سروده ولگا غازاریان در ستایش ایران

 

ارمغانی از ارمنستان در ستایش ایران!

دوست گرامی و شهروند نمونه اصفهانی «مارو غازاریان» که چندی پیش درگذشت و در یادداشتی کوتاه، گوشه‌ای از کوشش‌هایش را بازگو کردم، چند ماه پیش از درگذشتش، در تلاش بود تا سروده‌ای از یک بانوی ارمنی را که از بستگانش بود، برای نشر در ایران‌نامه آماده کند و تلاش‌هایی هم انجام داد، ولی با رفتنش این کار ناتمام ماند. اما سرانجام «ورگینه میرزاخانیان» دختر خواهر او، با مهر فراوان، سروده آن بانوی شاعر ارمنی را به زبان ارمنی همراه با ترجمه فارسی‌اش برایمان فرستاد تا آن گونه که خواست خاله‌اش «مارو غازاریان» بود در «ایران نامه» منتشر شود. این سروده «ایران» نام دارد و سراینده‌اش بانو «ولگا غازاریان» شاعری ارمنی است که در ایران به دنیا آمده ولی اکنون در ارمنستان زندگی می‌کند اما همچنان پیوندهای عاطفی‌اش را با زادگاهش ایران حفظ نموده است و در ستایش ایران و آرزوی رهایی‌اش از دست دشمنان می‌سراید. شاید ترجمه واژه به واژه این سروده از ارمنی به فارسی چندان روان نباشد، اما در ادامه متن ارمنی این سروده را که ارمغانی از ارمنستان در ستایش ایران است به دو صورت Word  و PDF خواهید خواند: 


 

                                               

 

 

§Իրան 

 

Ա~խ իմ հայրենիք §Իրան

Իմ օթևան սրբազան

Դու` գումարած մի աշխարհ

Քեզ ողջոյնում եմ խոնարհ

Ազգերովդ լի մասնիկ 

Ունես Աստծոյ բարիք 

Սև ոսկին` գանձն է քո

Որից ոմանք են դժգոհ

Քարիւղներդ ինչպէս ծով

Զուգորդւում է նա ջրով

Կենսաբաշխ է ջուրը և`

Նրա կողքին ոսկին սև

Որդիներդ առնական

Թող որ միշտ մնան որսկան

Թէ հայի և թէ փարսու 

Չընկնեն ցանցը թշնամու

Վոլգա Ղազարեան

              (Դաւթեան)

 

 

 

ایران

سروده ولگا غازاریان ( داودیان)

ای ایران، ای وطن

فدایت شود این تن

درود بر خاک پاکت

جان می بخشم در رهت

باشی، کوچک دنیایی

ز هر نوع تو رهایی

طلای سیاه تو

بخشد بر سرت پرتو

همچون آب حیات بخش

در زیست ما دارد نقش

باشد که فرزندانت

در این ره، کنند مدد

تا که ز دست دشمن

به سر برند، در ایمن.