ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

کتاب شناخت: ۴) شاه دژ اصفهان

شاه دژ اصفهان

کتاب « شاه دژ اصفهان » نوشته « دکتر کارو اوئن میناسیان » با گزارش و ویرایش حشمت اله انتخابی از سوی انتشارات نقش مانا در 236 صفحه همراه با تصاویر و نقشه هایی جدید از شاه دژ منتشر شد. حشمت اله انتخابی که در سال 1371خورشیدی کار ویرایش کتاب « شاه دز کجاست؟ » اثر استاد محمد مهریار را برعهده گرفته بود، با همکاری همکارانش حسن حکیمیان، فضل اله قنادی و مرتضی پورموسی کار ترجمه کتاب « شاه دژ اصفهان » نوشته دکتر کارو اوئن میناسیان را نیز از انگلیسی به فارسی برعهده داشته و ضمن وفاداری به متن اصلی، با افزودن پی نوشت های دقیق، گزیده ای از « الکامل فی التاریخ » نوشته « ابن اثیر » درباره اسماعیلیان و شاه دژ، عکس های رنگی و جدیدی که خود تهیه کرده و همچنین تصویرهای هوایی و ماهواره ای از فراز کوه صفه، بر غنای این کتاب افزوده است.

                          

                                   دکتر کارو اوئن میناسیان و حشمت اله انتخابی

دکتر میناسیان در یادداشت های مقدماتی کتاب به ریشه یابی نام اصفهان و ارتباط آن با نام کوه صفه پرداخته و نتیجه می گیرد که « صُفه » از « سپه » ریشه گرفته و از این روی نام درخور این کوه را سپه ( ان ) می داند و در متن کتاب از این کوه با نام « کوه اسپهان » یاد می کند.

نگارنده، در فصل نخست کتاب تاریخچه مفصلی از دژهای ایران و خاستگاه آن ها ارائه می کند و درباره اهمیت اصفهان برای برپایی دژی با اهمیت همچون « شاه دژ » تاکید می کند: اصفهان از دیدگاه جغرافیایی در قلب ایران جای دارد. از دوران امپراتوری بزرگ هخامنشیان به این سوی، طی دوره های سامانمند حاکمیت ملی، فرمانروایان می بایستی خود و کشورشان را در وهله نخست علیه یورش بیگانگان و در وهله بعدی در برابر آشوب داخلی ایمن دارند. طبیعی است که مناسب ترین مکان برای ایجاد این مراکز در مرزها نبود، بلکه در ژرفا و در دل سرزمین تحت حکمفرمایی آنان قرار داشت، تا دسترسی بیگانه به آنجا دشوار باشد و در عین حال پناهگاه امن تری برای حاکمی باشد که به آنجا پناه آورده بود. در موارد آشوب و شورش داخلی، فرد پناهنده، در حالی که به استحکامات خویش پناه می برد، برای دریافت کمک از قبایل دوست و پشتیبان برای تار و مار و در هم کوبیدن رقبای سرکش، امکانات بیشتری در دسترس می داشت. اصفهان با دژی که برفراز کوهی تسخیر ناپذیر داشت، همه این خواسته ها را به بهترین شکل ممکن برآورده می ساخت.  

           

                     سربازخانه جنوبی شاه دژ بر فراز کوه صفه و مسلط بر شهر اصفهان

 در فصل دوم این کتاب بررسی دقیقی از بخش های بازمانده شاه دژ همچون دیوارهای ارگ، راهروها و اتاق ها، سربازخانه ها، آب بندها، بار انداز، دروازه ها، و آتشگاه ارائه می شود. 

نگارنده در فصل سوم کتاب به ویرانه ها و جایگاه های دیدنی نزدیک شاه دژ همچون دروازه گل زرد، غار قنبر، چشمه دالون، چشمه چک چکان ( نُقط )، سنگ نگاره ها، چشمه یوسف آباد ( تخت سلیمان یا پاچنار )، چشمه خاجیک، نیم باروی چشمه گنگ آباد، غار گنگ آباد، چاه درویش یا چشمه گچی و قلعه سنگی می پردازد.

فصل چهارم کتاب شاه دژ اصفهان به تاریخچه محاصره کوه اسپهان ( صفه ) و تصاحب شاه دژ ویژه شده است و در بخش پایانی این فصل تاکید می شود که استحکامات شاه دژ و بازمانده هایی که برفراز «کوه اسپهان» وجود دارد، پیش از سلجوقیان نیز موجود بوده است و با نام « دژ کوه» شناخته می شده اما ملکشاه سلجوقی این دژ را بازسازی نمود و «شاه دژ» نامید.

دکتر میناسیان در ادامه به ارتباط  تاریخی بین اسماعیلیان و شاه دژ می پردازد و یادآور می شود که چیرگی تازیان واکنش های ملی گرایانه و میهن پرستانه بسیاری را در سراسر کشور برانگیخت که یکی از آن ها اسماعیلیه بود. وی در ادامه تاکید کرده است: « تاریخ اسماعیلیان و به ویژه تاریخ شاه دژ را نویسندگان مختلف بی غرض روایت نکرده اند. حسن صباح پیشوای مذهبی معمولی فرقه نبود، بلکه میهن پرستی مصمم و ملی گرایی مقتدر بود که به شیوه ای تازه به مبارزه برخاست و از روش های نظامی کارآمدی بهره می جست... » 

        

                          یکی دیگر از عکس های جدید شاه دژ از حشمت اله انتخابی

وی در پایان می نویسد: « سلطان محمد سلجوقی پسر ملکشاه در آغاز سده ششم هجری / دوازدهم میلادی در حین جنگ برای بازپس گرفتن این دژ از چنگ احمد بن عطاش، آن را ویران ساخت زیرا متقاعد شده بود که برای همیشه نمی توان آن را تحت سلطه خویش نگاه دارد.»

گفتنی است، دکتر کارو اوئن میناسیان در تاریخ 17 دی ماه 1276 خورشیدی  در روستای « قلعه ماماکا» از بخش « کیار» چهارمحال و بختیاری دیده به گیتی گشود. تحصیلات خود را در مدرسه ارامنه جلفا و مدرسه ارامنه کلکته آغاز کرد و سپس برای آموختن دانش پزشکی به دانشگاه های لندن ، ادنبورگ و لوزان رفت و در سال 1302 خورشیدی با دریافت دکترای تخصصی در جراحی عمومی به ایران بازگشت و در اهواز، تهران و اصفهان به خدمت مشغول شد. دکتر کارو میناسیان به تاریخ و فرهنگ ایران نیز عشق می ورزید و عضو « انجمن آثار ملی » بود. او نزدیک به 20 سال با پژوهش های میدانی و کتابخانه ای برای نگارش کتاب « شاه دژ اصفهان » با نام انگلیسی « شاه دژ، مایه بلند آوازگی اسماعیلیان، محاصره و تخریب آن » به عنوان یک اثر تک نگاری باستان شناختی تلاش کرد. از دیگر آثار او افزون بر کتاب هایی در موضوع بهداشت و پزشکی ، ترجمه یادداشت های روزانه « پطروس دی سرکیس گیلاننتز » با عنوان « سقوط اصفهان » از زبان ارمنی به انگلیسی است. دکتر میناسیان در 25 اردی بهشت 1352 خورشیدی در اصفهان درگذشت و در آرامگاه ارامنه در دامنه کوه صفه به خاک سپرده شد.

                         

نظرات 1 + ارسال نظر
محمود دهقانی 10 اردیبهشت 1388 ساعت 09:20 ق.ظ http://www.dehgani.persianblog.ir

با یک دنیا سپاس از اشاره به این کتاب با ارزش. از سرگذشت عصارخانه صفوی خیلی متاسف شدم. چه می شود کرد. دارند همه جا را زباله دانی می کنند ولی غافل از زباله دانی تاریخند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد