به یاد دکتر پرویز ورجاوند

 

برگ‌هایی از آلبوم خاطرات با دکتر پرویز ورجاوند

هرکس که مسائل و موضوعات مربوط به ایران را در رشته های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی پیگیری می‌کرد، دکتر پرویز ورجاوند را می‌شناخت. او باستان‌شناسی آگاه و هوشیار، پژوهش‌گری توانمند و پرکار، و یک چهره ملی پرتلاش بود که نوشته‌ها و مصاحبه‌هایش در بیشتر رسانه‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری فارسی‌زبان درون‌مرز و برون‌مرز منتشر می‌شد. شخصیت پویا، مبارز، شجاع و نواندیش دکتر پرویز ورجاوند او را چهره محبوب جوانان تلاش‌گر در عرصه‌های مختلف و با گرایش‌های مختلف ساخته بود و همین باعث می‌شد که در بیشتر گردهمایی‌‌های دانشجویی و جشن‌های ملی که گروه‌های جوانان برگزار می‌کردند، مهمان باشد تا با سخنان راهگشا و شورانگیز خود تلاش‌های آنان را رهنمون باشد؛ هرچند که بسیار پیش آمد که جلسات سخنرانی‌اش در دانشگاه‌ها یا نشست‌های سیاسی توسط گروه‌های فشار برهم زده شد اما او هربار جدی‌تر از دفعه پیش در محل سخنرانی حاضر می‌شد و به دفاع از حقوق ملت می‌پرداخت.


هرگز نمی‌توانم فراموش کنم که دکتر ورجاوند تا آخرین روزهای عمرش تا چه اندازه نگران وضعیت کشور در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود، و چنان با جدیت این مسائل را پیگیری می‌کرد که سخت‌کوشی او حتی برای مخالفان سیاسی‌اش نیز آموزنده و زبانزد بود. 

یکی از نگرانی‌های عمده دکتر ورجاوند تا آخرین روزها، چالش‌های پیش‌روی میراث فرهنگی ایران به‌وی‍‍ژه مساله آبگیری سدسیوند، احداث برج جهان‌نما و عبور مترو از خیابان چهارباغ در اصفهان بود. هربار که با دکتر ورجاوند هم‌سخن می‌شدیم این نگرانی‌ها را ابراز می‌کرد و جوانان فعال در سازمان‌های غیردولتی را فرامی‌خواند تا به وظیفه آگاهی‌رسانی خود برای جلوگیری از آسیب‌‌رسانی به میراث فرهنگی و تاریخی ایران‌زمین با جدیت عمل کنند.

یکی از خاطرات ماندگار من از دکتر پرویز ورجاوند، افتخار همراهی با او در 12 آذرماه 1384 در «همایش دفاع از میراث‌فرهنگی پاسارگاد در برابر تهدیدات سد سیوند» بود که توسط دانشجویان دانشکده معماری و هنر، در تالار آزادی دانشگاه کاشان با حضور پرشور دانشجویان علاقه‌مند به فرهنگ و تاریخ ایران‌زمین برگزار شد. در آن همایش، دکتر ورجاوند ضمن تاکید بر زیان‌های آبگیری سد سیوند از جوانب مختلف و تاثیرات منفی ناشی از افزایش رطوبت هوا روی سازه‌های سنگی آن منطقه، به صراحت دیدگاه خود را درباره وضعیت میراث فرهنگی کشور در چند دهه اخیر بیان نمود و گفت: «تجاوزهایی که به آثار باستانی و تاریخی ایران صورت گرفته یک کارنامه‌ سیاهی است که به اعتقاد من زمانی که این‌ها گردآوری شود و به صورت یک آلبوم به ملت ایران عرضه گردد من فکر می‌کنم واقعاً یک سوگواری ملی را باید در ایران در قبال آن برگزار کرد.»

صبح روز شنبه 19 خرداد 1386 خورشِدی، یکی از تلخ‌ترین روزهای زندگی من بود که در کمال ناباوری خبر درگذشت دکتر پرویز ورجاوند را شنیدم. یادش گرامی‌باد و سخن را با سوگ‌چامه استاد توران شهریاری به یاد دکتر پرویز ورجاوند به پایان می‌برم: 

  به یاد دکتر پرویز ورجاوند

پرویز ورجاوند ناگه دیدگان بست

دردا دریغا ناگهان چشم از جهان بست

عشق وطن با خون به‌رگ‌هایش روان بود

آن عشق ورجاوند و جاویدش از آن بود

گویی که این ایرانی بخرد از آغاز

با مهر میهن کرد چشم خویش را باز

ایران و ایران‌باوری شد عشق پرویز

عشقی بزرگ و آسمانی و دلاویز

هر جای ایران بهر او بهتر ز زر بود

زیرا که ایران مهد فرهنگ و هنر بود

بهر نگهداری ز میراث نیاکان

باید به راهش کارها کرد از دل و جان

میراث فرهنگ بشر، از بهر پرویز

بودی هویت‌ساز و هم خاطر برانگیز

باید از او آموخت ایران باوری را

در راه فرهنگ وطن روشنگری را

او اوستادی بخرد و صاحب‌نظر بود

او از بسی آگه‌دلان آگاه‌تر بود

آن بخرد میهن‌پرست و راد و آگاه

الهام‌بخش همرهانش شد در این راه

هر چند بگرفت او ز سوربن دکترایش

کم بود این عنوان به چشم دل، برایش

او زین سپس جزیی بود از خاک ایران

آسوده در دامان خاک پاک ایران

پرویز را ایزد بیامرزد به مینو

مام وطن فرزند کم آرد چنان او

ما هم به سوگیم و غمین، با خاندانش

بادا درود دوستداران بر روانش 

 

پلنوم جبهه ملی ایران (پلنوم شادروان الهیار صالح) –  تهران، خانه زنده‌یاد مهندس نظام‌الدین موحد– 2/8/ 1382

 

جشن ملی یلدا که در آذر ماه 1383 به کوشش انجمن کاوه آهنگر در همدان برگزار شد 

  

همایش دفاع از میراث‌فرهنگی پاسارگاد در برابر تهدیدات سد سیوند- دانشگاه کاشان، 12/9/ 1384