زاینده رود به آغوش اصفهان بازگشت
زاینده رود پس
از چندماه دوری، سرانجام به خانه بازگشت و نجوای عاشقانهاش در گوش شهر پیچید.
مردم خوب
اصفهان، چند شب بود که از ذوق دیدار زنده رود خواب بر چشم نداشتند. چند شب بود که
تا پاسی از شب، برخی از شهروندان در کنار بستر رود چشم به راه آمدنش بودند؛ گویی
به پیشواز یکی از عزیزان خود آمده بودند که قرار بود از سفری دور بیاید.
امسال هم همچون
سالهای پیش، پس از چند ماه خشکی زنده رود و در هنگامی که آب دوباره به شهر رسید،
خیلیها آمده بودند. بر پل های زاینده رود
و کرانه های آن انبوه شهروندان پیر و جوان را میشد دید.
هربار که زنده
رود به خانه خود در کنار پلهای تاریخی بازمیگردد، شهروندان اصفهانی هم سر ذوق میآیند
و نغمههای شورآفرین سر می دهند.
پل خواجو باز
هم سرای هنرمندان گمنام ولی خوش آوایی شده است که با زنده شدن زنده رود، آوازهای عاشقانه خود را در کنار چشمه های پل دوباره سردادند.
هربار که آب
را بر زاینده رود می بندند، مردم اصفهان گویی دلبندشان را از دست داده باشند، در
غمی خاموش فرومی روند و دوباره که زاینده رود تشنه لب، سیراب میشود مردم از شادی
در پوست خود نمیگنجند.
اما پرسشی که
در این سالها برای مردم خوب اصفهان بیپاسخ مانده، این است: در هنگامهای که دولتمردان
کشورمان رویای مدیریت جهانی را در سر میپرورانند، چگونه از عهده مدیریت منابع آب
در کشور خود برنمیآیند و آیا روزی فرا خواهد رسید که همچون گذشتههای نه چندان
دور، برای همیشه زندگی در زاینده رود از سرچشمه تا تالاب جریان یابد؟
عکس های 2-1 : شاهین سپنتا عکس های8-3 :علیرضای عزیز |