سالمندان را ارج نهیم: 2


خانه سالمندان!

ایران‌نامه – مهدی فقیهی: امروزه آن چه که در مورد زندگی سالمندان مد نظر تمام صاحب‌نظران و کارشناسان می‌باشد، طریقه همزیستی سالم همراه با نشاط و آرامش است. همزیستی که با در نظرگرفتن تدابیر صحیح در کنار خانواده میسر و شیرین تر از هر مکان دیگری است. سالمندان منبعی از تجارب و خاطرات تلخ و شیرین گذشته هستند که نباید بلااستفاده باقی بمانند. نقل تجارب و خاطرات گذشته توسط سالمندان، علاوه بر اینکه نسل حاضر را در جریان وقایع و تجربیات گذشته قرار می دهد، موجب رضایتمندی سالمندان نیز می گردد نیاز به سخن گفتن و مستمع داشتن در افراد سالمند بسیارضروری است، زیرا بخش عمدهای از حمایتهای روانی انسان از طریق تعاملات کلامی با دیگران تأمین می گردد. متأسفانه علی رغم سودمندی تعامل کلامی برای سالمندان، آنها به دلیل مشکلاتی از قبیل محاوره کلامی، آلزایمر (کندی در سخن گفتن و فراموشی) مستمعان خود را از دست می دهند و افراد جامعه کمتر با آنها به گفت و شنود می پردازند. آموزش خانواده و جامعه در نحوه تکلم با سالمندان و صبر و حوصله گوینده می تواند به میزان قابل ملاحظه ای سطح تشویش ذهنی سالمندان را در تعاملات اجتماعی کاهش دهد تحقیقات متعدد بیانگر این مطلب است که وجود حداقل یک نفر از سالمندان در کنار دیگر اعضاء خانواده می تواند به میزان قابل توجهی به برقراری فضای سالم زندگی کمک نماید و حتی برای فرزندان خردسال آن ها مایه علاقه مندی و دلگرمی باشد.


اگر تصور شود که پیران دارای مهارت هستند و پستی و بلندی و نشاط و ناهنجاری روزگار را تجربه کرده اند، پس آن ها الگوی مناسبی برای نسل جوان هستند و در همین راستا سالمندان باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند.  در همین زمینه اعضای خانواده می توانند با حمایت کافی از فرد سالمند در مقابل تغییرات ناشی از پیری، نقش کلیدی داشته باشند اما متأسفانه در زندگی امروزی تجمل گرایی و زیاده خواهی اطرافیان سالمند این مأمن امن و سالم  را تحت تأثیر قرار داده و خواسته و ناخواسته آن ها را از فضای خانه دور نگاه می دارد. در طی چند دهه اخیر مراکزی جهت  نگهداری از سالمندان، شکل گرفته اند و دلیل آن نیز لزوم حمایت و نگهداری ویژه ای است که در زمان خاصی این قشر از جامعه  به آن احتیاج دارند با توجه به اینکه افراد سالخورده معمولا توانایی انجام کارهای روزانه مربوط به خویش را تدریجاً در اثر بروز عوارض و بیماری های جسمی یاروحی از دست می دهند در عین حال از افراد خانواده نیز کمتر کسی به علت گرفتاری های خانوادگی ‌‌،و نبود تمکن مالی و یا عدم توانایی استخدام پرستار امکان نگهداری از این افراد را دارد، امر مراقبت و یاری رساندن به افراد سالمند در خانه روز به روز دشوارترمی شود. در این اوقات شاید ضرورت ایجاب نماید که افراد سالمند در مراکز مناسبی!!! که به منظور نگهداری و مراقبت کامل از آن ها  تاسیس گشته اند اقامت گزینند تا بطور موقت یا دائم به زندگی خود ادامه دهند.

 البته به طور کلی عواملی که سبب پدید آمدن آسایشگاه ها و روانه شدند سالمندان به این مراکز گردیده، ناشی ازتغییر و تحولات اقتصادی در زمینه کار، مسکن، درآمدکافی، افزایش هزینه های زندگی و غیره است که به این فهرست می توان تغییر فرهنگی ناشی از دگرگونی فکری، فلسفی و نادیده گرفته شدن ارزش ها آداب و رسوم و سنن، تغییرات اجتماعی ناشی از برخوردها، روابط و معیارهای اخلاقی در جهت آسایش و رفاه بیشتر  در زندگی و نیز عدم احساس مسئولیت در قبال والدین و میل به آرامش و استقلال را اضافه نمود در بسیاری از مواقع تعداد زیادی از سالمندان به اجبار و یا با قدرت قهریه از خانه و کاشانه خود رانده شده و در خانه سالمندان نیز به خواسته های ضروری خویش دست نمی یابند. چرا که متأسفانه در بسیاری از این مراکز افراد سالمند از داشتن زندگی یکنواخت و عادی بدون نوسان که خود وضع روحی آن هارا مختل می کند. همچنین دوری از خانواده و فرزندان و احساس محرومیت های عاطفی ناشی از آن در رنج و عذابند. علاوه بر این مصاحبت با افرادی که هر کدام محرومیت و مشکلی خاص دارند و همه اهل بدبینی و منفی نگری هستند بر این درد و رنج می‌افزاید.

 به غیر از عوامل یاد شده، عدم نقش کافی درزندگی یا اجتماع و نیز احساس پوچی و مصرف کنندگی باعث از بین رفتن پیش از پیش توان و قدرت آن ها می گردد، نداشتن استقلال و مدیریت در زندگی و حیات بدون مراقبت توام با عدم وجود همدرد و غمخوار. افزایش اختلالات روانی ناشی از بی مهری ها، تحقیرها، طردها، که فرزندان در آن نقش مهمی بر عهده دارند.

 افزایش وحشت ناشی از تنهایی و مرگ و دلتنگی های مربوط با  آن ، از هم گسیختن کانون خانواده و در انزوا قرار گرفتن و درماندگی و بسیاری از دلایل دیگرشرایطی را فراهم می آورد که سالمندان در رابطه  با این مراکز دید مثبتی نداشته باشند وعموما از بودن در آنجا ناگزیر و محیط آن را محیط جبر و اجبار بدانند.

با اینکه برخی از سالمندان سال هاست در چنین محیطی زندگی می کنند،لیکن هنوز با آن جا خو نگرفته اند و منتظر تحولی جدید هستند تا از آنجا بیرون بیایند. دیدها نسبت به این مکان ها منفی است . چه بسیار افراد سالمندانی که نسبت به این وضع معترضند ولی صدایشان به جایی نمی رسد. فرزندان قدرت را در دست دارند و مال و ثروت را در اختیارلذا در نتیجه  به عدم رضایت روانی و وضعیت دشوار آنان توجهی نمی کنند.

 دکتر پرویز مظاهری در این زمینه می گوید خانه سالمندان اغلب برای زندگی مکان مناسبی نیست چرا که  بسیاری از آن ها ناتوان و ضعیف و نیازمند مراقبت در آسایشگاه‌ها هستند.

در کشورهای غربی اغلب سالمندان در ساختمان‌ها و برج‌های مخصوص سالمندان اقامت می گزیند ولی در کشور ما در ساختمانی کوچک و نامناسب که هر اتاق آن گنجایش چند نفر را دارد، در بسیاری از کشورهای دیگر سالمندان با هزینه‌ی دولت آپارتمانی را تهیه می‌کنند و در برج‌های چندین طبقه اقامت می نماید و بعدازظهرها را با هم می گذرانند.

 رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیزمعتقد است که خانه سالمندان با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی سازگاری ندارد؛اما تا زمانی که وضعیت معیشت خانواده ها  به گونه ای باشد که زن و مرد مجبور به کارکردن در بیرون از خانه باشند، حذف خانه سالمندان امکان پذیر نمی باشد باید به گونه ای برنامه ریزی شود تا توان مالی خانواده ها ارتقا یابد و آن ها بتوانند سالمندان خود را در خانه نگهداری کنند متاسفانه  حدود 4 تا 6 درصد از سالمندان جهان نوعی بد رفتاری را در خانه یا اماکن دیگرتجربه می کنند. این نوع خشونت‌ها به منزله نقض حقوق بشر بوده و شامل: آسیب های جسمی،جنسی، روانی، عاطفی، سوء استفاده مالی و مادی، رها کردن، و از دست دادن جدی عزت نفس و احترام است

 بد رفتاری در مراکز مراقبت از سالمندان نیز می تواند شامل محدود کردن فیزیکی بیماران، از بین بردن عزت نفس سالمندان، تغییر دادن عادات روزمره آنان ، ارائه مراقبت ناکافی که در برخی از مواقع باعث ( ایجاد زخم بستر در سالمندان) می گردد، تجویز نا متعادل دارو و عدم توجه عاطفی به آنان باشد.

 در این مراکزاستاندارد‌های لازم برای مراقبت‌های بهداشتی، خدمات رفاهی و امکانات برای سالمندان پایین است و کارمندان شاغل در این سازمان‌ها، دارای آموزش کافی نبوده و از حقوق کافی برخوردار نیستند. دراین سازمان‌ها، سیاست در جهت منافع سازمان بوده و نه درجهت رفاه سالمندان ساکن در آن بسیاری از استراتژی‌ها خط مشی ها  برای پیش‌گیری از بد رفتاری با سالمندان و اقدام علیه آن ها و کاهش پیامد‌های حاصل از آن را می توان به طور عمده در کشورهای توسعه یافته چنین عنوان کرد افزایش آگاهی عمومی و تخصصی، در رابطه باسالمندان، آموزش در خصوص نحوه مراقبت ازآن ها،  بررسی و بازدید از سازمان‌های مسئول مراقبت از سالمندان توسط پلیس یا مددکاران اجتماعی و نیز  استفاده از گروه‌های داوطلب و علاقمند جهت نگهداری از سالمندان شواهد حاکی از آن است که سرویس‌های  خدماتی بالغین و بازدیدهای  پلیس و مددکاران اجتماعی از مراکز مراقبت سالمندان در حقیقت می تواند از افزایش عواقب نا مطلوب بد رفتاری با سالمندان  جلوگیری نماید  در هر حال آن چه که مسلم است وجود خانه و خانواده همواره بهترین مکان برای گذران زندگی افراد سالمند بوده و این افراد، دوران پیری خود را درکانون گرم خانواده و کنار فرزندان خود بهتر سپری می نمایند. سالمندان عمر و جوانی خود را برای اینمردم و کشور گذاشته‌اند و دولتمی بایست  با افزایش حقوق بازنشستگی در سالمندان بالای 65 سال یا با در نظر گرفتن حقوقی خاص برای آن ها  به این گروه کمک کند تا از پس هزینه‌های زندگی برآیند و در خانواده سربلند باشند.                           

منابع :

1-.(سیام . شهره / بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان/ انتشارات کتاب آشنا /چاپ اول  (1381)  ،مقاله آسایشگاه های سالمندان،1381ص49-53)

2- قائمی، علی/ خانواده و مسائل سالمندان/ انتشارات انجمن اولیا ومربیان ،1366/ص278