مسجد و کاروانسرای تاریخی برسیان زبالهدانی شده است
ایراننامه- شاهین سپنتا، مهرناز شهباز: مسجد و کاروانسرای تاریخی برسیان بهخاطر بیتوجهی مسئولان استان اصفهان تبدیل به زبالهدانی و محل رفت و آمد افراد و خودروها شده و به شدت در حال تخریب است. مسجد برسیان در محل بنایی چارتاقی ساخته شده و در دورههای مختلف تاریخی بخشهایی به آن افزوده شده است. این بنا که به شماره 265 در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده، مسجدی کهن از دوران سلجوقی است که در روستای برسیان (بر زی آن) در 43 کیلومتری شرق اصفهان و در کرانه شمالی زایندهرود قرار دارد. در برابر ورودی این مسجد تابلوی زنگزده سازمان میراث فرهنگی، مسجد برسیان را یکی از قدیمیترین مساجد ایران معرفی میکند اما وضع عمومی این بنا گویای آن است که سالهاست به حال خود رها شده و محوطه باز مسجد برسیان نیز به صورت متروکه و مخروبه درآمده و رویش علفهای خودرو و جاری شدن هرزآب در نزدیکی منار تاریخی برسیان، به شدت بقای این اثر تاریخی را تهدید میکند و درچوبی بزرگی که همیشه یک قفل بزرگ روی آن خودنمایی می کند، گواهی میدهد که بازدید از آن به آسانی برای گردشگران ممکن نیست و تنها با هماهنگی معتمدان محلی میتوان به درون آن راه یافت و این در حالی است که این بنای تاریخی در صورت توجه مسئولان میتواند به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری اصفهان مطرح باشد ولی درحال حاضر، بجز چند نفر از پیرمردان محلی که گاهی برای نماز به داخل مسجد میروند، هیچ گردشگری به این مسجد وارد نمیشود.
اگرچه از سال 1343خورشیدی که به کوشش انجمن آثار ملى، به مرمت آثار تاریخى پیرامون شهر اصفهان توجه شد، مرمت مسجد برسیان نیز توسط اداره باستانشناسى اصفهان در دستور کار قرار گرفت و با همکاری «مؤسسة ایتالیایى خاورمیانه و خاوردور»، اقداماتی برای مطالعه و نقشهبرداری و مرمت مسجدجامع برسیان بین سالهای 1351 و 1357خورشیدی انجام شد، اما اکنون پس از ورود به حیاط مسجد، تابلوی زنگزده سازمان میراث فرهنگی نشان از آن دارد که مدتهاست این سازمان برای نگهداری و مرمت این بنای ارزشمند و معرفی آن به گردشگران برنامهای ندارد. قالیهای خاک گرفته و غبار نشسته روی منبر فلزی زنگزده مسجد و انبوه فضله کبوتران که بر روی قالیهای پاره مسجد برسیان ریخته است، حکایت از آن دارد که این مسجد تاریخی مدتهاست به فراموشی سپرده شده است اما چند صدمتر آن طرفتر مسجدی دیگر با صرف هزینه بسیار در دست ساخت است تا شاید پذیرای نمازگزاران باشد.
جلوههایی از معماری شکوهمند مسجد برسیان
گنبدخانه و منار برافراشته مسجد برسیان بر گوشه جنوب غربی آن، یکی از آثار برجسته معماری ایران و نشانگر روند رشد معماری مساجد در ایران است.
منار 35 متری مسجد برسیان با تزئینات آجری «هزار باف» با قطر 6 متریاش، قطورترین و سالمترین منار تاریخی ایران از دوران سلجوقی است که بر فراز خود کتیبهای دارد که سال ساخت آن را 491 هجری قمری نشان میدهد که چهارمین منار تاریخی در ایران پس از منارهای مساجد ساوه، زواره و کاشان است.
گنبد مسجد برسیان 24 متر ارتفاع دارد و ساختارش با معماری و عظمت خاص گنبدخانههای دوران سلجوقی که در اواخر سده پنجم قمری ساخته شدهاند، همخوانی دارد. به سخن دیگر با تماشای دقیق گنبد مسجد برسیان با گرهچینیهای زیبایش، چنین به نظر میرسد که سازنده گنبد مسجد برسیان اندوخته خود از هنر معماری « گنبد نظام الملک» و « گنبد تاج الملک» را که به ترتیب 20 سال و 30 سال پیش از گنبد برسیان، در مسجد عتیق اصفهان در مرکز ایران ساخته شدهاند با خود به برسیان آورده و در آنجا به نمایش گذاشته است.
از 30 سال پیش تاکنون گنبدخانه مسجد برسیان را برای پیشگیری از ریزش با یک سیم بکسل در ارتفاع 11 متری مهار کردهاند .
محراب مسجد برسیان نیز– همچون دیگر مساجد سلجوقی این منطقه- با 15 درجه انحراف از جهت واقعی قبله، دارای تاقنمای مقرنس با نقوش برجسته آجرکاری و گچبری با نوشتار و طرحهای زیبای گیاهی و هندسی به صورت گرهچینی تزئین شده است. کتیبهای به خط کوفی زمان ساخت محراب را به سال 498 قمری بیان میکند.
یکی از ویژگیهای این مسجد بهکارگیری استادانه نمادهای ایران کهن در معماری آن است چنانکه در زیر قوس محراب، مقرنسهای زیبای آجری با طرحهای متنوع از جمله «گردونه مهر» دیده میشود و در مرکز محراب نیز بر روی مقرنس میانی یک نقش آجری «مهرِ گردون» با 16 پرتو دیده میشود که هر پرتو آن به صورت یک «درخت سرو»، نماد مهر و نشانه جاودانگی در فرهنگ ایرانی، طراحی شده است.
کاروانسرای شاهعباسی برسیان
در غرب مسجد تاریخی برسیان، کاروانسرای شاهعباسی بازمانده از دوران صفوی وجود دارد که تا 30 سال پیش هنوز مورد استفاده قرار میگرفت. در چهار طرف حیاط آن 22 اتاق ساخته شده و در چهارگوشه آن شترخانه و بارانداز وجود دارد.
وضعیت کاروانسرای صفوی برسیان بهخاطر بیتوجهی سازمان میراث فرهنگی در گذشته و حال، بسیار نگرانکننده است. تبدیل کاروانسرا به آغل گوسفندان و انبوه زبالههایی که در کاروانسرای صفوی برسیان جمع شده، منظرهای دلخراش را در برابر دیدگان بازدیدکنندگان پدیدار میکند. آسفالت کف کاروانسرا و نصب تیرکهای دروازه فوتبال و تور والیبال نیز خساراتی به این بنای تاریخی وارد ساخته است و زمینه را برای رفت آمد افراد بیتوجه و پراکندن زباله و تخریب اثر فراهم آورده است. ورود آزادانه خودروها به کاروانسرای صفوی برسیان هم آنجا را به پارکینگ و تعمیرگاه خودروها تبدیل نموده و بستر لازم را برای تخریب بیشتر بنا فراهم نموده است.
مساجد تاریخی، متولی مشخصی ندارند
کار رسیدگی به امور مساجد در سطح کشور بر عهده چندین نهاد کوچک و بزرگ قرار دارد که هر یک با بودجههای مختلف، بخشی از امور مربوط به نگهداری، مرمت، ساخت و ساز و بهسازی مساجد را در دست دارند. برخی از این سازمان ها عبارتند از: «مرکز رسیدگی به امور مساجد»، «ستاد اقامه نماز کشور»، «موسسه عمران مساجد سازمان اوقاف و امور خیریه»،«ستاد پشتیبانی و هماهنگی امور مساجد کشور» ، «سازمان تبلیغات اسلامی».
افزون بر این نهادها، سازمانهای دیگری همچون شهرداریها، سازمان میراث فرهنگی و هیات امنای مساجد، بخشی از مسئولیت نگهداری از مساجد را برعهده دارند؛ اما به نظر میرسد که تعداد زیاد نهادهای تصمیمگیری و تداخل مسئولیتها و اتلاف بودجه باعث میشود که بسیاری از مساجد تاریخی کشور به خاطر کمبود بودجه، درست نگهداری نشوند و مورد مرمتهای دورهای قرار نگیرند و یا در هنگام مرمتهای غیر اصولی آسیب ببینند. از این روی وضعیت اکثر آنها به شدت وخیم است و به صورت متروکه درآمدهاند که مسجد تاریخی برسیان تنها یکی از آنهاست. این در حالی است که رئیس ستاد اقامه نماز کشور به کمبود 30 هزار مسجد در سطح کشور تاکید نموده و گفته است که اگر سالانه 10 هزار مسجد ساخته شود طی سه سال نیاز کشور به مسجد برطرف خواهد شد.
بر بنیان همین برنامه کاری، در چند متری مسجد تاریخی برسیان، مسجد نوساز دیگری با دو گلدسته بلند در دست ساخت، از دور رخ مینماید تا در برابر دیدگان مردم جایگزین مسجد تاریخی برسیان شود و آن را به صورت متروکه درآورد. ولی اگر از ظرفیت موجود همین مساجد تاریخی درست بهره برداری می شد نه تنها نیازی به ساخت مساجد جدید با هزینههای بالا نبود بلکه امکان حفاظت از این مساجد تاریخی نیز بهتر فراهم میآمد.
اما مساجد تاریخی، همچون مسجد برسیان، نهتنها از بودجههای میلیاردی بی بهره ماندهاند بلکه در هفته آخر ماه شعبان نیز که به نام «هفته غبار روبی مساجد» نامگذاری شده است، این مساجد تاریخی از غبارروبی سالیانه بهرهای نمیبرند و هیچ کس در اندیشه نیست تا دستی بر پیکر کهنسال آنها بکشد و غبار سالها را از شانههایشان بتکاند.
محور گردشگری شرق اصفهان را فعال کنیم
برسیان از دیرباز مقصد گردشگری بوده، چنانکه در دورة صفوی بهخاطر آبادانى و سرسبزی، گردشگاه شاهان صفوی بوده است که اهمیت آن به موقعیت دهکده برسیان در 500 متری شمال رودخانه زایندهرود و استقرار بر روی جلگه آن بازمیگردد. دهکده برسیان که در جنوب شرقی مرکز شهرستان اصفهان در دهستان براآن شمالی (در انتهای شرق این دهستان) قرار گرفته بر سر جاده اصفهان – اژیه و در میانه مسیر اصفهان - تالاب گاوخونی قرار دارد.
در این مسیر، جاذبههای گردشگری طبیعی و تاریخی قابل توجهی وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از: روستای کاج ( مسجد تاریخی کاج)، شهر سگزی (کاروانسرای عباسی)، روستای دشتی (مسجد تاریخی)، روستای گار (منار تاریخی گار)، روستای اِزیران (مسجد تاریخی ازیران یا مسجد گبری با بنیان دوره ساسانی)، روستای زیار (منار تاریخی زیار از دوران سلجوقی)، روستای برسیان (مسجد تاریخی و کاروانسرای شاهعباسی)، شهر اژیه (برجهای کبوتر، پل تاریخی اژیه روی زاینده رود، مسجد جامع تاریخی، دژ دالگرد یا طالجرد)، روستای قورتان (ارگ تاریخی گورتان، آیینزار)، شهر ورزنه (آبانبار کهن، خانه سرپوشیده، پل تاریخی ورزنه، رباط شاهعباسی،کبوترخانهها، چاههای آرتزین، زنان چادر سفید، مسجد جامع، آسیاب آبی و تپههای ماسهای)، و تالاب گاوخونی (گنجینهای از تنوع زیستی و ثبت شده در فهرست تالابهای بین المللی کنوانسیون رامسر) .
به این ترتیب، در صورت برنامهریزی اصولی، « محور گردشگری شرق» اصفهان با مرکزیت برسیان، میتواند به عنوان یکی از محورهای مورد علاقه گردشگران و دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی به شمار آید و کاروانسرای روستای برسیان که در میانه این مسیر قرار دارد در صورت مرمت و ساماندهی میتواند همچون گذشتههایی نه چندان دور به محل اقامتی مناسبی برای گردشگران تبدیل شود.
درود
با مطلبی پیرامون تخریب قصر فیلیه و گالری عکسی در این خصوص بروزم.
shahrestani.blogfa.com
سلام
ما دانشجوی مدیریت امور فرهنگی بندرعباس هستیم
از شما دعوت می کنیم از وبلاگ ما دیدن فرمایید.
برسیان در دورهی صفویه بهسبب آبادانى و خرمى محل تفرج پادشاهان این سلسله بود است. (تاریخ اصفهان، جابری انصاری، برگه 426) در میان کتیبة های متعدد موجود در این مجموعه، چند تاریخ از دورانسلجوقى تا متأخرترین دوره یعنی دورهی صفوی بهچشم مى خورد که کهن ترین آن مربوط به 491 ه.ق است که به خط کوفی بر بالای مناره قرار دارد؛ از همین رو آندره گدار تاریخ ساخت بنا را علی الحساب 491 ه.ق می داند. (آثار ایران، گدار، جلد 4)
در تلفظ مردم بومی، بِرسیان را بیرسیان یا بیسیون میشنویم و به نظر نمی رسد که این واژه ارتباطی با پارسیان داشته باشد. استاد مهریار «بیرسیان» را معادل «مهرسیان» میداند. سیان هم به معنای زیان. (فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، محمد مهریار، جلد 1، برگه 200)
دوست گرامی
پیش از هرچیز سخن خود را با « درود » و سپاس از تلاش های شما آغاز می کنم
از این که به برخی نکات با ذکر منبع اشاره نموده اید، سپاسگزارم.
همانطور که شما هم نوشته اید تاریخ 491 ه.ق بر بالای مناره به عنوان تاریخ ساخت مناره نوشته شده است و چنانکه می دانیم این بنا در دوره های مختلف تکمیل شده و هیچگاه هم کاملا ساخت آن به پایان نرسیده لذا در میان باستان شناسان این نظر مطرح است که منار پیش از بقیه قسمت های بنا در کنار سازه ای قدیمی تر ساخته شده که آن سازه بعدا تجدید بنا و تکمیل شده و به شکل مسجد امروزی درآمده است لذا نمی توان تاریخ ساخت منار را به کل بنا تعمیم داد.
در مورد ریشه واژه برسیان یا در تداول عامه برسیون، ضمن احترام به نظر استاد مهریار ، به نظر نمی رسد که ارتباطی با مهرسیان داشته باشد و چنانکه سیان را همان زیان بدانیم از سخنان استاد مهریار بر این نگارنده روشن نشد که مهرزیان یا مهرسیان به چه معناست.
از سوی دیگر با توجه به آبادانی بیشتر روستاهای این محور در دوران پیش از اسلام و به ویژه دوره ساسانی و حتا ساخت بسیاری از این مساجد بر روی بقایای چارتاقی های دوران ساسانی ، به نظر می رسد
که نامگذاری این روستا به نام پارسیان یا برسیان منطقی باشد
با این حال ممکن است با مطالعه دقیق تر روی اسامی روستاهای این منطقه و بخصوص اسامی روستاهای دهستان «براآن» به ریشه مشترک بسیاری از این نام ها پی ببریم.
برای مثال در همین نزدیکی روستای برسیان، در دهستان رودشت اصفهان روستای دیگری به نام «سیان» وجود دارد که استاد مهریار آن سیان یا زیان را از ریشه زیستن می دانند به معنی «زیآن» یا زیستنگاه.
البته روستای برسیان در این مسیر جلوتر یا مقدم بر روستای سیان است و این شاید به ریشه یابی برسیان کمک کند.
با این حال در پژوهش در این موارد بسته نیست و در صورت بررسی علمی ممکن است به نکات دقیق تری دست یافت.
درود و عرض ادب
امیدوارم حمل بر بی ادبی نشده باشد. من این یادداشت کوتاه را آماده کرده و هرچه تلاش کردم تا ارسال کنم متاسفانه به دلیل اشکالات ISP و باز نشدن سرور بلاگ اسکای، نشد. از این رو یادداشتم را کپی و در رایانه ذخیره کردم تا در فرصت مناسب آن را ارسال کنم. امیدوارم پوزش بنده را بپذیرید.
درود
دوست ارجمندم
کاستیهای سامانه رایانه ای در ایران، گریبانگیر همه ماست.
نگاه ریزبینانه شما به پژوهشهای ایران شناسی و به ویژه اصفهانشناسی را ارج می نهم و برایتان آرزوی شادکامی و بهروزی دارم.
دکتر سپنتای عزیز،بعد از مدتها دوباره به وبلاگ شما سر زدم.خوشحالم که می بینم با چنین عشق و علاقه و جدیتی به کار میراث فرهنگی ایران مشغولید. واقعیت این است که در این روزگار وانفسا،افرادی مثل شما و تلاشهایی اینگونه نادر و درحال انقراضند. پاینده باشید.
درود بر شما
از مهر شما دوست گرامی سپاسگزارم. تلاش های من بسیار ناچیز است در برابر کارهای بزرگی که بزرگوارانی چون شما انجام می دهید
برایتان آرزوی شادکامی و بهروزی دارم
چه گویم ترا جز دریغ و فسوس
درود بر دکتر سپنتای گرامی و یک خسته نباشید جانانه برای تلاشهای پیگیرتان در زمینه حفظ میراث فرهنگی.همانطور که پیشتر نیز گفتم خواندن تارنگارتان دوباره مرا برانگیخت تا بیشتر به ابرانمان بیندیشم و تلاشی هر چند کوچک در این راه سپندینه انجام دهم،اما افسوس که "از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود".
خویشکاری من و مانند من در این گیرودار چیست؟شاید دستخوش احساسات شدن لازمه جوانیست اما در این چندروز گذشته خواندن و شنیدن اخبار ناگوار آنچنان بر من گران آمده که توان انجام هرکاری را از من گرفته است.آیا با ابن زخم های پیاپی بر پیکر ایرانمان توانی برایش باقی مانده؟
سخن بسیار است و مجال آن نیست.
شاد زی دبر زی
درود بر شما دوست گرامی
در کنار این اخبار ناگوار من خبرهای خوشی نیز از دور و نزدیک می شنوم و آن بالندگی نسلی از جوانان میهن دوست و ایران خواه است که شبانه روز برای در اوج نگاهداشتن نام ایران و ایرانی در تلاشند و خود شما یکی از آن ها هستید و این نسل نوجو و تلاشگر بزرگترین سرمایه مام میهن است.
اما شنیدن اخبار ناگوار اگرچه برای همه ما گران خواهد بود اما باز هم باید امیدوار باشیم که دانستن هرآنچه بر مام میهن می رود چه گوارا و چه ناگوارا به ما کمک می کند که بهتر بتوانیم آینده را بسازیم.
دوست من
ریشه بسیاری از گرفتاری های امروز ما در ناآگاهی های دیروز ماست. اگر می خواهیم از گرفتاری ها بکاهیم باید با مشعل آگاهی به پیشواز فردا برویم.
بیایید برآگاهی های خود و هم میهنانمان بیافزاییم و نوری بیافکنیم بر زوایای تاریک اندیشه هایمان تا از جهل مرکبی که قرن ها گریبان این ملت را گرفته رها شویم.
باید بحران ها و گرفتاری ها و ناراستی ها و به سخن دیگر دردهای مزمن این ملک و ملت را بشناسیم تا بتوانیم درست درمان کنیم.
پایداری ایران به پایبندی من و تو به «ایرانی ماندن» بستگی دارد.
ایران همیشه سرفراز بوده و خواهد بود، تا من و تو «ایرانی» بمانیم .
گر ایرانی بمانیم، جاوید ماند ایران
گر ایرانی نمانیم ، هرگز نماند ایران
معنی لفظی برسیان به نظر میرسد محل بیشه باشد نه محل پارسیان. چون همه روستای این حوالی در عهد دیرین پارسی زبان بوده اند. لزومی نداشت یک روستا را فارسی زبان اعلام کنند. بّرِشه در لغت اوستایی (مادی) به معنی بیشه است. "برشه یان (برشه یئونه)"به معنی محل بیشه.
درود
اگر بخواهیم بپذیریم که برسیان همان پارسیان بوده به نظر می رسد که علت آن بیشتر به نوع باورهای دینی مردم بازگردد نه زبان فارسی
و این بخاطر این است که قرن ها بعد از اسلام هنوز گروه هایی از زرتشتیان در این مناطق زندگی می کرده اند
که این موضوع را در نام برخی مناطق شرق اصفهان مثل جرقویه(گبرکویه) یا مثلا مسجد گبری ( که احتمالا در محل یک آتشکده ساخته شده) می توان دید
البته من اصراری روی این نظر ندارم و نظر استاد مهریار یعنی (بر زیآن) را هم قابل توجه می دانم.