ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

سروده دکتر خاتون آبادی


زنده رود عشق

دکتر احمد خاتون آبادی

 

اصفهان را زندگی در کام نیست / جز به آب زنده رود آرام نیست

زخم هایی کز جفا بر رود رفت / ناله شد از سینه ها چون رود رفت

زردکوه اینک غمین در ماتم است / نونهالش بی سر و بی خاتم است

اشک هاش از دیدگان بر خاک شد / ناله هایش تا همه افلاک شد

ماه زین پس، بر سر هر بام نیست / هر کجا را بنگری جز دام نیست

برگ سبز اینک میان بادها / دل ندارد تا کند فریادها

می گساران را هوای جام نیست / بلبلان را نغمه اندر کام نیست

باغ دیگر دلپریشانی نکرد / ماه دیگر پرتوافشانی نکرد

آفتاب این جا میان یخ فسرد / ره به جایی جز هوای غم نبرد

نیک دانم کاین جفا را چاره چیست / مرهم این سینه صدپاره چیست

چرخ گردون را مگر تدبیر نیست؟! / در میان شهر آیا پیر نیست؟!

تا بیافشاند پیامی بر دلی/ بذر دانایی درون محفلی؟!

تا به حرف آیند شاخ و برگ خاک / نغمه ها سازند از هر ذره خاک؟!

موسی ما را به ما در باز ده! / زنده رود عشق را آواز ده!

قطره قطره آب در پیمانه کن / زلف شب را با طراوت شانه کن

زاغ را با بلبلان هم خانه کن / شمع را عاشق بر این پروانه کن

مستی مستان ببین و ناز کن / آسمان را نغمه زن، پر راز کن

آسمان را با زمین هم ساز کن / عشق را پرواز ده، پرواز کن

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد