به یاد هم میهنان زلزله زده در استان بوشهر


بوشهر من !

سراینده استاد هما ارژنگی

 

باز هم لرزیدی ای خاک کهن

باز افزودی  مرا  درد  و  محن

ناگهان از لرزه های مرگبار

کلبه ها شد بر سر مردم هوار

دست بدکاری ز خیل اهرمن

شعله زد بر دامن بوشهر من

شد از این بیداد و پژواک جنون

دشتی و خور موج و کاکی واژگون

سنگ و چوب و خشت در هم بافتند

بام ها و کوچه ها بشکافتند

با هجوم مرگ و فریاد جرس

زندگی آهسته افتاد از نفس

جای امواج بلند و خوش نوا

شهر شد یکباره چاووشِ عزا

نازنینم گر چه گشتی چاک چاک

بر تو می نازم هم از پور و نیاک

بر تو می نازم من ای خاک سپند

گشته نامت از دلیرانت بلند

تنگسیرت،تنگِ شیرستان بود

خاکِ دلوارت، دلیرستان بود

نام تو از روزگاران کهن

کرده آذین پیکرِ مام وطن

مکر  روبه پیشگان را دیده ای

بر سپاهِ گرگها شوریده ای

راستی را کز شکستن های تو

کی پذیرد کاستی بالای تو!

تاکه چرخ هستی و گردون بپاست

آتش عشق وطن در جان ماست

ققنسی زاینده دارد در نهان

تا ابد پاینده ماند جاودان

بیست و دوم فروردین نود و دو