گزارشی از دژ سپهر سپهران و گردشگری در استان لرستان
پیشکش به روان پاک ارتشی خویشاوند شادروان چنگیز طولابی که برای سفر به زادگاهش خرم آباد لرستان مشوق من بود و به تازگی در بندر بوشهر رخ در نقاب خاک کشیده است. دکتر محمود دهقانی
خرم آباد مرکز استان لرستان در جنوب غربی کشور در میان دره های زاگرس قرار گرفته و از این منظر از زیباترین مراکز استان های کشور است. لرستان با ساختمان های تاریخی و آثار باستانی با ارزش، یکی از مستندات برجسته فرهنگی ایران است. با وجود غار و اشکفت های فراوان و چشمه سارها و اشیاء بدست آمده در این ناحیه از کشور چنین پیداست که از هزاره ها پیش از میلاد مسیح محل سکونت انسان بوده است. با پیشرفت علم و تکنولوژی و همچنین پیدایش دانشکده ها و مراکز علمی در کشور به پژوهش های گسترده تر بدون آب و تاب نیاز است تا پرده بر نکات کشف نشده در این استان بردارد. از ریشه و دنباله آنچه مورخان و پژوهشگران ایرانی نگاشته اند و با اطلاعاتی که از پژوهش های اروپائیان از روزگار گذشته در مورد این ناحیه در دست است و با دعوت و برقراری رابطه های بین دانشگاه های ایران با کشورهای گوناگون نکات پوشیده باستانی بیشتر از پیش برملا می شوند. اما شوربختانه آنچه که می بایست به آن تجربیات تلخ تر از ذقنبوت نام نهاد این که در بازار شوم تاراج میراث های کشور دست به هر گونه کنکاش تا به امروز بجز پشیمانی و حسرت ملی چیزی به بار نیاورده است. گوئی سرنوشت چنین رقم خورده که ما باید اشیاء و لوحه ها و گل نبشته های تاریخی دودمان های گذشته این سرزمین را با ساز و کرنا از موزه های بیگانه به صورت موقت قرض کنیم.
هنگامی که از کرمانشاه با دوستی از میراث به خرم آباد آمدیم و با همراهی او به جاهای دیدنی و ساختمان های تاریخی و آثار باستانی سر زدیم، با استقبال خوبی از سوی مسئولان در قلعه فلک الافلاک " دژ سپهر سپهران" روبرو شدیم. نه تنها از موزه بلکه از آزمایشگاه آثار باستانی نیز بازدید کردیم. برای یک لحظه با خود فکر کردم مگر تمدن بشری در ایران چه زمانی آغاز شده است که این همه آثار باستانی از دل هزاره ها و سده ها در این کشور وجود دارد، آیا ما از آنچه که پیشینیان از خود بر جا گذاشته اند با نم دل نگهداری کرده ایم؟ آن هم از آثار گران بها در شهری که پژوهشگران بر سر چرخش نام آن از روزگاران کهن تا به امروز که خرم آباد نام دارد سردرگم ریشه یابی آن هستند و تمدن آن ریشه در هزاره ها دارد. شهری در کشور باستانی ایران که بقول باستانی پاریزی تاریخ این کشور "کامپیوتر را هم گیچ می کند".
آثار به جا مانده در سراسر استان لرستان ارزش و اهمیت ویژه ای دارند. لرستان جائی است که با تنوع فضای کوهستانی و جاذبه های گردشگری باید دولت ها بیش از پیش در آبادانی آن کوشا باشند. خرم آباد مرکزاستان با زیبائی و سابقه ژرف فرهنگی می تواند گردشگران و جهانگردان بیشتری را سالانه پذیرا شود. اما مثل همه جای ایران، در لرستان نیز به دلیل هرج و مرج درشیوه رانندگی، فرصت پیشرفت در صنعت گردشگری و جهانگردی به مرز دل خواه نیست.
قلعه فلک الافلاک یکی از ساختمان های منحصر بفرد خرم آباد از نظر هنر معماری زیبا و دارای اهمیت است. این قلعه بر تپه ای در قلب شهر، در کنار چشمه ای ساخته شده و در درازنای تاریخ با نام های گوناگون از جمله "دژ شاپور خواست" ، "دژ خرم آباد" و "دژ دوازده برج" نامیده شده است. اما نام فلک الافلاک میراث روزگار قاجار است که برای پالودگی این نام برخی از گذشته تا به امروز بر این باورند که "سپهر سپهران" برازنده آن است. با نام تاریخی "دژ شاپور" گفته می شود شالوده نخستین آن به روزگار شاپور اول ساسانی بر می گردد.
از آثار دیگر به جا مانده ساسانیان که در جاهای مختلف کشور به چشم می خورد، چنین پیداست که احتمالا بر فراز این تپه در خرم آباد نیز برج دیدبانی وجود داشته است، اما در روزگاران پس از آن ها پی در پی، نمای آن دگرگون شده است. به دلیل موقعیت و تسلط بر پیرامون در روزگار آل بویه و اتابکان و پس از آن در روزگار صفوی و قاجار دیدبانان از آن استفاده می کرده اند. در روزگار قاجار با دگرگون کردن و نوسازی سراسری و افزودن به ساختمان، اسطبل اسبان سران لشکری و همچنین توپخانه برای امنیت شهر نیز در این دژ جا داده شده است. وجود چاه و حوض و تسهیلات زندگی در این دژ نشان می دهد که در گذشته های دور محلی برای آسایش سران لشکری پادگان ارتش در لرستان بوده است. به هر روی نمای کنونی آن مدیون قاجاری هاست که آن را به سبک دژهای ایرانی-اروپائی ساخته اند. فلک الافلاک (سپهر سپهران) تا حدودی به گونه قلعه دیگر قاجار در شوش خوزستان است. قلعه قاجارشوش در کنار ویرانه های کاخ آپادانا داریوش در سال ۱٨٩۷ میلادی توسط " ژاک د مورگان" سرپرست هیات باستان شناسی فرانسوی بر فراز تپه "اگروپل" ساخته شد. نقشه قلعه شوش اقتباسی از قلعه های روزگار فئودالی سده های میانی فرانسه است.
فلک الافلاک (سپهر سپهران) پس از روزگار قاجار نیز کاربرد لشکری داشته و مدتی نیز زندانیان سیاسی را درآن نگهداری می کرده اند، تا آنکه سرانجام "وزارت فرهنگ و هنر" چند سال پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ آن را به موزه تبدیل کرد. در روزگار کنونی نیز این دژ یکی از موزه های بسیار با ارزش تاریخ و سنن و مردم شناسی استان لرستان است و در چند سال پیش سازمان میراث فرهنگی دست به بازسازی آبرومندانه ای در این دژ زده است ولی به دلیل بازدید انبوه روزانه گردشگران این دژ زیبا و منحصر بفرد به نگهداری مبرم فنی و مهندسی بیشتر نیاز دارد.
آثار به جا مانده پیش از اسلام در آزمایشگاه موزه دژ سپهر سپهران را به جرات می توان گفت در هیچ جای دیگر ایران و حتا در موزه های جهان نمی توان یافت. تابوتی از جنس مفرغ کشف شده که استخوان بندی جسد سربازی در آن است و حکایت از اهمیت و سرگذشت این سامان در روزگار پیش از اسلام دارد. نتایج آزمایشات فنی حکایت از آن دارد که سرباز از ناحیه زانو شمشیر خورده و از پا درآمده است. با ارزش جنس تابوت می شود چنین گمان کرد که با اشیای بدست آمده در کنار تابوت، سرباز از پا درآمده یکی از فرماندهان و یا از شاهزاده گانی بوده که سرسختانه در برابر هجوم دشمن ایستادگی کرده است.
در بخش دیگری از موزه لباس های محلی و فرهنگ مردم، "فولکلور" لرستان از جمله جشن ها و تولید ماست ، دوغ، کره و قالی بافی و چادرهای صحرانشینی به نمایش گذاشته شده است. رنگ لباس زنان و مردان، هم گون با طبیعت، از رنگ های شاد و روشن حکایت می کند. از سوی دیگر با ردیابی فرهنگ و توده شناسی در این موزه می شود پی برد که این مردم در کنار آوازه رزم و سلحشوری خود ، دارای نشاط و ذوق هنری ژرف نیز بوده اند.
چنین پیداست که دامداری در لرستان از دیر باز همراه با زندگی صحرانشینی ادامه داشته است. با وجود دشت و دمن، در روزگار کنونی نیز بوی کباب در هنگام ناهار و شام در فضا می پیچد. کباب در لرستان و بویژه خرم آباد درست مثل "بابی کیو" درکشور استرالیا، نه تنها زبانزد مردم شهر بلکه زبانزد همه کسانی است که به این استان سفر کرده اند. پر آوازگی کباب خرم آباد نشان دهنده رونق دامداری و مرغداری در آن ناحیه می باشد. وجود درختان با سایه های مشت تابستانی بویژه در نقاط قدیمی تر شهر نیز بسیار زیبا و دیدنی است.
با همه این زیبائی ها و فرهنگ ژرف متاسفانه مسئولان دولتی به آثار باستانی پیش از اسلام اهمیت نداده اند و ذوق و سلیقه فنی در امور شهر سازی نادیده گرفته شده و در برخی نقاط بدلیل کمبود دانش زیباشناسی و ناشیگری مسئولان دولتی، زیبائی طبیعی شهر نیز از میان رفته است. در گذر از رویه نامناسب توسعه غیر مهندسی در نقاطی از شهر، برکه آب "گرداب سنگی" که یادگاری از روزگار کهن بوده و درست در قلب شهر قرار دارد و تا روزگار صفوی کاربرد بسیار ارزنده ای در آب رسانی با آسیاب ها به زمین های کشاورزی داشته، در حال حاضر تبدیل به آب و لجن مملو از زباله و قوطی و کیسه های پلاستیکی است. این برکه، خیلی راحت می تواند ناقل بیماری به سراسر خرم آباد شود. بوی تعفن در پیرامون آن به اندازه ای چندش آور بود که حکایت از لاشه حیوانات در آب برکه می کرد. هیچکس به این امور توجه ندارد و این برکه تاریخی و آن هم در قلب مرکز استان با بی مهری مواجه هست و آن را مرمت نکرده اند.
از سوی دیگر آثار باستانی، جائی برای تبلیغات شرکت های تولیدی شده و شهرداری با قدرت جلو این افراد خاطی را نگرفته است. بر روی برج یا مناری که گفته می شود در روزگاران گذشته کاربرد هدایت کاروان ها را داشته در حال حاضر با خط درشت تبلیغ تولید آشپزی کرده اند. درشتی تبلیغ نشان می دهد ساعت ها کار نوشتن آن ادامه داشته و تبلیغ کننده دلواپس قانون نبوده و ترس از تعقیب شهرداری و پلیس و سازمان های اجتماعی نیز نداشته است. از سوی دیگر این خود نشان می دهد که پلیس و شهرداری هم دلواپس این امور در شهر نبوده اند.
ساختمان ها و خانه های بد قواره و زشتی که در پیرامون آثار باستانی ساخته اند عقده های سر گشوده ای هستند که پیداست در همین سال های اخیر ساخته شده اند. کسی از این خطا کاران و تجاوزگران به تاریخ این خاک نپرسیده است از چه کسی و از کجا مجوز تجاوز به تاریخ این مملکت را گرفته اند که که با این کار روی مغول ، تاتار و اعراب را هم سفید کرده است.
در گوشه دیگر شهر سنگ نبشته ای با خط کوفی وجود دارد که در چمبره تابلوها و نئون های ساختمان های نو ساز نه تنها نمای تاریخی و باستانی از آن گرفته شده، بلکه بازدیده کننده را به این فکر وا می دارد که شاید این سنگ نبشته یک بدل ساختگی متعلق به پنج شش سال پیش است. مسئولان به دلیل ناشیگری از این نکات ظریف در خرم آباد غافل مانده اند و تاوان این غفلت ها در امور شهر سازی را مردم ایران و تاریخ این سرزمین پرداخت می کند.
از آثار باستانی دیگر در خرم آباد، پل شکسته "شاپوری" بازمانده از روزگار ساسانیان می باشد که در روزگاران پس از آن ها بازسازی شده است. در روزگار کنونی نیز ناشیانه اقدام به بازسازی آن کرده اند ولی در نیمه راه به حال خود رها شده است. این پل با مرمت و مهندسی دلسوزانه می تواند سرپا بماند و به گونه سی و سه پل اصفهان، پل "شاپوری" خرم آباد نیز مازه اش را همچون اژدهای خفته پیشکش آمد و شد رهگذران در این گوشه کشور کند و از سوئی برگی از تاریخ دیر پای سرزمین ایران بوده و برای گردشگران و جهانگردان عکس های آن ارمغان سفر شود.
.
دژ فلک الافلاک یا سپهر سپهران
موزه مردم شناسی فلک الافلاک
میل خرم آباد
تابوت مفرغی - موزه فلک الافلاک
گرداب سنگی
پل شکسته خرم آباد
سنگ نبشته کوفی
عکس ها از: داریو مزدا
از این گزارش بسیار خوب سپاسگزارم.