بحران آب زاینده رود در گفتگو با هومان خاکپور

 

گناه بحران آب را بر گردن خشکسالی نگذاریم

گفتگو با هومان خاکپور – بخش نخست

معصومه شهباز

 آب مصرفی 386 روستا در استان اصفهان از طریق سیار تامین می‌شود؛ رگ حیاتی شهر اصفهان خشک شده و کشاورزی در شرق رو به نابودی است. اینها همان دغدغه‌های هستند که مسئولان این استان را بر آن داشته  تا تونل های انتقال آبی چون بهشت‌آباد و گلاب را کلنگ بزنند. از سال‌های گذشته تمرکز صنایع پر مصرفی چون فولاد و ذوب آهن در اصفهان و در پی آن رشد بی امان این شهر، سبب احداث تونل‌های انتقال آب کوهرنگ از زاگرس جهت تامین آب مصرفی صنعت و شرب شد. آن سوتر، در حالی که آب در پشت سدهای استان چهارمحال بختیاری و در معرض تبخیر ذخیره شده؛ بیش از 200 روستا در چهارمحال بختیاری با تانکر آبرسانی می شوند. معضل بیکاری در این استان، وابستگی معیشتی به جنگل‌های زاگرس را دامن زده و در حال حاضر این جنگل‌ها از یک سو با دخالت انسان و دام و از سویی دیگر با غرق شدن در دریاچه سدها متزلزل شده اند. جنگل‌هایی که به گفته کارشناسان 40 درصد از آب کشور را تامین می‌کند. با وضعیتی که جنگل‌های زاگرس دارند، نباید بحران بی‌آبی در کشور پدیده‌ای دور از انتظار باشد. بحرانی که مسئولان، خشکسالی را دلیل اصلی آن می‌دانند. اما آیا به راستی خشکسالی دلیل اصلی بحران آب در کل کشور و خصوصا در استان‌های چهارمحال بختیاری و اصفهان است؟ در پاسخ به این پرسش، هومان خاکپور فعال محیط زیست و منابع طبیعی گفت: «سرزمین ما در نوار خشک زمین (نوار 35 درجه شمالی) قرار دارد؛ بنابر این خشکسالی برای این سرزمین یک پدیده کاملا طبیعی به شمار می‌آید. در واقع باید سال‌هایی که ترسالی وجود دارد، یک مقدار عجیب و غریب باشد و به صورت یک پدیده غیر طبیعی با آن برخورد کنیم؛ ولی متاسفانه الان به گونه‌ای شده که هرگاه  شرایط بحرانی ایجاد می شود، همه چیز را گردن خشکسالی می اندازیم. درست است که خشکسالی وضعیت بحران آب را در کل کشور تشدید کرده ولی واقعیت این است که گناه اصلی بر گردن خشکسالی نیست بلکه باید گفت گناه اصلی به گردن مدیریت غلط ما در حوزه منابع آبی است.»


حال ایران خوب نیست!

وی در ادامه افزود: «وقتی در استانی مثل چهار محال بختیاری و در کوه‌های زاگرس با ظرفیت آبی بالا،  که نزدیک به 40 درصد منابع آبی کشور را تامین می‌کند با بحران آب مواجه می‌شویم، وقتی که وضعیت جنگل‌های زاگرس بحرانی باشد، نتیجه‌اش مشخص خواهد بود که کل کشور ما دچار مشکل خواهد شد. یعنی هر وقت حال عمومی جنگل‌های  زاگرس خوب باشد می‌شود گفت که حال کشور ایران هم خوب است. در حال حاضر جنگل‌های ما با 90 درصد دخالت‌های انسانی، وضعیت اسفباری دارند. دو شناسه مهم  زاگرس که با مطالعه دقیق  بررسی  شده این است که  در زاگرس در چند سال اخیر ارتفاع درخت‌ها از میانگین 12 متر به 8 متر رسیده و بالغ بر 75 درصد از رویشگاه‌ های زاگرس تاج پوش آنها کمتر از25  درصد شده  است؛ و این نشان می‌دهد که  وضعیت جنگل های ما وخامت‌بار است.»

هر درخت، یک سد کوچک!

این فعال محیط زیست تاکید کرد: «شاید الان  دیگر وقت آن رسیده باشد که پرده پوشی‌ها کنار گذاشته شود، واقعیت‌ها را باید  به مردم و مسئولان نظام  گفت تا قبل از اینکه خیلی دیر بشود و فرصت ها از دست برود، به  راهکارهایی برسیم که بتوانیم این ذخیره ها را حفظ  بکنیم. »

خاکپور با اشاره به  6 میلیون هکتار وسعت جنگل‌های زاگرس گفت: «تنها سالانه 10 میلیارد تومان به صیانت از جنگل‌های زاگرس اختصاص داده می‌شود، در صورتی که در همین حوزه در بخش سدسازی سالانه بالغ بر 500 میلیارد تومان هزینه می‌شود؛ نتیجه این نگاه حاکم بر طبیعت سرزمین ما،  تشدید بحران خشکسالی است که ما الان با آن روبه رو هستیم.»

وی در ادامه یادآورشد: «هریک از درخت‌های جنگل ما به عنوان یک سد کوچک عمل می کنند و آب را در دل زمین برای ما نگهداری می‌کنند. سفره‌های آب زیر زمینی  به شدت افت کرده اند. استان چهارمحال بختیاری به رغم این که یک درصد از وسعت کشور را داراست،10 درصد از منابع آب کشور در این استان  تامین می‌شود.»

او با اشاره به این که شاید تا 10یا 15 سال پیش خشکسالی برای مردم چهارمحال بختیاری  تعریفی  نداشت، گفت: «هیچ کس باور نمی کرد که روزی  فرزندان آنان خشکسالی را تعریف کنند ولی متاسفانه  در حال حاضر آب  بالغ بر 200  روستا در این استان با تانکر تامین می‌شود. جالب این است که این روستاها عمدتا در منطقه لردگان قرار دارند؛ جایی که تقریبا نیمی از جنگل‌های استان را دارد یعنی از حدود 300 هزار هکتار جنگل‌های استان نزدیک به 157 هزار هکتار در منطقه لردگان قرار دارد و باز هم جالب‌تر این که  تمام سدهایی که در استان احداث می‌شود در همین رویشگاه‌های جنگلی است.»

جنگل‌ها قربانی می‌شوند!

این فعال محیط زیست، در مورد تهدیدات سدسازی هشدار داد و خاطر نشان ساخت: «به راحتی می‌توانیم بگوییم با احداث و آب‌گیری سد خرسان 1،2،3 همچنین کارون 3و4 که آبگیری شده و کارون 5 هم که بر رودخانه اروند  زده می‌شود حدود 20 هزار هکتار از این جنگل‌ها زیر آب می‌رود.»

خاکپور سوء مدیریت در حوزه آب را دلیل اصلی بحران آب در چهارمحال بختیاری دانست و افزود: «درمنطقه لردگان، بارندگی بالای 600 میلی متر در سال است ولی در رویشگاه‌های جنگلی‌مان یعنی جایی که باید آب را به راحتی در سفره‌های زیرزمینی ذخیره کنیم، بالغ بر 200 روستا با بحران آب مواجه هستند. در حال حاضر منطقه کوهرنگ با بارندگی حدود 1800 میلی لیتر در سال با بحران بی‌آبی دست و پنجه نرم می‌کند و اینها را نباید به گردن خشکسالی بیاندازیم. قبول است که خشکسالی  وضعیت را تشدید کرده اما عامل اصلی نیست؛ عامل اصلی مدیریت غلط ماست که در سال‌های زیادی - نه این که بگوییم در طی سالهای مدیریت فلان مدیر یا فلان دولت بلکه در طول سنوات گذشته - بحران خشکسالی را دامن زده است.»

دشت های تشنه!

هومان خاکپور در ادامه گفت: « 5 دشت در استان چهارمحال بختیاری داشتیم که متاسفانه هر 5 دشت به عنوان دشت‌های بحرانی منطقه اعلام شدند. سطح آب سفره‌های زیرزمینی هر 5 دشت به شدت پایین رفته است. دشت خان‌میرزا به عنوان یکی از دشت‌های مرغوب در شهرستان لردگان با آن ظرفیت آبی غنی، با مشکل بی‌آبی رو به رو است. مردم محلی این دشت در حدود 30 تا 35 سال پیش در عمق 6 متر به آب  می‌رسیدند ولی الان مجبور می‌شوند چاه‌ها را به عمق 60 متر ببرند یعنی به‌طور میانگین هر سال سطح آب‌های زیرزمینی در حدود 2 متر پایین رفته است. در حال حاضر روستاهای اطراف همین دشت جزء روستاهای بسیار آسیب پذیراند که با جیره‌بندی آب مواجه‌اند و تمام چشمه‌ها و قنات‌هایشان خشک شده است.»

محیط زیست قربانی مدیریت غلط !

خاکپور با گلایه از مدیریت غلط در بخش کشاورزی، ادامه داد: «متاسفانه  مدیریت غلط  در حوزه  منابع آب و بخش  کشاورزی ما، به‌ شدت مشکل‌آفرین بوده است. در حال حاضر میانگین تولید ما در کشاورزی (راندمان آبیاری ) از هر مترمکعب، بین 700 تا900 گرم بوده است در صورتی که استاندارد جهانی، 3 کیلوگرم است. از استان اصفهان به عنوان یکی از قطب‌های کشاورزی کشور انتظار راندمان آبیاری، خیلی بالاتر از میانگین کشور است ولی متاسفانه می‌بینیم که راندمان آبیاری این استان همین میانگین یا کمتر از میانگین است.

وی گفت: « اگر می‌توانستیم با  تغییر نگاه در بخش کشاورزی به جای هزینه‌های سرسام‌آور در پروژه‌های انتقال آب و سد سازی، راندمان آبیاری را تنها 30 درصد بالا می‌بردیم، قطعا دیگر با این مشکلات مواجه نبودیم و دیگر نیازی به پروژه‌های سرسام آور انتقال آب و سد سازی نداشتیم، این گونه هم محیط زیست‌مان را نابود نمی‌کردیم و هم آبمان را به صورت یک تشتک  در معرض تبخیر قرار نمی‌دادیم.

در استان اصفهان نزدیک به 20 هزار هکتار برنج‌کاری وجود دارد، شالیزارهایی که فقط در نوار شمالی کشور مجاز هستند. وقتی در منطقه‌ای مثل چهارمحال بختیاری یا اصفهان با تبخیر بالای 2000 میلیمتر مواجه هستیم، هیچ عقلانی نیست که  محصولات پُرمصرفی مثل برنج را به کشاورزهایمان توصیه کنیم و بالغ بر 70 یا 80 درصد منابع آبی را صرف کشاورزی بکنیم؛ بعدش هم صنعت و شرب و متاسفانه محیط زیست مان را اولویت آخر بگذاریم.»

محیط زیست، آخر صف!

این فعال منابع طبیعی یادآور شد: «در تمام کشورهای توسعه‌یافته و کشورهایی که به پایداری سرزمین رسیده اند، اولویت اول مدیریت آب با اولویت محیط زیست است. یعنی ما باید آب را اول جهت حفظ رودخانه ها، تالاب‌ها و مناطق اکولوژیکی در نظر بگیریم بعد در صنعت، کشاورزی و در آخر در آب شرب.

متاسفانه در کشور ما دقیقا این سیکل برعکس است؛ یعنی اول آب شرب بعد کشاورزی و صنعت و درآخر اگر آبی بماند به محیط زیست‌مان یعنی مثلا به زاینده رود یا تالاب گاوخونی می‌رسد و این همان نگاه غلطی است که در مدیریت آب، باعث می‌شود همیشه بیشترین آسیب‌ها به محیط زیستمان وارد بشود؛ آسیب‌هایی که  جبران آنها خسارت‌های زیادی دارد.»

وی با  اشاره به نبود توجه به توانمندی‌های اکولوژیکی در چیدمان توسعه گفت: «مشکلی که ما در حال حاضر در استان‌های چهارمحال بختیاری و اصفهان داریم این است که در چیدمان توسعه  دقت نکرده‌ایم ؛یعنی چیدمان توسعه ما بر مبنای توانمندی بوم‌شناختی نبوده است.  صنایع پُرمصرف را در استان‌های  فلات مرکزی مثل اصفهان، یزد و کرمان متمرکز کرده‌ایم؛ بدون این که به توانمندی‌های اکولوژیکی و ظرفیت‌های آبی آن مناطق توجه کنیم.

خشکی زاگرس و زاینده رود، تاوان سوء مدیریت!

خاکپور نگاه خاص و منفعت‌های  منطقه‌ای را دلیل مناقشات آب در دو استان چهارمحال بختیاری و اصفهان دانست و با ابراز تاسف از نبود مدیریت واحد آب در راستای حفظ پایداری در هر دو منطقه گفت: «زمانی که مردم اصفهان دستی در قدرت داشتند و با توجه به لابی‌هایی که در مراکز قدرت کشور داشتند، کارخانه فولاد و کارخانه ذوب‌آهن را در این استان متمرکز کردند ولی الان همین صنایع، وبال گردن مردم اصفهان و چهارمحال بختیاری شده است. نزدیک به 350 میلیون مترمکعب از 800 میلیون مترمکعب آبدهی زاینده رود، در صنعت مصرف می‌شود. صنایعی که بعدها سبب تمرکز شدید جمعیت در سکونت‌گاه‌های اصفهان و بحران ترافیک و جمعیت و مشکلات شهری آن شد. این در حالی است که ما می‌توانستیم این صنایع را به مناطق زاگرسی در استان‌هایی مثل لرستان، کردستان و چهارمحال بختیاری ببریم. مناطقی که هم ظرفیت‌های اکولوژیکی یعنی آب را داشتند و هم این که دیگر نیاز به پروژه‌های انتقال آب  و این سدسازی‌ها برای تامین آب نبود. گذشته از این‌ها وابستگی مردم در این مناطق به جنگل کم می‌شد و به جای آن جنگل‌هایمان را حفظ کرده بودیم. وابستگی معیشتی مردم در استان چهارمحال بختیاری، فرسایش خاک را به 25 تن در سال رسانیده و اکنون شاهد بیابان‌زایی در زاگرس هستیم. بالای 90 درصد از تخریبی که در زاگرس اتفاق افتاده، به خاطر انسان و دام بوده است.»

 دودی که در چشم مردم می‌رود!

خاکپور در ادامه، چیدمان غلط اشتغال‌زایی را دلایل نابودی جنگل‌های زاگرس و خشکی زاینده‌رود دانست و گفت: «با توجه به تجربه 20 ساله‌ای که در منطقه زاگرس داشتم، باورم این است که مردم چهارمحال بختیاری به جنگل رحم نمی کنند، این که جنگل تراشی می کنند، این که با جنگل نامهربانی می‌کنند، از سر طمع و آزمندی نیست بلکه دقیقا بر سر نیاز معیشتی آنهاست؛ چون شغلی ندارند و به خاطر نیاز معیشتی که دارند مجبورند جنگل‌ها را شخم بزنند و دام وارد جنگل کنند. اگر واقعا چیدمان توسعه در بخش صنعت  و اشتغال‌زایی بر اساس توانمندی‌ها و خواهش‌های اکولوژیکی مناطق بود؛ قطعا شاهد این مشکلات  و فشار بر عرصه‌های جنگلی نبودیم که توابع آن به مناطق فلات مرکزی برگردد. جایی که زاینده رود بخشکد و غبار تالاب گاوخونی را ببلعد. وقتی ما در استانی مثل کرمان یا یزد کارخانه‌های باطری‌سازی با نیاز آبی بالا احداث می‌کنیم و بعد مجبور می‌شویم از حوزه‌های آبی زاگرس آب را به این مناطق منتقل کنیم با این اقدامات نه تنها حوزه مبدا را نابود کرده‌ایم بلکه با قوانین حاکم بر آن مناطق نیز مقابله کرده‌ایم. یعنی آمده‌ایم اکوسیستم مناطق را به هم زده‌ایم، تنوع زیستی منطقه را تهدید کرده‌ایم؛ علاوه بر این که این مناطق را در حوزه مبدا تحت تاثیر قرار داده‌ایم؛ در حوزه مقصد هم نتوانسته‌ایم واقعا یک منبع آب پایدار ایجاد کنیم به خاطر اینکه نیاز آبی آن مناطق به شدت بالاتر است.»

خاکپور تاکید کرد: « به جای میزان آبی که در استان اصفهان می‌خواهند انتقال بدهند چه از پروژه‌های انتقال آب کوهرنگ چه از پروژه‌های انتقال آب بهشت‌آباد یا تونل گلاب، اگر در بخش کشاورزی 10 درصد فقط 10 درصد راندمان آبیاری را اصلاح می‌کردیم هیچ نیازی به این پروژه‌های انتقال آب نبود. به جای اینکه در این حوزه‌ها هزینه و مدیریت بکنیم متاسفانه می‌آییم  با دستکاری‌هایی که در طبیعت می‌کنیم هم حوزه‌های مبدا را تحت تاثیر قرار می‌دهیم و هم اینکه حوزه‌های مقصد را به پایداری لازم نمی رسانیم. »

این گفتگو همزمان در صفحه محیط زیست روزنامه زاینده رود نیز منتشر شد.

این گفتگو ادامه دارد...