ششمین نشان خروس سپید
همزمان با جشن بهمنگان، با اهدای ششمین نشان خروس سپید و لوح تقدیر از دکتر مازیار منشئی و مهندس مژگان جمشیدی تقدیر خواهد شد.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، جایزه ملی حمایت از حیوانات با نام «خروس سپید» همزمان با جشن بهمنگان و روز ملی حمایت از حیوانات به دکتر مازیار منشئی تعلق خواهد گرفت. مازیار منشئی دامپزشک دوستدار حیوانات است به نحوی که مخالف بسیاری از اعمال جراحی معمول صورت گرفته روی حیوانات خانگی نظیر عقیم سازی و اخته کردن، اصلاح گوش و حنجره و قطع دم بوده ( مگر در مواردی خاص که برای حفظ سلامتی حیوان ضروری باشد) و در سالهای اخیر در مخالفت با آنها کوشیده است. ضمن این که حیوانات بیمار بی سرپرست را به طور رایگان درمان می کند.
تاریخچه نشان خروس سپید
جایزه ملی حمایت از حیوانات همزمان با جشن بهمنگان و روز ملی حمایت از حیوانات سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ابتکار انجمن حمایت از حیوانات اصفهان به کوشاترین فرد یا گروه فعال در زمینه حفظ حقوق حیوانات اهداء می شود. از آنجا که «خروس سپید» یکی از نشانههای جشن بهمنگان است، لذا عنوان نشان خروس سپید برای نشان یادبود آن انتخاب شده است.
نخستین بار در بهمنگان سال ۱۳۸۵ خورشیدی این جایزه به یاد «شهید یحیی شاهکو محلی» و برای بزرگداشت او به خانواده این محیط بان شهید اهداء شد. درسال ۱۳۸۶ خورشیدی دومین نشان خروس سپید به «انجمن یوزپلنگ ایرانی» به پاس تلاشهای علمی و عملی برای حفظ گوشتخواران بزرگ ایران و به ویژه یوزپلنگ ایرانی طی سالهای متمادی تعلق گرفت. سومین جایزه سالانه حمایت از حیوانات در سال ۱۳۸۷ خورشیدی به پاس تلاش برای حفظ لاک پشت پوزه عقابی و سال ها تلاش برای حفظ محیط زیست و تنوع زیستی به « مهندس بیژن فرهنگ دره شوری» اهداء شد. چهارمین نشان خروس سپید در سال ۱۳۸۸ به پاس تلاشهای بی وقفه «خانم ژاله فتوره چی» در زمینه حفاظت، فرهنگ سازی و رفتار مسئولانه شهروندی در زمینه حمایت از حیوانات به ایشان تعلق گرفت.
سال گذشته نیز، پنجمین نشان خروس سپید به پاس تلاش بی وقفه برای اطلاع رسانی صحیح در خصوص وضعیت حیوانات ایران به پایگاه خبری «دیده بان حقوق حیوانات ایران» اهدا شد.
از امسال برای پوشش گستره ی بیشتری از فعالیتهای مرتبط با حمایت از حیوانات در ایران، دیده بان حقوق حیوانات ایران نیز در اهدای این نشان مشارکت خواهد داشت و این نشان بطور مشترک از سوی انجمن حمایت از حیوانات اصفهان و دیده بان حقوق حیوانات ایران اهداء خواهد شد.
ادامه مطلب ...
سرو یلدای امسال بهشتی بود !
جشن یلدای امسال، سفره شب چله در خانه ما، همچون سال های پیش، ساده بود. نماد آیین مهر یا همان درخت کوچک سرو سرسبز و استوار نیز در میان سفره ایستاده بود و آماده بود تا این شب بلند را پشت سر بگذارد و در فردایی روشن و روزی خرم، در میان خاک بنشیند و سروی بالنده شود. دیوان حافظ و انار سرخ و هندوانه سرخ و میوه و آجیل هم بود. بنا به سنت نیاکان، هر سال سرو را به یادبود کسی بر سفره یلدا می گذارم و روز بعد در خاک باغچه میکارم تا یادش همیشه سبز بماند. سرو امسال را به یاد وبلاگ نویس جوان و سرو قامتی که بیگناه کشتهشد، «ستار بهشتی»، بر سفره نهادم.
همانندی یک بازی نمایشی شادمانه
در کاشیکاری کاخ گلستان و تابلوی قولر آقاسی
چندی پیش در ایران نامه با انتشار تابلوی «سیزده بدر زمان قدیم» اثر زندهیاد «فتح الله قولر آقاسی» نوشتم: «... در این تابلو، یک خانواده تهرانی را میبینیم که در روز «سیزده به در» در کنار جوی روان و در چشم انداز کوه دماوند، سفرهای پهن کردهاند و انواع خوراکیها و نوشیدنیها از نان و کباب و جگر و نمک و سبزی و ماست و خیار و سیب تا دوغ و شراب و آب را بر آن گذاشتهاند. در میان تصویر دو مرد که یک دستشان را بر شانه یکدیگر گذاشته اند، در حال شوخی یا دعوا با چماق و غداره دیده میشوند به نحوی که کلاه از سر یکی افتاده و پایش به کوزه آب خورده و آن را واژگون ساخته است. زن که شلیته و تنبان و جلیقه و چارقد بر تن دارد، در کنار سفره نشسته و چپق روشن شوهرش را نگه داشته تا از نزاع یا بازی بازگردد. معلوم نیست که نقاش، صحنه نزاع دو مرد را به تصویر کشیده تا به اصلاح عامه « نحسی سیزده» را نشان دهد و یا میخواسته یکی از بازیها یا شوخیهای رایج در آن زمان را به تصویر کشد! با توجه به این که در گوشهای از این صحنه دو نفر مطرب در حال نواختن کمانچه و تنبک هستند و همه افراد حاضر در صحنه از زن گرفته تا کبابی و مردی که دیگ بر سر دارد و پسربچه بالای درخت و دو نفر نوازنده، خم بر ابرو نیاورده اند پس به نظر می رسد، حدس دوم درست باشد...»
در همین مورد دوست ارجمندم مهندس یاغش کاظمی، کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی، به تازگی تصاویری از کاخ گلستان را برایم فرستاده و توضیح داده است که این تصاویر از نظر محتوا بسیار به تابلوی «سیزده بدر زمان قدیم» اثر زندهیاد «فتح الله قولر آقاسی» نزدیک هستند. مهندس کاظمی در این مورد نوشته است:
جشن مهرگان
سروده استاد ادیب برومند
مهربان شو که مهرگان آمد / مهرگان شاد و مهربان آمد
شادمان
باش و مهربانی کن / شادی و مهر توأمان آمد
مهرگان
جشنِ شادمانیهاست /
شاد از
آن باغ و بوستان آمد
بارِ
دیگر به شیوهای دلخواه /
باغ و
گلزار، دلستان آمد
جشنِ
فرخندهی نیاکان است /
زین
سبب راحتِ روان آمد
یادگاریست
از قویدستان / که خوش از عهدِ باستان آمد
گل که
پژمرد از حرارتِ تیر /از نسیمِ خزان جوان آمد
سوی
جالیز بین که میوه و گل /
در
طراوت چه همعِنان آمد
اعتدالِ
هوا به رقص آورد /
سرو را
کز طرب روان آمد
رخت
بستند جیرجیرکها /
در چمن
مرغِ نغمه خوان آمد
مهر،
بر ما فِشانَد آن نوری /
که از
او تیرگی نهان آمد
رفعِ
افسردگی شد از گرما /
تا
نسیمِ خزان وزان آمد
مهر ما
را دهد فراوان سود /
سودمندیش
بیکران آمد
تا بود
نور باقی اندر مهر /
بر
بقایِ زمین ضَمان آمد
مهر ما
را به مهربانی خواند /
کاین
پیامآور از جَنان آمد
دوستی
ارمغانِ پَردیس است /
که
بهینگونه ارمغان آمد
هرکه
از مهر بهره ای کم داشت /
بر تن
از بهرِ او زیان آمد
مهر،
سرچشمه ی محبّتهاست /
کآبش
از خیر، نوشِ جان آمد
سیزده به در زمان قدیم
نگارگری قهوه خانهای، اثر استاد فتحاله قولرآقاسی
«سیزده بدر زمان قدیم» نام تابلوی نقاشی اثر زندهیاد «فتح الله قولر آقاسی» است که به سبک قهوهخانهای (شاخه غیرمذهبی) با روش رنگ و روغن بر روی بوم به ابعاد ٦٥ x ٩٥ کشیده شده است. نقاشی قهوهخانه شیوهای از نقاشی ایرانی است.
در این تابلو، یک خانواده تهرانی را می بینیم که در روز «سیزده به در» در کنار جوی روان و در چشم انداز کوه دماوند، سفره ای پهن کرده اند و انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها از نان و کباب و جگر و نمک و سبزی و ماست و خیار و سیب تا دوغ و شراب و آب را بر آن گذاشته اند. در میان تصویر دو مرد که یک دستشان را بر شانه یکدیگر گذاشته اند، در حال شوخی یا دعوا با چماق و غداره دیده می شوند به نحوی که کلاه از سر یکی افتاده و پایش به کوزه آب خورده و آن را واژگون ساخته است. زن که شلیته و تنبان و جلیقه و چارقد بر تن دارد، در کنار سفره نشسته و چپق روشن شوهرش را نگه داشته تا از نزاع یا بازی بازگردد.
معلوم نیست که نقاش، صحنه نزاع دو مرد را به تصویر کشیده تا به اصلاح عامه « نحسی سیزده» را نشان دهد و یا می خواسته یکی از بازی ها یا شوخی های رایج در آن زمان را به تصویر کشد! با توجه به این که در گوشه ای از این صحنه دو نفر مطرب در حال نواختن کمانچه و تنبک هستند و همه افراد حاضر در صحنه از زن گرفته تا کبابی و مردی که دیگ بر سر دارد و پسربچه بالای درخت و دو نفر نوازنده، خم بر ابرو نیاورده اند پس به نظر می رسد، حدس دوم درست باشد. در این تصویر هفت مرد و یک زن دیده می شود که نشان می دهد از نظر نقاش، «سیزده به در» جشنی برای زنان و مردان بوده و جشنی صرفا زنانه نبوده است.
ادامه مطلب ...ماهیها، حوضشان بی آب است ...
شاهین سپنتا
همه ساله به هنگام نوروز و پس از آن یکی از پرسشهایی که دوستداران طبیعت مطرح میکنند، این است که ماهی قرمز سفره هفت سین را پس از تمام شدن آیینهای نوروزی در کجا و چگونه میتوانیم نگهداری کنیم تا عمر طولانیتری داشته باشد؟
برای پاسخ به این پرسش بهتر است که به کوچه پس کوچههای فرهنگ ایرانی سری بزنیم و ببینیم در سالهای نه چندان دور، بزرگترها برای حفظ ماهی گلی یا همان ماهی قرمز سفره هفتسین خود چه میکردند؟
پاسخ آنها ساده بود؛ تا همین چند سال پیش در بیشتر خانههای ایرانیان، حوضهای کوچک و بزرگی بود که ماهیهای قرمز خود را پس از آیینهای نوروزی در آن میانداختند و از ماهیها مراقبت میکردند و آن ماهیها تا سالهای سال زنده میماندند.
نوروز ِ باستان
سفری نوروزی همراه با باد بهاری از خوارزم تا بحرین!
تازهترین سروده نوروزی از استاد ادیب برومند
«نوروز» کانون همبستگی ملتها و زبان مشترک میلیونها انسان در آسیا، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خاورمیانه، قفقاز، بالکان، حوزه دریای سیاه و بسیاری از نقاط دیگر جهان است که از سوی بیش از 300 میلیون نفر در سراسر جهان گرامی داشته میشود. استاد ادیب برومند، شاعر ملی ایران، در تازهترین سروده خود که برای نخستین بار در ایراننامه منتشر میشود، جلوههایی زیبا از نوروز بزرگ را در گستره فرهنگی ایران بزرگ به تصویر کشیدهاند و ما را همراه با باد بهاری از خوارزم و ری و بخارا و بلخ و بامیان و هرات تا اصفهان و سمرقند و دربند و شیراز، و از ایروان و گنجه و کردستان تا قراباغ و شیروان و بحرین با خود به گلگشت نوروزی میبرند:
نوروز باستانی ایران فرارسید / ابر بهار پرچم ایثار برکشید
بارید گه به تندی و گاهی به اعتدال / بر کوه و دشت، چون که خور آمد بیارمید
صحرا و باغ، پوشش رنگین به بر نمود / با فرّ فرودین سپس دی به بر رسید
سرسبزی از درآمد و آویخت بردرخت / زیبنده حلهای که ز نوروز مَه خرید
باد بهاری از سوی «خوارزم» شد وزان / و ز بوی مهر، خطّه « ری» را بیاکنید
جشنی گرفت گلبن و رقصی نمود بید / آنگه که از شکوفه، دلِ باغ بشکُفید
ابر بهار بر سر کُهسار خیمه زد / وز خرگهش به کوه گهرها پراکنید
ادامه مطلب ...خجسته باد نوروزی از استاد فریدون جنیدی
اَنَغر رَئوچَنگه؛ روشنی بی پایان
جان جهان را فراگرفت . . .
تیرگی ها، از پس یکدیگر
در روشنی بی پایان فروریختند
و تیرگی، از جانشان برفت
ستاره پر فروغ تیشتر
از سوی خراسان
از فرازِ دریای فراخکرت
به سرتاسر کشتزارهای جهان روشنی افکند
ادامه مطلب ...