ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

حوض را به خانه، ماهی‌ها را به حوض باز گردانیم..


ماهی‌ها، حوضشان بی آب است ...

شاهین سپنتا

همه ساله به هنگام نوروز و پس از آن یکی از پرسش‌هایی که دوستداران طبیعت مطرح می‌کنند، این است که ماهی قرمز سفره هفت سین را پس از تمام شدن آیین‌های نوروزی در کجا و چگونه می‌توانیم نگهداری کنیم تا عمر طولانی‌تری داشته باشد؟

برای پاسخ به این پرسش بهتر است که به کوچه پس کوچه‌های فرهنگ ایرانی سری بزنیم و ببینیم در سال‌های نه چندان دور، بزرگ‌ترها برای حفظ ماهی گلی یا همان ماهی قرمز سفره هفت‌سین خود چه می‌کردند؟ 

پاسخ آن‌ها ساده بود؛ تا همین چند سال پیش در بیش‌تر خانه‌های ایرانیان، حوض‌های کوچک و بزرگی بود که ماهی‌های قرمز خود را پس از آیین‌های نوروزی در آن می‌انداختند و از ماهی‌ها مراقبت می‌کردند و آن ماهی‌ها تا سال‌های سال زنده می‌ماندند.

کاوش‌هاى باستان‌شناسى، نمونه‌هاى بسیارى از وجود حوض و کاربردی‌های متنوع آن در معماری ایرانی را نشان می‌دهد؛ برای مثال حضور حوض در خانه‌هاى یافت شده در تپه یحیى در کرمان، متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد، در این شمار است.  

حوض‌ در معماری ایرانی، کاربری‌های متنوعی همچون پادیاب در مهرابه‌ها، مخزن آب آشامیدنی و یا شستشو، جایگاه غسل و وضو، نگهدارى و تقسیم آب در باغ‌ها برای آبیاری، سامانه سرمایش در تابستان، سامانه رطوبت‌ساز در مناطق گرم و خشک، و نقش تزیینى، داشته‌ است.

آبگیرى حوض‌ها،  دستی و گاه طبیعى بوده و از منابع آبی که نزد مردم ستوده بودند همچون آب قنات، رود، نهر، مادی‌،چاه و باران آبگیری می‌‌شدند.  شهر فسا یا پسا در ۱۴۵ کیلومتری جنوب شیراز، که یکی از شهرهای آباد دوره هخامنشیان به شمار می‌رفته است از آب قناتی سیراب می‌شد که در دوره‌های بعد به قنات حوض ماهی نامزد شد، و یکی از عناصر مهم و هسته اولیه شهر فسا را تشکیل می‌داده است.

حوض در معماری اصیل ایرانی برای قرن‌ها بخشی جدانشدنی از خانه بود که به خاطر اهمیتش معمولا در میان حیاط خانه و به اشکال مختلف هندسی همچون گرد، چهارگوش، چندگوش، چلیپایی، ستاره‌‌ای و ... ساخته می‌شد. 

        

آن حوض‌‌های زیبا همچون آیینه‌ای تمام‌نما، تصویری رویایی از خانه، گل‌ها، درختان باغچه و حتی ساکنان خانه را که بر لب حوض می‌رفتند در خود نمایان می‌ساختند و در روزهای گرم تابستان با ورزش نسیم و نوازش آب، خنکای دلپذیری برای کسانی که در سایه‌سار خوابیده بودند، ایجاد می‌شد و دَم غروب، هندوانه‌ها و خربزه‌ها را در آب می غلتاندند تا خنک شوند و سرشب اهل خانه در کنار هم نوش جان کنند. ماهی‌های حوض هم که جای خود را در زلال همیشگی داشتند و با رنگ و حرکت خود، شادابی را در آیینه آب به تصویر می‌کشیدند.

                   

حوض در معماری ایرانی نقش نمادین نیز داشته و دارد چنانکه حوض آب بزرگ مرکزی در بسیاری از بناها بازتاب‌دهنده تصویر  آسمان و نمادی از گنبد آسمان و پیونددهنده آسمان و زمین است و حوض ماهى نیز نمادی از تصویر برج حوت در پهنه آسمان است.

با نگاهی به مستندات تاریخی و دست‌آوردهای نوین باستان‌شناسی، تجسم روزگاری که در باغ‌‌های پردیس تخت جمشید و پاسارگاد، آتشکده‌ها و باغ‌ها و کاخ‌های ایرانی در دوره‌های مختلف تاریخی، آبروهای و آب‌نماهای زیبایی وجود داشتند و شاید ماهی‌هایی در آن‌ها رها شده و زندگی می کردند، چندان دشوار نخواهد بود.

 گواه دیگر بر این سخن، تداوم تاریخی این سنت و نگهداری از ماهی حوض در آب قنات و یا حوض باغ‌ها و کاخ‌ها و کوشک‌های ایرانی همچون باغ چهلستون اصفهان، باغ فین کاشان، باغ شاهزاده ماهان و بسیاری از مساجد و امامزاده‌ها در سراسر ایران است. 

                

                                                 حوض در باغ فین کاشان

در استان فارس، تا 50 سال پیش سه حوض ماهی در شیراز، فسا و زرقان (شهری در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شیراز) وجود داشت که آیین‌ها و باورهای مشترکی نیز درباره این سه حوض بین مردم شایع بود ولی با خشک شدن آبی که به حوض ماهی فسا می ریخت، اکنون دو حوض دیگر برجاست. حوض ماهی زرقان از آب « قنات حوض ماهی» سیراب می‌شود این قنات در ۲۰۰ متری جنوب شرق شهر زرقان واقع شده و با شمارهٔ ثبت ۲۰۸۱۱ در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.

در شیراز نیز حوض ماهی آرامگاه سعدی، از آب قناتی سیراب می‌شود که در عمق ده متری صحن آرامگاه وجود دارد و به درون «حوض ماهی» می‌ریزد . حوض ماهی سعدی که در سمت چپ آرامگاه واقع است، شکلی هشت ضلعی دارد که با ۲۸ پله به صحن آرامگاه وصل می‌شود.

 آب این قنات و حوض ماهی سعدی از دیرباز بین مردم ستوده بوده و با آیین‌های نوروزی در پیوند بوده است. شستشو در این آب، خصوصا در شب چهارشنبه سوری، جزء معتقدات مردم شیراز بوده ‌است و بر اساس یک سنت کهن که تا سال 1327 (سال تجدید بنای آن) متداول بود، هر سال در چهلمین روز پس از نوروز، هزاران نفر در محوطه جلوی آرامگاه سعدی جمع می شدند و آش نذری که در فارس اصطلاحاً «دیگ جوش» نامیده می‌شود، می‌پختند و از بامداد تا شب شادی می‌کردند و بر این باور بودند که یک ماهی قرمز که یک حلقه طلایی در بینی دارد، در آب بالا می‌پرد و می‌رود. از نظر مردم محلی، ماهی‌های این آب مقدس هستند و هیچ کس حق صید آنها را ندارد و در حوض ماهی سکه می‌اندازند تا آرزوهایشان برآورده شود. در زرقان چنین آیینی هنوز متداول است.

                  

                                                   حوض ماهی در سعدیه

نمونه دیگر، حوض ماهی در روستایی در استان اصفهان است که به «روستای حوض ماهی» معروف است. روستای حوض ماهی در استان اصفهان، شهرستان مبارکه، دهستان طالخونچه و در فاصله 21 کیلومتری شهر مبارکه به سمت بروجن و بعد از شهرک مجلسی قرار دارد. نام این روستا از حوضی به ابعاد حدود 10 در 10 و عمق یک متر، گرفته شده که در جنوب روستا قرار دارد و انواع ماهی قرمز در آن زندگی می‌کنند بدون این که کسی به آنها دست بزند یا آنها را آزار دهد. در کنار این حوض یک زیارتگاه محلی وجود دارد و مردم محلی، این حوض و ماهی‌های آن را گرامی می‌دارند.

از نمونه‌های جدید حوض‌های ماهی که در بناهای مشهور ایرانی وجود دارد، می‌توان به حوض ماهی مقابل کاخ مرمر رامسر در استان مازندران اشاره نمود.

                           

                                              حوض ماهی در کاخ مرمر رامسر

از همه این‌ها که بگذریم متاسفانه الگوهای معماری در ایران در چند سال اخیر و به ویژه در شهرهای بزرگ، چنان تغییر کرده است که دیگر کمتر جایی برای باغچه و حوض در خانه‌ها وجود دارد تا ماهی‌های قرمز، خانه‌ای بزرگ و جادار و همیشگی در کنار ما داشته باشند.  

به خاطر گرانی زمین، تراکم جمعیت در شهرها و افزایش تعداد خودروهای ساکنان خانه، بیشتر محیط خانه به پارکینگ، راه پله و آسانسور اختصاص می‌یابد و حیاط ها چنان کوچک شده‌اند که چند گلدان گل و چند متر چمن‌کاری همه دارای یک خانه از محیط سبز به شمار ‌می‌رود.

در چنین شرایطی، که محیط خشک و به اصطلاح بی‌روح خانه، شادی و سرزندگی را از ساکنان خانه دریغ می‌کند، به نظر می‌رسد که بهترین راه برون رفت از این وضعیت نامطلوب، بازنگری در الگوهای معماری کنونی و در نظر گرفتن محیط سبز و آبنما یا حوض در حد استاندارد برای هر واحد مسکونی است.

همچنین می‌توان از الگوهای جدید و سازگار با معماری ایرانی همچون ایجاد «بام سبز» و نصب آبزی‌دان (آکواریوم) در بخش‌های مختلف خانه یا بناهای عمومی استفاده نمود.

طبیعی است که محیط‌های عمومی و گردشگری محلی همچون پارک‌ها و گردشگاه‌ها نیز که معمولا زیر نظر شهرداری‌ها اداره می‌شوند باید دارای آبگیر‌ها و حوض‌های ماهی مناسب باشند و شرایط نگهداری از ماهی‌های قرمز زینتی نیز در آنها فراهم شود.

اماکن عمومی مثل بیمارستان‌ها، خانه‌‌‌های سالمندان، کودکستان‌ها، ادارات، سینماها، مراکز خرید، رستوران‌ها و غیره نیز می تواند با ایجاد محیط سبز و آبنما یا حوض ماهی و یا آکواریوم، افزون بر زیباسازی محیط، شادابی و سرزندگی بیشتر به مردم هدیه دهند و  اثر بسیار مطلوبی بر آرامش اعصاب و روان، کاهش فشار خون و کاهش استرس در زندگی پر تنش کنونی افراد داشته باشد .

              

         

         

اگر روزی باز دوباره جایی برای حوض‌ها با فواره‌های زیبایشان در خانه‌های خود باز کنیم و فراموش نکنیم که ماهی‌ها حوضشان بی آب است، شاید ماهی‌های نوروزی نیز به خانه‌همیشگی خود در حوض هر خانه بازگردند. بیایید همچون سهراب سپهری «پیغام ماهی‌ها» را بشنویم و آن را به گوش دیگران برسانیم: 

رفته بودم سر حوض

تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب،  

آب در حوض نبود.  

ماهیان می گفتند: 

"هیچ تقصیر درختان نیست. 

ظهر دم کرده تابستان بود، 

پسر روشن آب، لب پاشویه نشست 

و عقاب خورشید، آمد او را به هوا برد که برد. 


به درک راه نبردیم به اکسیژن آب. 

برق از پولک ما رفت که رفت. 

ولی آن نور درشت، 

عکس آن میخک قرمز در آب  

که اگر باد می‌آمد دل او، پشت چین‌های تغافل می‌زد، 

چشم ما بود. 

روزنی بود به اقرار بهشت. 

 

تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن

و بگو ماهی‌ها، حوضشان بی آب است."

 

باد می رفت به سر وقت چنار 

من به سر وقت خدا می رفتم.