وقتی همه خوابیم! مهرداد سپهر قبل از ماه محرم در رسانهها اعلام شد که به گفته نیروی انتظامی در مراسم امسال با هرگونه مظاهر خرافه اعم از قمه زنی، سر بریدن دام در ملاء عام و حتی علمکشی و .... برخورد میشود ولی متاسفانه به فاصله یکی دو روز پس از آن، در روزنامهها خواندیم که نیروی انتظامی حرف خود را پس گرفت. در تاسوعا و عاشورای امسال هم وقتی گذرمان به بعضی از خیابانها میافتاد، صحنههای مشمئز کنندهای را میدیدیم که گویا محکوم به دیدن آن هستیم. گوسفند و گاو و شترهایی که سر بریده میشدند و آه و اعتراض خفیف برآمده از جان بعضی عابران در حاشیه پُر خون خیابانها و بدتر از همه دیدگان وحشت زده و نگران کودکانی که ضمیر پاکشان را هنوز هیچ خشونت و زشتی آلوده نکرده است. به راستی ما به کجا میرویم؟ چطور سلامت شخصی و اجنماعی ما به عناوین گوناگون با چنین انحرافات در ظاهر پیش پا افتادهای به راحتی نادیده گرفته میشود؟ جایگاه سلامت روحی و روانی جامعه و به ویژه کودکان در این میان کجاست؟ در چنین روزهایی که قرار است مردم با آموزههای انسان ساز آشنا شوند، آیا آموزه های انسان ساز، غیر از اخلاق و مهربانی و شرافت انسانی است که باید بذر آن از کودکی در نهاد آنان نهادینه شود تا امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه تضمین گردد؟ آیا پدیدههای خشونتباری به این شکل موجب گسترش عصبیت و خشونت در جامعه نمیشود؟ با وجود اینکه برای تحلیل موضوعاتی این چنین که به سلامت کلان اجتماعی بازمیگردد در مجامع علمی و فرهنگی همایشهای بسیاری هم برگزار می گردد، ولی به دلیل اینکه از سوی دستگاههای اجرایی نتایج عملی آن جدی گرفته نمیشود، متاسفانه هیچگاه آگاهی پویا به بدنه جامعه سرایت نمی کند؛ گو این که معمولا علم و آگاهی با چراغ خاموش در یک سو، و نادانی و خرافه هنجارشکنانه و سنت شده که به دست اقلیتی اجرا میشود، در سویی دیگر به راه خویش ادامه میدهند. |