« گِل نبشتههای باروی تخت جمشید » منتشر شد
ایراننامه - شاهین سپنتا: کتاب « گِل نبشتههای باروی تخت جمشید» به کوشش دکتر عبدالمجید ارفعی از مجموعه پژوهش های ایران باستان از سوی مرکز دائرة المعارف اسلامی ( مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی ) منتشر شد و به تازگی در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. این کتاب، پژوهشی است بر روی 150 گل نبشته باروی تخت جمشید که موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو در سال 1327 خورشیدی به ایران بازپس فرستاد به همراه تعدادی از گل نبشته هایی که در بخش تاریخی موزه ملی ایران نگاهداری می شوند و همراه با گل نبشته منفرد دیگری از باروی تخت جمشید، که همگی برای نخستین بار بازخوانی و به همراه تصاویرشان منتشر شده اند.
در پیشگفتار این کتاب آمده است : کتاب حاضر دومین مجلد از گل نبشته های باروی تخت جمشید است که در کاوشهای سالهای 1312 و 1313 در دو اتاق در استحکامات شمال شرقی تخت جمشید یافت شد. این گلنبشتهها سندهای امور مالی ایالت فارسی در سالهای سیزدهم ( 509 پ. م ) تا بیست و هشتم ( 494 پ.م. ) پادشاهی داریوش بزرگ را در برمی گیرند و آگاهی بسیاری از آنچه در زمان داریوش بزرگ در ایالت فارس ( ایالت فارس محدودهای بهشمار می آید که کم و بیش همانند فارس در زمان ساسانیان را دربرمی گرفته) می گذشته به ما می دهند: جابهجایی کالا ( چون گندم، جو، آرد ، شراب ، آبجو و برخی میوهها چون توت و امرود و چهارپایانی چون بز ، گوسفند و گاو ) ، دریافت، ذخیرهسازی برای مصرف انسان و دام و نیز بذر برای کاشت، پرداخت دستمزد به کارگزاران دولتی، از شاه گرفته تا خدمتکارانِ کارگران و نیز چهارپایان مستقر در محل و یا در حال سفر، پرداخت هزینههای سفر و نیز نامه و گزارش سالانه عملکرد یک مکان به صورت روزانه و سالانه.
در آغاز ممکن است این گل نبشتهها در بردارنده سندهای تکراری یک دستگاه مالی به نظر آیند، اما سرشار از واژههای ایرانی هستند، با شناخت درست ریشههای ایرانی این واژهها می توان از شغلها و حرفههای گوناگون آن دوره آگاه شد .
همچنین با نام میوهها، رستنی ها و چهارپایانی برخورد می کنیم که هنوز در زبان فارسی و یا گویشهای آن به جای ماندهاند. افزون بر این با نام جای ها بسیاری که برخی از آنها دارای همان نامها هستند ( چون شیراز، نیریز و... ) برخورد می کنیم که می توان جایی در حدود 300 تا 350 مکان نامبرده شده را مشخص کرد.
نقش مُهرهای روی گلنبشتهها، که بسیاری از آنها نامِ دارنده آن را دربردارند ( چون نقش مُهر کوروش یکم و داریوش) می تواند آگاهی بسیاری در مورد هنر و اندیشههای آن دوره، خواه استوره و خواه واقعی در اختیار پژوهشگران بگذارند.
دکتر عبدالمجید ارفعی در سر آغاز، این کتاب را به استادش « ریچارد هَلِک » تقدیم کرده است که ایلامی را به او آموخت و سپس به تاریخچه پژوهش هایش بر روی گل نبشته های بررسی شده در این کتاب می پردازد و می نویسد:
« در سال 1327 موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو 150 گل نوشته باروی تخت جمشید را که در آن موسسه نگاهداری می شدند، به همراه تعدادی لوح که تنها نقش مهر داشتند و سه صندوق قطعه های بسیار خرد که در آن زمان دارای ارزش مطالعاتی به شمار نمی آوردند، به ایران بازپس فرستاد.
در سال 1349 هنگامی که برای استفاده از تعطیلی های تابستانی راهی ایران بودم، شادروان ریچارد هلک ( Richard T. Hallock ) از نگارنده، شاگرد خویش، خواستند تا برخی از این 150 گِل نبشته را که شادروان جورج کامرون ( G.C. Cameron) خوانده بودند، بازنگری کنم و سه صفحه از تصحیح های پیشنهادی خود را در اختیار نگارنده نهادند که به پاس بزرگداشت آن بزرگمرد ایلام شناس در این کتاب به چاپ رسیده اند.
متاسفانه کوشش نگارنده در تابستان سال 1349 برای یافتن این گِل نبشته ها به جایی نرسید، اما توانستم با کمک دوست گرامی آقای اسماعیل یغمایی، به چند گِل نبشته دیگر از باروی تخت جمشید دست یابم. پس از بازگشت به شیکاگو متن این گل نبشته ها را در اختیار استاد هَلِک قرار دادم که پس از تصحیح های لازم آن ها را به مجموعه خوانده شده خود افزودند.
استاد هلک در مقدمه کتاب خود نوید داده بود که استاد کامرون 150 گِل نبشته پیش گفته را که پیش از بازپس فرستادن خوانده بود، به چاپ خواهند رساند. متاسفانه کامرون هیچ گاه به این امر اقدام نورزید. از این رو نگارنده بر خود لازم دانست تا این گِل نبشته ها را بازخوانی کرده و به چاپ برساند.
بنابر این کتاب حاضر پژوهشی بر این 150 گل نبشته است. افزون بر این، برخی از گل نبشته های دیگری که در بخش تاریخی موزه ملی ایران نگاهداری می شوند نیز در اختیار نگارنده قرار گرفتند تا به این 150 گل نبشته افزوده شوند... افزون بر این دو گروه، دو گل نبشته دیگر از باروی تخت جمشید وجود دارند که کامرون در سال 1957 میلادی (= 1336 شمسی ) هنگامی که در تهران مشغول مطالعه بر روی گل نبشته های خزانه تخت جمشید بود، به آن ها برخورد و حرف نویس کرد. این دو گل نبشته با شماره های 1 و 2 – 1957 مشخص شده اند. ایشان این دو را نیز هرگز به چاپ نرساند ولی متن آن ها را در اختیار استاد هَلِک قرار داد که ... نگارنده به یکی از این دو گل نبشته 1- 1957 دسترسی پیدا کرد. متن آن گل نبشته، که نگارنده آن را بازخوانی کرده است ، در گروه M آورده شده است...»
دکتر ارفعی در بخشی دیگر، به شیوه کار استادش « ریچارد هلک » در پژوهش روی گل نبشته های تخت جمشید می پردازد و روش های خود را نیز در کتاب « گل نبشته های باروی تخت جمشید » چنین شرح می دهد:
« استاد هلک در مقدمه کتاب سترگ خود [ الواح باروی تخت جمشید] شرح می دهند که گل نبشتههای باروی تخت جمشید که از حفاری های موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی ارنست هرتسفلد ( Ernest Hertzfeld ) در سال های 1933 و 1934 میلادی ( = 1312 – 1313 هجری شمسی ) در یکی از اتاقهای دیوار شمال غربی تخت جمشید به دست آمده بودند، درون 2353 جعبه مقوایی شمارهگذاری شده و چند پیت فلزی (در پنجاه صندوق) به دانشگاه شیکاگو آورده شدند. گل نبشته ها که به وسیله پارافین محافظت می شدند در سال 1937 میلادی ( = 1316 شمسی ) پس از پارافین زدایی آماده پژوهش و بررسی شدند. شماره گذاری این گل نبشته ها نخست بر اساس ترتیب برداشتن از جعبه ها صورت گرفت و بعدها به جای شماره ترتیبی یا شماره جعبه از نشان اختصاری Peres. ( مخفف Persepolis ) استفاده شد. سپس – شاید برای آن که با گل نبشته های خزانه اشتباه نشوند – نشانه اختصاری Fort. ( مخفف Fortification ) همراه با شماره های ترتیبی به آن ها داده شد.
از مجموع سی هزار گل نبشته گزارش شده از تخت جمشد، بسیاری از آن ها قطعه های ریز خُرد شده یا تنها دربردارنده نقش مُهرند، بسیاری نانوشته رها شده اند و نیز بسیاری که به خط و زبان آرامی با مرکب برآن ها نوشته شده اند، تنها نزدیک به پنج هزار متن خوانده و ترجمه شده اند . هلک در کتاب خود 2087 متن را به چاپ رساند که از آن میان 74 متن را استاد آرنو پوبل ( Arno Poebel ) سومرشناس بزرگ، 43 متن را کامرون و 14 متن را پیر پورو ( Pierre M. Purves ) خوانده بودند. دستاوردهای تلاش این داشمندان آغاز رمزگشایی گل نبشته های باروی تخت جمشید به شمار می رود.
هلک، افزون بر متن های چاپ شده ای که پیش تر گفته شد، بیش از 2500 گل نبشته دیگر را خوانده و حرف نویسی کرد که از میان آن ها 33 متن برگزیده را در سال 1978 میلادی ( = 1357 هجری شمسی ) به چاپ رساند. امید آن دارم که با همکاری مشترک موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو بتوان همه متن های خوانده شده آن استاد برگ ایلام شناس را منتشر کنم.
شیوه بهکار گرفته شده در ارایه متنهای به چاپ رسیده در این کتاب، همان شیوه کار و رسمالخط هلک در کتاب" الواح باروی تخت جمشید" است اما تغییرهایی تنها در شیوه ارائه سطر به سطر متنها انجام گرفته است. نگارنده کوشش کرده که در ترجمه فارسی و انگلیسی، هم مطابق با شیوه هلک باشد و هم مطابق با متن و از این رو ممکن است ترجمه آنها به ویژه فارسی آن نارسا به نظر آید.
شیوه تقسیمبندی ها در این کتاب نیز همانند تقسیم بندی ها در کتاب هلک است، یعنی متنها به بیست و یک گروه و یازده زیر گروه تقسیمبندی شدهاند. متنها نخست بر اساس گروه، سپس کالای اشاره شده، kurmin فراهم کننده کالا، کارپرداز، نام شهر، سال و ماه - اگر یاد شده باشند - مرتب شدهاند. زبان متنها، ایلامی، ولی آمیخته با وام واژههای بسیاری از زبان پارسی باستان است».
دکتر ارفعی، در ادامه شرحی از تاریخچه زبان ایلامی، منابع و دستور زبان ایلامی هخامنشی و نیز ویژگی های گِل نبشته های باروی تخت جمشید را به طور کامل ارائه می کند.
موضوعات ثبت شده در گل نبشته ها:
در کتاب « گل نبشتههای باروی تخت جمشید» ، در متن های مورد بررسی اطلاعات دست اولی درباره چگونگی توزیع موادخوراکی رایج در آن زمان به عنوان دستمزد و نکات سودمند دیگر ارائه می شود . برخی از این نکات عبارتند از : مواد خوراکی با منشاء گیاهی همچون گندم، جو ، آرد ، توت ، امرود، شراب ، آبجو گرده های نان جوین ،خرما ، سیب ، کنجد، انجیر ، جو برشته شده و ... و چهارپایانی چون گوسپند و بز ، گاو، همچنین واحد وزن برای کالاهای خشک همچون غله و میوه با نام « BAR » و واحد وزن برای کالاهای مایع همچون شراب و آبجو به نام « مَریّش» ، تقویم دوران هخامنشی ، مسائل مربوط به فراهم آوری و ذخیره سازی کالا برای مصرف انسان و دام و نیز بذر برای کشاورزی، حمل و نقل کالا، تحویل کالا، تراز های حسابداری، پرداخت دستمزدهای کارگران، دریافتی های مسئولان بلندپایه ، انواع آذوقه خاندان شاهی، دستمزدهای مقام های دینی، مواجب ویژه ، مواجب مادران ، مواجب روزانه ، مواجب سفر، مواجب ویژه جانوران، مواجب سفر برای جانوران، نامه ها، برچسب ها، گزارش های روزانه و سالانه ، مُهرها و موارد دیگر .
دکتر ارفعی در این مورد می نویسد: « تمام گل نبشته های یافت شده در باروی تخت جمشید، اسناد اداری و مالی هستند که در آن ها از حمل و نقل کالا، دریافت، جا به جایی ، ذخیره و سرانجام پرداخت کالا در ازای حقوق کارگزاران ، مسافران و کارگران دولتی در ایالت فارس سخن رفته است. تاریخ نخستین نوشته های استحکامات یا همان بارو که سی هزار عدد گزارش شده اند از آنِ سال هشتم داریوش بزرگ ( 514 و 513 پ.م. ) و آخرین آن ها از آنِ سال بیست و هشتم داریوش بزرگ ( 492 و 493پ.م.) هستند. در این اسناد همواره کالا به عنوان حقوق پرداخت شده است. از سال سی ام داریوش بزرگ ( 492 و 491 پ.م ) تا سال هفتم اردشیر اول ( 458 و 457 پ.م. ) در گل نبشته های خزانه تخت جمشید همواره بخشی از حقوق کارگران به صورت نقره پرداخت شده است... غله و شراب به عنوان مواجب بیش از کالاهای دیگر چون ترمو ( ؟ ) و آبجو، آرد و ... به کارگران پرداخت می شده است. در دریافت مواجبی چون غله و آرد ، پسران و دختران با مردان و زنان سهیم هستند اما هنگامی که شراب یا آبجو پرداخت شده، تنها مردان و زنان دریافت کننده هستند...»
حقوق برابر زنان و مردان:
چنان که از متن های بررسی شده در کتاب « گل نبشته های باروی تخت جمشید» برمی آید: در هنگام پرداخت مواجبِ زنان و مردان، گاهی مردان و پسران بیشتر از زنان و دختران مواجب دریافت می کنند و گاهی زنان و دختران از مردان و پسران بیشتر مواجب می گیرند. به عبارت دیگر در تخصیص مواجب هیچ گونه برتری جنسیتی در نظر گرفته نمی شده است. به سخن دقیق تر در متن های مورد بررسی مواجب کارگران، در چهار متن مردان بیشتر از زنان ، در چهار متن دیگر زنان بیشتر از مردان و در چهار متن دیگر زنان و مردان به میزان برابر مواجب دریافت کرده اند.
رعایت حقوق زنان باردار:
در تعدادی از متون باروی تخت جمشید که مواجب مادران در آن ها ثبت شده است پرداخت یک بار مواجب ویژه به مادرانی که به تازگی زایمان کرده اند، گزارش می شود. البته این پرداخت را نباید جایگزین مواجب دوران استراحت مادران پس از زایمان دانست، بلکه باید آن را گونه ای تشویقی به شمار آورد.
مواجب ویژه سفر:
در میان متن های باروی تخت جمشید متن هایی که ویژه مواجب سفر هستند از بالاترین بسامد برخوردارند. آرد به طور معمول به عنوان مواجب ( = جیره ) سفر به مسافرانی که باید کارگزاران و کارگران دولتی بوده باشند، پرداخت شده است. مقصد یا مبداء بیشتر مسافران تخت جمشید و شوش است.
رعایت حقوق جانوران :
در متن های باروی تخت جمشید که مورد بررسی قرار گرفته است، شماری از متن ها به مواجب یا "جیره مستمر ماهانه" جانوران اختصاص دارد. از میان 129 متنی که به مواجب ماهانه جانوران اختصاص دارد 58 درصد به پرداخت های اسبان، 31 درصد به ماکیان و 10 درصد به جانوران دیگر اختصاص دارد.
در تعدادی از متون نیز از پرداخت "مواجب ویژه" همچون انواع غله و آبجو به جانوران به خصوص اسبان و استران سخن به میان می آید. همچنین به استناد تعدادی دیگر از متون، برای چارپایانی چون اسب، شتر و الاغ که در حال سفر از جایی به جای دیگر هستند، "جیره روزانه سفر" پرداخت شده است.
زندگی و آثار دکتر عبدالمجید ارفعی:
گفتنی است، دکتر عبدالمجید ارفعی در شهریور ماه سال 1318 خورشیدی در کنار کوه " گنو " در بندر عباس دیده به گیتی گشود. او دوران ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در شهرهای بندر عباس، یزد و تهران گذراند. پس از آشنایی با فارسی باستان در کتابخانه ملی ، به ادامه تحصیل در رشته ادبیات در مدرسه دارالفنون پرداخت و پس از پذیرفته شدن در کنکور، به دانشکده ادبیات زبان فارسی وارد شد و درسال 1344 خورشیدی به دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیای آمریکا رفت و زبان های آکدی و ایلامی را در آنجا آموخت و چون به زبان ایلامی علاقه داشت، راهی دانشگاه شیکاگو شد. در آن زمان استاد « هلک»، از مشهور ترین استادان زبان و خط ایلامی بود که در دانشگاه شیکاگو درس می داد و ارفعی نزد این استاد نامی به آموختن پرداخت. نخستین تماس های ارفعی با گل نوشته های ایلامی نیز در همین دانشگاه رخ داد. هلک در آن دوران هر شب چند عدد از کتیبه های خوانده شده را به ارفعی می داد و او از روی متن ترجمه شده کتیبه ها را می خواند. این کار آنقدر ادامه داشت که بعدها هلک کتیبه های خوانده نشده را به ارفعی می داد تا در آماده سازی کتاب گل نوشته های باروی تخت جمشید به او کمک کند.
ارفعی هر شب آنها را می خواند و صبح به استاد تحویل می داد. درسال ۱۳۵۳ خورشیدی، ارفعی از رساله دکترای خود با عنوان " زمینه های جغرافیای فارس براساس گل نوشته های تخت جمشید "دفاع کرد و به تهران بازگشت.
در سال ۱۳۸۲خورشیدی دکتر عبدالمجید ارفعی پس از چند سال ارتباطش را با موزه ملی قطع کرد و به دنبال پژوهش های شخصی رفت. از آن زمان تا امروز او در شوش و تخت جمشید به فعالیت پرداخته است و از جمله مهم ترین فعالیت هایش چاپ کتاب " گل نوشته های باروی تخت جمشید" است. همچنین همکاری او با بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد منجر به خوانده شدن کتیبه های خزانه تخت جمشید شد که در موزه همان جا نگهداری می شد .دکتر عبدالمجید ارفعی در حال حاضر برای آجر نوشته های شوش و چغازنبیل شناسنامه تهیه می کند. چاپ کتاب فرمان کوروش بزرگ (منشور کوروش) و تشکیل تالار کتیبه ها در سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ خورشیدی و ترجمه متن های حقوقی بین النهرین از روی کتیبه ها از دیگر تلاش های ارزشمند و یگانه دکتر ارفعی است.
اگرچه دکتر عبدالمجید ارفعی نخستین و تنها مترجم ایرانی « فرمان کوروش بزرگ » است اما در هنگامه ای که بازار کتاب سازی با دستکاری پژوهش های پیشین گرم است، متن ترجمه شده توسط او نیز، زیر عنوان « منشور کورش هخامنشی » منتشر شد که مورد اعتراض دکتر ارفعی قرار گرفت. او در این مورد در گفت و گویی با تارنمای « روزنامک » گفته بود:
« ... البته همانگونه که عرض کردم، چاپ دوم کتاب در حال آماده شدن برای نشر است ولی در کل باید بگویم که متاسفانه در ایران رسم نیست، هنگامی که من از کتابی برداشت می کنم، بنویسم که آن را وامدار فلانی هستم. آن فلانی که من از کارش بهره می گیرم، از من که چشمداشت مادی ندارد و در ضمن اگر استاد بزرگ و برجسته ای باشد، اعتبار کار مرا هم افزایش می دهد. و این امر نه چیزی از من می کاهد و نه چیزی به او می افزاید. اما رسم امانتداری رعایت می شود. متاسفانه برخی از پژوهشگران ایرانی به رسم امانتداری چندان پایبند نیستند و این خُب، البته دردناک است. مثلاً شما به این کتاب تاریخ ایلام که به زبان انگلیسی است بنگرید. ببینید این کتاب 100 صفحه ای 40 صفحه مرجع دارد. آیا چیزی از نویسنده ی این کتاب کم شده؟ نه تنها چیزی از نویسنده ی این کتاب کم نشده، بلکه حتی زمانی که خواننده می بیند وی مستند سخن می گوید و وانمود نمی کند که همه چیزدان است، طبعاً اعتبار کارش هم بالا می رود. ولی در ایران سنتی به غلط جاافتاده که می خواهیم بگوییم که این منم که همه چیز می دانم. در حالی که ما اگر اندکی اندوخته داریم تنها از خواندن کارهای استادان بزرگ حاصل شده است. متاسفانه اگر اعتراضی هم بکنی با فحش و ناسزا روبرو می شوی. همانطور که من شدم و من دیدم همکلام شدن با چنین کسانی در شان و شخصیت من نیست و من آدمی نیستم که بخواهم با دیگران دعوا کنم و برای خودم حاشیه بتراشم، این بود که دیگر اعتراضی نکردم...»
دکتر عبدالمجید ارفعی در گفت و گویی که با این نگارنده داشت، ابراز امیدواری کرد که با تامین اعتبارات لازم، ترجمه فارسی و انگلیسی همه گل نبشته های تخت جمشید که در موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو نگهداری می شود و تاکنون منتشر نشده است به عنوان بزرگترین مجموعه اسناد دست اول از دوران هخامنشی، در یک مجموعه چهار جلدی منتشر شود. وی ضمن استقبال از تقبل احتمالی هزینه های چاپ از سوی افراد و یا نهادها، تنها دلیل به تعویق افتادن چاپ این مجموعه ارزشمند را نداشتن بودجه کافی دانست.
دوباره واژه،دوباره درد...
با درود
در باب دو اصطلاح پارسی هخامنشی بر (بار)به معنی میوه و خشکبار و مرّیش که در باب میوه و شراب-آبجو به کار رفته است به نظرم رسید که اولی همان بر به معنی میوه و دومی ترکیبی از حرف نفی "مَ" و ریش (زخم) باشد که در مجموع به معنی ضد زخم و دارو و مرحم می تواند باشد. امیدوارم که به زودی بتوانم نوشته های منتشر شده استاد ارفعی بدست بیاورم چون زمینه عالیی برای تحقیق در جغرافیای تاریخی ایران باستان می تواند باشد چه گفته شده است نام 700محل باستانی در آنها قید شده است.
خوش باشید
فکر میکنم پاراگراف «حقوق برابر زنان و مردان» دقیق نیست. یعنی از متن لوحه ها نمیشود برداشت کرد که «در تخصیص مواجب هیچ گونه برتری جنسیتی در نظر گرفته نمیشود»
بر عکس، ظاهرا در شغل یکسان، مردها یک و نیم تا دو برابر زن ها مواجب میگرفته اند.