به مناسبت یادروز جهانی کورش


بختیاری ها کورش بزرگ را پدر مهربان خود می دانند

مهرناز شهباز

کوروش بزرگ هخامنشی یکی از نامورترین ابرمردان ایرانی است که ایرانیان با هر دین و آیین و از هر تیره او را دوست دارند.

 فرهنگ و تاریخ ایران و چهره های بزرگ تاریخ کشور و پهلوانان شاهنامه در دل مردم بختیاری نیز که از روزگار باستان دلبسته این آب و خاک بوده و هستند، جایگاهی ویژه داشته اند. در سال های پسین و پس از چاپخش هزاران کتاب و پژوهش درباره دوران هخامنشی و جایگاه بلند کورش بزرگ، این ابرمرد راستین تاریخ ایران نیز جای خود را در دل مرمان بختیاری باز نمود.  امروز کورش بزرگ نزد همه مردم ایران از چنان جایگاهی برخوردار است که همچنان می تواند پیوند دهنده همه تیره های ایرانی بوده و همبستگی ملی را پایدار سازد.

کوروش دوم که به کوروش بزرگ نامزد است، بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر گسترده‌ای پهناور از آسیا فرمان می راند. کوروش در استوانه خود که در بابل یافت شد، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نواده کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» می شناساند.

 در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ آزاد سازی بابل را داشت. به گواهی اسناد تاریخی و باور پژوهشگران، آزاد سازی بابل بدون جنگ بوده‌ است. هفده روز پس از آزاد سازی بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. رویدادنامهٔ نبونید در این‌باره گزارش می‌دهد: «شاخه‌های سبز پیش پای او گسترانده شد. شهر پر از صلح و آرامش بود. کوروش برای سراسر سرزمین‌های بابل صلح را بشارت داده بود.»

 


 استوانهٔ کوروش که پس از آزاد سازی بابل نوشته شده و گواهی نامه تاریخی پرارزشی‌ از آن رویداد برجسته است اکنون در دسترس مردمان جهان است چنانکه پس از گذر سده ها، در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و نسخه ای از این استوانه در پایگاه سازمان ملل در شهر نیویورک گذاشت.

کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، و در نزد یهودیان، مسیح خداوند بود و پارسیان از او چونان یک پدر سخن می‌گفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمی‌کرد و یونانیان او را فرماندهی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در "کورش‌نامه" او را پادشاهی آرمانی می داند.

چنانکه گفته شد، همین نگاه ستایش آمیز به کورش امروز نیز در میان مردم جهان و به ویژه ملت ایران پایدار است و مردمان بختیاری نیز خود را فرزندان کورش و او را پدر مهربان خود می دانند.

مردم بختیاری یا لرهای بختیاری گروهی از مردم لر به شمار می‌آیند که  بیشتر در جنوب غربی ایران زندگی می کنند. رومن گیرشمن، باستان شناس فرانسوی، در کتاب " ایران از آغاز تا اسلام"، درباره پیوند تاریخی بختیاری ها با هخامنشی ها می‌نویسد:

پارسیان، در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد، در پارسوماش، در کوه‌های فرعی سلسله جبال بختیاری در مشرق شوشتر، ناحیه واقع در دو سوی ساحل کارون زندگی می کردند. عیلام دیگر در این زمان آن نیرومندی را نداشت که از ماندن آنان در این بخش جلوگیری کند. "چیش پش "پسر و جانشین هخامنش، پیشتر عنوان پادشاه شهر انشان یافته و این بخش را تا شمال پارسوماش زیر فرمان داشت.

اما با ورود بیشتر تیره های ایرانی به این بخش، آنها فرهنگ و زبان خود را در اینجا گستردند و استوارترین نشانه بر این سخن، گویش بختیاری هاست، که دنباله زبان پهلوی است. آیین های فراوان دیگری نیز پیوستگی بختیاری‌ها را با پارسیان روایت می‌کند. تا جایی که برخی از پژوهشگران بر این باورند که لرها و بختیاری‌ها، بازماندگان قبیله‌های "مارافیان" و "ماسپیان" پارسی هستند، که نخستین قبیله‌هایی بودند که به کوروش پیوستند. شاید هم، بازماندگان قبیلهاسه گرته" باشند، که در کوهستان‌های زاگرس زندگی می‌کردند.

با نیرومندتر شدن کورش بزرگ در پارسوماش و انشان، از پارسوماش تا استان فارس کنونی، به نام پارس نامبردار شد و در دوره اشکانیان به الیمایید تغییر کرد. دوباره در زمان ساسانیان به پارسه تغییر یافت و پس از زوال ساسانیان، در سده‌های نخستین اسلام، تاریخ نگاران تازی همه زاگرس نشینان راکرد" نامیدند و منطقه آنها را "جبال" خواندند و از سال 300 هجری قمری به بعد به لر بزرگ (نامی است تاریخی برای کهگیلویه و بختیاری) شناخته شد و از زمان صفوی، کهگیلویه و بویراحمد، از آن جدا شد و بخش برجای مانده آن به نام بختیاری در جغرافیای ایران نامزد شد.

حسن دهقانی (شوینی بختیاری( پژوهشگر بختیاری و نویسنده کتاب "کورش کبیر بختیاری" درباره دلبستگی مردمان بختیاری به کورش و جایگاه او در تاریخ ایران می نویسد:

«کورش کبیر که با قدرت خارق العاده فرماندهی و فرمانروای اش، تمدن پارسی وایرانی را در تاریخ جاودانه ساخت و در دوران جهالت و بربریت پایه گذار حقوق بشر گردید، زاییده سرزمین بختیاری و آنشان است و در "سوسن سرخاب" دیده به جهان گشود و بدون هیچ گونه تردیدی بختیاری های فعلی و در مجموع تمامی لرزبانان ایران، پارسی و بازماندگان اصلی قوم پارس و هخامنشیان هستند.»