ورافتادن خودکامه‌ای دیگر ...


عبرت کافی!

سروده استاد ادیب برومند

هر که از گشت زمان‌ها، عبرت کافی گرفت / بهر فرجام نکو، پویایی وافی گرفت

قدرت ده روزه را هرگز نباشد اعتبار / نزد آن کو در عمل اندیشه صافی گرفت

هر که باشد تکیه‌زن بر تخت قدرت بایدش / عبرت از قتل مشقت‌بار قذافی گرفت

رهبر سوریه، گرعبرت نگیرد زین حساب / بایدش پاداشِ ظلم و رسم اشرافی گرفت

حرف‌های بی‌عمل آخر کِشندش در سقوط / هر که در جای عمل آیین حرافی گرفت

بس خطا بودی که آهوی خطا شد بی‌خیال / زآن شکار افکن کِش اندر دام خوش نافی گرفت

عاقبت معلوم گردد زّرِ قلب از زّر ناب / چون کس اندر آزمونش راه صرافی گرفت

بس شرف دارد شرف بر حاکم جبارکیش / آن که در دکان عزت، پیشه علافی گرفت

گر قوافی سخت بودی در سخن، اما «ادیب»

آخر از طبع توانا بهره شافی گرفت