد مردم بوشهر و بندر لنگه و دیگر شهرهای پارس تا 80 سال پیش به نام «گپ سبزو» به معنی «سبزهزار بزرگ» شناخته میشد و یا در اسناد تاریخی از آن با نام «بوموو» یاد کرده اند که از دو بخش «بوم» + «اوو» یا «آب» تشکیل شده است و به صورت «بومُف» معرب شده است.
بنابراین شایسته است که در نوشتههای پارسی، نام این جزیره را درست و باتوجه به ریشه ایرانی آن، «بوموسو» بنویسم و بخوانیم.
تُنب، واژهای پارسی است
عربها که میکوشند نسبتی بین خود و جزایر سهگانه تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسو پیدا کنند، در نوشتههای خود واژه فارسی تنب را معرب کرده و به صورت «طنب» مینویسند. در صورتی که «تُنب» یا « تُمب»، واژهای فارسی سره است که در گویشهای محلی جنوب ایران شامل لهجههای لارستانی، بندری، تنگستانی و دشتستانی به معنای «تپه» و «پشته» یا «تَل» میباشد. در خلیج فارس دو جزیره نام تُنب بر خود دارند، یکی تنب بزرگ و دیگری تنب کوچک.
جزیره تنب بزرگ از دیرباز به نامهایی همچون تُمب بزرگ، تُمب گپ، تنب مار، تُنب مار بزرگ، تل مار و ... نامیده میشده است؛ چون در این جزیره در گذشتهای نهچندان دور شمار زیادی مار سمی وجود داشته است. در گویش دریانوردان محلی این جزیره را «تمب گپ» نیز مینامند که باز نشان از هویت ایرانی آن دارد. واژه «تنب» در ترکیب نام بسیاری از روستاهای بندرلنگه و بوشهر نیز به کار رفته است. نام جزیره «تنب کوچک» نیز بر همین بنیان استوار است.
---------------------------
خاستگاه:
«نام دریای پارس و دریای مازندران و بندرها و جزایر ایرانی»، پژوهش و نگارش: ایرج افشار سیستانی، ناشر: کشتیرانی والفجر هشت، تهران، 1376 خورشیدی. به نقل از «نامه استاد فریدون جنیدی به پژوهشگر گرامی آقای ایرج افشار سیستانی در تیرماه 1373 خورشیدی.»
استان خلیجفارس تشکیل میشود
اجتماع > - ولی اسماعیلی عضو کمیسیون شوراها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس از تهیه طرحی برای تشکیل استان توریستی و فرهنگی خلیج فارس از سوی برخی نمایندگان خبر داد و اظهار داشت: در آستانه روز ملی خلیج فارس که هفته بعد است نمایندگان مجلس قصد دارند طرحی را برای تشکیل استان توریستی فرهنگی خلیج فارس در دستور کار قرار دهند. -
وی افزود: تهیه این طرح در مراحل مقدماتی قرار دارد و قرار است که نمایندگان بیشتری به جمع امضا کنندگان این طرح بپیوندد. عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان در خصوص جزییات این طرح گفت: قرار است استان توریستی فرهنگی خلیج فارس با مرکزیت "بوموسی" تشکیل شود. اسماعیلی ادامه داد: در این طرح نام "ابوموسی" به "بوموسی" تغییر پیدا میکند؛ "بوموسی" در واقع ترکیبی از بوم یعنی مکان و موسی که همان منطقه است تشکیل میشود؛ چرا که ابوموسی یک نام جعلی است. وی گفت: شهرستانهای همجوار این استان متشکل از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک، بندر سیریک، کیش، قشم، بندر لنگه و لاوان است. عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان اظهار داشت: تهیه این طرح در راستای گزافهگوییهای اماراتیها تهیه شده و قصد داریم با تهیه این طرح نام خلیج فارس برای همیشه جاودانه بماند و تمامیت ارضی کشورمان حفظ شود. اسماعیلی افزود: همچنین با تشکیل این استان هواپیماییهایی که از آسمان این استان عبور میکنند مجبورند که هنگام عبور از آسمان این استان هم نام این استان را بگویند. وی در پایان از ارسال این طرح به هیئت رئیسه مجلس طی روزهای آتی خبر داد.
بوموسو به معنی بوم سوزان است چه گپ سبزو هم به مغنی بسیار سوز دار است. دلیل تکمیلی اینکه بوموف نام دیگر آن مرکب از بوم و اوف (بسیار سوزاننده) است. این جزیره از بقیه جزایر خلیج فارس گرمتر است.
دوست عزیزم با احترام عرض می کنم با نظر شما مخالفم.
در کدام واژه نامه نوشته شده که اوف یعنی بسیار سوزاننده؟
آن اوف که مورد نظر شماست، اِسم صوت است و علامت اظهار درد است خاصه در سوختگی و خلیدن خار یا سوزن و امثال آن بر تن.
واژه سَوز با فتحه روی سین به معنی سبز و واژه سوز که اسم مصدر از مصدر سوزاندن است دو واژه متفاوت هستند که تلفظشان هم متفاوت است.
در گویش مردم محل کسی گپ سبزو را به منظور بسیار سوزاننده به کار نمی گیرد. گپ نیز در اینجا بزرگ معنی میدهد نه بسیار.
در ضمن چگونه سبزو را به دلخواه به سوز از مصدر سوزانیدن تبدیل کردید؟
در گویش خراسانی نیز " سُوز " (و یا " سَوز ") به معنی سبز می باشد. برای مثال به سبزی می گویند " سوزی " .
درود
بله درست است . استاد جنیدی نیز در همان نامه به ایرج افشار سیستانی همین موضوع را نوشته اند
در نام بومف "اوف" (بسیار سوزان)حالت تصغیر کلمه "آف" باید باشد که در نام آفتاب (آف- تاب) به وضوح دیده میشود.
درود
این گمان سندیت ندارد. به نظر من اوف شکل دیگری از اوخ یا آخ باید باشد و ارتباطی به آفتاب ندارد.
در جنوب از اوف به اینگونه در زبان محاوره ای استفاده می شود. اوف چه هوای سردی است. اوف چه هوای گرمی است. اوف چه آب گوارائی. اوفی دلم خنک شد. اوفی برنده شدم. اوفی یارو تو پوزی خورد و...... بسیار سوزان؟! بعید به نظر می رسد
درود
بله همانطور که عرض شد این صوت است و همان آخ یا اوخ است.
در تائید این نکته این که همه جملاتی را که شما نوشتید در همه جای ایران با همان آخ نوشته می شود:
آخ چه هوای سردی است. آخ چه هوای گرمی است. آخیش چه آب گوارائی. آخ دلم خنک شد. آخی برنده شدم.آخی یارو تو پوزی خورد و......
من هم فکر می کنم این ها اشکال یک کلمه است:
آخ ، اوخ، آف،اوف، آخی، آخیش، اوفینا و ... که نه فقط در موقع درد بلکه در هنگام بیان احساس چه درد و چه لذت بیان می شوند.
در ویکیپدیا به لاتین بومسو نوشته شده است. ولی به خط فارسی بوموسو. بومسو به معنی سرزمین روشن و آفتاب تابان است. لابد آن بوموسو هم تلفظ میشده است که تبدیل به بوموسی اش کرده اند.