جاده زیبای چالوس دراصفهان احمد صرامی از اینکه اصفهان به لحاظ جاذبههای توریستی قوی، غنیترین استان این مرز و بوم است شکی نیست دارا بودن مواهب طبیعی و تاریخی و موقعیت خاص جغرافیایی هریک جایگاه خود را داشته و میتواند سر فصل بحثهای مبسوطی را به خود اختصاص دهد، چه این که اهمیت غنیسازی و تقویت منابعی از این دست، خود بحث مستقلی را میطلبد که از این رهگذر چه منابعی را می توان کسب کرد و امروز کشورهای دارای تفکر و مدیریت صحیح با رویکرد به این واقعیت به جای تکیه بر منابع زیرزمینی همچون نفت و غارت این سرمایههای ملی، بیشترین درآمد را از این مسیر حاصل و در حقیقت چیزی را جایگزین آنها کرده اند که همانند علم، نه تنها با استفاده از آن دچار استهلاک نمیگردد بلکه هرچه بیشتر مورد استفاده و مصرف قرار گیرد بر برکات آن افزوده میشود و رسیدگی به این منابع و سرمایهها چه در کسب اعتبار و وجهه معنوی و چه در جلب و جذب جهانگردان خارجی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده و در کسب ارز و درآمد ملی موثر میباشد و چه در تامین اشتغال و فراهم نمودن زمینههای لازم برای ایجاد تفریحگاههای سالم و مفید خانوادگی و پر کردن وقت جوانان به شیوه ای مطلوب و منطقی تاثیر در خور توجهی خواهد داشت .
یکی از سوژههای بالقوهای که در پیوندگاه دو استان اصفهان و چهار محال و بختیاری و در یکی از مسیرهای اصفهان-چادگان باید مورد توجه مسئولین و دست اندرکاران قرار گیرد بستری است که رودخانه زاینده رود از سرچشمه خود (سد زاینده رود) در میان کوهها و درههای پر پیچ و خم طی نموده تا به شهر اصفهان منتهی گردد. همانطور که حیات این رودخانه در ایجاد زیبایی ، طراوت و سرسبزی شهر اصفهان را هیچ کس منکر نیست و مناظر دل انگیز و بی نظیر حواشی رودخانه و ایجاد فضاهای سبز باغ گل ها و پرندگان مخصوصاً در دهههای اخیر چهره این شهر را تغییر داده است. هرکس نیز در مسیر طولانی این زنده رود قدم گذاشته، زیباییهای بکر و بدیع آن شده مقر و معترف خواهد شد که این نعمتهای زیبای الهی که در روز رستاخیز اصفهانیان در عدم بهره وری صحیح از آن مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت، زاینده رود است. نگارنده که به لحاظ روحیه و علاقهمندی خاص خود بسیاری از زیباییهای وطن و گاه خارج از آن را تماشا کرده ام هنگام عبور از این مسیر ناهموار دچار بهت و اعجاب شده و اصطلاح «آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم» برایم تداعی گردید و تاکنون دوستان زیادی را ترغیب و تشویق به استفاده از مسیر سرسبز و حد فاصل سد تا پل زمانخان کرده تا شاهد این همه زیبایی باشند و همگان رضایتمندی خود را از این همه لطف و صفای طبیعت اظهار کرده اند. دوست خوش ذوق و اهل بزمی میگفت: گاه برای تفریح به تهران رفته و در مسیر چالوس قسمتهایی از جاده را چند بار طی کرده از جنگل ها و لطافت طبیعی هوا لذت میبرم، در حالی که در نزدیکیمان مناظری به مراتب زیباتر و دل انگیزتر از آن خودنمایی می کند . تنها اشکال موجود در این مسیر نابرخورداری آن از جادهای مناسب و هموار است به طوری که از ویژگیهای یک جاده معمولی نیز برخوردار نیست و از وجود دست اندازها، پیچهای خطرناک، سه راهیهای بدون تابلو و علامت راهنما ، کمتر کسی است که راه را گم نکند و به کوره راهی منتهی به ناکجا آباد نیفتد . به هر روی چنانچه مسئولین کشوری یا دو استان همجوار (اصفهان و چهار محال و بختیاری) و یا هر یک از استانها با اختصاص بودجهای این سرمایه عظیم و نهفته کشور را دریافته و بارور سازند، بیشک سهم عمدهای را در شناساندن استعدادهای طبیعی مملکت خواهند داشت. البته ناگفته نماند که این امر یک تالی فاسد نیز خواهد داشت و آن اینکه اکنون به خاطر بکر و ناشناخته بودن از یک سو و به دلیل بی بهره بودن از جاده خوب و مناسب از طرف دیگر از عدم تراکم اشخاص و وسایط نقلیه برخوردار است و در صورت برطرف شدن موانع راه ، مطمئناً با ازدحام و ترافیک بالایی روبرو و مشکلات جدیدی را باعث خواهد شد که می توان با ژرف اندیشی، جامعنگری و ایجاد پارکینگها و استراحتگاههای مناسب و به کارگیری سایر تدابیر فنی و تخصصی از جنبههای منفی آن اجتناب ورزیده و طرحی به قول علما جامع و مانع، انتخاب و اجرا نموده که جامعه از مواهب آن برخوردار و از مضار آن در امان بوده باشد. خوشبختانه تفریح و لذت بردن از طبیعت بکر و زیبای این منطقه مستلزم طی مسافت و صرف وقت و پول و انرژی مادی زیادی نیست. |