ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

اصفهان خانه ابدی فرای


اصفهان در انتظار به آغوش کشیدن فرای

پیکر فرای هنوز به اصفهان منتقل نشده است، دولت و مدیران شهری هنوز تصمیم خود را برای عمل به تعهدات دولت‌های قبلی برای خاکسپاری او نگرفته‌اند و برخی چهره‌های سیاسی نیز می‌خواهند با حمله لفظی به فرای و تعرض به آرامگاه پوپ بر این تصمیم تاثیر بگذارند و دولت را منصرف کنند؛ اما مردم و سازمان‌های مردم نهاد منتظر ورود پیکر فرای به اصفهان هستند.

خبرگزاری میراث فرهنگی – مهرناز شهباز: چند روز از درگذشت ریچارد فرای ایران شناس بزرگی که عاشقانه اصفهان را دوست داشت، می گذرد اما هنوز اصفهان در انتظار در آغوش کشیدن پیکر اوست. اصفهانی‌های قدرشناس سالها پیش پیکر استادش پوپ را به پاس تلاش‌هایش برای شناخت ایران در کنار زاینده رود به خاک سپردند و اکنون نوبت فرای است که در کنار استادش آرام بگیرد و با وجود مخالفت چهره‌های سیاسی و حمله عده‌ای به آرامگاه پوپ، چهره‌های دانشگاهی و فرهنگی و سازمان های مردم نهاد خواستار عمل به وصیت فرای هستند.

 به گزارش CHN ، چند روز پس از تذکر “سالک” نماینده مجلس شورای اسلامی به دولت برای جلوگیری از خاکسپاری فرای در اصفهان و حمله عده‌ای به مقبره استادش پوپ در کنار پل خواجو، هنوز امکان تجمع علاقه مندان در کنار آرامگاه پوپ وجود ندارد و شعارهایی که با اسپری روی دیوار مقبره نوشته شده، پوپ و فرای را خائن و منافق معرفی می کند.

  

 «مهدی کیوان»، استاد تاریخ دانشگاه اصفهان، با اشاره به تعرضات اخیر به فرای و پوپ به CHN گفت: «از دیدگاه من برخورد سیاسی با پدیده های فرهنگی کاری نادرست است و نتیجه خوبی ندارد. نگرانی اصلی نماینده محترم اصفهان در مجلس شوراس اسلامی باید پیکر بی جان زاینده رود باشد که امروز روی دستان ما مانده و نمی دانیم آن را باید کجا به خاک بسپاریم.»

 کیوان با ارزیابی کارنامه عملی و علمی فرای، درباره اتهاماتی که به او وارد می شود، گفت: «نگاه شرق شناسان آمریکایی که فرای هم از آن دسته است تا حدود زیادی با نگاه شرق شناسان اروپایی به ویژه انگلیسی متفاوت است و رنگ و بوی استعماری چندانی در آن دیده نمی شود.»

 استاد تاریخ دانشگاه اصفهان، وصیت فرای برای خاکسپاری در اصفهان را نشانه عشق وافر او به این شهر دانست و افزود: «فرای شیفته تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه اصفهان بود و طبیعی است که افرادی که با این تاریخ و فرهنگ به درستی آشنا شوند شیفته آن شوند و دل به آن می بنددند تا آنجا که بخواهند منزل ابدی آنها اینجا باشد.»

  کیوان این درخواست فرای را قابل احترام دانسته و گفت: «بجاست که شبیه مقبره الشعرای تبریز یک آرامگاه ویژه کسانی که برای تاریخ ایران و در راه معرفی اصفهان در حد پوپ و فرای تلاش کرده اند، در کنار زاینده رود در نظر گرفته شود. این آرامگاه لزوما نباید در کنار پل خواجو باشد اما می تواند در کنار زاینده رود در محلی مناسب تر باشد.»

 استاد تاریخ دانشگاه اصفهان، با اشاره به جایگاه علمی فرای و پژوهش های او درباره ایران و اسلام گفت: «فرای مطالعات گسترده ای درتاریخ ایران، سکه شناسی، و زبان فارسی دارد و در مناطق مختلف مثل مازنداران، خور و بیابانک، سیستان و بلوجستان و ماورالنهرپژوهش های ارزشمندی انجام داده است. مهم ترین ویژگی آثار او این است که بدون هرگونه تعصب باستان گرایانه نکات تازه ای را واقع گرایانه مطرح می کند و تاریخ و فرهنگ ایران را به زبان انگلیسی به همه دنیا معرفی می کند. او همچنین مطالعاتی خوبی درباره اسلام و ریشه های فرق اسلامی دارد.»

 کیوان افزود: «نتیجه مطالعات فرای در ماورالنهر به خوبی بیانگر خاستگاه فرهنگ ایران در این مناطق است و بر اصالت فرهنگ ایرانی در این مناطق تاکید می کند.»

 کیوان حملات اخیر به پوپ و فرای را نتیجه اندیشه های افراطی دانست و گفت: «ایران شناسان از سوی دو گروه مورد تعرض قرار می گیرند یکی تندروهای گروه های راست که آن ها را عامل استعمار می دانند و دیگری تندروهای چپ که آنها را عامل امپریالیسم می دانند و این گروه ها معمولا با مقاصد صرفا سیاسی و بدون مطالعه کافی این نکات را بیان می کنند.»

 استاد تاریخ دانشگاه اصفهان دلایل موافقت خود را با خاکسپاری فرای در اصفهان چنین برشمرد: «از پنج منظر با خاکسپاری پرفسور فرای در اصفهان موافقم. نخست آن که در شهری که ادعای پایتختی فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی را دارد باید نماد و نشانه هایی از این مرکزیت فرهنگی وجود داشته باشد و آرامگاه بزرگانی چون پوپ و فرای می تواند در ایجاد این کانون موثر باشد. دوم این که فرای تنها یک ایران شناس نبود او در معرفی ایران به جهانیان نیز موثر بود و ایران شناساننده واقعی بود و این وجه تمایز او با دیگر ایران شناسان است. سوم نقش او در معرفی جایگاه زبان فارسی به مردم جهان است. چهارم این که فرای دوستدار واقعی ایران بود و حق اوست که به عشق و شوریدگی او به ایران و ملت ایران احترام بگذاریم و بپذیریم که او در ایران به خاک سپرده شود. منظر پنجم هم این که اگر خانه ابدی فرای در اصفهان باشد یک سرمایه فرهنگی و جاذبه گردشگری برای گردشگران خارجی خواهد بود و در معرفی بهتر ایران و اصفهان به آن ها موثر خواهد بود.»

 در حالی که سیاسی شدن ماجرای به خاکسپاری فرای، برخی چهره های دانشگاهی را به سکوت وادار کرده است. اما بسیاری نیز هستند که نمی توانند از کنار خدمات او به تاریخ و فرهنگ ایران به آسانی بگذرند.

 دکتر محمود آبادی، استاد تاریخ دانشگاه اصفهان، با اشاره به مطالعه آثارعلمی فرای بر اهمیت جایگاه علمی او تاکید کرد و گفت: «بهترین راه برای شناخت فرای، بررسی آثار اوست. او در کتابهایش حرف های تازه ای دارد و فضای تازه ای را در ایران شناسی گشوده است. فرای پیش از آن که بخواهد به عنوان یک مورخ فعالیت کند عشق خود را به ملت نجیب و بزرگوار ایران نشان داده است و به ایران و ملت ایران ادای دین کرده است. فرای را خادم فرهنگ جهانی می دانم. او تلاش های شایانی در راه معرفی تاریخ شرق نزدیک کرد.»

 «حشمت الله انتخابی»، پژوهشگر و اصفهان شناس، نیز اتهامات وارده به پوپ و فرای را صرفا با انگیزه سیاسی و فاقد وجاهت قانونی دانست و گفت: «برخی افراد که به راحتی به دیگران اتهام می زنند باید دقت بیشتری به خرج دهند چون اتهامی مثل جاسوسی و خیانت اتهام کوچکی نیست و اصولا باید در یک محکمه عادلانه اثبات شده باشد.»

 انتخابی درباره شخصیت فرای و دلبستگی های او به ایران گفت: «ریچارد فرای دانشمند ایران شناسی که من می شناختم کسی بود که علامه دهخدا به او لقب "ایران دوست" داده بود و تا پایان عمر با مباهات از این لقب در کنار امضایش استفاده می کرد. فرای ایران دوستی بود که در زمانی که ادعاهای کشورهای عربی در خصوص خلیج فارس مطرح شد، برپا شد و تمام قد با ادله تاریخی در مقابل این ادعاهای جعلی ایستاد و از نام و هویت ایرانی خلیج فارس دفاع کرد. در آن زمان از هیچ کدام از این مدعیانی که امروز تیغ کج تابی بر نام و کارهای ریچارد فرای می‌کشند، خبری نبود.»

 انتخابی ضمن اعلام موافقت خود با خاکسپاری فرای در اصفهان گفت: «اگر آنچه استاد محقق داماد گفته اند، صحیح است مبنی بر این که زمین مقبره پوپ در کنار پل خواجو را فرای پیش از انقلاب خریداری کرده بود و از همان 40 سال پیش وصیت کرده بود در اینجا خاک شود و روسای جمهور قبلی هم بر آن صحه گذاشته اند، پس حق است که این خواست او جامه عمل بپوشد.»

 انتخابی، آرامستان ارامنه را نیز به عنوان گزینه دوم برای خاکسپاری فرای مناسب دانست و گفت: «اگر واقعا مسئولان نتوانند به وصیت او برای خاکسپاری در کنار پل خواجو عمل کنند، پیشنهاد می کنم پیکر او را در قبرستان ارامنه اصفهان در قطعه مسیحیان غیر ارمنی به خاک سپارند.»

 «شاهین سپنتا»، عضو انجمن دوستداران اصفهان با اشاره به سابقه خاکسپاری چهره های فرهنگی، تاریخی و مذهبی دیگر کشورها در اصفهان به نشانه تبادل فرهنگی بین ملت ها، گفت: «اگر فرای در اصفهان به خاک سپرده شود او نخستین غیر ایرانی نیست که در اصفهان به خاک سپرده شده است. در طول تاریخ افراد مختلفی از چهره های فرهنگی و مذهبی اروپایی، آمریکایی و حتی از اعراب در اصفهان به خاک سپرده شده اند. وجود بقاع و آرامگاه های متعدد افراد غیر ایرانی در اصفهان نشان می دهد که مردم حق شناس اصفهان، به پاس جایگاه علمی و فرهنگی پیکر آنها را چون نگینی در برگرفته اند. برای نمونه می توان از آرتور پوپ آمریکایی، فیلیس آکرمن آمریکایی، کریستوفل آلمانی، ژاکوب روسو فرانسوی، مری آیزاک انگلیسی، ارنست هولتسر آلمانی و الراشد بالله (خلیفه عباسی) نام برد. از سوی دیگر حتی بوده اند بسیاری از چهره های تاریخی ایرانی که بنا به درخواست خانواده یا وصیت خود در خارج از مرزهای ایران به خاک سپرده شده اند. این امر نشانه تبادل فرهنگی بین ملت هاست و باعث دلبستگی بیشتر بین ملت ها می شود.»

 فعال میراث فرهنگی اصفهان ضمن ابراز تاسف از آسیب های وارده طی چند روز اخیر به آرامگاه پوپ در اصفهان گفت: «احترامی که مردم اصفهان در سالهای گذشته برای آرامگاه پرفسور پوپ و همسرش در کنار پل خواجو قائل بوده اند به خوبی بیان گر این مساله است که با وجود اختلافاتی که بین دولت های دو کشور پس از انقلاب بوده، حساب ملت ها همواره از دولت ها جدا بوده و مردم مهمانان خود را حتی پس از درگذشتشان به خوبی پذیرا بوده اند و عده قلیلی که چند روز پیش به آرامگاه پوپ حمله کردند نماینده ملت ایران و همه شهروندان اصفهانی نیستند.»

 سپنتا با اشاره به آخرین درخواست فرای از مردم اصفهان گفت: «فرای هربار که به ایران می آمد از دلبستگی خود به این آب و خاک می گفت و آرزو داشت که خانه همیشگی اش در اصفهان باشد. در دیداری که با او در محضر استاد مهریار داشتیم او را ایران شناسی معتدل، منطقی، نوگرا، متواضع و بسیار شیفته اصفهان یافتم و فکر می کنم مردم اصفهان که همیشه به مهمان نوازی شهره بوده اند، حتما آخرین درخواست مهمان سرشناس شهرشان را بی پاسخ نخواهند گذاشت و از دولت تدبیر و امید می خواهیم که مرعوب گروه های فشار نشوند.»

 عمل به وصیت کسی که عمری را در راه شناخت و شناساندن ایران سپری کرد، فرصت خوبی برای دولتمردان خواهد بود که ضمن نشان دادن پایبندی عملی خود به تعهدات پیشین، و احترام به خواسته قلبی مردم قدرشناس اصفهان، از منافع بلند مدت ملت پاسداری کنند.

نظرات 1 + ارسال نظر
ارش 29 فروردین 1393 ساعت 07:56 ب.ظ

ادم نمیدونه به حال این ملت گریه کنه یا بخنده.بابا یکی به این دنیا حالی کنه که این جماعت پشمالو نماینده مردم ایران نیستند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد