هما ارژنگی: پیام جزایر ایرانی


پیام جزایر ایرانی

سراینده استاد هما ارژنگی

 

ای یاوه گوی نادان، بازیچه‌ی شغالان،

چون شیرخواره طفلان، از رسم و راهِ مردان

گویا خبر نداری!

تو از کنامِ شیران،  از خطه‌ی دلیران،

گویا خبر نداری!

****

این خاکِ پهلوان خیز، این توتیای زر خیز،

با جانِ ما سرشته

پیوند جاودانش، بر سنگِ کوه و دریا،

با خونِ ما نوشته



****

ای یاوه گوی نادان، گویا خبر نداری

کاین جا  نه ریگ صحرا، اینجا  نه سوسمار است!

اینجا تمامِ ایران، یک جنگلِ شکار است

صدها هزار بیشه، در گوشه و کنار است

هر بیشه جایگاهِ صد شیرِ کار زار است !

****

باری ز سر به در کن پندار این جزایر،

ازاین خطر حذر کن، ای رونشسته زایر،

جان ترا بگیرد این لقمه‌ی گلو گیر،

باید که رو بتابی زین ناخجسته تدبیر

****

تنب بزرگ و کوچک، اروند رود زیبا،

آن پارسی خلیج و بحرین  یا بوموسا،

سر داده اند با هم، این نغمه‌ی فریبا:

«من با تو نامدارم، ای مهدِ سرفرازان

من با تو جاودانم، ای سر زمینِ ایران»


یکم اردیبهشت ماه هزار و سی سد و نود و یک

هما ارژنگی