یاسمن سپید، نماد بهمنگان

 

یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان

                                                                                                              شاهین سپنتا

واژه «وُهومَنَ» در اوستا، «وَهمَن» در پهلوی و «بَهمَن» در فارسی امروز، به معنی «منش‌ خوب»، در گات‌ها فروزه اهورامزداست و در اوستای نو یکی از امشاسپندان که نماد اندیشه نیک و خرد و دانایی آفریگار است. در فرهنگ ایرانی دومین روز هر ماه و یازدهمین ماه سال را به نام امشاسپند بهمن خوانده‌اند. از این روی، در بهمن روز (دومین روز) از بهمن‌ماه، جشن بهمنگان برگزار می‌شود. در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان می‌آید، از میان گل‌ها «یاسمن سپید»، گل ویژه «بهمن» معرفی شده و آمده است: «... این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:... یاسمن سپید، بهمن را ...». اما پرسش اینجاست که بر اساس دانش گیاه‌شناسی امروز منظور از گل «یاسمن سپید» نامبرده شده در متون کهن ایرانی کدام گل است؟


در ادب فارسی، یاسمن سفید گلی خوشبوی و زیبا با گلبرگ‌های سپید است؛ از این روی مَثَلی ار هر چیز به غایت سفید است، چنان که منوچهری گوید:

وان قطره باران که بر افتد به سَمن‌برگ / چون نقطه سفید آب بود از بر طومار

در ادب فارسی، شاعران پارسی‌گوی بارها روی و رخسار و سر و سینه و اندام سپید دلدار را به یاسمن سپید تشبیه نموده‌اند. در سخن سعدی شیرازی، سپیدی یاسمن در تقابل با سرخی گل‌های ریز و سرخ رنگ درخت ارغوان چنین آمده است:

خوش بود عیش با شکر دهنی/ ارغوان روی، یاسمن بدنی

نظامی گنجوی نیز در هفت پیکر، این تقابل سرخی ارغوان و سپیدی یاسمن را چنین به کار می‌برد:

ارغوان و سمن برابر دید / رایتی برکشیده سرخ و سپید   

گل یاسمن از تیره «یاسمن‌ها» یا (oleaceae) گونه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها «یاسمن سپید» با نام علمی Jasminum officinale است که بومی ایران است و در شمال ایران به ویژه نوشهر، جنگل های نور، دره چالوس، رشت، لاهیجان، تنکابن، و همچنین در همدان، کرمان، خراسان (بین نیشابور و مشهد) و تهران نزدیک دربند، پراکنش دارد. در کتاب‌های گیاهان دارویی برای یاسمن سفید خواص درمانی نیز برشمرده‌اند.

خروس  سپید، نماد دیگر جشن بهمنگان:

افزون بر نماد گیاهی، در میان جانوران نیز «خروس سپید» نماد بهمنگان است. خروس، نوع نر ماکیان یا مُرغ خانگی‏ Gallus gallus domesticus است. خروس در فرهنگ ایران کهن، پرنده‌ای ارجمند و گرامی بود و از چنان جایگاهی برخوردار بود که یونانیان باستان آن را با نام «پرنده ایران» می‌شناختند. رد پای خروس را در استوره‌های کیومرث و تهمورث نیز می‌توان یافت.

ایرانیان، کشتن و خوردن گوشت خروس را نیز ناروا می‌شمردند چون در آیین مهر، خروس سپید «پیک‌ مهر » است که در برخی نگاره‌های مهری در اروپا آن را در کنار «کوت» مشعل‌دار می‌بینیم و پیروان آیین مهر، به هنگام «خروس‌خوانِ» سحرگاهان که خروس بانگ بر می آورد، «تن‌شویی» می‌نمودند و نیایش بامدادی می‌خواندند و این گونه روز خود را آغاز می کردند و به کار می‌پرداختند.

خروس در اوستا همکار و «پیک سروش» و «مرغ ورجاوند ایزدی» است. نام این پرنده زیبا در اوستا «پَرودَرش» است که به معنی «پیش‌بین» است، چون باور داشتند که خروس نخستین پرتوهای خورشید را در بامداد می‌بیند و با خروشیدن بامدادی خود برای مردمان «بیدارباش» سرمی‌دهد و برای همین «خروش» معروف اوست که در زبان فارسی با صفت «خروس» شناخته می‌شود. رنگ سپید نیز به نشانه پاکی درون و برون و بیزاری از خونریزی و کشتار جانوران برگزیده شده است.

خاستگاهان: 

1-  اوستا ( کهن‌ترین سرودهای ایرانیان)، گزارش و پژوهش دکتر جلیل دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران، 1375 خورشیدی.

2- بندهش، فرنبغ دادگی، گزارش و برگردان دکتر مهرداد بهار، انتشارات توس، تهران، 1385 خورشیدی.

4- فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی، خسرو قلی زاده، نشر کتاب پارسه، تهران، 1387 خورشیدی.

5-  گاهشماری و جشن‌های ایران باستان، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران، 1380 خورشیدی.

6- فرهنگ رستنی‌های ایران، دکتر هادی کریمی، انتشارات پرچم، تهران، 1381 خورشیدی.

7- گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، دکتر بهرام گرامی، انتشارات سخن، تهران، 1386 خورشیدی.

8 - اسرار گیاهان دارویی، احمدحاجی شریفی، انتشارات حافظ نوین، چاپ چهارم ، تهران، 1386خورشیدی.

9- پزشکی در ایران باستان، دکتر موبد سهراب خدابخشی،انتشارات فروهر، تهران، 1376 خورشیدی.

10 – فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی،دکتر محمد جعفر یاحقی،موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی و انتشارات سروش، تهران، 1369 خورشیدی.

11- آیین مهر، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران، 1381 خورشیدی. 

 

                                    

                                        بهمن‌گان، سروده‌ای از شاهین سپنتا 

                                            در اینجا بخوانید