تابلوی سیزده به در

 

سیزده به در زمان قدیم

نگارگری قهوه خانه‌ای، اثر استاد فتح‌اله قولرآقاسی 

«سیزده بدر زمان قدیم» نام تابلوی نقاشی اثر زنده‌یاد «فتح الله قولر آقاسی» است که به سبک قهوه‌خانه‌ای (شاخه غیرمذهبی)  با روش رنگ و روغن بر روی بوم به ابعاد ٦٥ x ٩٥ کشیده شده است. نقاشی قهوه‌خانه شیوه‌ای از نقاشی ایرانی است.

در این تابلو، یک خانواده تهرانی را می بینیم که در روز «سیزده به در» در کنار جوی روان و در چشم انداز کوه دماوند، سفره ای پهن کرده اند و انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها از نان و کباب و جگر و نمک و سبزی و ماست و خیار و سیب تا دوغ و شراب و آب را بر آن گذاشته اند. در میان تصویر دو مرد که یک دستشان را بر شانه یکدیگر گذاشته اند، در حال شوخی یا دعوا با چماق و غداره دیده می شوند به نحوی که کلاه از سر یکی افتاده و پایش به کوزه آب خورده و آن را واژگون ساخته است. زن که شلیته و تنبان و جلیقه و چارقد بر تن دارد، در کنار سفره نشسته و چپق روشن شوهرش را نگه داشته تا از نزاع یا بازی بازگردد.

معلوم نیست که نقاش، صحنه نزاع دو مرد را به تصویر کشیده تا به اصلاح عامه « نحسی سیزده» را نشان دهد و یا می خواسته یکی از بازی ها یا شوخی های رایج در آن زمان را به تصویر کشد! با توجه به این که در گوشه ای از این صحنه دو نفر مطرب در حال نواختن کمانچه و تنبک هستند و همه افراد حاضر در صحنه از زن گرفته تا کبابی و مردی که دیگ بر سر دارد و پسربچه بالای درخت و دو نفر نوازنده، خم بر ابرو نیاورده اند پس به نظر می رسد، حدس دوم درست باشد. در این تصویر هفت مرد و یک زن دیده می شود که نشان می دهد از نظر نقاش، «سیزده به در» جشنی برای زنان و مردان بوده و جشنی صرفا زنانه نبوده است.


فتح الله قولر آقاسی که تابلوی بالا اثر اوست شاگرد (و پسرخوانده) حسین قولر (قوللر) آقاسی بود و زیر نظر استادش هنر نقاشی را آموخت و اجازه داشت که زیر کارهایش را به نام «فتح اله قولر» امضا کند. از این روی، برخی، کارهای او را با کار استادش حسین قولر آقاسی اشتباه گرفته اند. حسین قولر آقاسی نیز فرزند علی رضا قولر آقاسی بود. علی رضا یکی از هنرمندان و استادان نقش پرداز بر روی کاشی و قلمدان به شمار می‌رفت. 

این سبک نقاشی، نوعی نقاشی روایی رنگ روغنی با درون‌مایه‌های رزمی، مذهبی و بزمی است که به دست هنرمندانی مکتب ندیده پدیدار شد و در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی همزمان با جنبش مشروطهٔ ایران، اوج گرفت. نمونه‌های قابل توجهی از آثار هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه‌ای در موزهٔ رضا عباسی نگهداری می‌شوند.  

خاستگاه این نقاشی ها قهوه خانه بود که در هوای بخار گرفته و معطر آنها نقالان به نقل حکایات عاشقانه و حماسی می پرداختند و کم کم برای این که کارشان جاندارتر بشود، پرده هایی را هم به نقالی افزودند که هنگام داستان پردازی صحنه ها را به صورت مصور نشان بدهند و به اصطلاح مجلس خود را گرم تر و ملموس تر کنند. پیشکسوتان نامدار نقاشی قهوه خانه ای دو نقاش به نام های استاد حسین قولر (قوللر) آقاسی و محمد مدبر بودند و پس از این دو می توان از شاگردانشان نام برد.

 پیرایه یغمایی** در شرحی بر نقاشی «سیزده به در زمان قدیم» اثر فتح الله قولر آقاسی می نویسد: «نقاشی بالا افراد یک خانواده را نشان می دهد که به "سیزده به در" رفته اند. از تجهیزاتی که در تصویر است، در می یابیم که "سیزده به در" در آن زمان ها با شادمانی بسیار برگزار می شده، چنان که دو ساز زن در طرف راست تابلو به نواختن تار و دف (سازهای سنتی) ]کمانچه و تنبک درست است[ مشغولند و آشپزباشی هم در کار پختن کباب است. روی سفره شراب و تنگ دوغ و ماست و سبزی در ظرف های معمول آن زمان دیده می شود و هم چنان که پیداست قاشق و چنگال و پیشدستی های مخصوصی برای افراد وجود ندارد (چرا که معمول آن زمان نبوده و افراد همه از قاب بزرگی که وسط سفره می گذاشتند، و با دست غذا می خوردند. در نگاره فقط چند (چمچمه) قاشق های چوبی بزرگ مرسوم آن زمان دیده می شود. 

از قداره کشی دو مرد مشخص می شود که یکی از تفریحات مردان شوخی هایی از این دست بوده است، چرا که ظاهرا ً به نظر نمی رسد جنگ و نزاعی در کار باشد چون تشویشی در صورت هیچ یک از افراد دیده نمی شود. برخلاف نظر بعضی ها که اعتقاد دارند دو مرد در حال نزاع هستند، نگاره بسیار آرام است و من اثری از خشم و دعوا در آن ندیدم ، شما چطور؟»

-----------------------

* درباره واژه «قولر آقاسی» لازم به یادآوری است که در تهران قدیم و در روزگار قاجار محل گارد مخصوص سلطان را «کشیک خانه» می گفتند که ریاست آن با «کیشیکچی باشی» بود و سواران کشیک خانه را «غلام کشیک خانه» می گفتند و رئیس آنها را که بعد از کشیک چی باشی، شخص اول کشیک خانه بود «قولر آقاسی باشی» می نامیدند. در زبان ترکی قولر یا قوللر یا قللر به معنی غلامان سلطنتی و قولر آقاسی، مهتر یا رئیس غلامان است.

**با سپاس از بانو پیرایه یغمایی و تارنمای گالری خیال و عصر نو.